پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بختگان سیرآب نشد

دبیر سازمان مردم‌نهاد احیاکنندگان تالاب بین‌المللی کمجان از کم‌اثر بودن رهاسازی 30 میلیون متر‌مکعب حقابه برای بختگان می‌گوید

بختگان سیرآب نشد

عرصه تالاب‌های بختگان، طشک و کمجان 150 هزار هکتار است و نیاز آبی‌اش در بدترین شرایط 350 تا 400 میلیون متر‌مکعب است





بختگان سیرآب نشد

۱۸ بهمن ۱۴۰۱، ۹:۲۳

آب راهش را به بختگان باز کرده و تالابی که در سال‌های گذشته بارها تصویر فلامینگوهای گیر کرده در نمک و خشکی‌اش در صدر خبرها بود، حالا میزبان آبی اندک درونش است. ۳۰ میلیون متر‌مکعب، میزان آبی است که وزارت نیرو به عنوان حقابه تالاب رهاسازی کرده اما این رهاسازی به گفته سیروس زارع، دبیر سازمان مردم‌نهاد احیاکنندگان تالاب بین‌المللی کمجان و عضو دبیرخانه تالابی کشور برای بختگان کم‌اثر است. او به «پیام ما» می‌گوید، علاوه بر بختگان، تالاب‌های «طشک» و «کمجان» هم در این منطقه قرار دارند اما کسی از آنها نام نمی‌برد. انتقاد زارع که برنده بیست و دومین جایزه جهانی انرژی در سال ۲۰۲۱ و قهرمان ملی تالاب در سال ۱۳۹۰ بوده، این است که از یک سو حالا فصل مناسبی برای رهاسازی حقابه نیست و باید این حقابه در خرداد ماه که زمان حضور و زادآوری پرندگان مهاجر است رها می‌شد از سوی دیگر میزان آبی که رها شده کم است و نحوه رهاسازی نیز باعث می‌شود بخش اعظمی از آب در مسیر رسیدن به تالاب از بین برود.

 

رهاسازی 30 میلیون متر‌مکعب حقابه برای بختگان در حال حاضر از نظر شما تا چه میزان برای این منطقه مفید است؟
حقابه محیط زیستی تالاب‌ها، حداقل نیاز آبی زیستگاه‌ها محسوب می‌شود که از سر استیصال محیط زیست این را می‌پذیرد و با این پذیرش می‌خواهد حقوق غصب شده تالاب‌ها را به آنها پس دهد. چرا که در طول سالیان متمادی عده‌ای قاصب پشت قانون پنهان شده و خودشان را فراتر از چرخه اکوسیستم و حاکم بلامنازغ آب دانسته‌اند و همین باعث شده حقابه محیط زیستی به وجود بیاید. در حالی که با هزاران کار غیرقانونی و اشتباه این چرخه نابود شده، کشور بیابان شده و کسی هم پاسخگو نبوده است. حالا در این شرایط می‌گویند 30 میلیون متر‌مکعب حقابه به بختگان داده‌ایم. اما سوال این است، چرا این میزان و چرا حالا؟ این میزان آب اصلا برای این منطقه کافی و مناسب نیست.

حقابه‌ طبیعی تالاب‌های «طشک»، «بختگان» و «کمجان» قبل از مداخلات انسانی خصوصا سدسازی افراطی بر روی سرچشمه‌های رودخانه کر غصب شده است. توسعه‌ کمی کشاورزی در بالادست رودخانه‌ کر خصوصا برنج‌کاری توازن اکولوژی حوضه‌ آبی رودخانه کر را به هم زده و بارگذاری مفرط به منابع آبی در محدوده‌ سدهای «درودزن»، «سیوند» و ملاصدرا منجر به خشکاندن مسیر اصلی رودخانه کر شده است

زمان رهاسازی حقابه به تالاب از جمله موارد مهم است. آیا الان زمان درستی برای این رهاسازی بود؟
فصل رهاسازی حقابه تابع شرایط و مولفه‌هایی است. از جمله این موارد میزان بارش سالانه، حوضه‌های آسیب‌پذیر و میزان تبخیر آب است. در منطقه بختگان که کریدور چند هزار ساله مهاجرت پرندگان است و یک درصد پرندگان مهاجر خاورمیانه را در خود جا داده، باید رهاسازی در فصل زادآوری یعنی خرداد باشد. از سوی دیگر عده‌ای معتقدند زمانی باید آب را به دریاچه برد که فصل کشاورزی نباشد و تعارض منافع به وجود نیاید. اما اگر ما الان آب را به این منطقه برسانیم، با این سرعت تبخیر، آیا آبی برای خرداد و فصل زادآوری پرندگان در سطح 150 هزار هکتاری باقی خواهد ماند؟ این دریاچه تبخیر بالایی دارد و اگر به نیاز کشاورزی هم نگاه کنیم، در انتهای رود کر که گندم‌کاری انجام می‌شود، آنها در اواخر اردیبهشت به آب نیاز دارند. در نتیجه بهترین زمان، همان اوایل خرداد ماه است که با توجه به گرمی هوا این آب از بروز ریزگرد هم جلوگیری کند. این زمان می‌تواند چرخه اکوسیستم را ثابت نگه دارد. اما به این موارد توجهی نمی‌شود. می‌گویند حالا که آب پشت سد زیادتر است رها کنیم چون ممکن است در ماه‌های دیگر آب کم باشد و وزارت نیرو حقابه‌ای به تالاب ندهد. رهاسازی بر اساس این تفکر انجام می‌گیرد که تفکر نادرستی است.
در سال‌های گذشته اما رهاسازی حقابه محیط زیستی تالاب با دقت رعایت نشده. سال 98 سیلاب آب را به بختگان رساند….
بله. همینطور است. سال 98 باران زیادی بارید و چون نمی‌توانستند آب را در پشت سدها مهار کنند، رهاسازی انجام شد. در سال آبی 99-1400 عدد کمی آب رها شد. در سال 1400-1401 رهاسازی انجام نگرفت و برای امسال هم این مقدار رهاسازی انجام گرفته است. واقعیت این است که برای حقابه محیط زیستی، با وجود قوانین، هیچ الزامی قائل نیستند و وزارت نیرو و شرکت آب‌منطقه‌ای که در ازای فروش هر لیتر آب درآمد کسب می‌کند، علاقه‌ای ندارد که آبی را مجانی به تالاب برساند. آنها نفعشان در کشت سبز حاشیه رودخانه است و هر درصدی که افزایش یابد، فارغ از اینکه آبش از کجا تامین شده، سازمان آب برایش بهایی دریافت می‌کند و در نتیجه در بسیاری از موارد نظارت جدی نیست. برای نمونه در «بند موان» افراد ذی‌نفوذ بسیاری تخلف می‌کنند و آب برداشت می‌کنند اما مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند و همین دلیلی است که این میزان آب گرهی از مشکلات محیط زیست منطقه باز نمی‌کند. بر اساس قانون، ابتدا باید آب شرب، سپس محیط زیست و بعد صنعت و کشاورزی تامین شود اما در عمل اینطور نیست.
به میزان آب رها شده بازگردیم. آیا این میزان آب برای این حجم از تالاب خشک کافی است؟
نکته مهم که درباره‌اش صحبت نمی‌شود این است که بختگان تنها تالاب این منطقه نیست. تالاب «طشک» و تالاب «کمجان» هم دو تالاب دیگر در این منطقه هستند که در کنار بختگان در کنوانسیون رامسر ثبت شده‌اند. با این حال ما فقط نام بختگان را می‌شنویم. چرا که اگر نامی از هر سه به میان بیاید، آنها ملزم می‌شوند حقابه هر سه تالاب را در نظر بگیرند که در عمل شاهد چنین موردی نیستیم. عرصه این سه تالاب 150 هزار هکتار است و نیاز آبی‌اش بالای 450 تا 500 میلیون متر‌مکعب در سال‌های نرمال و 350 تا 400 میلیون متر‌مکعب در بدترین شرایط آبی. حالا از این میزان فقط 30 میلیون متر‌مکعب رها شده و همین میزان اندک هم باعث خوشحالی شده است. اما بار دیگر این سوال را باید از متولیان پرسید که چرا فقط حقابه به بختگان می‌دهند؟ چرا نگاه گزینشی به زیستگاه دارند و نامی از تالاب‌های دیگر نمی‌شنویم؟
حقابه‌ طبیعی تالاب‌های طشک، بختگان و کمجان قبل از مداخلات انسانی به‌ویژه سدسازی افراطی بر روی سرچشمه‌های رودخانه کر غصب شده است. توسعه‌ کمی کشاورزی در بالادست رودخانه‌ کر خصوصاً برنج‌کاری، توازن اکولوژی حوضه‌ آبی رودخانه کر را به هم زده و بارگذاری مفرط به منابع آبی در محدوده‌ سدهای «درودزن»، «سیوند» و ملاصدرا منجر به خشکاندن مسیر اصلی رودخانه کر شده است. رهاسازی مقطعی و کوتاه‌مدت به حیات تالاب‌ها و کاهش آلام وارده به طبیعت رنجور تالاب‌های سه گانه طشک، بختگان و کمجان نخواهد انجامید. متولیان امر لازم است به نیاز آبی جهت پایداری و تعادل بخشی تالاب‌ها توجه ویژه داشته باشند. آنچه تحت عنوان توسعه‌ کشاورزی با فروش سهم آب تالاب‌ها و پایین‌دست رودخانه کر در بالادست حوضه آبی صورت گرفته با میزان خسارت‌هایی که به پایین‌دست وارد شده قابل قیاس نیست و خسارت‌های طبیعی، اجتماعی و اقتصادی به مراتب بیشتر از توسعه‌ بالا دست است.
نحوه رساندن حقابه به تالاب هم بارها مورد نقد قرار گرفته و گفته می‌شود این آب تا به تالاب برسد یا از بین می‌رود و یا دزدیده می‌شود. نظر شما چیست؟
وزارت نیرو باید حقابه را در ورودی دریاچه به محیط زیست تحویل دهد. یعنی در ورودی تالاب اما آب در مسیر رها می‌شود و بسیاری از این میزان آب از بین می‌رود. برای شارژ آب رودخانه در حدود 7 تا 10 میلیون متر‌مکعب آب لازم است تا کف زمین کمی خیس شود و بعد آب باقی مانده در تالاب بماند. حالا با این تفاسیر ببینید چقدر این 30 میلیون متر‌مکعب اندک است.
از سوی دیگر مسئله تعارض منافع بسیار جدی است. کشاورزان اگر در زمانی که به آب نیاز دارند به آنها آب داده نشود، هر آبی که در منطقه رها شود را می‌خواهند بردارند. برای مثال سال گذشته اراضی حاشیه رود کر به دلیل ضعف مدیریتی به موقع آبرسانی نشدند و این باعث شد حداقل 20 هزار هکتار دشت گندم خشک شود و این ضرر بسیار بزرگی برای کشاورز است و برای همین هم انتظار داریم نیاز آبی زراعی مردم متناسب با فصل آبیاری از سد درودزن تامین شود و این مدیریت باعث می‌شود که تعارض هم کمتر از آنچه الان شاهدش هستیم رخ دهد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر