پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | همکاری مشترک فناورانه حساسیت سیاسی را کاهش می‌دهد

گفت‌وگو با امیرناظمی، پژوهشگر سیاست‌گذاری عمومی، درباره ساخت و پرتاب ماهواره «خیام»

همکاری مشترک فناورانه حساسیت سیاسی را کاهش می‌دهد

جداسازی «توسعه فناوری» از «کاربردهای نظامی-امنیتی آن فناوری» در پرتاب ماهواره خیام حائز اهمیت است





همکاری مشترک فناورانه حساسیت سیاسی را کاهش می‌دهد

۲۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

«خیام» صبح سه‌شنبه توسط یک پرتابگر روسی و از پایگاهی در قزاقستان به آسمان پرتاب شد و در مدار نهایی خود آرام گرفت. ماهواره‌ای به وزن تقریبی ۶۰۰ کیلوگرم که قرار است تا ۵ سال آینده، به‌خصوص در مباحثی همچون مدیریت مخاطرات طبیعی و همچنین پایش منابع آبی، تغییرات کاربری، مخاطرات محیط‌زیستی و معادن و مرزهای کشور کمک‌حال مدیران و مسئولان این حوزه‌ها باشد. هنوز اما ۲۴ ساعت از پرتاب این ماهواره نگذشته بود که روس‌ها برخلاف آن‌چه مسئولان سازمان فضایی و حتی شخص رئیس دولت و وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی گفتند، مدعی شدند که آن‌ها این ماهواره را ساخته‌اند و خیام برخلاف آن‌چه گفته شد، به‌طور تام و تمام ایرانی نبوده است. ماهواره‌ای که به‌گفته رئیس سازمان فضایی ایران، با بودجه و اعتبارات ۵۰ میلیون دلاری ساخته شده است. همزمان انتشار اخباری که از انفعال دولت پیشین و پشتکار و همت مضاعف دولت کنونی در ساخت این ماهواره خبر می‌داد، با تکذیب تلویحی وزیر ارتباطات دولت دوازدهم مواجه شد. ابهاماتی که ما را برآن داشت تا برای رفع‌شان پای صحبت‌های یک پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری فناوری بنشینیم. امیر ناظمی که معاونت وزیر پیشین ارتباطات را نیز برعهده داشته و به‌عنوان رئیس سازمان فناوری اطلاعات در دولت قبل، از زیر و بم ماجرای ساخت و پرتاب «خیام» با خبر است.

 

در فاصله اندکی که از زمان پرتاب این ماهواره می‌گذرد، شاهد موجی از واکنش‌ها به این رویداد بودیم و طیفی از ناظران به‌ویژه با اشاره به آن‌چه روسیه در خصوص چگونگی و روند ساخت و پرتاب این ماهواره اعلام کرد، انتقادهایی را نسبت‌به روند ساخت و پرتاب ماهواره خیام مطرح کردند. نظرتان در این رابطه چیست؟
پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی، ما شاهد موجی از فعالیت‌های مشترک فناورانه بین کشورهای مختلف هستیم. این دست فعالیت‌ها و پروژه‌های کلان امکان بهره‌گیری و بهره‌برداری دوجانبه یا چندجانبه میان کشورها را افزایش می‌دهد. همچنین ریسک و خطرپذیری بالایی که به صورت ذاتی در برنامه‌های فناورانه هست را نیز کاهش می‌دهد. به همین دلیل است که کشورها تمایل دارند تا به‌سمت فعالیت‌های «همکاری فناورانه» (Technology Collaboration) رفته است. ایستگاه فضایی بین‌المللی شاید یکی از نخستین همکاری‌های فناورانه بود که میان ایالات متحده و روسیه (یا همان شوروی سابق) شکل گرفت. نمونه دیگر را می‌توان مرکز «سرن» (CERN) در اتحادیه اروپا دانست که بر روی پزوهش‌های هسته‌ای متمرکز است. اغلب این فعالیت‌ها نیز در ادامه توانسته‌اند همکاری دیگر کشورها را جلب کنند؛ تا تبدیل به سکویی برای کنار یکدیگر قرار گرفتن کشورها و فعالیت به‌طور مشترک شوند. به این ترتیب باید تاکید کرد که «همکاری فناوری» یک روند جهانی است؛ و شکل‌گیری این نوع تجربه یک ضرورت است.

در بسیاری اوقات شاهدیم که ملاحظات امنیتی در این زمینه‌ها تشدید می‌شود و این ملاحظات امنیتی مانع از جذب و به‌کارگیری بسیاری از نیروهای توانمند داخلی شده و بسیاری از نخبگان ایرانی امکان و اجازه مشارکت در این پروژه‌ها را پیدا نمی‌کنند و این یعنی کاهش توان ملی در بلندمدت

علت این همکاری‌ها در میان کشورهای مختلف چیست؟ احیاناً ارزش افزوده و خروجی مضاعفی در سایه این همکاری نصیب دو یا چند کشور درگیر در این پروه‌ها می‌شود؟
برای همکاری‌های مشترک فناورانه دلایل مختلفی طرح می‌شود. از جمله می‌توان به بحث کاهش ریسک و خطرپذیری در فعالیت‌های نوظهور و نوپا و افزایش بهره‌وری این فعالیت‌ها اشاره کرد. در حقیقت هر پروژه فناورانه دارای ریسک‌های بالایی است و به همین دلیل همکاری‌ها می‌تواند این ریسک را کاهش دهد و به عبارت دیگر تداوم فعالیت‌های نوآورانه را تضمین کند. دلیل دیگر ناشی از محدودیت منابع دانشی است. هر کشوری منابع محدود و کمیاب خود را در این حوزه دارد. دانش یکی از مهم‌ترین منابع مورد نیاز برای فعالیت‌های فناورانه است و این دانش اغلب در سطح جهانی توزیع‌یافته است. همین توزیع‌یافتگی دانش منجر به آن می‌شود که کشورها به سمت فعالیت‌های مشترک تمایل پیدا کنند. در واقع باید بدانیم که همکاری مشترک با یک کشور دیگر، فعالیتی ارزشمند است و ما در ایران هم باید این فعالیت‌های مشترک را بیاموزیم و سعی کنیم در این راستا تجربه و تمرین بیشتری داشته باشیم، همچنین سعی کنیم شرکای بیشتر و توانمندتری را جلب کنیم. قاعدتاً این شرکا در حوزه متفاوت هستند و به بیان دیگر ما باید در هر حوزه، از دانش و توان شرکای گوناگون بنابر توانایی‌هایی که دارند، استفاده و بهره‌برداری کنیم. بنابراین صرف انجام همکاری مشترک، اساساً فعالیتی مثبت است و لازم است نه‌تنها در حوزه پرتاب ماهواره، بلکه در دیگر حوزه‌ها نیز هرچه توانمندی همکاری مشترک و مشارکت با دیگر کشورها را تقویت کنیم، به نتایج بهتر با هزینه کمتر دست پیدا خواهیم کرد.
مسئله دیگر این است که آموزش، یادگیری، افزایش ظرفیت و توانمندی نهادها و همچنین تحقیق و توسعه (R&D) در هر فعالیت فناورانه، ولو فناوری قدیمی که بر لبه تکنولوژی و فناوری جهانی نیز قرار نگرفته باشد، حائز اهمیت است. تمامی این موارد از پیامدها و درون‌دادهای یک برنامه است و شاید هیچ‌گاه در خروجی نهایی به صورت آشکار مشخص نباشد. درواقع کارکرد یک فعالیت مشترک و همکاری دو یا چندجانبه صرفاً همان خروجی مشخص و ملموس اولیه نیست، بلکه فرآیند نیز به همان میزان اهمیت دارد. به‌عنوان مثال در بحث پرتاب ماهواره، خروجی کار صرفا پرتاب و قرارگیری ماهواره در مدار نهایی نیست و در کنار این خروجی، فرآیندی که در جریان آن همکاری متقابل طی می‌شود، و نهادها می‌توانند ظرفیت‌های همکاری خود را افزایش دهند، کم‌ارزش‌تر از خود نتیجه نیست. به عبارت دیگر افزایش ظرفیت مدیریتی طرفین از جمله دیگر دستاوردها و کارکردی است که در سایه این همکاری مشترک به دست آمده است و باید در همکاری با شرکاء دیگر جهانی نیز تداوم یابد و ارتقاء یابد.
اتفاقاً یکی از چالش‌های عمده حوزه سیاست‌گذاری فناوری در کشور ما این است که موضوعات فناوری با موضوعات امنیتی و نظامی پیوند می‌کند که این پیوند در کل به زیان فناوری‌های نو تمام می‌شود. در واقع چه در بحث هسته‌ای و چه در بحث فضایی که موضوع بحث کنونی ماست، سیاست‌گذاری صحیح این است که ما سیاست ماهواره‌ای کشور را به موضوعاتی مثل سیاست موشکی پیوند نزنیم. چنان‌که در بحث هسته‌ای نیز نباید کاربرد نظامی این صنعت را با کاربردهای صلح‌آمیز هسته‌ای پیوند بزنیم. البته به نظر نمی‌رسد که عمد یا تمایلی هم برای پیوند زدن این دو حوزه از سوی سیاست‌گذاران ایرانی وجود داشته باشد، اما متاسفانه نتیجه و خروجی کارشان در سطح جهانی موفق نبوده است. به عبارت دیگر ایران نتوانسته است به خوبی این تفکیک را برای جامعه جهانی نشان دهد. این امر تا حدودی به واسطه نابلندی و عدم اشراف سیاستمداران بر موضوعات سیاست‌گذاری فناوری است. بسیاری از شخصیت‌های سیاسی مانند نمایندگان مجلس یا مقامات مسوول با اظهارنظرهای غیرمسوولانه خود در جهت معکوس آن رفتار می‌کنند. دلیل دیگر هم مهارت رقبای منطقه‌ای و جهانی ماست، رقبایی که با ایران تعارض منافع دارند، به‌مراتب حرفه‌ای‌تر از سیاستمداران ایرانی عمل می‌کنند و به‌نحوی رفتار می‌کنند که این پیوند را در جامعه جهانی پررنگ و اغراق‌شده نشان دهند. این در حالی است که با برقراری این پیوند، امکان توسعه آن فناوری را پایین می‌آورند. چرا که بلافاصله امکان مشارکت و همکاری ایران با سایر کشورها در توسعه آن فناوری گرفته می‌شود. همچنین بسیاری اوقات محدودیت‌های داخلی به‌وجود می‌آید و این محدودیت‌ها باعث می‌شود امکان استفاده از افراد توانمند کمتر شود. به‌عنوان مثال در بسیاری اوقات شاهدیم که ملاحظات امنیتی در این زمینه‌ها تشدید می‌شود و این ملاحظات امنیتی مانع از جذب و به‌کارگیری بسیاری از نیروهای توانمند داخلی شده و بسیاری از نخبگان ایرانی امکان و اجازه مشارکت در این پروژه‌ها را پیدا نمی‌کنند و این یعنی کاهش توان ملی در بلندمدت. بنابراین آن‌چه در این پرتاب ماهواره حائز اهمیت است، جداسازی «توسعه فناوری» از «کاربردهای نظامی-امنیتی آن فناوری» است. بنابراین هر چه بتوان این رابطه ساختگی را کاهش داد، امکان توسعه فناوری در کشور افزایش می‌یابد. بسیاری از اوقات پرتاب ماهواره در ایران، از دید کشورهای دارای تعارض با جمهوری اسلامی، صرفاً پوششی برای فعالیت‌های موشکی ایران تصویر و تبلیغ می‌شود و این نوع نگاه باعث می‌شود آن چالش‌هایی که اشاره شد، اتفاق بیفتد و به همین خاطر است که این نوع فعالیت‌های مشترک با دیگر کشورها می‌تواند نشان دهد که موضوع فناوری فضایی برای ایران اهمیت دارد و به همین دلیل نیز ایران توانایی و تمایل آن را دارد تا پروژه‌هایی بین‌المللی و شفاف را تعریف و اجرا کند. این پروژه‌ها در صورت گسترش و تنوع شرکاء می‌تواند آن پیوند نادرست را از بین ببرد و امکان توسعه فناوری فضایی را در ایران فراهم کند.
صرف‌نظر از این پروژه خاص که یک پروژه مشترک با نقش‌آفرینی دست‌کم دو کشور ایران و روسیه بوده، اصولاً در ساخت و پرتاب یک ماهواره چه نهادهایی درگیر هستند و اساساً طراحی و اجرای این دست پروژه‌ها در حیطه اختیارات و وظایف کدام سازمان‌ها یا نهادهای داخلی است؟
در تقسیم‌کار ملی در حوزه ساخت ماهواره دو بخش اصلی وجود دارد: یکی ساخت ماهواره و دیگری ساخت حامل ماهواره یا همان پرتاب‌گر ماهواره است. نکته حائز اهمیت این است که این دو حوزه فعالیت، در دو بخش مختلف دنبال می‌شود. بدین ترتیب که پرتاب‌گرها با هدایت و مدیریت بخش نظامی-دفاعی کشور انجام می‌شود و بخش دفاعی همچون یک پیمان‌کار با سازمان فضایی یا وزارت ارتباطات قرارداد می‌بندد و پرتاب‌گر یا حامل ماهواره را برای کارفرمایی که وزارت ارتباطات یا سازمان فضایی باشد، تولید می‌کند. در حیطه ساخت ماهواره نیز به همین صورت پیمانکارانی فعال هستند. این پیمانکاران اغلب از میان شرکت‌های داخلی یا خارجی و همچنین دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها هستند. چنان‌که در سال‌های گذشته نیز شاهد بودیم که ساخت برخی ماهواره‌ها به‌طور کلی به یک دانشگاه سپرده شده بود. پژوهشگاه فضایی و در برخی مسائل نیز پژوهشگاه ارتباطات، هم مدیریت کارفرمایی و هم تست‌های عملیاتی را برعهده دارند و گاه نیز راهبری‌های طراحی یا اجرا را نیز بر عهده دارند.

از پیش‌بینی سطح زیر کشت محصولات مختلف کشاورزی گرفته تا پیش‌بینی منابع آبی کشور، یا حتی برآورد خسارات ناشی از سیل که در دو، سه سال گذشته نیز تجربه شده و نیز شناسایی منشاء آلودگی هوا که در بحث سوزاندن گاز مازوت در نیروگاه‌ها، نمونه‌هایی از کاربردهای داده‌های ماهواره‌ای هستند و ارتباطی با ساخت و پرتاب ماهواره هم ندارد

در بحث پرتاب ماهواره خیام چنان‌که اعلام شد جمهوری اسلامی با همکاری روسیه موفق به انجام این پروژه شده است. صرف‌نظر از انتقادهایی که مشخصاً به‌خاطر انجام این پروژه مشترک با روس‌ها مطرح شد، نظرتان درباره تقسیم‌کاری که صورت گرفت و پرتاب ماهواره به یک کشور خارجی سپرده شد، چیست؟
ببینید ما تاکنون این تجربه را نداشتیم که یک ماهواره را با پرتابگر غیرایرانی پرتاب کنیم و در مورد اخیر درمورد ماهواره خیام این مهم برای نخستین بار تجربه شد و معتقدم که این تجربه از منظر روندهای جهانی و جهت‌گیری مدیریت پروژه‌های کلان فناورانه، بسیار ارزنده و مثبت بوده و امیدوارم در آینده نیز گسترش پیدا کند. قاعدتا در گام‌های بعدی باید اولا سهم مشارکت طرف داخلی افزایش داد و ثانیا شرکاء متنوع‌تر و بیشتری نیز در این مسیر همراه کرد.
مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد تفکیک میان «فناوری تولید و ساخت» با «فناوری بهره‌برداری و استفاده» است. به عنوان نمونه ارتباطات سیار (موبایل) را در نظر بگیرید. ممکن است کشوری توانمندی مناسب تولید فناوری موبایل را داشته باشد، اما همان کشور از حیث به‌کارگیری اجتماعی و رفتار شهروندان اتفاقا ناتوان باشد؛ یا برعکس. ما نباید به بهانه این که به فناوری تولید و ساخت ماهواره دست پیدا کنیم، خودمان را از فناوری به‌کارگیری تصاویر ماهواره‌ای و پردازش آن محروم کنیم. این‌ها دو مساله جدا از هم هستند. سیاستگذاری که تمایل به فناوری ساخت ماهواره دارد قابل درک است، اما هزینه این تمایل نباید توقف ما در فناوری‌های سنجشی، پایشی و ناوبری باشد. این دو فناوری دو نوع مختلف هستند؛ و در کشور هیچ‌یک را نمی‌توانیم قربانی دیگری کنیم. مساله اصلی ایجاد توازن و تعادل میان این دو است.
استفاده از پرتابگرهای خارجی برای ارسال ماهواره‌های مختلف به ما این اجازه را می‌دهند که از ماهواره‌هایی کاربردی‌تر، با دقت بالاتر و پیش‌بینی عملکردی بیشتر استفاده کنیم. در این حالت فناوریهای بخش بهره‌برداری مانند «پردازش تصاویر» یا «سیستم‌های ناوبری» تقویت می‌شوند که اتفاقا برای مردم و شهروندان نیز ملموس‌تر است. این که وزارت نیرو بتواند تخمین مناسبی از ذخیره آب سالیانه به دست بیاورد یا وزارت کشاورزی بتواند تخمین دقیق از کاشت هر محصول داشته باشد، نمونه‌هایی از کاربردهای فناوری فضایی است، که از قضا هیچ ربطی به پرتابگر یا ساخت ماهواره ندارد و البته فناوری‌های پیچیده‌ای نیز دارد. پس این که از یک ماهواره حتی کاملا خارجی هم استفاده کنیم ولی بتوانیم مزیت خود را تحلیل این داده‌های ماهواره‌ای تعریف کنیم.
اما آخرین ویژگی این نوع از همکاری‌های مشترک فناورانه آن است که می‌تواند حساسیت‌های غیرضروری ناشی از سوءبرداشت‌های جهانی درمورد فعالیت‌های فضایی ایران را کاهش دهد و این امکان را فراهم کند که بتوانیم به دور از این حساسیت‌ها، فعالیت‌مان را گسترش دهیم.
از واکنشی که آقای آذری جهرمی به انتشار اخبار پرتاب ماهواره خیام داشتند، اینطور برداشت می‌شود که پروژه ساخت و پرتاب ماهواره خیام از مدت‌ها قبل و قاعدتاً در دولت پیشین آغاز شده است. این پروژه دقیقاً از چه زمانی کلید خورده است؟
درواقع این پروژه در ماه‌های پایانی کار دولت یازدهم آغاز شد و ادامه فعالیت‌ها نیز در دولت دوازدهم ادامه یافت.
نکته دیگر در بحث حوزه فعالیت این ماهواره است که به‌رغم ادعاهایی که در 24 ساعت گذشته از سوی برخی کشورهای خارجی در این رابطه مطرح شده، سازمان فضایی ایران در توضیح این مسئله به محورهایی همچون مدیریت مخاطرات طبیعی، پایش منابع آبی، تغییرات کاربری، مخاطرات محیط‌زیستی و معادن و مرزهای کشور اشاره کرده است.
البته دوستانی که در حوزه فعالیت‌های دانش‌بنیان در این راستا فعالیت دارند، اطلاعات دقیق‌تری دارند اما به عنوان مثال اگر از طریق داده‌های ماهواره خیام بتوانیم به نقشه‌های با کیفیت بالاتر و با دقت حدود یک متر دست پیدا کنیم، طبیعتاً می‌تواند در بسیاری از مسائل سیاستگذاری کمک کند. از پیش‌بینی سطح زیر کشت محصولات مختلف کشاورزی گرفته تا پیش‌بینی منابع آبی کشور، یا حتی برآورد خسارات ناشی از سیل که در دو، سه سال گذشته نیز تجربه شده است، نمونه‌هایی از کاربردهای داده‌های ماهواره‌ای هستند، و ارتباطی با ساخت و پرتاب ماهواره هم ندارد. در سال‌های پیش نیز بارها از این نوع داده‌ها برای مسائل واقعی کشور استفاده شده است؛ مثلا شناسایی منشاء آلودگی هوا که در بحث سوزاندن گاز مازوت در نیروگاه‌ها انجام می‌شد؛ از همین داده‌های ماهواره‌ای استفاده شد.
بحث دیگر در مورد عمر مفید این ماهواره است که 5 سال اعلام شده است. شما این بازه زمانی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اساساً عمر این نوع ماهواره‌ها کوتاه‌مدت است و نباید انتظار داشته باشیم که عمر طولانی داشته باشند. ضمن آن‌که باتوجه به روند رشد فناوری، حتی اگر مشکلی برای ارسال و دریافت تصاویر وجود نداشته باشد، از آن‌جا که دقت و کیفیت این تصاویر به‌طور روزافزون رشد می‌کند و امکان دسترسی به تصاویر ماهواره‌ای با کیفیت و دقت بالاتر وجود دارد، معمولاً عمر میان‌مدت این ماهواره‌ها کفایت می‌کند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر