سکونتگاه نیمی از جمعیت کشور در معرض خطر فرونشست قرار داردزمین دهان باز میکندرئیس سازمان نقشهبرداری کشور: در کشور پنج برابر نُرم جهانی فرونشست در حال وقوع است

«شما روزی خواهید شنید که چرخ هواپیمایی در چالهای گیر میکند، یا قطاری به ناگهان از روی ریل سقول میکند، یا جادهای خودروها را میبلعد. شاید این موضوع الان برای برخی مانند یک جوک باشد، اما اگر وضعیت به همین شکل پیش برود، این اتفاقات خواهد افتاد.» این را «غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی»، رئیس پیشین سازمان نقشهبرداری کشور با صدایی حاکی از نگرانی زیاد میگوید. هفتهٔ قبل نیز «علی جاویدانه»، رئیس فعلی همین سازمان، به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی رفته بود و دربارهٔ آنچه این روزها «فرونشست زمین» گفته میشود، هشدار داده بود؛ جلسهای که از آن فقط یک جمله به رسانهها رسید: «فرونشست به مرحلهٔ خطرناکی رسیده و در کشور پنج برابر نُرم جهانی فرونشست در حال وقوع است.» جملهای که چندان هم مورد توجه رسانهها قرار نگرفت. اگرچه دربارهٔ خالی شدن آبخوانها و اضافهبرداشت از منابع آب زیرزمینی در رسانهها صحبتهای زیادی مطرح شده است، اما فرونشست بهعنوان یکی از تبعات مهم این اضافهبرداشتها چندان محل بحثهای داغ نیست. با خالی شدن آبخوانها سطح زمین آرامآرام و نامحسوس پایین میرود و به چشم نمیآید. فقط در جاهایی مانند دهانهٔ چاهها که لوله داخل زمین رفته است، این پایین رفتن سطح زمین آشکار میشود. کشاورزان قدیمی تصور میکردند که لولهٔ فرورفته در زمین آرامآرام در حال بیرون آمدن است، به همین دلیل برخی به این پدیده، «لولهزایی چاهها» هم میگفتند. اما ماجرا بسیار فراتر از اینهاست؛ نه فقط فرونشستن زمین نشان از خالی شدن و کاهش ظرفیت و تخریب آبخوان دارد، که تبعاتی هولناکتر هم از پی آن در انتظار پهنههای خاکی است. زمین سست میشود و سازههایی که به اعتبار استحکام زمین بر آن برپا شدهاند نااستوار میشوند، ساختمانها و تأسیسات متزلزل میشوند و خسارت بهبار میآورند. گاهی نیز تونلهای طبیعی و زیرزمینی خالیشده از آب دیگر توان تحمل بار لایههای رویی خود را ندارند، زمین بهناگاه دهان باز میکند و «فروچاله» تا صدها سال بر سطح زمین باقی میماند. این تصویریاست از آنچه تاکنون در نقاطی از ایران رخ داده و دستکم در ۱۱ درصد مساحت ایران در شرف وقوع است.
در مجلس کم نیستند نمایندگانی که به ممنوعیت کشت محصولات آببر در حوزهٔ انتخابیشان اعتراض میکنند، نه فقط در این دوره که در همهٔ ادوار مجلس چنین اعتراضاتی از تریبون خانهٔ ملت بسیار شنیده میشود. از آن طرف بیلانهای اعلامشده از تولیدات کشاورزی، خصوصاً در پایان هر دولت «رشد تولید» را نشان میدهند، اعداد اعلامی برای سطح زیرکشت کشور گویی خبر از وجود منابع سرشار آب در کشور را میدهند و شعار «خودکفایی در محصولات کشاورزی» با جدیت دنبال میشود. اما از آنطرف آمارهای منابع آب، دستکم از یک دهه قبل آژیر قرمز هشدار را بهصدا درآوردهاند. بااینحال، برخی تصمیمهای اتخادشده، چه در دولت و چه در مجلس، چندان رنگوبویی از وضعیت هشدار و بحران آب ندارند. نمونهاش مجلس که در تیرماه ۱۳۸۹ با تصویب «قانون تعیینتکلیف چاههای آب فاقد پروانهٔ بهرهبرداری» آب پاکی را روی دست همه ریخت و بیشبرداشت از منابع آب زیرزمینی را قانونی اعلام کرد. موضوعی که بر وضعیت بحرانی آبخوانهای کشور تأثیر زیادی داشت. تا جایی که حالا بنابر اعلام وزارت نیرو، کسری تجمعی منابع آب زیرزمینی به عددی بالغ بر ۱۴۳ میلیاد مترمکعب رسیده است. امروز ۸۰۰ هزار حلقه چاه که فقط ۵۵ درصدشان مجوز دارند، آب را از زیر زمین بیرون میکشند تا به مصرف شرب و کشاورزی و صنعت برسانند. آن ۴۵ درصد بقیه هم لابد منتظر مصوبهٔ دیگری از مجلس هستند تا قانونی شوند. هر دو کیلومترمربع یک چاه!
آبخوان خالی، سست میشود و در خود فرو میرود و فرونشست را بهعنوان کارنامهٔ عملکرد آبی ما برای چند صدسال باقی میگذارد، اما آسیبهایش را امروز به ما وارد میکند. مناطق زندگی حدود نیمی از ما ایرانیان و ۱۱ درصد از مساحت کشورمان با خطر فرونشست روبهرو است. این را «گزارش مدیریتی وضعیت فرونشست زمین در ایران و ارائهٔ راهکار اولویتدار برای کاهش خطرات آن» میگوید؛ گزارشی که اسفندماه ۱۴۰۱ توسط «مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی» و به قلم «علی بیتاللهی» در اختیار هیئت دولت قرار گرفته است.
گزارشی که میگوید: «براساس ارزیابی در مقیاس کشوری مطالعهٔ حاضر، وسعت و گستردگی پهنههای فرونشستی در ایران، حدود ۱۸۵ هزار کیلومترمربع (۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار) و معادل تقریبی ۱۱ درصد از وسعت سرزمینی ایران است. اما در همین بخش از محدودههای در معرض خطر فرونشست زمین در ایران، بخشهای وسیعی از کلانشهرها، شهرهای بزرگ و آبادیهای متعدد واقع شده است که جمعیت ساکن در آنها حدود ۴۹ درصد جمعیت کل کشور را در بر میگیرد که معرفِ میزانِ بهمراتب بالای ریسک فرونشست زمین در کل کشور است.»
۱۱ هزار کیلومتر از خطوط انتقال گاز، یک هزار کیلومتر از خطوط اصلی انتقال نفت، ۲۴ سایت جمعآوری و تفکیک و اندازهگیری نفتی، ۲۲ تلمبهخانهٔ نفت، ۱۶ مورد تأسیسات نفتی و ۱۸ انبار نفتی فعال در پهنههای فرونشستی کشور قرار دارند.
استانهای پرجمعیت در معرض خطر بیشتر
گزارش اعلام میکند: «وسعت زونهای فرونشستی در استان خراسانرضوی بهمراتب بالاتر است و در ادامه استانهای فارس، کرمان، خوزستان و اصفهان قرار میگیرند. نرخ بالای فرونشست زمین در استانهای کرمان (حوالی بهرمان و رفسنجان) و جنوب استان البرز است.» تنها ۴۰ هزار و ۲۴۲ کیلومتر مربع از استان خراسانرضوی با فرونشست روبهرو است. در فارس این عدد ۱۷ هزار و ۴۵۴ کیلومترمربع، در کرمان ۱۲ هزار و ۵۴۰ کیلومترمربع و در خوزستان ۱۲ هزار و ۱۶۵ کیلومترمربع است.
کمترین مساحت پهنهٔ فرونشست در استانهای گیلان با ۵۰ کیلومترمربع، مازندران با ۱۰۰ کیلومترمربع و سیستانوبلوچستان با ۱۵۰ کیلومترمربع به ثبت رسیده است.
اما اگر مساحت استانها را بر مساحت پهنههای فرونشست تقسیم کنیم، درمییابیم که استان تهران دارای بیشترین تراکم پهنههای فرونشستی است و پس از آن، استانهای خراسانرضوی، اردبیل و گلستان قرار دارد. یعنی ۳۵.۲ درصد مساحت استان تهران در معرض خطر است، در استان خراسانرضوی این عدد ۳۴.۴ است و ۲۷.۳ درصد از مساحت اردبیل و گلستان نیز همین وضعیت را دارند. گزارش میگوید که با توجه به مساحت بالای استان خراسانرضوی و همچنین تراکم بالای پهنههای فرونشستی در این استان «توجه به مخاطرهٔ فرونشست زمین در استان خراسانرضوی باید اولویت بالاتری داشته باشد.»
فرونشست جمعیت شهری و روستایی نمیشناسد، همه را در معرض خطر قرار میدهد؛ در روستاها عمدتاً بهدلیل وجود واحدهای مسکونی بدون اسکلتبندی و در شهرها بهدلیل بارگذاری زیاد جمعیت در واحد سطح. دادههای مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نشان میدهد که بیشترین تعداد روستاهای در معرض خطر فرونشست در استانهای خراسانرضوی، تهران، گلستان و فارس قرار دارند و از نظر تعداد شهرهای در معرض فرونشست پس از استان اصفهان، استانهای خراسانرضوی، فارس و تهران در ردههای اول قرار دارند.
در خراسانرضوی یکهزار و ۴۲۲ روستا با جمعیتی بیش از یک میلیون و ۵۳ هزار نفر در معرض خطر فرونشست هستند. ۳۷۶ روستای استان تهران با جمعیت بیش از ۷۰۴ هزار نفر، ۵۴۹ روستای استان گلستان با جمعیت ۵۹۶ هزار و ۹۲۱ روستای فارس با جمعیت ۵۷۵ هزار نفر بیشتر جمعیت روستایی در معرض خطر فرونشست را تشکیل میدهند.
همین آمارها برای شهرهای در معرض فرونشست بهاینترتیب است که ۱۲ میلیون و ۶۲ هزار نفر اهالی ۲۹ شهر استان تهران در ردهٔ اول جمعیت شهری در معرض خطر فرونشست قرار گرفتهاند. چهار میلیون و ۳۱۲ نفر ساکنان ۴۳ شهر خراسانرضوی و ساکنان ۵۸ شهر استان اصفهان با جمعیت چهار میلیون و ۲۹ هزار نفر دومین و سومین جمعیت شهری در معرض خطر فرونشست هستند.
در ۳۸۰ شهر و ۹ هزار و ۲۰۰ روستای کشور که در معرض فرونشست قرار دارند، چهار میلیون و ۲۴۰ هزار واحد مسکونی فاقد اسکلت وجود دارند
آنچه بر زندگیمان سایه میاندازد
فرونشست، فقط آن تصویر آخرالزمانی ظاهر شدن یک فروچاله و سقوط خودروها و ساختمانها به داخل آن نیست. آثاری بسیار گستردهتر دارد که گزارش مهمترین اثر آن را «آثار زیانبار محیط زیستی» میداند: «در اثر افت سطح آب زیرزمینی و شروع تراکم لایههای زیرسطحی، میزان نفوذپذیری و قابلیت انتقال محیط زیرسطحی و آبرفتی بهطور قابلملاحظهای رو به کاهش میگذارد، میزان تخلخل لایهها کم و امکان آبگیری مجدد آنها بهتدریج از بین میرود. در این حالت آبخوان، استعداد ذخیره و انتقال آبی خود را از دست میدهد و به دیگر سخن، محیط زیست کشور با مرگ آبخوانها مواجه خواهد شد. نفوذناپذیرشدن لایههای آبرفتی، منجر به گسترش روانابهای سطحی و جریانات سیلابی در دشتها و فرسایش شدید خاک مغذی و زراعی میشود (خاکی که برای تشکیل یک سانتیمتر آن دهها سال زمان لازم است) و چهرهٔ دشتهای سرسبز و حاصلخیز سرزمین ایران را درصورت عدم اتخاذ تمهیدات جدی کاهش خطرات فرونشست زمین، به بیابان و کویر شبیه خواهد کرد. این فرآیندها بیتردید بزرگترین و مخربترین خطر فرونشست زمین است، بهطوریکه با گذشت زمان و تحکیم کامل آبرفت، حتی درصورت مساعد شدن شرایط اقلیمی و افزایش نزولات جوی، دیگر امکان تغذیهٔ مجدد آبخوان وجود نخواهد داشت، چرا که محیط نفوذناپذیر و فاقد قابلیت انتقال آب زیرزمینی شده است.»
کاهش ظرفیت دسترسی به آب، چه برای آشامیدن و چه کشاورزی و صنعت، مهمترین محدودیت و خطری است که سکونتگاههای انسانی را تهدید میکند؛ آنهم در کشور خشکی مانند ایران که میانگین بارش در آن یک سوم جهان و میانگین تبخیر در آن سه برابر میانگین جهانی است. استعداد بیابانیشدن عرصهها، از دست رفتن قابلیت کشت اراضی و توفانهای ماسه و گردوغبار را هم باید به این تهدیدها اضافه کرد.
«جعفرزاده ایمنآبادی» که در دولت دوازدهم رئیس سازمان نقشهبرداری کشور بوده است به «پیام ما» میگوید: «شاید نباید با این صراحت بگویم، اما عمر بعضی از شهرهای ما حداکثر ۱۵ سال است و بعد از ۱۵ سال باید تخلیه شوند. یعنی خشکسالی، حرکت ماسهوشن و فرونشست اجازهٔ زندگی به مردم نخواهد داد. یکبار به یکی از استانداران جنوبشرق کشور گفتم که باید حداکثر برنامهریزیتان در استان برای ۱۵ سال باشد.»
جدا از موضوع از دست رفتن ظرفیت دسترسی به آب، تخریب سازهها نیز یکی از مشکلات اساسی در وقوع پدیدهٔ فرونشست است. گزارش میگوید: «توسعهٔ فرونشست زمین درنهایت منجر به آسیبدیدگی تمامی مستحدثات سطحی و زیرسطحی خواهد شد. ترکخوردگی ساختمان، گسیختگی شریانهای حیاتی و آسیبدیدگی سامانههای حملونقلی و سایتهای تاریخی و فرهنگی از جمله خطرات دیگر فرونشست زمین است. مسلم است که مستحدثات با ابعاد بزرگ، المانهای طولی مانند خطوط لوله، باندهای فرودگاهی، خطوط ریلی و شریانهای جادهای بهویژه درصورت وجود فرونشست نامتقارن زمین، بیشتر تحتتأثیر قرار میگیرند.»
آنطور که دادههای گزارش نشان میدهند، برابر آمارهای سال ۱۳۹۵، در ۳۸۰ شهر و ۹ هزار و ۲۰۰ روستای کشور که در معرض فرونشست قرار دارند، چهار میلیون و ۲۴۰ هزار واحد مسکونی فاقد اسکلت وجود دارند که بیشترین آسیب را از فرونشست زمین، خصوصاً نشستهای نامتقارن خواهند دید. نشستهای متقارن به نشستهایی گفته میشود که پایین رفتن سطح خاک بهصورت یکسان نیست و در یک عرصهٔ فرونشستی، میزان افت در نقاط مختلف متفاوت است. این موضوع باعث تغییر شیب در سطح خاک میشود و آسیب بیشتری به سازهها وارد میکند.
در همین شهرها، براساس اطلاعات «شرکت بازآفرینی شهری» نزدیک به ۸۸ هزار و ۶۵۰ هکتار بافت فرسوده وجود دارد که ۴۱ هزار و ۲۰۰ هکتار آنها در معرض خطر فرونشست هستند. علاوهبراین، از ۵۸ هزار هکتار بافت غیررسمی شهری نیز حدود ۲۹ هزار هکتار در وضعیت مشابه قرار دارند.
عمر بعضی شهرها نهایتاً ۱۵ سال است!
جعفرزاده ایمنآبادی میگوید: «در نزدیکی تهران جاهایی داشتهایم که ظرف ۵ سال ۱۴ متر نشست کرده است. در جایی از اسلامشهر فرونشستی معادل ۱.۵ متر داشتهایم. به شهردار اسلامشهر نامهای با نقشهای ضمیمه فرستادیم که در این نقاط نباید مجوز ساختوساز حتی دوطبقه صادر شود. در مورد جاهایی مانند اطراف هشتگرد نقشه فرستادیم که در این مناطق نباید ساختوساز انجام شود.»
او بر این باور است که نهتنها نتوانستهایم جلوی اضافهبرداشت از منابع آب زیرزمینی را بگیریم که حتی برای رویارویی با فرونشست هم برنامهای نداریم: «با وجود راهاندازی دستگاهها و ساختارهای مختلف مدیریت کنیم و هیچ استراتژی و برنامهای برای آن نداریم.» و اضافه میکند: «مردم حق دارند بدانند کجا دارند زندگی میکنند. در جاهایی نباید ساختمان ساخته شود و وزارت راهوشهرسازی باید محدودههای قرمز را مشخص کند.»
ایمنآبادی حتی معتقد است که شکل شهرسازی و مدیریت شهری نیز بر بحران فرونشست دامن میزند: «شهرداران ما علم زمینشناسی و آبشناسی ندارند و اینهمه که سطح شهرها آسفالت میشود و شهرها در جهت افقی حرکت میکنند، یکی از موانع مهم تغذیهٔ آبخوانهای زیر شهرهاست. به شهردار سابق تهران و شورای شهر اعلام کردیم که باید برنامهای برای جلوگیری از رشد افقی شهر داشته باشند، اما اتفاقی نیفتاد. الان همه به فکر زلزله در تهران هستند، اما کسی به فکر خطرات فرونشست نیست.»
وسعت و گستردگی پهنههای فرونشستی در ایران، حدود ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع (۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار) و معادل تقریبی ۱۱ درصد از وسعت سرزمینی ایران است
تهدید زیرساختهای مهم کشور
راهها را مهمترین زیرساختهای توسعهٔ هر کشور میدانند. جادههای مواصلاتی، فرودگاهها، خطوط راهآهن و بندرگاهها از مهمترین تأسیسات حیاتی کشور هستند. فرونشست زمین همین تأسیسات حیاتی را با خطر روبهرو میکند.
چند روز قبل ویدئویی از پدیدار شدن یک فروچاله در یک جاده در استان یزد در فضای مجازی دستبهدست میشد. چندی پیش از آن نیز فرونشست بخشی از بستر اتوبان آزادگان تهران چند روزی محل تأیید و تکذیب مسئولان شهری تهران بود. عدهای میگفتند این چاله بهدلیل سرقت لولههای فاضلاب است، اما عدهای دیگر آن را به فرونشست ارتباط میدادند
ایمنآبادی میگوید که اتفاق کمربندی یزد و اتوبان آزادگان تهران اصلاً عجیب نیست: «در بعضی از باندهای فرودگاهی و در بعضی از مسیرهای راهآهن بسیار بیشتر از میزان استاندارد فرونشست را شاهد هستیم. ما گزارشها را به دستگاههای مختلف ارسال کردیم و حتی سرعت قطارها را هم پیشنهاد کردیم. فقط در ۹ باند فرودگاهی، فرود هواپیماهای پهنپیکر نباید انجام شود و در جاهایی به هیچوجه نباید ساختوساز انجام شود.»
گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی همچنین تهدیدهایی را برای زیرساختهای حملونقل کشور تأیید میکند. براساس دادههای این گزارش دوهزار و ۶۵۰ کیلومتر از خطوط ریلی کشور در معرض خطر فرونشست هستند. جنوب تهران، مسیر راهآهن شمالشرق، بخشهایی از خطوط ریلی مرکز و شمالغرب با بیشترین خطر روبهرو هستند. ایمنآبادی نیز خطوط ریلی در محدودهٔ دشت ورامین و دشت هشتگرد را در وضعیت خطرناکی میداند.
علاوهبراین، گزارش میگوید: «بیش از ۱۵ هزار و ۳۰۰ کیلومتر از خطوط جادهای ترانزیتی در معرض خطر فرونشست زمین واقع هستند. لازم بهذکر است که براساس برآوردهای بهعملآمده، طول کلی جادههای عبوری از پهنههای فرونشستی (شامل تیپهای مختلف جادهای) به بیش از ۳۴ هزار کیلومتر میرسد که همراه با ابنیههای فنی آنها، بیانگر میزان ریسک بالای فرونشست زمین در حیطهٔ سامانههای حملونقلی است.»
رئیس سابق سازمان نقشهبرداری کشور: ما گزارشها را به دستگاههای مختلف ارسال کردیم و حتی سرعت قطارها را هم پیشنهاد کردیم. فقط در ۹ باند فرودگاهی، فرود هواپیماهای پهنپیکر نباید انجام شود و در جاهایی به هیچوجه نباید ساختوساز انجام شود
فرونشست زمین برای فرودگاهها نیز زنگ خطر را به صدا درآورده است. گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز اعلام میکند که نیمی از فرودگاههای کشور با خطر فرونشست روبهرو هستند: «بیش از ۵۰ درصد فرودگاههای کشور در معرض خطر فرونشست زمین واقع شدهاند که با توجه به حساسیت آنها، ضرورت ارزیابیهای جزئیتر وجود دارد.»
۱۱ هزار کیلومتر از خطوط انتقال گاز، یک هزار کیلومتر از خطوط اصلی انتقال نفت، ۲۴ سایت جمعآوری و تفکیک و اندازهگیری نفتی، ۲۲ تلمبهخانهٔ نفت، ۱۶ مورد تأسیسات نفتی و ۱۸ انبار نفتی فعال در پهنههای فرونشستی کشور قرار دارند. تنها چهار انبار نفت بزرگ که در این پهنهها قرار دارند، در استانهای تهران، اصفهان و هرمزگان واقع شدهاند.
حدود چهار هزار کیلومتر از خطوط انتقال نیرو نیز در پهنههای فرونشست قرار گرفتهاند. «با توجه به توسعهٔ شبکهٔ برق سراسری کشور، انتظار بر این است که طول بیشتری از خطوط انتقال نیرو در پهنههای فرونشستی زمین واقع شده باشند.» حتی ۱۰۱ شهرک صنعتی نیز در این پهنهها قرار دارند.
کارهایی که انجام نمیدهیم
جعفرزاده ایمنآبادی میگوید که با وجود تمام هشدارها و مخاطراتی که هر روز در کشور شاهد آن هستیم، اقدام یا برنامهٔ مؤثری برای کاهش خطرات فرونشست در کشور دیده نمیشود. «الان در برنامهٔ هفتم توسعه چیزی بهعنوان راندمان آب کشاورزی پیدا نمیکنید. اصلاً مشخص نیست در همین برنامهٔ هفتم قرار است چه اتفاقی برای منابع آب زیرزمینی بیفتد.»
اگرچه وزارت نیرو قصد دارد طرح نصب کنتور روی تمامی چاهها و اندازهگیری همزمان میزان برداشت آب و مصرف برق در بخش کشاورزی را در برنامهٔ هفتم توسعه به اجرا بگذارد، اما پیش از این موضوع نوع کنتورهای مورد استفاده و نحوهٔ محاسبه و اندازهگیری میزان آب و برق مصرفی در بخش کشاورزی محل بحثهای فراوان بود و قرار است در برنامهٔ هفتم توسعه در این باره تصمیمگیری شود. با این حال هنوز به غیر از الزام نصب کنتور روی چاههای با مالکیت دستگاههای دولتی، اخبار دیگری از این طرح در برنامهٔ هفتم توسعه منتشر نشده است.
ایمنآبادی راهکار را در محدودیت جدی برداشت از منابع آب زیرزمینی توسط دولت میداند: «باید کمیتهای در نهاد ریاستجمهوری دربارهٔ فرونشست شکل بگیرد و ضوابطی ایجاد شود که ساختوساز و کشاورزی و حفر چاه و برداشت آب بهشدت کنترل و محدود شود. در جاهایی مانند دشت قزوین باید بسیاری از چاههای آب پلمب شوند.»
**
اگرچه گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی شش ماه قبل در اختیار هیئت دولت قرار گرفته است، اما هنوز اقدام خاصی برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از فرونشست توسط دولت دیده نمیشود. هنوز موضوع مدیریت منابع آب زیرزمینی محل مناقشه است و وزارت نیرو تنها میتواند میزان پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی را اندازهگیری کند.
نیمی از جمعیت کشور در پهنههایی زندگی میکنند که با خطر فرونشست زمین روبهرو است، ولی در برنامهها و ادبیات مدیران کمتر از این خطر صحبت میشود.
چه باید کرد؟
مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گزارش خود اقدامات لازم برای جلوگیری از آسیبهای فرونشست را به سه دسته تقسیم میکند: «کاهش خطر فرونشست زمین»، «کاهش در معرض قرارگیری المانهای آسیبپذیر» و «کاهش آسیبپذیری المانهای واقع در معرض خطر فرونشست زمین». این گزارش میگوید که برای کاهش خطر فرونشست باید قوانین و مقرراتی در چندین حوزه تصویب شود که به شرح زیر است:
– مقررات مربوط به استحصال آب زیرزمینی
– مقررات مربوط به تغذیهٔ آبخوان
– مقررات مربوط به نفوذپذیر کردن شهر
– مقررات مربوط به تغذیهٔ آبخوان از طریق آب باران
– مقررات مربوط به آبیاری فضای سبز شهرها
– مقررات مربوط به آبیاریهای زراعی در پهنههای فرونشستی زمین در ایران
– مقررات مربوط به نوع کشت و زرع در زونهای فرونشست زمین در ایران
– مقررات مربوط به ارتقای تابآوری شریانهای حیاتی موجود در معرض خطر فرونشست زمین
– مقررات مربوط به ارتقای تابآوری سامانههای حملونقلی موجود در پهنههای فرونشستی زمین
– مقررات مربوط به پایداری سایتهای آثار تاریخی و میراث فرهنگی
– مقررات مربوط به مقاومسازی ساختمانها و تأسیسات واقع در پهنههای فرونشست زمین
– مقررات مربوط به طراحی تمامی مستحدثات(ساختمانها، شریانهای حیاتی، سامانههای حملونقل و …)
ارسال پاسخ