پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «تفنگت را زمین بگذار» جان گرفت

برای سالروز درگذشت فریدون مشیری:

«تفنگت را زمین بگذار» جان گرفت

«سید حبیب موسوی بی‌بالانی» شاعر: فریدون مشیری هیچگاه فیگور آوانگارد نگرفت





«تفنگت را زمین بگذار» جان گرفت

۳ آبان ۱۴۰۱، ۹:۵۷

23 سال بعد از اینکه خالق «تفنگت را زمین بگذار» از میان ما رفته بازهم این شعر او دوباره در میان مردم جان گرفته است. زنده یاد «محمدرضا شجریان» با خواندن این شعر، ترانه‌ای خلق کرد که خاطره‌ای متفاوت از «فریدون مشیری» در میان مردم رقم زد. پیشتر جوانان با «بی تو مهتاب‌شبی با از آن کوچه گذشتم» او را در خاطر سپرده بودند.
«فریدون مشیری» که برای اولین بار از منوچهر آتشی چند شعر در صفحه ادبی «مجله روشنفکر» به چاپ رساند، بعد از کودتای 28 مرداد سعی کرد در فضای خفقان دولت کودتا، چراغ خانه ادبیات را روشن نگه‌دارد. فعالیت او در «مجله روشنفکر» از جمله اتفاقات خوب برای آن دوران بود. مجله‌ای که بین سال‌های 1332 تا 1352 منتشر می‌شد. علاوه بر مشیری نویسندگان و شاعرانی چون «ذبیح‌الله منصوری»، «اسماعیل جمشیدی»، «سیروس آموزگار» و «محمدعلی بهمنی» با این مجله همکاری کرده‌اند.

 

«اصولا در دوره خفقان و در همه زمان‌ها شاعران روایت را رها کرده و به سراغ استعاره میروند.» این را «سید حبیب موسوی بی‌بالانی»، شاعر، درباره استفاده از نمادها و استعاره‌ها در دوره‌های خفقان می‌گوید.
28 مرداد 1332 نقطه سیاهی در سپهر سیاسی ایران است. با کودتای سال 1332، آزادی‌هایی که با تلاش‌های فراوان به دست آمده بود از بین رفت و کشور به عقب بازگشت. ادبیات هم از این خفقان بی‌نصیب نماند. با این حال چراغ آن کم‌سوتر شد اما خاموش نشد. کسانی بودند که هنوز می‌خواستند سوسوی کم نور ستاره‌های ادب و هنر از بین نرود. شاعر «بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم….» از جمله کسانی بود که در آن زمان با مجله روشنفکر به سردبیری مجید دوامی، علی حافظی، منوچهر مطیعی، حسین مهری و پرویز نقیبی همکاری می‌کرد.

صراحت اشعار مشیری
صراحت و سادگی یکی از ویژگی‌های اشعار مشیری است. موسوی در این باره می‌گوید: «اخوان در شعر زمستان از «زمستان» به عنوان یک استعاره عظیم از جمود و بی‌تحرکی اجتماع که حاصل از کودتا و سرخوردگی عظیم است، استفاده می‌کند و صراحتا آن زمان برای ما یادآوری می‌شود. ولی این صراحت و ساده‌سازی با این قدرت در اشعار مشیری وجود ندارد. یا وقتی که «داروگ» را نیما یوشیج به عنوان استعاره استفاده می‌کند ما کاملا متوجه قدرت این استعاره را می‌شویم.
استعاره قدرتمند در شعر مشیری دیده نمی‌شود. مثلا در جایی که می‌خواهد نصیحت کند و بگوید «تفنگت را زمین بگذار» به صراحت آن را می‌گوید و از استعاره استفاده نمی‌کند و حرفش را می‌زند. شعری که در عین سادگی سرودنش استعداد ویژه‌ای می‌خواهد.»

فریدون مشیری بعد از کودتای 28 مرداد سعی کرد در فضای خفقان دولت کودتا، چراغ خانه ادبیات را روشن نگه‌دارد

موسوی درباره سادگی شعر مشیری می‌گوید: «شاید زبان فریدون مشیری زبان به روزی به معنای نگاهی که نیما یا مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان دارد نباشد ولی پیام‌هایش را می‌توانست صریح ارائه دهد. در واقع نیازی به تعبیر و تحلیل مانند آنچه در شعر شاملو می‌بینیم ندارد. پیام شعرش در سطحی‌ترین جایی که می‌تواند قرار دارد و ما پیامش را می‌بینیم. در شعر مشیری ما می‌توانیم شعر را بخوانیم و در یک خط، مفهوم را بگیریم و ذهن در خواندن شعرهایش پرت نمی‌شود.»
موسوی با بیان اینکه مشیری در کلاسیک شعر فارسی تعریف می‌شود و و عقب‌تر از دوره خودش بود، می‌گوید: «فریدون مشیری در یک کلام شاعر کلاسیک است و توانست با چند شعرش وارد قلب مردم شود خصوصا با شعر «کوچه». ولی به طور کلی اگرچه بسیار شاعرِ پذیرایی بود و از معدود شاعرانی بود که نیما را به عنوان استاد پذیرفت یا شاعر پیشرویی مثل منوچهر آتشی را معرفی کرد ولی اگر بخواهیم او را به عنوان یک شاعر در نظر بگیریم شاعریست که به شدت به سنت‌های شعر فارسی وابسته ماند و فیگور آوانگارد هیچگاه نگرفت و به همین دلیل نتوانست با وجود استعداد زیاد به لول استعداد خودش در شعر برسد.»
پاپ‌ها کمتر سراغ اشعار مشیری می‌روند
«سید حبیب موسوی بی‌بالانی» درباره آشنایی فریدون مشیری با موسیقی شعر فارسی، توضیح می‌دهد: «کارهای مشیری قابلیت اجرای موسیقایی دارند ولی یک نکته جالبی که وجود دارد این است که پاپ‌ها کمتر سراغ شعرهایش می‌روند چون نگاهش نگاه پاپی نبوده. چون نگاه پاپ یک مرحله از کلاسیک جلوتر است و اشعار مشیری از مرحله کلاسیک جلوتر نرفته است.»

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر