پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون

معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون





۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۸:۰۲

معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون

پژوهش و تحقیق: مجید نیک‌پور

اسماعیل مرآت
1316 شمسی
«اسماعیل مرآت، فرزند مرآت‏الممالک از مدیران وزارت مالیه، متولد 1270 ش. است. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه در 1290 ش. از طرف دولت به اروپا اعزام شد و در دانشسراى پلوا در رشته ریاضى ادامه تحصیل داد و درجه لیسانس گرفت. پس از مراجعت از اروپا مدتى در دارالفنون ریاضیات و فیزیک تدریس مى‏کرد و بعد ناظم و معاون دارالعلمین مرکزى شد. از 1300 در وزارت فرهنگ مشاغل تعلیماتى داشت.
در 1307 ش. که اولین دسته از محصلین ایرانى از طرف دولت عازم اروپا شدند، مرآت با سمت معاون سرپرستى و رئیس امور مالى و ادارى به فرانسه عزیمت نمود و تا 1314 با جدیت و مراقبت در کار دانشجویان نظارت داشت. در این سال به ریاست تعلیمات عالیه منصوب شد سپس به حکومت کرمان (1316 ش.) رفت.
در 1317 که على اصغر حکمت از وزارت فرهنگ برکنار شد، مرآت به کفالت آن وزارت‌خانه تعیین گردید و یک سال بعد وزیر فرهنگ شد و این سمت را در کابینه‏هاى متین دفترى و على منصور عهده‏دار بود. مرآت در دوران وزارت فرهنگ دست به اقدامات تازه‏اى زد. چون خود تحصیلکرده‏ى فرانسه بود، برنامه مدارس متوسطه آن کشور را در ایران پیاده کرد و چندین باب مدرسه در تهران و شهرستان‌ها بنا نمود و چند کتب علمى و ادبى تهیه و تدریس آن را در مدارس ایران اجبارى کرد.
اسمعیل مرآت پس از شهریور 20 چند روزى در کابینه ذکاءالملک فروغى وزیر فرهنگ بود، بعد به وزارت بهدارى منصوب شد و پس از آن نماینده فرهنگى ایران در امریکا شد و در سال 1328 در آنجا فوت نمود. مدفن وى در باغچه‏ى علیجان واقع در شهر رى است. وى از رجال دانشمندان و پرکار و از فرهنگ دوستان جدى ایران به شمار مى‏رود (1).
در مورد استانداری اسماعیل مرآت در کرمان آمده است:
«در خرداد ماه سال 1496 [1316 ش.] آقای اسماعیل مرآت که تحصیل‌کرده فرانسه و معلومات فرهنگی داشت، به حکومتی کرمان تعیین و به این شهر آمد، مورد استقبال قرار گرفت. در زمان حکومت این ایالت تغییراتی در همه شئون کشور پدید آمد، از آن جمله شهرهای ایران که سابق به چهار ایالت آذربایجان و خراسان و شیراز و کرمان و بلوچستان، در سال 2496 [1316 ش.] ایران به ده استان تقسیم شد و استان هشتم کرمان بود (2) و شخص ایالت کرمان که والی هم به او می‌گفتند، از این تاریخ بعد به نام استاندار نامیده شد و همچنین اداره مالیه به دارایی، نظمیه [به] شهربانی، کمیسر [به] کلانتری، عدلیه [به] دادگستری، بارکه مدعی‌العموم [به] دادسرا، بلدیه [به] شهرداری، صحیه [به] بهداری، معارف [به] فرهنگ، طرق و شوارع [به] راه و ترابری، قشون [به] ستاد، صاحب ‌منصب [به] افسر، وکیل‌باشی [به] گروهبان، پلیس [به] پاسبان و خلاصه تمامی اسامی عربی به فارسی تبدیل گردید و حتی دستور داده شد شرکت‌ها و بازرگانان و کسبه نباید اسم‌های انگلیسی یا عربی روی تابلو یا محل کسب بگذارند …» (3).
پی نوشت‌ها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1406 و 1407.
(2) ـ از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، ایران شامل 4 ایالت مطرح و 32 ولایت بود. چهار ایالت شامل: 1ـ ایالت آذربایجان 2ـ ایالت خراسان و سیستان 3ـ ایالت فارس 4ـ ایالت کرمان و بلوچستان بودند. البته باید به این نکته اشاره نمایم که منظور از ایالت کرمان، استان کرمان فعلی نیست، بلکه در آن دوران، ایالت کرمان و مُکران، شامل استان فعلی کرمان، استان هرمزگان و قسمت‌هایی از استان سیستان و بلوچستان بود. در دوره حکومت پهلوی، این تقسیم‌بندی تغییر نمود و «ایالت‌« به «استان» تغییر نام یافتند و استان کرمان، یا همان «استان هشتم» تشکیل گردید. بدین صورت که در زمان رضا شاه (19 دی 1316) با اصلاح قانون تقسیمات کشوری و براساس ماده یک آن، کشور ایران مطابق نقشه و صورت ضمیمه به ۱۰ استان و ۴۹ شهرستان تقسیم شد. استان یکم شامل شهرستان‌های: زنجان، قزوین، ساوه، سلطان‌آباد (اراک)، رشت، شهسوار (تنکابن). استان دوم شامل شهرستان‌های: قم، کاشان، تهران، سمنان، ساری، گرگان. استان سوم شامل شهرستان‌های: اردبیل و تبریز. استان چهارم شامل شهرستان‌های: خوی، رضائیه (ارومیه)، مهاباد، مراغه، بیجار. استان پنجم شامل شهرستان‌های: ایلام شاه‌آباد (اسلام‌آباد غرب)، کرمانشاهان، سنندج، ملایر، همدان. استان ششم شامل شهرستان‌های: خرم‌آباد، گلپایگان، اهواز، خرمشهر. استان هفتم شامل شهرستان‌های: بهبهان، شیراز، بوشهر، فسا، آباده، لار. استان هشتم شامل شهرستان‌های: کرمان، بم، بندرعباس، خاش، زابل. استان نهم شامل شهرستان‌های: بیرجند، تربت‌حیدریه، مشهد، قوچان، بجنورد، گناباد، سبزوار، جویمند. استان دهم شامل شهرستان‌های: اصفهان و یزد.
(3) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 134.

علی سهیلی
1317 شمسی
«علی سهیلی در 1274 ش. در خانواده‌ی متوسط در آذربایجان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در تبریز و تهران انجام داد تا این که وارد مدرسه روسی قزاق‌خانه شد. با استعدادی که از خود نشان داد در مدرسه علوم سیاسی پذیرفته شد، ضمناً مقدمات عربی و ادبیات فارسی و زبان‌های فرانسه و روسی را نیز به خوبی آموخت و از آنجا به خدمت وزارت خارجه درآمد. هوش، پشتکار و زبان‌دانی سهیلی باعث شد که در وزارت‌خانه مورد توجه قرار بگیرد.
با وجود این که از یک خانواده‌ی عادی بود، مراحل اداری را طی و در سال 1304 ش. به ریاست اداره شرق و امور شوروی و در 1310 به کمک و مساعدت داور و تیمورتاش به معاونت وزارت طرق و شوارع (راه) انتخاب شد. مقامات بعدی سهیلی؛ ریاست شیلات، معاونت وزارت امور خارجه و وزارت مختار ایران در لندن و در سال ۱۳۱۷ برای نخستین بار در کابینه جم به وزارت امور خارجه برگزیده شد. هنوز بیش از دو ماه از خدمت او در وزارت خارجه نگذشته بود که به علت یک خبط سیاسی از کار برکنار شد. در سال 1318 استاندار کرمان و بعد سفیرکبیر در افغانستان و بالاخره در 1319 در کابینه علی منصور به سمت وزیر کشور معرفی گردید.
بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ فروغی که به مقام نخست‌وزیری انتخاب شده بود او را مجدداً به سمت وزارت امور خارجه منصوب کرد. وی در سال ۱۳۲۱ ش. به توصیه فروغی ـ که معتقد بود مهم‌ترین مسئله حال کشور، سیاست خارجی است و سهیلی جوان که تجربه لازم برای حل این مشکل را دارد، بهترین گزینه نخست‌وزیری است ـ به نخست‌وزیری رسید. اما کابینه او بیش از پنج ماه دوام نیاورد و قوام به این سمت منصوب گردید. قوام کهنه‌کار نیز نتوانست دوام بیاورد و بار دیگر قرعه نخست‌وزیری به نام سهیلی رقم خورد. در تابستان 1322 که روزولت، استالین و چرچیل در تهران ملاقات داشتند و کنفرانس معروف تهران تشکیل گردید، از این موقعیت استفاده نمود و به سران متفقین پیشنهاد داد به میمنت موفقیت کنفرانس تهران و به جبران صدماتی که ایران در راه پیروزی متفقین متحمل شده است، استقلال و تمامیت ارضی ایران را تضمین نمایند. وی سپس در کابینه حکیم‌الملک با سمت وزیر مشاور مجدداً داخل کابینه و پس از مدت کوتاهی سفیرکبیر ایران در فرانسه شد.
در اواخر سال 1332 با عنوان سفیرکبیر روانه‌ی لندن گردید و تا سال 1337 در آن کشور اقامت داشت تا این که بر اثر ابتلا به بیماری سرطان خون در لندن در سن ۶۲ سالگی درگذشت. جنازه‌اش به تهران انتقال یافت و در ایوان مقبره‌ی ناصرالدین شاه و در کنار هژیر به خاک سپرده شد.
سهیلی مردی دانشمند و زبان‌دان بود؛ زبان‌های فرانسه، انگلیسی و روسی را به خوبی می‌دانست. از میان توده مردم برخاست و به مقامات بزرگ رسید … نسبت خیانت و دزدی به او داده نشده است. وقتی فوت شد چیز قابل ملاحظه‌ای نداشت … روی هم رفته سهیلی از چهره‌های معروف این کشور محسوب می‌شود. مردی فهمیده، باهوش و مطلع بود. نسبت سوء‌استفاده به وی تا کنون داده نشده است …» (1).
در مورد استانداری علی سهیلی در کرمان آمده است:
«در تاریخ اردیبهشت سال 2497 [1317 ش.] به استانداری استان 8 کرمان منصوب و در همین ماه به کرمان وارد گشت … در زمان او خیابان زریسف امتداد یافت و مسطح گردید. نقشه چند خیابان از جمله ناصریه و خیابان شاه و خیابان فابریک (2) به وزارت کشور ارسال شد تا رسیدگی و اجازه صادر گردد …
در زمان این استاندار دستور رسید تا کلاه پهلوی را مردان از سر برداشته، کلاه شاپو دوره‌دار به جای آن سر گذارند (3). از دسته‌بندی و علم وحجله که در ایام محرم مرسوم بود از سال 2494 [1314 ش.] قدغن گردیده بود … در سال 2497 [1317 ش.] مردم به جای سینه‌زنی و دسته‌بندی به دامنه مسجد صاحب‌الزمان می‌رفتند و ایام سوگواری را بدون کوچک‌ترین مرسومات سابق به شب می‌آوردند و به شهر مراجعت می‌کردند. واعظین حق نداشتند منبر بروند و روضه بخوانند؛ می‌بایست در ادره فرهنگ آزمایش شوند تا چنانچه قابلیت و در امتحان قبول می‌شدند می‌توانستند عبا و عمامه داشته در مساجد روضه بخوانند. در سال 2497 [1317 ش.] در شهر کرمان فقط سه واعظ جواز روضه‌خوانی داشتند و این آقایان عبارت بودند از: آقای حاج شیخ عباس موحدی (4)، آقای حاج محمد نوابی (5)، و آقای حاج سید یوسف (6). واعظین که جواز نداشتند روزها از خانه بیرون نمی‌آمدند و شب در بعضی جاها مجالس روضه‌خوانی داشتند، مخفیانه می‌رفتند، چنانچه مامورین آن‌ها را می‌دیدند به شهربانی جلب می‌کردند (7).
در زمان استانداری سهیلی، قند و شکر کمیاب شد و علت آن بود از خارج اجازه نبود قند و شکر وارد سازند و می‌بایست قند و شکر که در کارخانجات ایران تولید می‌شود، مصرف شود، از این رو تکافو نمی‌کرد. در زمان سهیلی قند یک من عبارت از سه کیلو 9 ریال، شکر 8 ریال. همچنین پارچه‌های خارجی قدغن بود و می‌بایست پارچه وطنی مصرف شود …» (8).
پی نوشت‌ها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 2، ص 838 تا 841.
(2) ـ خیابان ناصریه؛ شهید باهنر فعلی ـ خیابان شاه نعمت الله ولی و خیابان فابریک؛ میرزا رضا کرمانی فعلی.
(3) ـ یکی از طرح‌های رضا شاه، طرح متحدالشکل نمودن البسه مردان بود که در سال 1307 ش. اجرا گردید و گذاشتن کلاه پهلوی از این زمان اجباری گردید و چند سال بعد در ادامه الگوگیری از فرهنگ غرب و سوق دادن مردم ایران به مظاهر اروپایی‌ها، گذاشتن کلاه پهلوی نیز ممنوع گردید و مردان موظف به گذاشتن کلاه شاپو دوره‌دار مانند اروپایی‌ها شدند.
(4) ـ منظور مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ عباس موحدی کرمانی، پدر اخوان موحدی کرمانی (مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ محمدحسین موحدی، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد مهدی موحدی و آیت الله حاج شیخ محمدعلی موحدی) است.
(5) ـ منظور مرحوم محمد مجد نوابی.
(6) ـ منظور مرحوم حاج سید یوسف سجادی، پدر مرحوم سید باقر سجادی است.
(7) ـ مجوز لباس روحانیون و علما از دیگر طرح‌های رضاشاه بود که با مخالفین آن به شدت برخورد می‌گردید. بر اساس این طرح تنها افرادی می‌توانستند از لباس روحانیون استفاده نمایند که مجوز مربوطه را دریافت نمایند. در همین رابطه گفته شده است که با بسیاری از روحانیون به شدت برخورد می‌شده است. از جمله مرحوم حجت‌الاسلام نیشابوری (مدیر سابق حوزه‌های علمیه کرمان) نقل می‌نمود در آن ایام که به شدت با روحانیون برخورد می‌شد، روزی به اتفاق مرحوم آیت الله صالحی کرمانی خدمت آیت الله حاج میرزا محمدرضا مجتهد رسیدیم و آیت الله صالحی به ایشان عرض کرد؛ آقا در نزدیکی منزل ما کلانتری وجود دارد و رییس کلانتری هر روز در هنگام رفت و آمد به منزل موجبات ناراحتی مرا فراهم می‌آورد و با تمسخر و تهدید به پوشیدن لباس روحانی من اعتراض می‌کند. آیت الله کرمانی پس از شنیدن این سخن ناراحت شد و روز بعد در پی صحبت با رییس شهربانی کرمان، موجبات انتقال آن مامور از کرمان را فراهم آورد. یا در خصوص مزاحمت رییس شهربانی وقت به مرحوم حجت‌الاسلام سید حسین خوشرو آمده که وی به دلیل نداشتن مجوز لباس روحانیت دستور می‌دهد عبای مرحوم خوشرو را با قیچی کوتاه نمایند و همان روز پس از بروز ناگهانی بیماری فرزندش، از اشتباه و جسارت خود به این سید متوجه شده و از او عذرخواهی می‌نماید.
(8) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 135 و 136.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *