پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تغییر نگرش شکارچیان مدیون «تاجبخش» است

یادداشتی از هوشنگ ضیایی درباره «هدایت‌الله تاجبخش»

تغییر نگرش شکارچیان مدیون «تاجبخش» است

در گذشته برای شکارچیان تعداد حیواناتی که در یک کمین و یا در یک روز شکار کرده بودند و شامل نر و ماده و بچه می‌شد معیاری برای سنجش مهارت یک شکارچی بود





تغییر نگرش شکارچیان مدیون «تاجبخش» است

۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۹:۱۰

|پیام ما| درگذشت هدایت‌الله تاجبخش، بنیان‌گذار موزه حیات وحش دارآباد و پدر تاکسیدرمی نوین ایران، علاقه‌مندان به محیط زیست و حیات وحش ایران را متاثر کرد. هوشنگ ضیایی، استاد پیشکسوت محیط زیست هم در نوشته‌ای که آن را در اختیار روزنامه پیام ما قرار داده از آشنایی‌اش با تاجبخش و فعالیت‌های او سخن گفته است. این نوشته پیش روی شما مخاطبان گرامی است.

 

آشنایی با من با دکتر تاجبخش به سال‌های ابتدایی ورودم به سازمان شکاربانی و نظارت بر صید در سال 1349 برمی‌گردد. آن سال براى اولین بار براى آشنایى با دکتر تاجبخش به ساختمان کارگاه تاکسیدرمی که در خیابان خارک بود رفتم. چیزی که در همان ابتدای ورودم به کارگاه توجهم را جلب کرد بوهای نامطبوعی بودند که از جوشیدن سر حیوانات در دیگ‌های بزرگ به همراه بوی‌ پوست در حال دباغی و مواد شیمیایی به مشام می‌رسیدند.
در همین حین که درگیر بوهایی بودم که به مشامم می‌رسید، جوانی حدودا سی ساله‌، قد بلند و خوش‌سیما که روپوش سفیدی به تن داشت و مشغول آماده‌سازی پوست یک قوچ بود به من خوشامد گفت. او با خوشرویی مراحل تاکسیدرمی حیوانات را برایم شرح داد. اطلاعات علمی و تجربه او درباره جانوران وحشی ایران و جهان را در کمتر کسی سراغ دارم. دکتر هدایت‌الله تاجبخش طراحی، مجسمه‌سازی، آناتومی و حالات و فیگورهای گونه‌های مختلف جانوری در طبیعت را به خوبى می‌شناخت و در کنار آن با داروها و مواد شیمیایی هم کاملا آشنا بود. همین ویژگى او را در ردیف بهترین تاکسیدرمیست‌های جهان قرار داده بود. سال‌ها بعد با شکل‌گیری سازمان حفاظت محیط زیست و پس از آن تاسیس موزه تاریخ طبیعی، با کوشش شبانه‌روزی او، کارگاه تاکسیدرمی توسعه یافت و بخش‌هایی به آن اضافه شد. به طوری که تا زمان انقلاب، نقاشان ماهری مانند آقایان عمارلویی و پرچمی، تابلوهای زیبایی از گونه‌های نادری مانند گوزن زرد ایرانی را خلق کردند (به نظر من آنها بهترین نقاشان طبیعت در ایران هستند). همچنین مجسمه‌سازانی مانند هوشمند وزیری و سایر هنرمندان در این مرکز به کار گرفته شدند.
یکی دیگر از اقدامات دکتر تاجبخش راه‌اندازی قوشخانه جهت زنده نگه داشتن روش سنتی شکار با پرندگان شکاری و گرد هم آوردن افرادی مانند «صفر علا» و «خسروی» در این مرکز بود.
هدایت‌الله تاجبخش باشگاه شکار را هم تاسیس کرد. با پیگیری‌های او اراضی وسیعی در خیابان سئول در اختیار باشگاه قرار گرفت. در این باشگاه شکارچیان برای اولین بار فرصت یافتند تا با دستگاه‌های «تراپ» و «اسکیت» آشنا شده و به بشقاب‌های پرنده شلیک کنند. این باشگاه همچنین برای تبادل نظر شکارچیان و دست‌اندرکاران سازمان حفاظت محیط زیست مورد استفاده قرار می‌گرفت. در باشگاه شکار، یک رستوران و سینمای فضای باز وجود داشت که آخرین فیلم‌های مربوط به طبیعت و حیات‌وحش آنجا نشان داده می‌شد. متاسفانه در سال‌های پس از انقلاب این مکان تصاحب و در اختیار باشگاه ژاندارمی قرار گرفت.
دکتر تاجبخش نقش مهمی در تغییر نگرش شکارچیان داشت. در گذشته برای شکارچیان تعداد حیواناتی که در یک کمین و یا در یک روز شکار کرده بودند و شامل نر و ماده و بچه می‌شد معیاری برای سنجش مهارت یک شکارچی بود. با کوشش او بود که این کشتار به شکار حیوانات مسن و ثبت رکوردهای آنها محدود شد. علاوه بر این براى نخستین بار نمایشگاه بین‌المللی شکار و حفاظت از حیات‌وحش (CIC) به همت او در سال 1353 در تهران برگزار شد. در این نمایشگاه شرکت‌کنندگان و شکارچیان ایرانی و خارجی علاوه بر آشنایی با ویژگى‌هاى کشورمان نمونه‌ها و رکوردهای خود را ارائه دادند و جوایز جهانی مانند گراند پرى را دریافت کردند. این نمایشگاه در کنار باشگاه شکار و نمایشگاه‌هایی از حیوانات تاکسیدرمى شده که در اکثر استان‌هاى کشور به همت تاجبخش ایجاد شد نقش مهم و موثری در تغییر نگرش شکارچیان داشت.

اواخر دهه 60 که به همت شهرداری تهران ساختمان نیمه تمام مربوط به فاطمه پهلوی از بنیاد مستضعفان برای تشکیل موزه تاریخ طبیعی خریداری شد، تاجبخش به ایران مراجعت کرد. او از همان بدو ورود با داشتن دانش،‌ تجربه و علاقه ذاتی که در ایشان وجود داشت با همکاری هیات امنا به سرعت نسبت به تکمیل ساختمان موزه و نمایشگاهی به سبک جدید اقدام کرد

در سال‌های اول انقلاب هدایت‌الله تاجبخش توسط برخی افراد حقیر و فرصت‌طلب که تحت عناوین مختلف فعال شده بودند تحت فشار قرار گرفت. تاجبخش در این برهه تصمیم گرفت از ایران خارج شود و جلای وطن کند.
در اواخر دهه 60 که به همت شهرداری تهران ساختمان نیمه تمام مربوط به فاطمه پهلوی از بنیاد مستضعفان برای تشکیل موزه تاریخ طبیعی خریداری شد، تاجبخش به ایران مراجعت کرد. او از همان بدو ورود با داشتن دانش،‌ تجربه و علاقه ذاتی که در ایشان وجود داشت با همکاری هیات امنا به سرعت نسبت به تکمیل ساختمان موزه و نمایشگاهی به سبک جدید اقدام کرد. این موزه تلفیقی از پرندگان و خزندگان زنده و تاکسیدرمی شده بود. در حال حاضر موزه دارآباد با حضور تعدادى از کارکنان آگاه و علاقه‌مند تبدیل به یک مرکز آموزشی شده است. همه روزه تعداد زیادی از دانش‌آموزان و اقشار مختلف مردم از آن دیدن می‌کنند. موزه‌ دارآبادی که تاجبخش آن را بنیاد نهاد تنها و منحصر به یک موزه نیست، بلکه یک مرکز آموزشی محیط زیستی منحصر‌به‌فرد در کشور به حساب می‌آید. علاوه بر این، کلاس‌های درس دکتر تاجبخش در کسوت یک استاد و مدرس دانشگاه یکی از جذاب‌ترین کلاس‌ها در دانشکده محیط زیست دانشگاه آزاد واحد تهران شمال بود. او صدها دانشجو را با تنوع زیستی کشورمان آشنا کرد. او کلاس‌های عملی خود را در موزه دارآباد برگزار می‌‌کرد. حیوانات تاکسیدرمی شده و دیوراماهایی (شبیه‌سازی موجودات تاکسیدرمی شده در محیط زیست طبیعی آنها) که دانشجویانی که با دکتر تاجبخش پایان‌نامه داشتند،‌ چندان عالی بودند که همچنان زینت‌بخش سالن‌های دانشکده محیط زیست هستند. او از اینکه بهترین کارشناسان و عاشقان محیط زیست که آنها را به خوبی می‌شناخت، گرفتارند بسیار آزرده‌خاطر بود. این اواخر هر بار با او تماس می‌گرفتم با وجود اینکه صحبت کردن برایش سخت شده بود اما همچنان پیگیر وضعیت فعالان محیط زیست گرفتاری بود که آنها را بچه‌هایم خطاب می‌کرد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *