پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | هم‌افزایی و تعامل ضرورت فعالیت مدنی در دروازه‌غار

فعالان تشکل‌های مردم‌نهاد در نشستی آنلاین فعالیت‌های مدنی در محله دروازه‌غار را بررسی کردند

هم‌افزایی و تعامل ضرورت فعالیت مدنی در دروازه‌غار





هم‌افزایی و تعامل ضرورت فعالیت مدنی در دروازه‌غار

۳ اسفند ۱۴۰۰، ۰:۰۰

در اوایل سال 1300 گود عرب‌ها به دروازه‌غار منتقل شد؛ محله‌ای به نام دروازه‌غار یا همان هرندی در قسمت جنوبی بازار تهران. این محله از قدیم مهاجرپذیر بود و اقوام مختلفی در آن زندگی ‌‌‌‌‌می‌کردند. اکنون معضلات اجتماعی از جمله وفور مواد مخدر، کارتن‌خوابی، تن‌فروشی و تما‌‌‌‌‌می‌ معضلاتی که در محلات حاشیه وجود دارد در این محله نیز وجود دارد. به دلیل وجود این معضلات سازمان‌‌‌‌‌های مردم‌نهاد متعددی در این محله در حوزه حمایت از کودکان و زنان و آموزش و توانمندسازی آنان فعالیت ‌‌‌‌‌می‌کنند و پیشینه برخی فعالیت‌های اجتماعی در دروازه‌غار حتی به پیش از انقلاب ‌‌‌‌‌می‌رسد که ‌‌‌‌‌می‌توان به خانه رفاه دروازه‌غار اشاره کرد. این فعالیت‌ها مورد بحث‌‌‌‌‌های مختلفی قرار داشته است و همین موضوع سبب شد که روز جمعه، نشستی در فضای کلاب‌هاوس با حضور فعالان تشکل‌‌‌‌‌های مردم‌نهاد محله و صاحب‌نظران این حوزه برای بازخوانی و بازنمایی فعالیت‌های مدنی در این محله برگزار شود.

در این نشست ، لیلا ارشد از مرکز زنان سرزمین خورشید (خانه خورشید)، زهرا رحیمی (جمعیت امام علی)، پریسا والنتینا پویان (مرکز آموزش و درمان یاریگران کودکان کار پویا)، طاهره پژوهش (انجمن حمایت از حقوق کودکان)، ثریا عزیزپناه (انجمن حمایت از حقوق کودکان)، فیروزه صابر(جمعیت کارآفرینی زنان و جوانان)، پویا علاء الدینی (عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، محیا واحدی (خانه ایرانی دروازه‌غار جمعیت امام علی) و محمدکریم آسایش (پژوهشگر و کنشگر شهری) به گفت‌وگو پرداختند. آنها مداخله بخش عمومی در محله را ضروری دانستند و گفتند سازمان‌‌‌‌‌های مردم‌نهاد برای بهبود عملکرد باید سازوکاری پایدار و منسجم برای ارتباط و فعالیت مشترک ایجاد کنند.
لیلا ارشد در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه اقدامات بزرگی در این سال‌‌‌‌‌ها توسط سازمان‌‌‌‌‌های مردم‌نهاد در این محله صورت گرفته است، به مرکز حمات از زنان دارای اعتیاد مبتلا به HIV، تن‌فروش، کارتن‌خواب)، اشاره کرد که از طریق آن آموزش برای کودکان کار آغاز و به مسائل مهاجران پرداخته شد. او افزود: «در قدیم اعتیاد به وضوح در سطح محله قابل رویت نبود و در مکان‌‌‌‌‌های خاصی به مصرف مواد ‌‌‌‌‌می‌پرداختند ولی متاسفانه در سال‌‌‌‌‌های اخیر به وضوح در سطح محله افراد مصرف‌کننده دیده ‌‌‌‌‌می‌شوند. 24 هکتار پارک در دروازه‌غار وجود دارد که قابل استفاده برای مردم عادی نیست و محلی برای مصرف مواد، تن‌فروشی و … شده است.»
ارشد با بیان اینکه توانستیم در این سال‌‌‌‌‌ها صدای کودکان و زنان رنج‌کشیده باشیم، افزود:‌ «در این سال‌ها رفتارهای مختلفی توسط دولت‌‌‌‌‌ها با این انجمن شد که نگاه آنها همراه با واقعیت نبود. تصمیمات تاثیرگذاری توسط دولت گرفته نشد چون در تصمیم‌سازی نهادهای مدنی را دخالت نمی‌دادند. خانه خورشید در این سال‌‌‌‌‌ها بیش از 600 پرونده زن بهبودیافته دارد و توانسته این زنان را سلامت به جامعه برگرداند و توانمند سازد. در طی این سال‌‌‌‌‌ها زنانی که تحت پوشش این مرکز بودند به ویروس HIV مبتلا نشدند. یکی از مشکلات روشن ما گرفتن اوراق هویت برای زنان و کودکان بود با وجود تیم وکلای قوی.»
او در پایان این بخش ایجاد یک شبکه موضعی در دروازه‌غار را ضروری دانست و گفت ایجاد بانک اطلاعاتی به علت نبود اوراق هویتی در این منطقه قابل پیاده‌سازی نبود.
در ادامه پریسا والنتیا پویان، با اشاره به اینکه مرکز آموزش و درمان یاریگران کودکان کار پویا از جوان‌ترین سمن‌هایی است که به صورت تخصصی در زمینه آموزش کودکان کار فعالیت می‌کند گفت: «در سال 95 دولت شروع به جمع آوری خانه‌‌‌‌‌های قرمز کرد (خانه‌‌‌‌‌هایی که در آن زنان معتاد و سکس‌ورکر … زندگی می‌کردند). مداخلات قهری با صرف هزینه‌‌‌‌‌های هنگفت هیچ وقت آسیب و معضل را حل نمی‌کند یا کاهش نمی‌دهد.»
او سپس چند پرسش را مطرح کرد: «آیا رفع معضلات و آسیب‌‌‌‌‌های کار کودک فعالیتی است که به تنهایی از عهده NGO‌‌‌‌‌ها بر بیاید؟ آیا نهادهای دولتی توانایی‌‌‌‌‌هایشان را در این محلات گذاشتند؟ آیا پخش بدون برنامه و هدف آذوقه در این محلات که حدود سه سال است دستورکار برخی نهادها قرار گرفته باعث سیل بی رویه مهاجران به این محله نمی‌شود؟»
درآمد کودکان محل مناقشه دولت و سمن‌ها
سپس ثریا عزیزپناه، از انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت: «یکی از چالش‌‌‌‌‌های بزرگ این محلات تنش‌‌‌‌‌ها و درگیری‌‌‌‌‌های قومیتی است که نهادهای مدنی با آن روبه‌رو هستند. سیاست‌گذاری‌‌‌‌‌های نهادهای مدنی در این محله کودک‌محور است و هدف آن تحقق حقوق کودک است. آن چیزی که محل مناقشه نهادهای مدنی با دولت است، درآمد کودکان کار است. چیزی که نهادهای مدنی به آن اعتقاد دارند خروج از چرخه فقر است. ‌‌‌‌‌می‌شود درآمد وجود داشته باشد ولی کودک و آن چرخه فقر همچنان وجود داشته باشد. کاهش فقر با شیوه‌‌‌‌‌هایی باید انجام پذیرد که پایداری ان را تضمین کند. در آیین‌نامه ساماندهی کودکان کار مواردی که برای خروج از چرخه کار در نظر گرفته بسیار متفاوت با واقعیت است. چون در وضع قوانین ردپایی از نهادهای مدنی دیده نمی‌شود. نهادهای مدنی نشان دادند اگر اراده‌ای باشد برای تغییر شرایط با امکانات محدود کاهش آسیب کودک امکان‌پذیر است.»
به گفته او کار مشترکی که بین نهادهای مدنی در این محله وجود دارد در حوزه آموزش، مددکاری، بهداشت است و بحث حرفه‌آموزی به گسستن چرخه فقر بین این کودکان کمک کرده است.
در ادامه طاهره پژوهش، به تحقیق یونیسف در مورد کودکان کار اشاره کرد که پس از آن بهزیستی تلاش کرد این کودکان را «باند» نشان دهد. او گفت: «رصد کودکان کار از سال 77 شروع شد، در این محله کودکانی دیده می‌شوند که اگر شب پول کافی به خانه نبرند در خانه راه داده نمی‌شوند و عده‌ای مامور شدند با خانواده صحبت کنند تا بچه را به خانه راه دهند.»
پژوهش ادامه داد: «انجمن حمایت از حقوق کودکان با پیگیری و رصد کودکانی که در خیابان‌های تهران در سال‌های ۷۷ و ۷۸ کار ‌‌‌‌‌می‌کردند به خیابان هرندی و میدان شوش رسید. جسارت حضور در منطقه و مطرح کردن مشکلات کودکان کار را انجمن آغاز کرد. اولین اقدام داوطلبان انجمن حمایت از حقوق کودکان درس دادن به کودکان کار بود اما با شروع کار متوجه شدیم مشکل تغذیه، سلامت و بهداشت، خانواده و غیره اولویت‌های قبل از آموزش هستند و مددکاری بر آموزش اولویت پیدا کرد.»
فقر شهری گسترش یافته است
در ادامه این نشست آنلاین فیروزه صابر، با اشاره به اهمیت همراه کردن جامعه هدف با نهاد مدنی گفت: «فقر فقط اقتصادی نیست، اجتماعی و فرهنگی هم هست. نهاد مدنی نقش تسهیل‌گر باید داشته باشد نه قیم. تسهیل‌گر بسترساز است نه تصمیم‌گیرنده. با تصمیم‌گیری استقلال فکری ایجاد ‌‌‌‌‌می‌شود. در این صورت جامعه هدف مطالبه‌گر ‌‌‌‌‌می‌شود و خود آنها تبدیل به نهاد مدنی خواهند شد و با توان حداکثری خودشان را مدیریت ‌‌‌‌‌می‌کنند. کار سختی است ولی امکان‌پذیر است.»
او افزود: «نهادهای مدنی اگر فرهنگ کار شبکه‌ای را توسعه دهند، از این طریق ظرفیت‌‌‌‌‌ها افزایش و قدرت اجتماعی توسعه پیدا می‌کند. چند شاخص در این مسیر وجود دارد: 1- ایفای نقش: نقش‌‌‌‌‌ها به خوبی باید بین چندین NGO تعریف شود. 2 – جامعه‌پذیری 3- متقاعدسازی: پذیرش هرکس و هر نهاد آنگونه که هست نه آنگونه که ما میخواهیم 4- روش تصمیم گیری جمعی 5- هویت جمعی: فصل مشترکی که حول آن فعالیت میکنیم و هویت جمعی را بدست ‌‌‌‌‌می‌آوریم. بعد از این مراحل همگرایی ایجاد خواهد شد..»
پویا علاء‌الدینی نیز گفت: «دو محور عمده مسأله کودکان به ویژه کودکان کار و خیابان و مسأله محلات فرودست شهری است. فقر شهری در این دوره گسترش یافته است که دو دلیل دارد؛ نخست وضعیت نامناسب اقتصاد کلان و دوم عدم صورتبندی درست فعالیت‌‌‌‌‌های سطح خرد در محلات. بخشی از این فعالیت‌ها برعهده سازمانهای مردم‌نهاد است اما بخش اصلی آن برعهده بخش عمو‌‌‌‌‌می‌ است. برای آنکه بتوانیم فقرزدایی کنیم در محلات فرودست باید برنامه‌‌‌‌‌های چندوجهی داشته باشیم و هم نیاز به حضور بازیگران مختلف است.»
او با اشاره به اینکه در دروازه‌غار، تمرکز بر آسیب‌های اجتماعی مطرح است گفت: «نمی‌شود گفت آسیب‌های اجتماعی در محله دروازه‌غار بیشتر از محلات دیگر است. دروازه‌غار امکاناتی دارد که محلات حاشیه ندارند. موقعیت مرکز شهری، دسترسی به اشتغال، امکانات، حمل و نقل عمومی، نهادهای مدنی متعدد فعال. این رویکرد که در فقرزدایی به آسیبهای اجتماعی تمرکز کنیم ایراد دارد. این گفتمان شبیه آن رویکردهایی است که نادرست خوانده شدند مانند اینکه کودکان باند هستند.»
علاء‌الدینی اضافه کرد: «با ارزیابی اثربخشی ‌‌‌‌‌می‌توان به اتهاماتی پاسخ داد که ‌‌‌‌‌می‌گویند سمن‌ها هیچ کاری در محله نکرده‌اند، همچنین ارزیابی اثربخشی به سمن‌ها کمک ‌‌‌‌‌می‌کند فعالیت خود را بهبود ببخشند چون الان مشخص نیست کدام روش موفق است و کدام غلط.»
زهرا رحیمی نیز با اشاره به اینکه از سال 81 در محله به شناسایی وضعیت و بافت پرداخته‌ایم تا اینکه به صورت رسمی خانه ایرانی تاسیس شود، عنوان کرد: «اگر نقشه‌ای از امکانات محله و نهادهای مدنی پیشرو داشته باشیم و مطالبه‌گری واحدی داشته باشیم، بستر تشریک مساعی فراهم خواهد شد. گاهی اوقات خانواده‌‌‌‌‌ها از سوی چند نهاد مدنی به صورت همزمان خدمات دریافت میکنند، اگر بانک اطلاعاتی وجود داشته باشد به بهبود خدمات رسانی کمک خواهد کرد. یک مسأله‌ای که از آن رنج می‌بریم این است که نه تنها تاریخ کتبی بلکه تاریخ شفاهی نیز نداریم از اتفاقاتی که در محله افتاده، با موانعی که با آنها روبه‌رو هستیم. ثبت تجربه‌‌‌‌‌ها خیلی ارزشمند است. هم‌افزایی نهادهای مردمی را به تجربه‌‌‌‌‌های تلخ با دولت گره نزنیم.»
محیا واحدی نیز با اشاره به سابقه فعالیت در این حوزه گفت: «در سال 88 حدود 400 کودک در دروازه‌غار شناسایی شدند و در سال 90 خانه ایرانی تاسیس شد و عده‌ای از کودکان وارد این خانه شدند تا مورد آموزش قرار گیرند. به‌خصوص کودکان محروم از تحصیل و کولی‌‌‌‌‌های بازمانده از تحصیل. نکته دردناکی که با آن روبرو شدیم این بود که این کودکان توسط جامعه رسمی مورد قبول نیستند. معضلات این کودکان برای تحصیل آموزش، بهداشت و … ما را مجاب کرد که الگویی باید ساخته شود.»
در ادامه این نشست محمدکریم آسایش با ضروری دانستن شبکه موضعی، گفت: «تلاش‌‌‌‌‌هایی در گذشته برای این موضوع وجود داشته که چند بعد دارد. یکی بحث خدمات مشترک مورد استفاده انجمن‌‌‌‌‌هاست اعم از مشاوره حقوقی، حسابرسی مالی، مدیریت منابع ، آموزش و… ، ما در کشورهای دیگر انجمن‌‌‌‌‌هایی داریم که جامعه هدفشان انجمن‌‌‌‌‌هاست و این خدمات را برای آنها فراهم ‌‌‌‌‌می‌سازند ( نظیر charity of charities). اما در ایران نداریم، بعد دیگر بحث بانک اطلاعات است که برای بهبود خدمات دهی و پرهیز از موازی‌کاری کاربرد دارد، بعد سوم موضوع مستندنگاری و ارزیابی اثربخشی است که انتقال دانش و سنجش عملکرد را در پی دارد و بعد چهارم موضوع برنامه تحول محله است. تشکل‌‌‌‌‌ها جدا از مددجویان و افراد جامعه هدف با مسأله محله هم مواجه‌اند که باید برنامه منسجم برای خروج از چرخه فقر داشته باشند.»

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *