نگاهی متفاوت به فعالیتهای معدنی از منظر منابع آب و محیط زیست در دومین روز از همایش «توسعه پایدار در معادن و صنایع معدنی»لزوم بازتخصیص منابع آب در بخش صنعت و معدنعضو هیئت مدیره فدراسیون صنعت آب ایران: در مسیر صنعتی شدن و توسعه صنعتی لازم است در مدیریت منابع آب تجدید نظر کنیم

معادن تنها در دوره بهرهبرداری نیست که آسیبهای جبرانناپذیر محیط زیستی به دنبال دارند. فعالیتهای ناپایدار معدنی بدون توجه به اصول توسعه پایدار و تنها با اهداف اقتصادی و بهرهبرداری مقطعی از منابع یک منطقه، میتواند تا سالها سلامت انسانها و محیط زیست منطقه را تهدید کند. آلودگیها، بهرهبرداری غیراصولی از منابع آب و همچنین بیتوجهی به تکنولوژیهای روز دنیا برای کاهش آلایندگی محیطی صنایع معدنی همه جزو مواردی است که با اصول و اهداف توسعه پایدار در تناقض است. بر اساس نظرات کارشناسان حاضر در دو پنل محیط زیست و آب در همایش «توسعه پایدار در معادن و صنایع معدنی» عملکرد معادن کشور در این زمینه چندان قابل دفاع نیست و آثار و تبعات محیط زیستی فعالیتهای معدنی در کشور نیازمند بازنگری جدی است. چرا که ادامه این روند در بلند مدت و با توجه به نیازهای اقتصادی کشور به فعالیتهای معدنی میتواند آسیبهای جبران ناپذیری به سلامت نسل بعد و محیط زیست کشور وارد کند.
| رضا حاجیکریم |
| عضو هیئت مدیره فدراسیون صنعت آب ایران |
نیازمند بازتخصیص منابع آب در صنایع هستیم
با وجود اینکه در حوزه تامین آب در بخشهای صنعت و شرب و کشاورزی مشکلات بسیاری وجود دارد، هنوز آمار دقیقی از سهم هر مصرف منابع آب در هر بخش وجود ندارد. بخشی از این موضوع ناشی از چنبره دولت بر منابع اطلاعاتی و آماری و بخشی به دلیل ویژگیهای نظام حکمرانی آب در کشور است. در کشوری زندگی میکنیم که از لحاظ معدنی بسیار زرخیز است و استانهای مثل کرمان و یزد و سیستانوبلوچستان و سمنان که از نظر منابع معدنی غنی هستند، و ذخایر بزرگ هیدروکربنی در اختیار داریم و از سویی در ابتدای مسیر صنعتی شدن قرار داریم و در عین حال با توجه به سیاست حاکمیت مبنی بر افزایش جمعیت و لزوم ایجاد شغل برای این جمعیت جدید، کاملا مشخص است که کشور در آغاز یک دوره مصرف بالای آب در صنایع قرار گرفته است. به عبارتی در مسیر صنعتی شدن و توسعه صنعتی لازم است در مدیریت منابع آب تجدید نظر کنیم. بر اساس تعاریف کلاسیک حوزه آب میتوانیم ایران را در دوره چهارم مدیریت منابع آبی در نظر بگیریم. دوره اول دورهای بود که هیچ سامانه مدیریتی وجود نداشت و منابع پاسخگوی مصارف بود. در دوره دوم مدیریت عرضه شکل گرفت، سد سازی و برقدار شدن چاههای کشاورزی و پروژههای شیرینسازی آب دریا به مرور در حال آغاز بود و سخن از مدیریت عرضه بود. در دوره سوم مدیریت تقاضا به عنوان سیاست اصلی در پیش گرفته شد. طرحهای تعادل بخشی استفاده از تکنیکهای تصفیه فاضلاب و افزایش طرحهای شیرینسازی آب دریا و طرحهایی از این دست سعی کردیم به سمت مدیریت مصرف و تقاضا گام برداریم. اما در دوره چهارم نیازمند بازتخصیص منابع آبی هستیم. به این معنا که منابع موجود را که سالها از آن بهرهبرداری کردیم، ما در حال حاضر از آستانه بحران در زمینه وضعیت منابع آب عبور کردهایم و 84 درصد از ذخایر تجدیدپذیر را مصرف میکنیم و هیچ مدیریتی بر این مصرف نداریم.سوال این است چه میتوان کرد؟ از یک طرف کشور بنا دارد صنعتی شود و از سویی آمارها نشان میدهد تا سال 2050 در منطقه خاورمیانه نیازمند دسترسی به آب به میزان 40 درصد بیشتر از میزانی خواهیم بود که در حال حاضر در اختیار داریم. گزینههایی در سالهای اخیر در بخش معدن مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از فاضلاب تصفیه شده در شهرهایی که اطراف معادن و صنایع معدنی قرار دارند، یکی از این گزینههاست. و گزینه دیگر استفاده از شیرین سازی آب دریا برای استفاده در صنعت است. در مورد منابع آب مورد استفاده در صنعت بر خلاف آب شرب موضوع بسیار مهم، قیمت تمام شده آب است. به عبارتی در صنعت یا معدن به دنبال محصولی هستیم که باید توجیه و ارزش اقتصادی داشته باشد. با توجه به این موضوع نیازمند روشهایی برای استحصال آب خواهیم بود که قیمت تمام شده معقولی داشته باشد.
شیرینسازی آب دریا یکی دیگر از گزینههای موجود است که فینفسه هزینه بالایی دارد. امروز در شرایطی هستیم که قیمت تمام شده شیرینسازی آب دریا بین 0.9 دلار تا 2.7 دلار در نقاط مختلف دنیا نوسان دارد. اما روشها و تکنولوژیهایی وجود دارد برای اینکه بتوانیم هزینه بهرهبرداری و هزینه سرمایهگذاری اولیه را کاهش میدهد. نکته حائز اهمیت این است که امریکا به تنهایی به اندازه بخش عمدهای از خاورمیانه ظرفیت شیرینسازی آب در اختیار دارد. به رغم اینکه در این منطقه از دنیا منابع سطحی و رودخانه و دریاچه وجود دارد. هزینه شیرینسازی آب در آمریکا و قیمت تمام شده هم در سرمایهگذاری اولیه و هم در هزینه بهرهبرداری، از عربستان که نیروی کار ارزان در اختیار دارد و مالیات کمتری میپردازد، پایینتر است. علت این است که در خاورمیانه و به ویژه در ایران چندان به دنبال پایین آوردن قیمت تمام شده در بخشهای مختلف اقتصاد از جمله شیرین سازی آب دریا نیستیم. در صورتی که در نقاط دیگر دنیا این هزینهها با دقت مورد مطالعه قرار گرفته و روشهایی برای کاهش آنها در نظر گرفته میشود. نکته مهم این است که در ایران با وضعیتی مواجه هستیم که به دلیل پایین بودن قیمت آب و به تبع آن غیراقتصادی بودن سرمایهگذاری در حوزه آب، راه برای ورود هر تکنولوژی مدرن و پیشرفتهای که بتواند باعث کاهش قیمت تمام شده، کاهش هدر رفت آب، و افزایش بهرهوری در تاسیسات آب و فاضلاب شود بسته است. استفاده مجدد از فاضلاب و بازچرخانی یکی دیگر از گزینههاست. اما در مورد صنایع معدنی سوالی که باید پرسید این است که چرا در کشور -به جز یک یا دو مورد- موضوع تصفیه فاضلاب مورد توجه قرار نگرفته یا با شکست مواجه میشود؟ علت همان علت ذکر شده است: پایین بودن قیمت تمام شده خرید آب و غیراقتصادی بودن سرمایهگذاری در بخش آب و حاتم بخشی دولت در بخش آب و فاضلاب. دولت تخصیصهایی را صورت میدهد که چه در برق و چه در آب راه را برای سرمایهگذاری در بخش آب و فاضلاب را میبندد.
| حبیبالله فتاحی |
| کارشناس محیط زیست شهرداری تهران |
استانداردهای محیط زیستی در صنایع وضعیت مناسبی ندارند
نقطه اتصال صنعت با محیط زیست کجاست؟ هر صنعتی که فعالیت میکند از منابعی استفاده میکند و خروجیهایی دارد. یکی از خروجیها تولیدات مربوط به این صنعت است و خروجی دیگر آلودگیهایی است که در نتیجه فعالیت خود وارد محیط زیست میکند. صنایع در حوزه بهرهبرداری از منابع آسیبهایی به محیط زیست وارد میکنند. به طور مثال یک صنعت برای فعالیت نیاز به منابع آب دارد. اما تاسیسات این صنعت در محلی مستقر شده که منابع آب کافی در دسترس ندارد. با مصادیق این موضوع در نقاط مختلف کشور آشنا هستیم. به دلیل اینکه موضوع آمایش سرزمین در ایران چندان مورد توجه نبود، صنایع معمولا در مناطقی مستقر شدهاند که بتوانند بازده اقتصادی بیشتری داشته باشند. این بازدهی اقتصادی بزرگترین مشکل صنایع در مواجهه با محیط زیست است.در موضوع مربوط به منابع شاهد هستیم که صنایع در مناطقی مستقر شدهاند که یا به منابع اولیه (معدن) نزدیک باشند -صنایع فولاد و مس و..- یا در مناطقی که نیروی کار ارزانتر با سرعت و سهولت بیشتر در دسترس داشته باشند، و یا در کنار بازار مصرف محصولات. در این میان تنها چیزی که مورد توجه قرار نگرفته است استفاده از منابع جانبی است. بهطور مثال در هنگام جانمایی به منابع آب که نیاز صنعت برای فعالیت است، توجه نشده، یا به منابع انرژی -برق و گاز- نیز چندان توجهی صورت نگرفته است. به همین دلیل بعد از استقرار صنایع به اجبار لولهکشیهای گاز مختص صنعت با هزینه بالا یا دکلهای فشار قوی برق یا انتقال آب برای تامین آب موردنیاز صورت میگیرد. این موارد نتیجه استفاده از منابع در جای نادرست است. امری که باعث بروز پیامدهای ناگوار محیط زیستی و اجتماعی در آینده خواهد بود. نمونه بارز آن خشکی زایندهرود است. یکی از دلایل خشکی زایندهرود استقرار صنایع و زمینهای کشاورزی در اطراف این رودخانه است که در گذشته انجام شده است. در مجموع باید گفت صنایع از منابع حیاتی و محیط زیستی استفاده میکنند. در حالی که سادهترین تعریف توسعه پایدار این است که در حال حاضر از منابع به شکلی استفاده کنیم که آیندگان برای تامین منابع مورد نیاز خود دچار مشکل نشوند.بسیاری از صنایع در دنیا با رویکرد توسعه پایدار، روشهای نوینی برای فعالیت خود در نظر گرفته و یا برنامههایی برای کاهش و بهینهسازی مصرف منابع دارند. اما در کشور ما این موضوع به ندرت محقق شده است. علت اینکه ما به سراغ بهینهسازی مصرف منابع نمیرویم چیست؟ علت این است که منابع ارزان در اختیار ما قرار میگیرد. به ویژه در صنعت و کشاورزی. چرا ما به سمت ارتقای سیستمها برای بهینهسازی مصرف منابع نمیرویم. علت دسترسی به منابع ارزان قیمت است. در نتیجه اگر تعرفههای منابع متناسب با خروجی صنعت در نظر گرفته شود و در کنار آن تلاشهایی برای ارتقای سطح بهرهمندی از تکنولوژی در صنایع صورت گیرد، میتوان گفت که به سمت بهینهسازی مصرف انرژی حرکت کردهایم. اما وقتی هیچ یک از این اتفاقات نیفتاده باشد، نمیشود صنعت را مجبور کرد که به روشهای گران قیمت در جهت تحقق بهینهسازی مصرف انرژی رو آورد در حالی که دسترسی به منابع ارزان قیمت سهلتر است. یکی دیگر از نقاط تقابل صنایع و معادن با محیط زیست ورود آلودگیها و محصولات جانبی صنعت به محیط است. این آلودگیها اغلب آلودگی آب و هوا و فاضلاب است. وقتی یک صنعت دسترسی به منابع انرژی محدود میشود و در کنار شهر بزرگی مثل تهران مستقر شده است، چه راهکاری برای کاهش این آلودگیها دارد؟ وقتی منبع انرژی که به او تحویل داده میشود یا گازوییل است یا مازوت، حتی اگر اعلام کند که مازوت نمیسوزاند، آیا باید این صنعت را مجبور کرد که فیلترهای دوده خاص تهیه کند؟ بله! اگر این صنعت مجبور شده منبع انرژی خود را بر پایه مازوت قرار دهد و آلودگی محیط زیستی را ایجاد کند که امکان خودپالایی را از محیط بگیرد، باید به سمت تکنولوژیهای پیشرفتهتر در حوزه هوا برود. در حوزه آب و فاضلاب هم مشابه همین وضعیت وجود دارد.لازم است از ابتدا که یک فعالیت صنعتی در منطقهای مستقر میشود، مطالعات ابتدایی محیط زیستی صورت گیرد و بر اساس این مطالعات صنعت ملزم به رعایت اصولی در فعالیت خود شود. استانداردهای محیط زیستی به ویژه در حوزه صنایع وضعیت مناسبی ندارند. هنوز استانداردهای محیط زیستی بر مبنای غلظت آلودگی است. در حالی که استانداردهای محیط زیستی به خصوص در حوزه صنعت باید از استانداردهای غلظتی به سمت جرمی (وزنی) تغییر کند.
| علی حاجیمرادی |
| کارشناس مدیریت منابع آب |
جانمایی معادن در مناطق کمآب
در حوزه اقتصاد آب و بهرهوری حاصل از مصرف آب در بخش معدن شاهد هستیم که حدود 67 هزار تومان برآورد عایدی مصرف هر مترمکعب آب در بخش معدن در سال 93 است. اگر این عدد را به عنوان یک شاخص در نظر بگیریم شرایط نسبتا مناسبی -و حتی میتوان گفت خوبی- را از نظر میزان مصرف آب در معادن کشور نشان میدهد. از نظر توزیع هم آمارهای رسمی نشان میدهد 63 درصد از مصارف آب مربوط به بخش معادن فلزی است که حدود 50 درصد آن مربوط به معادن فلزی آهنی میشود. اما در معادن غیرفلزی 98 درصد از مصارف آب اختصاص به معادن استخراج شن، ماسه و خاک رس دارد.
در سطح کشور سه استان اصلی مصارف عمده آب در بخش معدن را به خود اختصاص دادهاند: کرمان، خراسان رضوی و یزد. پراکنش معادن در کشور ما به دلیل شرایط زمینشناسی کشور اغلب در مناطق کویری دیده میشود. این امر موجب میشود که مصرف آب معادن بالا باشد، هر چند این رقم بر اساس آمارها 140 میلیون مترمکعب است که در مقابل مصارف کل کشور عدد قابل توجهی نباشد، اما قرارگیری معادن در مناطق کویری به لحاظ کمی اهمیت پیدا میکند. 26.6 درصد از کل عددی که به عنوان مصارف معادن کشور اعلام شده است در استان کرمان مورد استفاده است، 20 درصد در خراسان رضوی، 20 درصد استان یزد و 33 درصد از این مصارف به سایر استانهای کشور اختصاص پیدا میکند. در سطح جهانی 58 درصد از مصارف بخش معدن جهان در سال 2017 در آسیا بود. البته سهم قاره آسیا در این زمینه در همه ادوار به مراتب بیشتر از سایر قارهها بوده است.
اگر بخواهیم تجاربی که در زمینه بهرهوری مصرف آب وجود دارد را مرور کنیم، به این نکته خواهیم رسید که سناریوهای مختلفی به عنوان راهکارهای افزایش بهرهوری مصرف آب در بخش معادن وجود دارد. سه مورد به طور مشخص مربوط به درون تاسیسات معادن میشود که کاهش مصرف و بازیافت و بازچرخانی آب است. بر اساس پژوهشهای صورت گرفته برای هر کدام از این موارد راهکارها و پروژههایی پیشنهاد شده است که میتواند با هدف کاهش مصرف آب در بخش معادن به کار گرفته شود.
در برآوردی که طرح ممیزی آب صورت گرفته است شاهد افزایش مصرف آب در بخش معادن کشور هستیم. با توجه به تکلیفی که برای سال 1425 در راستای افزایش فراوردههای تولیدات معدنی در کشور به این بخش شده است، طبیعی است که میزان مصرف آب افزایش خواهد داشت اما نکته مهم موضوع جانمایی معادن است که وابسته به موقعیتهای زمینشناسی و قرارگیری آنها در مناطق کمآب کشور است و استانهایی که در چشم انداز ترسیم شده برای سال 1425 هم بیشترین میزان مصرف آب در بخش معادن را به خود اختصاص خواهند داد.
| مهتاب فولادی |
| کارشناس محیط زیست و پسماند مرکز تحقیقات فرآوری مواد معدنی ایران |
تناقض میان توسعه پایدار و صنایع معدنی
اقتصاد ایران وابسته به منابع معدنی است. در نتیجه لازم است راههای استفاده صحیح از این منابع در جهت توسعه پایدار را بدانیم. توسعه پایدار ارتباط نزدیکی با توسعه جامعه دارد. جایی که هزینههای توسعه به نسلهای آینده منتقل نمیشود و یا برای جبران چنین هزینههایی تلاش میشود. شاید وقتی از مفهوم توسعه پایدار در صنایع معدنی صحبت میشود، مفهومی متناقض شکل بگیرد. به دلیل اینکه معادنی هستند که به علت عیار پایین تعطیل شدهاند.
چرا توسعه پایدار در معادن اهمیت دارد؟ طبق آمارهای رسمی مصرف جهانی مواد معدنی در فاصله سالهای 1970 تا 2017 سه برابر شده است. افزایش جمعیت جهان، رشد فعالیتهای اقتصادی منجر به افزایش تقاضا شده و امروز دنیا با بحران استفاده از مواد معدنی روبرو است. هر چند این امر رشد اقتصادی و اجتماعی در پی دارد اما از نظر محیط زیستی آسیبهایی به دنبال دارد که اغلب جبران ناپذیر است. فعالیتهای معدنی تاثیرات مثبت و منفی بر اهداف توسعه پایدار دارند. از 17 هدف کلان که برای توسعه پایدار تعیین شده است، فعالیتهای معدنی، بر 11 هدف تاثیر مثبت یا منفی دارند. از آثار منفی میتوان به تولید آلایندهها، تاثیرگذاری بر منابع آب و خاک اشاره کرد. هر فعالیت معدنی از جنبه توسعه پایدار در سه بخش اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی قابل بررسی است.
در این میان آثار منفی صنایع معدنی بر محیط زیست شامل تغییرات بیولوژیک در خاک، آلوده کردن آبهای جاری و زیرزمینی و انتشار گازهای گلخانهای و ریزگردها است. آلایندههای مختلفی بسته به نوع معدن در اطراف معدن و شهرهای اطراف منتشر میشود. به ویژه در اطراف معادنی که مدیریت صحیح و درستی در فعالیت آنها وجود ندارد. بر اساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته یک درصد کل گازهای گلخانهای از معادن تولید میشود. در نتیجه این آلایندهها بیماریهای مختلفی از بیماریهای ریوی تا مشکلات عصبی و گوارشی و کلیوی کارگران حوزه معدن را تهدید میکند. اما این بیماریها محدود به کارگران معدن نیستند، این آلایندهها در شهرها و روستاهایی که در اطراف معدن هستند هم این بیماریها در میان ساکنان مشاهده میشود. اما نکته قابل توجه این است که بررسیها نشان میدهد یک معدن تنها در زمانی که مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، مشکلزا نیست. حتی بعد از اتمام بهرهبرداری و تعطیل شدن معدن، همچنان آلایندگی معدن ادامه دارد. پژوهشی در مورد یک معدن سرب و روی در افریقا، 10 سال بعد از اتمام بهرهبرداری انجام شد و در جریان این پژوهش مشخص شد که در خون بومیان مناطق حومه معدن میزان زیادی سرب وجود دارد. ادامه بررسیها نشان داد که آبهای زیرزمینی مناطق اطراف معدن آلوده به سرب است. علاوه بر این در هوای منطقه هم آلودگی بالایی مشاهده شد که نتیجه وزش باد روی باطلههای معدن بود.حوزه فعالیت معدن گسترده است. در هر معدن بسته به فعالیتی که انجام میشود، در تمام مراحل از اکتشاف و توسعه تا فعالیتهای عملی، انتشار آلایندهها اتفاق میافتد. به همین دلیل برای پیشگیری از تبعات محیط زیستی و سلامت تمام بخشها و فعالیتهای مربوط به یک معدن باید مورد مطالعه قرار گیرد.
ما میخواهیم در جهت توسعه پایدار گام برداریم، در مناطق مختلف کشور ما معادن بسیاری فعال هستند نیاز به اقتصاد این معادن برای اشتغالزایی و فقرزدایی داریم. از سوی دیگر باید به سلامت افرادی که در این مناطق مشغول به کار هستند و یا در اطراف آن زندگی میکنند اهمیت دهیم. تا بتوانیم در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار گام برداریم.
ارسال پاسخ