پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دیو سپید؛ در بند تخریب‌ها

۱۳ سال پس از ثبت ملی کوه دماوند، نگرانی‌ها از تخریب این کوه اساطیری همچنان ادامه دارد

دیو سپید؛ در بند تخریب‌ها

محمدی، عضو انجمن کوهنوردان ایران: در کنار چرای دام و برداشت از معادن این کوه؛ باید گردشگری غیرمسئولانه را هم جزیی از مشکلات اصلی دماوند دانست





دیو سپید؛ در بند تخریب‌ها

۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۲۰:۴۸

۱۳ سال پیش، وقتی دماوند به ثبت ملی رسید، این قله نخستین میراث طبیعی در فهرست آثار ملی ایران بود. آمدن نامش در صف آثار ملی ثبت شده دلخوشی بسیاری برای فعالان حوزه محیط زیست و میراث بود و بعد از آن هم وقتی ۱۳ تیر ماه به نام «روز دماوند» نامگذاری شد، بسیاری نفس راحتی کشیدند و دلخوش به حفظ کوهی اساطیری شدند.

سیزدهم تیر اما ابتدا روز جشن تیرگان بود و بعدها با هدفت آگاهی از اهمیت قله دماوند، این روز هم با عنوان روز ملی به ثبت رسید. سال ۸۷ زمانی که این کوه به ثبت ملی می‌رسید فریبرز دولت‌آبادی، معاون فرهنگی سازمان میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با اشاره به سابقه‌های تاریخی و طبیعی قله دماوند در تمام طول تاریخ از جهت زیبایی‌های طبیعی فرهنگی و تاریخی گفت: «در حال حاضر آیین‌ها و مراسم مختلفی در این مکان و در ارتباط باکوه دماوند برگزار می‌شود و مسئولان دولتی نیز در سفر استانی خود‌، منطقه دماوند را منطقه نمونه گردشگری بین‌المللی مشخص کرد‌ه‌اند.» هرچند این کوه چندان به عنوان منطقه نمونه گردشگری بین‌المللی شناخته نشد اما نگرانی‌ها از حفظ آن و کمتر آسیب دیدنش در سال‌های گذشته بسیار زیاد بوده و حتی ثبت ملی هم نتوانست بار این نگرانی را کم کند. چنانچه حسن ابراهیمی‌بسابی، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان دماوند در سال ۹۷ از تخریب 30 هکتار از ساخت‌وسازهای غیرمجاز در منطقه وادان دماوند خبر داده بود؛ تخریب‌هایی که در سال‌های بعد هم ادامه یافت اما جاده‌سازی در کنار سایر تخریب‌ها بلای جان این کوه تاریخی شد.
کمیته صیانت از دماوند هم کاری از پیش نبرد
دماوند در سال‌های گذشته آماج بی‌مهری‌های بسیاری بوده و نگرانی فعالان محیط زیست از سویی و از سوی دیگر کوهنوردان و دوست‌داران کوه را بیشتر کرده است. همین هم دلیلی است که عباس محمدی، مسئول کارگروه دیدبان کوهستان در انجمن کوهنوردان ایران به «پیام ما» بگوید این تهدیدها در سال‌های گذشته همواره بیشتر شده و نگرانی‌ها زمانی زیاد شده که حفظ آن مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. «یکی از اصلی‌ترین تهدیدهای دماوند چرای بی‌اندازه و بی ضابطه دام است. در اطراف این کوه شاهد گله‌های گسترده دام هستیم که زمین کوه را به نابودی کشانده‌اند. من ۱۰ روز گذشته در منطقه شمالی دماوند که مراتع بهتری دارد حاضر بودم و با توجه به آنکه اول تابستان است هیچ علف قابل چرایی در کوه دیده نمی‌شد. خاک به شکل خاکستر درآمده و وقتی پا بر زمین می‌گذاریم در خاک نرم فرو می‌رود.»
او می‌گوید بعد از ثبت ملی این کوه، تنها اتفاق مثبت جلوگیری از فعالیت معادن پوکه بوده است. این معادن با قدرت خاک را به نابودی می‌کشانند اما بعد از ثبت ملی قله، فعالیت چند معدن اصلی و بزرگ اطراف کوه معلق شد اما همچنان شاهدیم که به صورت قاچاق و توسط وانت عده‌ای برای برداشت از این معادن دست به کار شده‌اند. «این کوه محیط‌بان و قرق‌بان دارد اما نه از سوی محیط زیست و نه از سوی میراث‌فرهنگی کسی برای حفاظت از این کوه مهم پا پیش نگذاشته است. از جنبه میراث‌فرهنگی، کوهی با زیبایی دماوند خیلی‌ها را جذب می‌کند اما با هیچ ضابطه‌ای برای حضور گردشگر در آن تعریف نشده است.»
محمدی معتقد است در کنار چرای دام، برداشت از معادن باید گردشگری غیرمسئولانه را هم جزیی از مشکلات اصلی دماوند دانست. برای نمونه در فصل بهار افراد بسیاری به دامنه این کوه می‌آیند و شروع می‌کنند به چیدن گیاهان کوهی و حتی حالا این گیاهان را با وانت جمع می‌کنند و برای فروش می‌برند که همه اینها تخریب است. «علاوه بر این با مشکل زباله و دفع فضولات انسانی هم در این کوه روبه‌روایم. انجمن دوستداران دماوند و کوهنوردان ایران با سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت میراث‌فرهنگی تماس و مکاتباتی داشتند و کمیته صیانت از دماوند هم چهار سال قبل شکل گرفت اما در عمل برای تغییر وضعیت کاری از پیش نرفت و تا زمانی‌که برای حضور گردشگر، دامدار و معدنکار ضابطه و قانونی تعیین نشود نمی‌توان به آینده و حفظ وضعیت این کوه بااهمیت امیدوار بود.» او می‌گوید دلش می‌خواهد دماوند هم مانند همه کوه‌های مهم دنیا که با ضابطه نسبت به حفظشان عمل می‌شود حفظ شود و این امید همه کوهنوردان و دوستداران محیط زیست و میراث‌فرهنگی است.
دماوند در اساطیر
«دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است. جمشید سوار بر گردونه‌ای که دیوان آن را می‌کشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت. ضحاک در دماوند به جمشید تاخت. فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود. ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است. منوچهر در دماوند زاده شد و آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد. دیو سپید در دماوند مسکن دارد و دخترش در صخره‌های آن می‌زید و سرگرم نخ‌ریسی است. اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم برمی‌ خورد. چکاد هرا یا قله البرز 180 روزنه در خاور و 180 روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزن‌های خاور به روزنه‌ای در باختر رهسپار می‌شود.» ابوالقاسم اسماعیل‌پور مطلق، در مقاله‌ای به اسطوره‌هایی پرداخته که همه آنها در «قله دماوند» رخ داده‌اند و همین هم دلیلی بوده که این قله در تاریخ ایران و ایرانی از اهمیت زیادی برخوردار باشد و نامش در بسیاری از اشعار هم زنده باشد.
مطلق در بخش دیگری از مقاله‌اش که در «دو ماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه» و در سال ۹۶ منتشر ‌شده می‌نویسد: دماوند همواره با رشته کوه البرز همراه بوده و بلندترین و زیباترین نقطه آن را تشکیل می‌داده است. بنا بر باور ایرانیان باستان، آسمان و زمین در آغاز کوهی بود که پایه آن را زمین و قله‌اش را آسمان تشکیل می‌داد. بنابراین اعتقاد، کوه اصلی البرز هشتصد سال طول کشید تا از زمین به درآمد.
آنطور که در ادامه این مقاله آمده در دهه ۱۹۵۰ میلادی، ویلهلم آیلرس، ایران‌شناس آلمانی آگاهی‌های مربوط به دماوند را در رساله‌ای با عنوان «نام‌های کوه دماوند» گردآوری و منتشر کرد و نظریه‌های خاورشناسان را در آن مطرح کرد. در این بررسی آمده که واژه «دماوند» نخستین بار در نقش‌رستم به کار رفته است. نام‌های خاص دو سردار ساسانی آمده که در آن عنوان شده هر دو برآمده از دماوند بوده‌اند.
اما به غیر از آیلرس، کارل گراتسل نویسنده نخستین کتاب علمی درباره دماوند هم در تعریفش از این کوه می‌نویسد.‌ «دماوند کوهی است با «دم فراوان» یا «دم پر». در انتخاب این نام؛ شاخه‌ها و دنباله‌های این کوه در نظر گرفته شده است. در فرهنگ‌ها می‌توان زیر واژه «دنب» یا «دم» معنی سرازیری یا شیب را دید. با تکیه بر این معنی، دماوند کوهی است «مملو از شیب و سرازیری» و تعریف دیگری هم میگوید این کوه مملو از بخار بوده است.»
دماوند آنچنان که شایسته بوده در اشعار شاعران گوناگون هم مورد استفاده قرار گرفته است. چه آنجا که فردوسی در شاهنامه بسیار از این کوه نام می‌برد و چه جایی که ناصر خسرو درباره‌اش می‌گوید «ز بیدادی سمر گشتست ضحاک/ که گویند اوست در بند دماوند». یا آنجا که سوزنی سمرقندی می‌نویسد «در طره آن قند لب آویز که مژگانش/ دارد صف جادوی دماوند شکسته».

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *