مفسدان فی الارز

طنزیماتچی

یاسر سیستانی نژاد

رییس جمهور درباره کمبود کالا و ارز گفت:«جای نگرانی نیست!» بنا به گزارش واحد طنزیمات خبر، طنزیماتچی، کشک در دهان و تغار در دست سراسیمه به دفتر طنزیمات می رفت. وقت گذشته بود و روزنامه فاقد ستون طنزیمات به زیر چاپ می رفت. عرق از سر و رویش روان بود. تغار اندکی تضعیف شده بود. ناگهان فردی هشدار دهنده به او نزدیک شد. دستش را در هوا پراند و گفت:«برو آن ورتر!» طنزیماتچی که هنوز مغزش اندکی کار می کرد، گفت:«مگه اینجا چه طوره؟ شما کی هستید؟» هشدار دهنده گفت:«من مأمور مخصوص رییس جمهور-میتی کومان- هستم. اینجا هم طوری نیست. اما تو اندکی نگران به نظر می رسی و اینجا هم جای نگرانی نیست. یه ذره برو آن طرف تر و نگرانی کن!» طنزیماتچی آن طرف تر را که نگاه کرد چشمش به دکان کشک فروشی نوبخت و برادران افتاد. جلوی پله مغازه ایستاد و به نگرانی خود در در چارچوب مقررات بین المللی ادامه داد. طنزیماتیچی تغار خود را در وضعیت 97 درجه شمالی قرار داد. رؤسای قوا در کنار هم دیده می شدند. می خندیدند و می گفتند:«جای نگرانی نیست. ارز هست. عرضی نیست.» یکی می گفت:«مفسدان فی الارز با بگیرید.» آن یکی می گفت:«مفسدان فی الارز یادشان باشد، ممکن است از نظر قضایی مفسد فی الارض شناخته شوند. آن وقت نگویید نگفتید؟» طنزیماتچی تغار خود را رو به پاستور گرفت. در آن جا تصمیم بر این بود که بسیاری از اقلام وارداتی دیگر وارد نشود. طنزیماتچی با خود خدا خدا می کرد که تغار جزو اقلام ممنوعه نباشد. آخر ماییم و همین یک تغار و چند گلوله کشک ترشیده!