پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | قنبر جمشیدی؛ مقنی جوپاری درگذشت گوهر ریز باید بماند…

قنبر جمشیدی؛ مقنی جوپاری درگذشت گوهر ریز باید بماند…





۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۲۰:۳۶

قنبر جمشیدی؛ مقنی جوپاری درگذشت
گوهر ریز باید بماند…

یاسر سیستانی نژاد
محرومیت از کوه، اختلاف سطح، بارندگی و …
جمع این عوامل جاری نشدن مایه حیات بر بستر زمین در شهرهای کویری را نتیجه می دهد. این وضعیت باعث شده که کویرنشینان، خود دست به کار شده و با درایت و هوشمندی، گره بقچه سفره های زیرزمینی را به روی خود بگشایند. گره گشایی این سفره ها اختراعی است به نام قنات! اختراعی که افتخار آن به نام کرمانیان رقم خورده است.
قنات؛ رشته چاه های متصلی است که کویر نشینان، نام آن را بسیار شنیده اند و تا نیم قرن پیش از این هم شیشه زندگی شان به این رشته، بند بود. اگر قنات نبود، آبادی هم نبود. شهرها نابود می شدند و روستاها خراب!
برای حفر قنات هم باید مردانی دست به کار می شدند. مردانی که مایه حیات را به شهرها دعوت کنند. مردانی که مورد وثوق و علاقه جامعه بودند.
پیشینیان، اعتقادشان این بود که مقنی ها از جنس نورند. از نسل آفتاب. اعتقادشان بر این بود که روح مقنی ها به صفای باران است و به روشنی خورشید! بی راه هم نمی گفتند. مگر می شود در اعماق زمین و در تونلی که می روی تا به آب برسی، بی نور و روشنی پیش رفت. مگر می شود از نسل آفتاب نبود و عصاره خورشید را از اعماق زمین بیرون کشید و بر روی زمین تفتیده جاری کرد و ضامن بقای یک آبادی شد که بی آب وجود آن ممکن نبود.
قنات؛ اختراع کویر نشینان است. اختراع کسانی که از شرشر آبشارهای روان بر سینه کوه ها بی بهره اند. اختراع مردمانی که «عزم زندگی» داشته اند. مردمی که «نظام طبیعت» نتوانسته آن ها را«پایمال» خشونت خود کند. قنات اختراع کرمانیان است. حفر قنات هم به این راحتی ها نبوده. پیدا کردن منبع آب زیرزمینی، حفر چاه های متعدد و پیوند چاه ها به یکدیگر با کمترین درصد خطا کم از معجزه نیست. شاید به همین دلیل بوده که نیاکان ساده دل ما این کار را در توان بشر خاکی نمی دیده اند و این پیشه را به مردانی از نسل آفتاب نسبت می داده اند.
16 شهریور با الوند زندی به جوپار رفتیم. رفتیم تا با مقنی 95 ساله جوپار دیدار کنیم. آن روز هم «قنبر جمشیدی» را دیدیم و هم به تماشای قنات گوهرریز رفتیم . قناتی که جمشیدی سال های متمادی از عمرش را به تیمار آن گذرانده بود. قناتی که همان روزها ثبت جهانی شده بود و جمشیدی شاید از آن خبر هم نداشت. اما چه غم که حاصل سال ها زحمت و تیمارداری از قنات، گوهر ریز را جهانی کرده است. قنبر جمشیدی همین هفته از دنیا رفت. تشییع و به خاک سپرده شد و این پرونده زندگی همه انسان هاست. کاریز دیرپای گوهر ریز یکی دیگر از فرزندان خود را از دست داد. در طول این همه قرن، گوهر ریز فرزندان زیادی را از دست داده اما همچنان جاری است. و همچنان نسل های بعدی فرزندان خود را سیراب می کند. گوهر ریز باید بماند…

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *