پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | میدان ارگ از تاق فرو ریخته تا مرد مسگر پای در بند

میدان ارگ از تاق فرو ریخته تا مرد مسگر پای در بند





۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۲۱:۴۲

 میدان ارگ از تاق فرو ریخته

تا مرد مسگر پای در بند

دوره و زمانه توصیه های ریز و درشت است. توصیه کردن و نشنیدن! حتماً دیده اید این کتابچه هایی که چاپ و منتشر می شود و در آن ادعا می کنند که اگر این کتاب را بخوانید و به آن عمل کنید زندگی تان«کن فیکون» می شود. منظورم کتابچه هایی است که از شما می خواهد که در هفته، ماه یا سال پیش رو به خودتان قول بدهید که یک گل بکارید، گل ها را نوازش کنید، به طبیعت بروید و آشغال جمع کنید، هر صبح به خودتان لبخند بزنید و…

همه هم قول می دهند و می روند. اما تا به خود می آیند می بینند آذرماه هم به نیمه رسیده و تا عید نوروز راهی نمانده است. آدم بدقول مانده است و حجم عظیمی از قول هایی که روی هم تلنبار شده است. من می خواهم از همین سنخ توصیه ها بکنم. مگر ما کجایمان از گردآورنده نکات آموزنده زندگی کمتر است. و اما نکات…

حتماً اتفاق افتاده که با یک دوست در گوشه ای از شهر قرار بگذارید. از فرهنگ خودمان هم که باخبریم. یعنی می دانیم که دوست مان یک ایرانی است و به احتمال 90 درصد با تأخیر سر قرار خواهد آمد. بعد از رسیدن هم بی تردید ترافیک و شلوغی و اخیراً هم بسته بودن خیابان ها به خاطر اجرای عملیات عمرانی شهرداری را بهانه خواهد کرد. به احتمال زیاد در همان نقطه دادگاه شهردار و پیمانکار و… هم برگزار خواهد شد. حالا وقت آن است که نکته اول زندگی را به شما توصیه کنم. اگر قصد قرار با دوست تان را دارید حتماً در یک مکان تاریخی، یک مجموعه تاریخی، یک محله تاریخی قرار بگذارید تا در صورت تأخیر آن دوست محترم، امکان گشت و گذار در مکان های تاریخی شهرتان را داشته باشید، تا شاید از شدت عصبانیت ناشی از سرگردانی تان کاسته شود.

چند روز قبل با دوستانم در ابتدای بازار مسگرها قرار گذاشتم. طبق معمول همه به وقت هم احترام گذاشتند! در فاصله حضور من تا رسیدن دوستان، به مجسمه ابتدای بازار که سال ها مرد مسگری مشغول کوبیدن یک قطعه مسی است چشم دوختم. دور این مجسمه زحمتکش، چند میله به زمین کوبیده و میله ها را با زنجیر به هم وصل کرده اند. در نگاه اول به نظر می رسد که میله ها و زنجیرها برای حفظ فاصله شهروندان با مجسمه ایجاد شده اند. در نگاه آخر هم چیزی جز همین به نظر نمی آید. اما واقعیت این است که شهروندان با احتیاط از روی زنجیرها عبور می کنند. فرزندان خود را در آغوش مجسمه مسگر قرار می دهند و چلیک چلیک عکس یادگاری می گیرند و روانه اینستاگرام می کنند. نکته دوم زندگی برای شهردار محترم است که هر چه سریع تر به برچیدن زنجیرها و میله ها اقدام کند. چون کاربردی ندارد و برای سلامت شهروندان نیز مضر است. منظورم رابطه بین زنجیر و پا و زمین است. مستحضر هستید که؟

هنوز دوستان سر قرار نیامده اند. پس می شود تا آن سوی میدان ارگ هم سرک کشید. در ادامه سرگردانی به تاق های میدان ارگ رسیدم. همان تاق هایی که در سال 1355 برپا شده اند و چند ماه قبل با یکی از معماران آن مصاحبه کردیم و در شماره 604 به چاپ رساندیم و در حال حاضر هم در سایتpayamema.ir قابل دیدن است. 

بخشی از تاقی که میدان را به خیابان گنجعلیخان متصل می کند فرو ریخته بود. البته روز قبل این اتفاق افتاده بود و ویرانه ها را از کف خیابان جمع آوری کرده بودند؛ اما بخش تخریب شده کاملاً مشخص است. مغازه داران می گفتند که تاق در اثر برخورد یک بنز خاور ترک خورده و فرو ریخته است. نکته سوم احتمالاً باید به اداره راهنمایی و رانندگی توصیه شود! نصب تابلویی که ارتفاع تاق را نشان بدهد تا بنز خاورهای قد بلندی که از میدان تاریخی ارگ عبور می کنند حد خودشان را بدانند و تاق و دیوار و تاریخ شهر را یک جا نکَنند و با خودشان نبرند.

همین نکته سوم در لونی دیگر به اداره کل میراث فرهنگی استان مربوط می شود که تا مابقی این آثار فرو نریخته و از بین نرفته، هر چه سریع تر در جهت پیاده راه کردن میدان تاریخی ارگ اقدام کنند. 

به نظرم با اجرایی شدن این نکته ها زندگی اندکی شیرین تر شود. البته توصیه آخر به دوستان گرانمایه ای است که با دوستی دیگر در نقطه ای از شهر قرار می گذارند. به وقت یکدیگر احترام بگذاریم. کارهای مان را سر فرصت انجام دهیم، که اگر این اتفاق بیفتد زندگی ها شیرین تر می شود. اگر هر کاری به وقتش انجام شود نه تاق میدان ارگ فرو می ریزد و نه زنجیرها، مجسمه مرد مسگر را حصر می کنند. 

 

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *