پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | درست مثلِ «عطا»

درست مثلِ «عطا»





۱۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۳:۲۸

درست مثلِ «عطا»

نام عطا احمدی سال هاست که به عنوان خیّر مدرسه ساز در بین خاص و عام کرمانی ها زبانزد است. عطایی که از مال و منال دنیا برای خود هیچ نیندوخته و از بین«نام نیک» و «سرای زرنگار» اولی را انتخاب کرده است. عطا در وهله اول یک معلم واقعی است. معلمی که در هیچ اجتماعی سخنرانی نمی کند. دم به ساعت از «رسالت» معلم و شعارهای توخالی و تکراری دم نمی زند و ادای آدم های با وجدان را در نمی آورد. مدرسه غیر انتفاعی ندارد و تصمیم نگرفته پس از سی سال وقت تلف کردن در مدارس دولتی، حالا به جای نظر به استعداد دانش آموزان، چشم به جیب والدین آن ها دوخته باشد. اصلاً قصد ندارم خدای ناکرده به معلم ها توهین کرده باشم و یا عملکرد مدارس غیرانتفاعی را یک سره زیر علامت سوال قرار دهم. اما فضای نا به سامان آموزشی کشور نشان از آن دارد که ما به معلمانی مانند عطا نیاز دارد و نظام آموزشی درست و درمانی هم نیاز است تا پشتیبان چنین معلمانی باشد. وگر مدارس نیز تنها به بنگاهی اقتصادی بدل خواهند شد که خدا کند تا به حال تبدیل نشده باشند.
خلاصه این که همه عطا را به مدرسه سازی می شناسند. و آن ها که او را بیش تر می شناسند ساده زیستی او را جزوی جداناشدنی از شخصیت وی قلمداد می کنند. در 18 ماه گذشته، گفت و گویی با محمدعلی علومی، نویسنده رمان عطای پهلوان، داشتم. پس از آن هم دیداری شیرین با عطای نازنین در محل اداره کل آموزش و پروش که شرح این دیدار در پیام ما به چاپ رسید. گزارش بزرگداشت عطا احمدی نیز در کرمان برگزار شد و خاتمه یافت. اما انگیزه نگارنده از رقم زدن این سطور به دلیل انتشار کتاب «پند پدر» نوشته عطا احمدی است. کتابی که پیش از این نام آن را از علومی شنیده بودم و سراغش را هم از عطا گرفتم. اما پاسخ شنیدم که این کتاب هنوز چاپ نشده و دست نوشته های آن نزد«زینب دعایی» دختر آسید محمود دعایی است.
از آن تاریخ 13 ماه می گذرد و نسخه چاپی کتاب به دستم رسیده است.
جلد این کتاب با همه کتاب ها متفاوت است. درست مثل عطا! ساده و بی غل و غش و بی آداب و ترتیب است. درست مثل عطا!
دقیقاً روی جلد این کتاب نوشته شده:«برای خدا. بیایید با هم دنیای بهتری بسازیم 1- خدا را عبادت کنید تا روحتان قوی شود 2- تحصیل علم نمایید تا فکرتان قوی شود 3- کار و ورزش کنید تا جسم تان قوی شود و این سه را یکی کنید و بدون چشم داشت دنیایی و طمع آخرتی در خدمت مردم به ویژه محرومان قرار دهید. خواه ناخواه در زندگی سعادت مند و در پایان رستگار می شوید.
هزاران سال است که خردمندان ارجمند و اندیشمندان شرافتمند، خدا صفتان نیکوخصال و زیبا کلامان نازک خیال، ادیبان سخندان و شاعران شیرین بیان در سرتاسر کره زمین در همه زمان ها و مکان ها مردم را به راه راست راهنمایی فرموده و می فرمایند.
کرمان«پند پدر»
ساده و عامیانه است درست مثل«عطا»
شاید برای یکی از عوام مفید افتد. بنده به حمداله از عوام هستم (عقل و اندیشه من) از متوسط جامعه پایین تر است و آنچه بنده گفته ام برای خودم خوبه(ور دلم گفتم) به امید آن که راهنمای یک یا چند نفر مثل خودم بشود
پند پدر هست به این سادگی/ بشنو و لذت ببر از زندگی/ گر نشنیدی تو ضرر می کنی/ روز و شبت را به خطر می کنی/ تجربه عمرم تقدیم تو/ شادی ایامت تقویم تو
استدعا دارد آن جاها که اشتباه گفته ام آن ها را بردارند و بیرون بریزند و پلیدی ها را پاک فرمایند تا بدآموزی نشود. با احترام و سلام- عطا احمدی
به نظر می رسد این طرح خارج از عرف، طراح را بر آن داشته تا در مقابل نام خود جمله ای را داخل پرانتز بیاورد( طراحی جلد و صفحات کتاب با نظر پهلوان عطا انجام شده است)
قیمت کتاب هم(با حذف صفرهای یک اسکناس دو هزار تومنی دو تومن) است.
در صفحه74 پند پدر آمده است:«با سلام و احترام. 1340 ه.ش در دبیرستان پهلوی سابق، ریاضی(جبر و هندسه) درس می دادم. کلاس ها رو به روی زمین های ورزشی بود و بچه ها روی زمین فوتبال بازی می کردند.
«ایرج کهندل فوتبالیست» توجهش به فوتبال بود. دو مرتبه او را متوجه درس و کلاس کردم. علاقه او به فوتبال(بیش تر به زمین نگاه می کرد تا به تخته سیاه.)
پدرانه اوقات تلخی کردم. گریه کرد. اگر معلم باشید می دانید(گریه شاگرد قلب معلم را به درد می آورد.) ضمن آن که او را نصیحت می کردم به فکرم رسید که آیا می شود؟ ما مدرسه ها را بد می سازیم؟؟ در سرم گذشت باید فضای آموزشی از زمین های ورزشی جدا باشد. حرفم را کسی نمی پذیرفت. بحمدا… انقلاب شد. زیر بار هیچ پست و مقامی نرفتم و با عشق و علاقه دویست و پنجاه مدرسه بسیار بزرگ و بزرگ به یاد گریه های معصومانه ایرج کهن دل ساختم.(فضای آموزشی آرام) و (زمین های ورزشی بزرگ).
بحمدا… این مرد نجیب و شریف مدیرکل عزیز راه و ترابری استان کرمان شد و مدیری موفق و خدمتگزار و یکی از بهترین فوتبالیست های کرمان گردید و دستور فرمود با ماشین آلات اداره راه، سطح مدرسه ها و راه های مدرسه ها و سرای سالمندان و راه های روستایی را به درخواست بنده، رایگان تسطیح و اصلاح نمایند و مردم کرمان و آموزش و پرورش را مدیون خود ساخت و سال ها در تیم فوتبال کرمان توپ زد و پس از بازنشستگی رییس و راهنمای فوتبال کرمان شد.
یادش گرامی و به خیر باد و بچه هایش چراغ دلش- با احترام و سلام: عطا
پشت جلد کتاب نیز آرمان عطا نوشته شده:« برای آرامش خودمان بیایید با هم دنیای بهتری بسازیم. امید و آرزو دارم و کوشش می کنم که به آیین پهلوانی تا پایان عمر بتوانم آن قدر کارهای (خی رو خوب) و بی(منت و مزد) انجام دهم تا بسیاری دیگر به (شوق و عشق) آیند و بیش تر و بیش تر و بهتر از این بنده ات به مردم و به زیبایی های زمین خدمت کنند. تا آن زمان که (عدالت) در دنیا نهادینه شود و هیچ کس به حقوق هیچ کس و هیچ چیز تجاوز نکند. و همه (حق ها) مال(حق دارها) باشد. (سلامت و سعادت و عافیت) همگانی گردد. آن گونه که (خالق) در آفرینش ره (خلق) داده. و زندگی زیبا بماند و همه با هم دنیای بهتری داشته باشیم. «ای خدای رحیم و کریم از کرم کمکم کن و همچنان که کرده ای و می دانم که می کنی» ( من هم کوشش می کنم)
موقوفه متحرک مطمئن منت ندار مفت مجانی مردم محروم- مجنون عاشق، عطا
در جای جای پند پدر نصایح یک پدر دانا و یک دلسوز جامعه به چشم می خورد. عطا آرمانگرایی است که برای رسیدن به آرمان های خود کوشیده و به شعار اکتفا نکرده است. عطا اصلاً شعار نداده است. او همواره مرد عمل بوده و 250 مدرسه ای که با مدیریت او ساخته شده گواه این مدعاست.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *