مقبرهای در دامنه قلعه دختر
۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۲۱:۰۶
مقبرهای در دامنه قلعه دختر
زهرا پهلوانی
محله 17 شهریور که تا دامنه کوه های قلعه دختر فاصله ای ندارد، یکی از خیابان های تاریخی کرمان به شمار می آید. بافت قدیم این شهر هر چند کم رنگ حکایت گر پیشینه ای کهن است. در این خیابان بقعه ای وجود دارد که آرامگاه ابدی جمعی از سادات و اطبا و افراد مورد احترام کرمان است.
سایت مزارات سایت مزارات ایران و جهان، این مقبره را این گونه تصیف می کند:
«این مقبره در خیابان 17 شهریور شهر کرمان واقع شده است. ساختمان بقعه به شکل مربع مستطیل و ابعاد بقعه 7×8 متر است که در وسط آن ضریح چوبی به شکل گهوارهاى به ابعاد 1×2 متر نصب است. درِ آن از جانب جنوب باز مىشود و در شرق مرقد نیز اتاق کوچکى قرار دارد که بیشتر به عنوان آبدارخانه از آن استفاده مى شود.
چهار زاویه اتاق مرقد را، با ایجاد چهار گوشواره به دایره تبدیل نموده، سپس با رسمى بندى و مقرنسکارى به صورت کلاه خودى در آوردهاند. بر فراز بقعه یک ساقه هشتضلعى و بر روى آن گنبدى عرقچینى به ارتفاع پنج متر قرار دارد که نماى آن آجری است.
بر روى درِ ورودى بقعه کتیبهاى به این مضمون است:«یا سیّد السّاجدین، آرامگاه عالم ربّانى مرحوم حاج سیّد زینالعابدین مرقد مطهّر رئیس السادات زینالعابدین سجّادیان، سیّد یوسف سجّادیان و سیّد محمّد باقر سجّادیان.»
داخل بقعه تعداد بسیارى از تصاویر خاندان سجّادیان به چشم مىخورد که بیشتر آن ها علما، شعرا، اطبا و تجّار بزرگ کرمان بودهاند که قبرهاى بیشتر آنان در این مقبره مىباشد. این بنا به شماره 13081 و در تاریخ 22/5/1384 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است. مرحوم همّت در کتاب تاریخ کرمان درباره خفتگان این مزار مىنویسد:«مزار حاج سیّد زینالعابدین و فرزندان او در همین قبرستان واقع [است] و چون عمارت و صحن کوچکى دارد شهردارى تصرّفى ننموده، وانگهى چند تن از سادات اصیل کرمان از جمله حاج سیّد یوسف واعظ که سیّدى محترم و دین باور بود با [برادران] و [پدر] ایشان حاج سیّد زینالعابدین در این مکان مدفون بوده، آرامگاه آن ها مورد احترام اهالى کرمان است.»
«عذرا زارع» خادم این آرامگاه است. گفت و گویی با وی انجام داده ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست؛
زارع می گوید: سال 1379 خادم سید زین العابدین شدم و تا امروز این توفیق را دارم که به این بقعه خدمت کنم. امیدوارم که خداوند قبول نماید .
من در یک خانواده کشاورز به دنیا آمدم. دختر یکی یکدانه پدر و مادرم بودم. سه برادر دارم که دو نفرشان به رحمت خدا رفته اند. در کودکی پدرم را از دست دادم و از نوازش های پدرانه محروم بودم. مادرم برای چرخاندن چرخ زندگی در بیمارستان رشید فرخی در حرفه پرستاری به کار مشغول شد و با هر مشقتی که بود من را تا کلاس پنجم به مدرسه فرستاد. البته قرآن خوانی هم می رفتم. خانه مان در محله شهر بود. در سن 14 سالگی ازدواج کردم. نتیجه زندگی ام یک دختر و سه پسر است .
همسرم تک پسر خانواده و بسیار تعصبی بود. حق بیرون رفتن از منزل را نداشتم. ما حدود 40 سال در محله 17 شهریور زندگی می کردیم. اما هرگز به زیارت نرفته بودم.
در سن 22سالگی مادرم و همدم تنهاییم را از دست دادم. خیلی تنها شدم. زمان گذشت. هنوز خادم نشده بودم که در عالم خواب دیدم که به تنهایی دارم سینه می زنم و دنبال هیأت سینه زنی امام حسین (ع) می روم و در حالی که سینه می زدم خود را مقابل مسجد و تکیه ای دیدم. 8 زن چادری با چادرهای سبز مرا با خود با هل داخل مسجد بردند و خانم های محجبه به من گفتند روسری سبز رنگی را بپوشم و با همان حالت حرکت کردیم .
من با مادرشوهرم زندگی می کردم. بعداز مدتی مادر شوهرم فوت کرد. خیلی تنها شدم. دلم بهانه گیری می کرد. جای خالی مادر دومم را احساس می کردم. این روزها حال خوشی نداشتم.
یک روز متوجه صدای دعا و روضه شدم. از همسرم اجازه گرفتم و بعد از 40 سال همسایگی به روضه در زیارتگاه سید زین العابدین رفتم. آن روضه خیلی حالم را خوب کرد. دلم باز شد. سبک شدم. بلند شدم و کمک دادم. استکان های چای را جمع کردم. شستم و جا دادم. حال قشنگی بود. وقتی به خانه برگشتم به همسرم گفتم اگر شما اجازه بدهید، بعضی اوقات برای گردگیری به مزار آقا سید بروم. چون که ما استطاعت مالی نداریم بلکه با کار کردن بتوانیم حاجت روا شویم. از خدا خواستم به من توفیق خدمت بدهد و دلم آرام بگیرد. و زندگیم سر و سامان بگیرد و همسرم که خیلی تنها شده بود و با دوستان خوبی معاشرت نمی کرد نجات پیدا کند. همین طور هم شد. دوران سختی و تنهایی به پایان رسید. بعد از سه ماه که به مزار می آمدم و واقعاً زحمت می کشیدم و خدمت می کردم. در عالم خواب آقا سید محمد باقر سجادیان را در عالم خواب دیدم که از جیب خود گلی بیرون آورد و به من داد. طولی نکشید که من کلیددار و خادم آقا سید زین العابدین شدم. هر زائری که حاجت روا می شود برای زیارتگاه اقلامی از جمله منبر، قالی، پشتی، گاز، بخاری و… خریداری می نماید. هر یکشنبه و پنجشنبه در این مکان مقدس روضه خوانی برگزار می شود.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید