پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نمایشنامه خوانی «سوءتفاهم»

نمایشنامه خوانی «سوءتفاهم»





۵ آبان ۱۳۹۵، ۲۰:۴۰

نمایشنامه خوانی «سوءتفاهم»

نمایشنامه خوانی ماجرای سوءتفاهم اقتباسی از نمایشنامه سوءتفاهم آلبرکامو کاری از حسین حسینی؛ در سه روز جمعه 7 آبان، یکشنبه 9 آبان، سه شنبه 11 آبان ماه ساعت 18:30 در کافه گالری آزاد اجرا خواهد شد.
مدتی است که در تیاتر بخصوص در تیاتر شهرمان نمایشنامه خوانی بسیار باب شده است و متون و نمایشنامه آثار نمایشی را خوانش می کنند. سوال های زیادی برای مخاطبین و هنرمند و هنردوست در این باره پیش آمده که آیا به طور کلی این حرکت درست است؟ یعنی خوانش متن آثار اجرایی که دارد همه گیر و مد می شود آیا تنبلی و فرار هنرمندان از اجرای آن ها بر روی صحنه نمایش نیست؟ بعضی از هنرمندان اعتقاد دارند که به نظر می رسد گروهی از جوانان عرصه هنر آثاری را که نمی توانند به دلایل هزینه دکور و لباس و سالن و … به اجرا برسانند نمایشنامه اش را رو خوانی می کنند و تنها از هنر بیانشان استفاده می کنند که به قول معروف خالی از عریضه هم نباشد. نمایشنامه خوانی آسیبی به نمایش های در حال اجرا نمی زند؟
در این بین گروهی هم معتقدند که نمایشنامه خوانی و خوانش متن اثر، تمرین بسیار خوبی برای هنرجویان است و یا حتی عده ای بر این نظرند که شنیدن داستان اثر خود بسیار لذت بخش است مثل گوش دادن به قصه در گذشته که امروز بسیار کمرنگ شده و حس شنوایی و تمرکز را بالا می برد . اصلا نمایشنامه خوانی چیست و از کجا آمده؟
نمایشنامه خوانی را ترجمه «reabing play» دانستند و البته اصطلاح دیگری نیز با عنوان « performance hanb in Script» با ترجمه (اجرای متن در دست) وجود دارد که گاهی آنچه در اینجا انجام می شود در واقع همین کار است. نمایش های زیادی خصوصا در تئاتر شهر با لباس و گریم و… انجام شد که در واقع اجرای متن در دست بود و همچنان دیده می شود در برنامه های نمایشنامه خوانی گروه اجرا کننده آزادانه هر ایده ای را اجرا می کند، بدون اینکه به حدود نمایشنامه خوانی توجه کند. ظاهرا نمایشنامه خوانی در ذهن بسیاری مقدمه ای بر اجرا است و در زمان کمبود امکانات و سالن اجرا، گروه های نمایشنامه خوانی را نشانی از بقا و حیاتشان در فضای تئاتر می دانند. وقتی در این برنامه ها اعلام می شود گروه های برگزیده اجرای عموم خواهند گرفت، تاکیدی می شود بر بهانه بودن نمایشنامه خوانی برای اجرای صحنه ای و کمتر کسی توجه می کند که دلیلی ندارد یک نمایشنامه خوانی موفق یک اجرای صحنه ای موفق نیز داشته باشد. خوانش گر یک نقش الزاما بازیگر خوبی برای آن نقش نیست و اصلا شاید متنی که خوانش می شود مناسب اجرا نباشد. اگر به قواعد و مشخصه های نمایشنامه خوانی و هدف از اجرای آن آگاه باشیم، مسلما انتخاب و اجرای ما شکلی متفاوت خواهد شد و به نظر می آید باید در این زمینه بررسی دقیق تری انجام داد. سوال دیگر این است که آیا هر کاری را می توان نمایشنامه خوانی کرد؟ اصلا حدود و مشخصه های نمایشنامه خوانی چیست؟
نباید در اجرای جلسات نمایشنامه خوانی به تکنیک های اجرای نمایش های صحنه ای متوسل شد، زیرا در صورت به کار بردن این تکنیک ها، تماشاگر در باور اثر نمایشی دچار تعلیق می شود و تکلیف خود را نمی داند که آیا با یک خوانش رو به روست یا نمایش صحنه ای؟ به طور حتم اگر در جلسات نمایشنامه خوانی به بازیگر حرکت و یا میزانسن های آن چنانی بدهیم، اصل نمایشنامه خوانی از تعریف خود خارج می شود و تماشاگر دچار سر درگمی می شود و با یک اثر ناقص رو به رو خواهد شد که پر از غلط اجرایی است.
به یقین برگزاری جلسات نمایشنامه خوانی تاثیر مناسبی بر بالا بردن سطح آگاهی تماشاگران و در کل قدم ارزشمندی در تئاتر کشور است، ولی نباید از یاد برد که نمایشنامه خوانی را فقط به عنوان نمایشنامه خوانی بپذیریم و به دنبال فواید و اهداف خود آن باشیم. قرار نیست این کار بهانه ای برای اجرا باشد و یا حتی جای آن را بگیرد. نمایشنامه خوانی اقدامی است برای معرفی یک اثر، خصوصا اثر چاپ نشده و تازه به نگارش درآمده، و فرصتی است تا مخاطبان و علاقمندان جدی تئاتر با نمایشنامه ها و نویسندگان جدید آشنا شوند و نباید از آن انتظار یک اجرای کامل را داشت.
نمایشنامه خوانی، نمایشنامه بینی نیست
دکتر تاجبخش فنائیان؛ کارگردان ، نویسنده ، محقق هنر و استاد دانشگاه معتقد است : «تحلیل اثری که در نمایشنامه خوانی، روخوانی می شود، وظیفه اولیه و اصلی کارگردان است و وی باید مبتنی بر افکار خودش بازیگران نقش خوان را هدایت کند. ممکن است تحلیل کارگردان و نویسنده اثر نسبت به متن، یکسان باشد اما این نگرش کارگردان است که در اجرای اثر، اعمال می شود. وقتی نمایشنامه ای را به صورت انفرادی می خوانیم با توجه به تجربیات خود، محتوای متن را درک و تحلیل می کنیم اما وقتی اثر،توسط جمعی با هدایت فردی به نام کارگردان برای جمعی دیگر خوانده می شود، این تحلیل کارگردان است که ابلاغ می شود. در این صورت نمایشنامه خوانی معنای اصلی خود را پیدا می کند.» وی با رد وجود میزانسن در نمایشنامه خوانی می گوید: «نمایشنامه خوانی، نمایشنامه بینی نیست. وجود میزانسن به معنی طراحی حرکت بازیگر برای بعد دیداری مخاطب است که در اینجا اصلاً ضرورتی ندارد و به نظر من نمایشنامه خوانی باید فاقد میزانسن باشد. گاهی بازیگر برای انتقال حس خود از طریق گفتار، مجبور به انجام حرکاتی است که غیرقابل اجتناب است و نمی توان این حرکت فیزیکی را از او سلب کرد بنابراین نمی توان این دست اعمال بازیگر را به حساب بازی دیداری و صحنه ای او گذاشت. نمایشنامه خوانی در اصل یک اجرای رادیویی از یک متن نمایشی است.» با همه این تفاصیر به نظر می رسد که گروهی در این بین خیلی پایبند به قواعد و نظرات کارشناسان در این باره نیستند و مخاطب به تکرار شاهد آثار خوانشی هستند که بر اصول و قواعد ابتکاری خود اجرا می گردند.
این متن صرفا برای آشنایی مخاطبین با نمایشنامه خوانی است و در کنارش خبر اجرای نمایشنامه خوانی «سوءتفاهم» هم اطلاع رسانی شده؛ پس موارد ذکر شده هیچ ربطی به این نمایشنامه خوانی ندارد. لطفا سوءتفاهم نشود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *