یادبود
۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۴:۲۳
شهید علی شفیعی
علی شفیعی در شهر کرمان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. در این زمان پدر را به خاطر ابتلا به بیماری سرطان از دست داد و در کنار مادر رنجدیده خود به دست و پنجه نرم کردن با فقر ایستاد.
درباره علی، هفت، هشت نفری حرف زدهاند. بیشتر از همه مادرش سکینه خانم. چه روزهایی را به تنهایی با این پسر یکی یک دانهاش سر کرده است. او خودش هم تنها بود. سکینه خانم، جوان است که پدر و مادرش را از دست میدهد. یکه و تنها میماند. میآید به کارگاه قالیبافی زهرا خانم که مردمدار بود. کار میکند و مزد میگیرد تا لای چرخ دندههای این زندگی خرد نشود.
آن روزها جوانی برای زهرا خانم گندم و جو میآورد. او سکینه جوان را پشت دار قالیبافی میبیند و او را از زهرا خانم خواستگاری میکند. حسین آقا هم تک و تنها بود. او هم کس و کاری نداشت. زندگی آن دو سر و سامان میگیرد. در این زندگی روی پاشنه خوشی میچرخد. علی و نرگس به این زندگی فقیرانه رنگ و بوی تازهای میدهند. ولی حصبه نرگس را از آنها میگیرد. سکینه خانم میگوید: در فراق نرگس من آنقدر نسوختم که علی سوخت.
علی مدرسه میرفت و نمیرفت که پدرش بیمار میشود. دکان سبزی فروشیاش از رونق میافتد. آنچه در پستو داشتند و نداشتند خرج پدر میشود ولی حسین آقا به علت بیماری این مادر و پسر را تنها میگذارد.
سکینه خانم مرد زندگی میشود. علی خیلی کوچکتر از آن است که نانآور خانه باشد. کار توی خانهها تا کوره پزخانهها راههایی است که او با جان رنجدیدهاش میپیماید.
به علی میگوید: رختشویی کردهام. بعد میگوید: امان از این رختشویی. وقتی که تاید زیر ناخنهایم میرفت آتش به جانم میزد.
سکینه خانم در کورهپز خانه هم کار کرده است. صبح تا غروب هزار تا خشت میزند و سه تومان و پنج ریال از صاحب کار میگیرد و علی را بزرگ میکند. علی با همین نان رنج بزرگ می شود.
سکینه خانم از آن روز میگوید: روزی که خبر شهادت علی را به من دادند نتوانستم سرپا بایستیم. رفتم معراج شهدا. او را در میان بچههای دیگری پیدا کردم. رویش را بوسیدم. دستش را بوسیدم. صدایش کردم. علی خنده بر لب خوابیده بود یک زخم کوچک برداشته بود. آسوده خوابیده بود…
حال اگر روزی از من بپرسند علی شفیعی را میشناسی میگویم:« بله! علی برادرم بود.»
برچسب ها:
مطالب مرتبط
در آستانهٔ نوروز به محورهای گردشگری کمتر شناختهشده سر زدهایم
سفر در مسیرهای ناشناخته
معرفی تورهای خارجی ارزان
ارزیابان در ماسوله چه کردند؟
تکمیل پروندهٔ ماسوله با مشارکت مردم
اداره کل میراث فرهنگی سمنان موضوع فروش دو کاروانسرای «آهوان» را تایید کرد
حراج میراث جهانی
جنگلهای حرا، نگین سبز خلیج فارس
مجرمان در کرمان به جای زندان، درخت میکارند
مقایسهٔ ظرفیت یک تجربهٔ جهانی موفق با شهرهای تاریخی ایران
«گرنویل» داستان موفق یک احیا
رئیس جامعهٔ اقامتگاههای بومگردی به «پیام ما» خبر داد
مُهر تعطیلی بر پیشانی ۵۰۰ بومگردی
گفتوگوی «پیام ما» با رئیس موزهٔ ملی ایران
بازدید از موزهها در سبد تفریح ایرانیها جایی ندارد
در شصتمین نشست ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر با محوریت نوروز ۱۴۰۳ مطرح شد
پیشبینی رشد ۵۵ درصدی سفرهای درون استانی
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید