پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | قصه غم انگيز کودکاني که معتاد متولد مي شوند ما کجا و آنها کج

قصه غم انگیز کودکانی که معتاد متولد می شوند ما کجا و آنها کج





۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۹:۲۲

قصه غم انگیز کودکانی که معتاد متولد می شوند
ما کجا و آنها کج

برای مصاحبه با سوژه ای به کلانتری 16کرمان می روم جایی که زن و شوهر جوانی را به جرم سرقت دوچرخه دستگیر کرده و بازداشت کرده اند.
وارد کلانتری که شدم زن جوانی را دیدم که اعتیاد نقش پررنگی در چهره اش از خودبجای گذاشته بود.
اندکی می گذرد که زن ومرد میانسالی که گویا والدین مردجوان هستند به همراه دو کودک به کلانتری می آیند، انگار دیدن این صحنه برایشان غیر قابل باور بود .فرزند اول سارقان، دختری 2ساله و فرزند دوم پسری 7ماهه هستند که متاسفانه بیماری اعتیاد مادر، آنها را نیز گرفتار کرده است.
در ابتدا مادر که رنگ به رخسار نداشت سرصحبت را باز می کند : 3پسر و دو دختر دارم که همه فرزندانم افراد تحصیلکرده و شیوه صحیح زندگی را پیش گرفتند، ولی پسرم سجاد از وقتی که فوق دیپلم خود را گرفت با چند دوست ناباب آشنا شد ومسیر زندگی اش به کلی تغییر کرد.
در نهایت هم با دختری که هم سطح خانواده ما نبود ازدواج کرد و وحالا هم گرفتار بند وسرقت…
پدر هم با نگاهی خجالت زده وقیافه ای غمگین وقتی پسرش رادید، همانطورکه اشک از گونه هایش جاری بود گفت : وقتی پسرم گفت با دختری آشنا شده وقصد ازدواج دارند بعد از تحقیق ومتوجه شدن اعتیاد اعضای خانواده دختر مخالفت کردیم اما چه فایده؟
دو کودک در آغوش پدر بزرگ ومادربزرگی که از مادرشان خاطره خوبی نداشتند مبهوت به این صحنه ها وگریه ها نگاه می کردند. صحنه آزاردهنده جای سوختگی بربدن این دو کودک بود که توسط مادرشان ایجاد شده بود.
پدر سجاد می گوید : پسرم را چندین بار در کمپ ها و مراکز تحت درمان بردم ولی به خاطر علاقه کاذب و وسوسه زیاد دوباره عود بعد از درمان داشته و به سمت مواد برگشت.
پسرم با همسرش همه وسایل خانه را فروختند تا هزینه مواد را به دست بیاورند و مدتی هم با ماشین بنده متواری شدند که بعد از پیگیری آنهارا در مخروبه ای که پاتوق معتادان بود پیدا کردیم و متوجه شدیم ماشین را نیز فروخته و خرج تهیه مواد کردند.
پدر سجاد باخودش زمزمه می کند :در خانواده ما حتی یک نفر هم سیگار نمی کشد چه برسد به مواد مخدر اما خانواده دختر همه معتاد، ما کجا و آنها کجا!!!.
مادربزرگ بچه ها می گوید : به دلیل بیماری و شرایط جسمانی نامناسب و کهولت سن قادر به نگهداری بچه ها نیستیم و باید آنها را تحویل بهزیستی دهیم تا در امنیت و سلامت بزرگ شوند و به سرنوشت فلاکت بار پدرومادرشان دچار نشوند.
همه خانواده ام معتاد بودند!
زن با اینکه حال چندان مساعدی نداشت ولی شروع به صحبت کردن کرد، اول فکرمی کرد اتاق بازجویی است ولی این اطمینان خاطر به آن داده شد که این گفتگوی صمیمانه برای ریشه یابی ، آسیب شناسی و راه حل است تا بتوانیم به آنها کمک کنیم.
من زهرا23ساله که تا دوم دبیرستان درس خواندم ، مادرم معتاد بود ومن از شکم مادر معتاد متولد شدم، با 16سال اختلاف سنی با پسری ازدواج کردم که باهم به منجلابی افتادیم که دیگر رهایی از آن برایمان سخت است.
من در خانواده ای بزرگ شدم که پدر ، مادرم دوخواهر و برادرم نیز معتاد هستند، از وقتی که بزرگتر شدم زندگیم فقط منحصر به مواد بود وبس ، در خانه ما همه نوع موادی از شیشه تا هروئین و تریاک مصرف می شد.
پدرم چندسالی است که فوت کرده و مادرم نیز با سابقه دوم به دلیل نگهداری و حمل مواد مخدر در زندان به سر می برد.
هروئین ، شیشه ، تریاک و شیره ، متادون همه چی مصرف کردم و دوبار هم در بیمارستان شهید بهشتی بستری شدم ولی قدرت جاذبه مواد دوباره من را به سوی خودش برد.
از چهره دختر مشخص بود دیگه با آخر خط رسیده حال خوبی نداشت شاید هم برای رسیدن به مواد بی قرار بود.
سه سال پیش وقتی سجادهمراه پسرخاله ام به خانه ماآمدند برای مصرف مواد، برق نگاهش من را گرفت، بعد از آن روزچندین بار دیگر مواد به خانه ما آمد، تا اینکه یک رابطه عاطفی کورکورانه و ناآگاهانه بین ما شکل گرفت وتصمیم گرفتیم بدون حداقل امکانات زندگی ازدواج کنیم، از دواجی که سرانجامش الان دو فرزند معتاد، دزدی، فلاکت، بیکاری و … هست.
بعد از همه اتفاقات دیگر برای تأمین هزینه زندگی و مواد پولی نداشتیم، گاهی اوقات پدر و مادر سجاد با اینکه از من متنفر بودند اما به ما کمک می کردند.
تا جایی که یک روز به پیشنهاد سجاد تصمیم گرفتیم دوچرخه سرقت کنیم چون هم راحتر می شود دزدید و راحت تر به مالخر فروخت و زودتر با گرفتن پول به مواد برسیم.
تجربه اولم بود، خیلی اضطراب داشتم از اینکه پلیس ها ما رو دستگیر کنند و یا کسی ما را ببیند.
تصورمی کردیم کسی ما را ندیده است، خوشحال از اینکه تا ساعتی دیگر به مواد می رسیم و میتوانیم بازهم روزمرگی دیگری داشته باشیم.
بغض می کند و می گوید: بدترین صحنه در زندگیم فوت پدر و لحظه دستگیری ام بود.
علاقه به سیگار در نوجوانی رهاشدن دراعتیاد درجوانی
سجاد 38ساله فوق دیپلم بزرگ شده در خانواده ای متوسط که به جرم سرقت دوچرخه هم اکنون به همراه همسر خود در بازداشتگاه کلانتری به سر می برد. من در خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادری خوب، مهربان و دلسوز داشتم ، در خانواده ای که حتی کسی یک نخ سیگار هم نمی کشید.
اما ازراهنمایی وسوسه می شدم که سیگار کشیدن را امتحان کنم به طوری که وقتی در خیابان کسی ته سیگارش را بیرون می نداخت برمی داشتم پکی بهش میزدم.
تا اینکه با پسری آشنا شدم که خود معتاد به هروئین بود ، بعد از مدتی او من را به خانه ای میبرد که همگی اعتیاد داشتند، پدر ، مادر وفرزندان ، وآن شخص پسر خاله کسی بود که الان همسر من است ، با رفت و آمد به آن خانه و مصرف مواد کم کم با دختر آن خانواده آشنا شدم وبا درگیر شدن عواطف و احساسات ناآگاهانه علی رغم رضایت خانواده خودم بدون هیچ مراسمی در محضر عقد کردیم.
الان که فکر می کنم پیش خودم می گویم انگار عقلم را از دست داده بودم ، چرا به حرف پدرو مادرم و بزرگترها گوش ندادم تا به چنین سرنوشت تلخی دچار نشوم اما افسوس!!!
و الان که 38 سال دارم در این چند سال هروئین، شیشه، سیگار و متادون غیر قانونی مصرف کرده ام و الان دوسال می شود که تحت درمان با متادون هستم . در حال حاضر هم که با همسرم به جرم سرقت دوچرخه در دام پلیس افتاده ایم، دو تا فرزند دارم که به دلیل اعتیاد همسرم آنها نیز در این دام افتاده اندو باید به فکر چاره بود!!!!
سجاد 38ساله که جوانی و زندگی خود، فرزندان و خانواده را به تباهی و سیاهی کشانده است با چشمانی پراز اشک از کرده خود بسیار پشیمان است .
تحلیلی بر موضوع اعتیاد!
جواد تهامی پور زرندی، روانشناس حوزه اعتیاد نیز به بیماری اعتیاد اشاره کرد وگفت : بیماری اعتیاد از ابعاد مختلفی تشکیل شده که می توان به اعتیاد جسمی، روانی و اجتماعی اشاره کرد .
وی افزود: به طور کلی مواد مخدر به انواع سستی زا، انرژی زا، توهم زاا و محرک ها تقسیم بندی می شوند که فرد مصرف کننده برای تجربه دوباره این احساسها به مصرف هر روزه آن روی می آورد.
وی تصریح کرد: نـتـیـجـه و عاقبت افرادی که به مصرف مواد مخدر مبادرت می ورزنـد بـاید درس عبـرتـی برای افراد دیگر بخصوص جوانان باشـد تا بخاطر شادی ها، خوشـی هـا و اثـرات کـاذب زود گذر و تحت تاثیر دوستان ناباب هرگز حتی فکر مصرف آنها را نیزبـه خـود راه نـدهنـد.
جواد تهامی پور تصریح کرد:در بین تیپ های شخصیتی بیشترین تمایل در افراد دارای اختلال شخصیت ضداجتماعی، نمایشی، ناپخته وشخصیت های مرزی وجود دارد.
وی علاوه بر مشکلات اجتماعی،اقتصادی،خانوادگی و جسمانی،اختلال های روانی متعدد،اختلال خواب ،افسردگی، و اختلال شخصیت را از دیگر پیامد های روانی مصرف مواد مخدر برشمرد.
مهارت های اجتماعی را تقویت کنید
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با اشاره به اینکه سوءمصرف، منجر به وابستگی و اعتیاد میشود گفت: درمان اصلی اعتیاد مداخلات روانی اجتماعی است که در این راستا نقش روانشناسان و روان درمانگران در این حوزه با حوزه های مرتبط برجسته می شود.
جواد تهامی پور افزود: برای افرادی که دچاراعتیاد هستند باید برای تغییر رفتار، مهارتهای اجتماعی و مهارت های زندگی به آنها آموزش داده شود.
وی خاطر نشان کرد: در زمینه اعتیاد علاوه بر درمان های جسمی ، درمان های روانی متناسب با آنها از جمله درمان های شناختی ،رفتاری،هیجانی و….باید صورت گیرد.
جوادتهامی پور ، روانشناس بالینی محیط اجتماعی سالم ،آموزش و افزایش آگاهی و دانش ،کسب مهارت های زندگی را از مهمترین راههای پیشگیری از این معضل دانست.
وی یادآور شد : گاهی اوقات افراد برای رهایی از فشارهای روحی دست به چنین کاری می زنند که توصیه می شود به جای رفتن به چنین راههای اشتباهی با انجام فعالیت های اجتماعی ،تفریحی و ورزشی و کمک گرفتن از مشاور و روانشناس راه درست را پیشه کنند تا دچار چنین آسیب هایی نشوند.
تهامی پور با اشاره به اینکه در عصر حاضر سن شروع اعتیاد متغیر است گفت:معمولا سن شروع در اواخر نوجوانی از سن 17تا 18سالگی است و افرادی هم که معتاد متولد می شوند جای بسی تأمل دارد.
وی بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب، خودکم بینی و کمبود اعتماد به نفس و ناتوانی به گفتن نه به درخواست دوستان معتاد برای مصرف،مشکلات شغلی مانند بیکاری و اخراج از مدرسه و دانشگاه،عدم پایبندی به مسائل اخلاقی ،معنوی و دینی ،ارزش ها و قوانین اجتماعی را از دیگرعلل ایجاد اعتیاد و سوءمصرف مواد برشمرد.
وی افزود : کنجکاوی ،کسب لذت ،ماجراجویی ،فشار دوستان،فرار از اضطراب و تفریح و سرگرمی درهای ورود به دنیای اعتیاد هستند بنابراین می طلبد افراد به تعارف کنندگان مواد با قدرت بگویند نه!!

میترا میرزادی گوهری پلیس افتخاری معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *