پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سازمان زیبا‌سازی و نقاشی‌های دیواری شهر کرمان

سازمان زیبا‌سازی و نقاشی‌های دیواری شهر کرمان





۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۴:۲۱

سازمان زیبا‌سازی
و نقاشی‌های دیواری شهر کرمان

اکرم مشایخی منش و فاطمه حسین زاده

اگر بپذیریم ساماندهی محیط های عمومی در یک شهر می توانند بنیان شکل گیری آن شهر باشند، در گزینش عناصر شکل دهنده ی آن دقت بیشتری به خرج می دهیم. البته این توجه بیشتر به مدیران مربوطه و کارشناسان ذیربط برمی گردد، اما یقیناً بهره گرفتن از شاخه های متعدد هنر و توانمندی های هنرمندان در سامان دهی و ایجاد فضای شهری آرام کمک شایانی خواهد کرد.
در این راستا نباید از یاد برد که شهر محیطی عمومی است و تعامل درست میان محیط شهری و شهروندان از اقشار مختلف جامعه و فرهنگ های متفاوت باشند، بسیار ضروری به نظر می آید. هنر عمومی (Public Art) نوعی خوانش «بینامتنی» میان ادبیات، معماری، منظر شهری، فرهنگ فولکور و هنرهای تجسمی است که می‌تواند مرز میان فرهنگ و زندگی شهری را کمرنگ کند. در واقع هنر عمومی به مثابه هنری شهری، انواع هنرهای تجسمی، اجرایی و محیطی را در فضاهای بیرونی به خدمت گرفته تا همه را همچون تولیدی فرهنگی و اجتماعی در اختیار عموم قرار دهد. چنین هنری با توجه به اینکه بستر شهر امکان بروز و عینیت یافتن آنرا میسر نموده، هنر شهری است.
بنابراین نقاشی دیواری های سطح شهر را نیز به عنوان رسانه می توان به نوعی هنر عمومی لحاظ کرد که با شهروندان و محیط پیرامون خود در تعاملند. از آنجا که هدف پرداختن به موقعیت برخی از نقاشی دیواری های کرمان در نوع و چگونگی رویارویی مخاطب با اثر است. یکی از دیوارهای سطح شهر را که بستر کار نقاشی دیواری شده است انتخاب نموده ومورد بررسی قرار می دهیم.
نقاشی انتخاب شده برای بررسی در این یاداشت برروی دو دیوار موازی پل کوثر در کمربندی شمالی شهر با تکنیک سرامیک اجرا گردیده است این نقاشی در ابعاد حدودی۱۷×۳ متردرکادری مستطیل شکل بر دیواری ذوزنقه ای شکل کار شده است.
اینگونه احساس می شود که اثر به منظور زیبا سازی محیط انجام گرفته است. هنرمند با متریال انتخابی(سرامیک) به وجه تزئینی اثر که غالباً در آثار سرامیک دیده می شود توجه نموده ودر متن اثر به خلق تصاویری از قبیل اسب ، درخت ، آسمان و … پرداخته است. لازم به یادآوری است در محل مذکور دو تابلوی نقاشی کار شده روبروی هم با تکنیک سرامیک بوده که رنگهای حاکم براثر در یکی فضای بهار و در دیگری فضای پاییز را تداعی می‌کنند.
اما چه چیز ضرورت خلق دیوارنگاری را در یک محیط تعیین می‌کند؟ نقش رسانه ای دیوارنگاری چقدر در آثار نقاشی دیواری ما لحاظ می شود ؟ همه ما می دانیم که یکی از اصول نقاشی دیواری بررسی دقیق دیوار و ضرورت خلق اثر بر روی آن است و همچنین رابطه ی موضوع با دیوار، محیط و فرهنگ مخاطب از الزامات کار است.حال باید دید در نقاشی دیواری انتخاب شده یا دیگر نقاشی های سطح شهربه چه میزان به این مهم توجه شده است.
آیا نقاشی دیواری با این رنگ و لعاب و تزئینات در دیواری که مخاطب آن پشت فرمان ماشین است، نمی تواند خطر آفرین باشد؟
چرا که موقعیت دیوار به گونه ای است که فاقد تردد عابر پیاده است و به نظر می آید نقاشی دیواری برای راننده و سرنشینان اتومبیل در یک جاده ی کمربندی کار شده است. اگر به صورت موردی به نقد و بررسی اثر مذکور بپردازیم شاید سرانجام بهتری برای درک موضوع مورد بحث به آن داده باشیم .
فرم دیوار
فرم کلی هر کدام از دیواری هایی که کار شده اند، ذوزنقه ای است ونقاش تنها کادری مستطیل از آن را گزینش کرده است و مضاف بر آن قاب ایجاد شده بر کادر مستطیل باعث شده که ارتباط نقاشی با محیط دیوار کاملاً قطع شود. از این رو هیچ دلیلی را به عنوان ضرورت نمی توان یافت و این نوع کادره کردن در کنار محتوا، اثر را بیشتر به یک نقاشی سه پایه ای تبدیل کرده تا یک دیوار نگاری شهری.
موقعیت مخاطب نسبت به دیوار و نقاشی دیواری
برای دیده شدن اثر بیننده باید درست در میانه خیابان بایستد و نظاره گر اثر باشد و این چیزی جز خطر کردن نیست.
از طرفی اگر اثر را برای راننده و سرنشینان اتومبیل فرض کنیم باید به عکس زیر و نوع قرار گیری سرنشینان اتومبیل و وضعیت در حرکت بودن آنها با سرعت حداقل حدود ۷۰ کیلومتر بر ساعت از یک طرف و محل تلاقی فرعی به اصلی از طرف دیگر قابل تامل است و نتیجتا باید بپذیریم که چنین شرایطی اجازه خوانش اثر را به مخاطبش نمی دهد و تنها خطرساز است.
در این تصویر می‌توان تصور کرد که با سرعت حداقلی هم دیدن این نقاشی بر دیوارهای این پل امکان پذیر نباشد
بنابراین اگر قرار باشد نقاشی دیواری ایی در این نقطه اجرا شود موقعیت به گونه ای است که باید برای مخاطب سرنشین اتومبیل ایده پردازی وطراحی شود ولی با تکنیکی خاص آن و رعایت حادثه ساز نشدن اثرو همچنین تکنیکی که خوانش اثر را در حرکت مقدور سازد نه این شیوه که لازمه دیدن آن ایستادن در روبروی تابلو است .
وضعیت قرارگیری دیوار نسب به تابش نور خورشید
بی شک شرایط جغرافیایی و اقلیمی منطقه برای انتخاب دیوار مهم است به عنوان مثال زاویه ی تابش خورشید بر اثر باید بررسی شود تا منجر به کوتاه تر شدن عمر اثر یا لطمه زدن به خوانش اثر نشود. انگار در مورد موقعیت مکانی این دیواره نگاره از نظر نحوه تابش نور مورد بررسی قرار نگرفته است، زیرا در ساعات خاصی از روز خط نوری با کنتراست بسیار بالا بر روی تابلو ایجاد می شود که اندک دیدی راکه مخاطب از اثر می توانست داشته باشد نیز کاهش داده وحتی شاید بشود گفت در برخی قسمتهای تابلو خوانش اثر را تا حد صفر تنزل داده است.
در ساعات از روز خط نوری با کنتراست بالا بر روی تابلو ایجاد می شود که دیده شدن آن را سخت می‌کند
محتوا و موضوع اثر
اما از آنجا که عناصر بصری بکار رفته در متن اثر بیان سمبلیک یا نمادین به خود نگرفته اند و تنها به وجه تزئینی یا زیباسازی آن توجه شده است و در مطالب فوق اشارتی به آن شد ترجیحاً به محتوای اثر نمی پردازیم. اما اینجا یک سوال مطرح است که آیا سواد بصری شهروندان آنقدر پایین است که چنین اثری در خاطر آنها زیبا تلقی شود !!؟؟
حال آیا بهترنیست که در دیوارنگاره ها بر حسب نیاز طرح و ایده از موتیف هایی هماهنگ با فرهنگ بومی منطقه که ارتباط خوانشی مردم با نماد های اقلیمی سریعتر و بهتر است، استفاده شود؟ آنچه قابل تامل است توجه بیشتر به فضاهای عمومی شهر است،” پیرموره” می گوید المان ها و عناصر زیبایی شناسانه در محیط های انسانی می تواند نقش اجتماعی غیر مستقیم یا نمادین نیز داشته باشد و انسان را در تاریخ شهرش جاودان سازد. ایجاد عناصر و المان هایی که فرد را با تاریخ و گذشته ی خود پیوند دهد در ایجاد هویت جمعی نقش مهمی را بازی می‌کند و حس وابستگی به یکدیگر را در سطح جامعه ایجاد می‌کند.
در پایان ضمن قدردانی از زحمات بسیاری که مسولین شهرداری در جهت رفاه حال شهروندان می کشند امید است نقد حاضر را به عنوان یک دغدغه بپندارند و مورد بررسی قراردهند تا در پروژه های دیگری که قرار است انجام گیرند شاهد نگاهی تخصصی تر باشیم.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *