پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بررسی موضوع مکان برای اجرای نمایش نگذارید تئاتر بمیرد

بررسی موضوع مکان برای اجرای نمایش نگذارید تئاتر بمیرد





۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۲:۰۳

بررسی موضوع مکان برای اجرای نمایش
نگذارید تئاتر بمیرد

نمایش « گم بودگی « به نویسندگی و کارگردانی محمدکاظم دامغانی ۳۰ تیر الی ۱۵مرداد ساعت: ۲۰:۱۵ در کافه گالری آزاد کرمان اجرایش آغاز شده و روزهای پایانی اجرایش را سپری می کند. این اولین کاری نیست که برای اجرایش مجبور به اجرا در فضای غیر تیاتری شده است. قبل تر هم چند نمایش دیگر قربانی نبود فضا و امکانات شده بودند. این کار 7 بازیگر دارد که اکثریت تازه کار و جوان هستند. بازیگران تازه نفسی که خستگی چندین ماه تمرین شبانه روزی به خاطر حمایت نشدن برای مکان اجرا در تنشان سنگینی می کند. تا قبل از این هنرمند درد هزینه های بالای اجرا ، نامناسب بودن و خرابی سالن، پیدا نکردن اسپانسر و غیره و غیره را داشت اما از این پس دیگر مکانی نیست که بخواهد غصه نامناسب بودنش را بخورد. مدتی است که تئاتری ها مجبور به اجرای نمایش هایشان در سالن ها و فضاهای غیر تیاتری شده اند که نشان دهنده این موضوع است که هنرمندان به طور جد در حال فعالیت هستند؛ اما فضایی در حد و شان هنر وجود ندارد.
گمبودگی تمام زورش را می زند تا از دلیل نبود فضا برای لغو شدن اجرایش فرار کند و بالاخره موفق می شود. گالری آزاد و مدیرانش ناجی این نمایش می شوند و یک بار دیگر هنر؛ این یتیم بی خانمان جان سالم به در می برد. کافه گالری آزاد با مدیریت و ابتکار بنی اسد و شیما هاشمی بر پا شده که کافه ای ویژه با طراحی خاص در استان است. قرار بر این بود که نمایش بر روی پشت بام این کافه برگزار شود؛ اما خود عوامل و کارگردان حیاط را انتخاب کردند. این که در کافه؛ نمایشی اجرا گردد کاری نو و جدید است که به نظر می رسد مقدمه ای برای ایجاد فضا و مکانی برای جمع شدن هنرمندان باشد و این که کمبود فضای مناسب برای اجرای نمایش موجب خلاقیت شده و جماعت هنرمند خود مجبور شدند، آستین بالا بزنند و به امید حمایت مسئولین ننشینند. اجرای نمایش در چنین فضای خودمانی و ایجاد فضای فرهنگی و هنری در کافه، پاتوقی صمیمانه و تماشای نمایش خود مسئله جالب توجهی است که شاید تا کنون کسی به آن توجه نکرده باشد.
هنرمند کرمانی با عملش این بار وارد میدان شده و آن طورها هم که به نظر می رسد سکوت نکرده، چون با خواهش و تمنا و اعتراض و شکایت کاری از پیش نبرده است. نویدهای امید بخش مسئولین مبنی بر فضای بهشت گونه (ساخت شش پلاتوی اجرای نمایش در کرمان، احداث مجموعه ای مناسب برای اجرای آثار هنری تئاتر و موسیقی) برای هنرمندان استان هم بیشتر شبیه به یک رویای دست نیافتنی شده که باعث شده هنرمندان با همه کاستی ها دیگر دست از گلایه بردارند و کار خود را بکنند.
چند فضای محدود برای اجرای تئاتر در استان وجود دارد (به گفته هنرمندان و مسئولین تنها سه پلاتو)؛ که متاسفانه آن ها هم به دلیل خرابی و هزینه زیاد تعمیرات یا تعطیل هستند یا آن جور که ادعای حمایت می کنند در عمل با بهانه های ندیدن اثر در حد سالن اجرایی و یا پیشنهاد بالا برای هزینه کرایه سالن از زیر بار این امر شانه خالی می کنند. همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا تئاتر بیش از پیش تنها و بی پشتیبان شود.
اگر مدیران کافه گالری آزاد پیشنهاد اجرای این نمایش را در فضای کافه نمی داد این نمایش لغو می شد و این ظلمی بزرگ به هنر است.
اداره ارشاد هم چاره ای برای این کار نیندیشید. که البته اندیشه برای این موضوع ماه ها زمان می طلبد و قبل از مرگ باید نوش دارو را به دست هنر رساند.
غم انگیز ترین نکته، عدم پشتیبانی سالن داران است که کار را برای هنرمندان سخت و سخت تر کرده است.
به گفته خود هنرمندان و مسئولین هزینه‌های زیرساختی برای تئاتر در حدی نیست که نهادهای خصوصی از عهده‌ آن برآیند و تئاتر هم مثل هر هنر دیگری نیاز به حمایت‌های کلان دارد و در همه جای دنیا همین طور است. نباید در شرایطی که این اتفاق نمی‌افتد از نهادهای خصوصی و هنرمندان تئاتر انتظار داشت که این خلأ را پر کنند.
وجود یک صنف و شورای قانونمند برای رسیدگی به هنر تئاتر الزامی است. صنف یا شورایی که موجب اتحاد هنرمندان شود و این اتحاد می تواند هنر تیاتر را حفظ کند. تاسیس صنف خیلی زودتر از این ها باید اتفاق می افتاد تا هنرمند به جای دوندگی برای یافتن مکان اجرا و هزینه های جانبی به بالابردن کیفیت اثرش تلاش کند. آن وقت است که شاهد بروز خلاقیت های بیشتری از جانب هنرمندان خواهیم بود. اگر به این فکر کنیم که اگر زمانی خدای ناکرده تیاتر بمیرد و دیگر وجود نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟ هنر نمایش جزئی از فرهنگ و هنر و سنن کشور و سرزمین هاست. نبود هنر چه ضربه و آسیبی به ما می زند؟ فکر کردن به این سوالات تن انسان را می لرزاند. چون نبود فرهنگ و شعور کافی موجب به هم ریختگی اجتماعی می شود و آن وقت است که سنگ روی سنگ بند نمی شود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *