روزگاری که گذشت/102
۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۱۶
روزگاری که گذشت
عبدالحسین صنعتی زاده
بخش صد و دو
[صنعتی زاده پس از اینکه میانه اش با نامزدش به هم می خورد در جستجوی آرامش به معنویات روی می آورد … ]
با خود گفتم راستی چرا در زمان قدیم این فرشتگان آسمانی چنان که در بیشتر قصص و روایات می خوانم بر مردمان ظاهر شده و هر کدام را به نوعی راهنمایی می کردند، حالا برهیچ کس ظاهر نمی شوند. مگر قهر کرده اند یا مردمان این دوره با پیشینیان تفاوتی دارند. بر فرض که بیش تر بنی نوع بشر کافر باشند و اعتقاد به خدای یگانه نداشته و بت پرست باشند. درگذشته هم این کافران بی حد و حساب بودند. درصورتی که در این زمان در گوشه و کنار عالم مردمان صالح و دین دار بسیارند. مگر خود من معصوم نیستم تا این تاریخ گامی برخلاف اوامر آسمانی برنداشته و طابق النعل بالنعل از مراجع مذهبی تقلید کرده ام. چه می شد که این لحظه در این اتاق کاه گلی دریچه ای از رحمت الهی به رویم گشوده می گشت و یک نفر از همان فرشتگانی که تعدادشان از حد و حساب بیرون است، بر من نازل می گردید. به خداوند قسم می خورم که اگر چنین پیش آمدی روی دهد و جان دل آن چه استماع نمایم اطاعت می کنم و انجام می دهم با اطمینان خاطر چشم به انتظار بودم. با آن که مدتی سد جوع نکرده و خسته بودم. دراز کشیده و چشم به راه بودم. مدتی گذشت کسی ظاهر نشد. مجدداً با خود شروع به گفتگو کردم. گفتم آیا می دانی که فرشتگان مانند آدمیان جسمی ندارند. عیناً شبیه به نور و سایه می باشند. آنان با یک طرفه العین ممکن است از شرق عالم خود را به مغرب رسانیده و یا در یک لحظه به عرش صعود کرده و از کهکشکان ها و بالاتر از کهکشان ها صعود نمایند. آیا چنین مخلوقی غیر از قوه تصور و خیال چیزی می تواند باشد؟ مگر همین تصور و خیال امر کوچکی است؟ چه مانعی دارد همان فرشته ای را که در انتظارش هستی فرمان دهی درعالم خیال و تصور در تو به وجود آید؟
اگر چه در اول چنین تصوری کاری مشکل بود؛ اما بالاخره همان قسمی که در کتاب ها و روایات مختلف و کتب آسمانی خوانده و شنیده بودم فرشته را به تصور در آوردم. سقف اتاق شکافی پیدا کرد و از میان آن فرشته ای که روی کرسی زرنگاری نشسته بود، به زیر آمد و در مقابل من آن کرسی قرار گرفت. آن قدر سیمایش جذاب و آشنا به نظر می آمد که گویی به کرّات او را دیده ام.
وقار و طمأنینه او به وصف در نمی آمد. تاجی که با دانه های قیمتی مزین شده بود بر سر داشت. پیراهنی سفید از حریر نازک بر تنش بود. دامن های آن پیراهن تا پشت پاهایش می رسید. کمرش را با کمربندی بسته و دانه های قیمتی که بر آن کمربند نصب شده بود چشم را خیره می کرد. به بالای شانه ها و بازوهای چاق و چله او دو بال سفید که تفاوت او را با بنی نوع بشر نشان می داد قرار داشت.
بی آن که کلمه ای بر زبان جاری نماید نظرش را به من انداخت. چون چشمانم به چشمهایش اصابت کرد، نگاه های معصومانه او چنان تا اعماق قلبم اثر کرد که می خواستم پاهایش را ببوسم. همان نگاه های او یک دنیا صحبت و مداوا بود. مانند تشنه ای که در بیابانی کویر نزدیک به هلاکت باشد و راه گذری او را سیر آب سازد. آن چه آرزو داشتم بشنوم شنیدم و احساس کردم. متحیرم در دو چشم این فرشته چه اثری وجود داشت که تا این حد مرا آرام ساخت. همه ناراحتی و دردهای درونی فراموشم گردید. دقایق و ساعات و روز و ماه و سال ها پیاپی از جلوی نظرم می گذشت. نه تنها پدر و مادر و اطرافیان و دوستانم به تدریج پیر و شکسته شده بودند. بلکه به همه چیز حتی به در و دیوار و زمین و زمان نیز تغییرشکل داده شده بود. آن که برای او شب و روز بی تاب و توان بودم کمری خمیده پیدا کرده و با همان چادر سیاه خود را پوشانده و نقابی بر صورت افکنده بود. موقع راه رفتن نمی توانست آن قسمی که سابقاً مانند کبک خرامان راه می رفت راه برود. بلکه به هر طرفی تلوتلو می خورد و چون به مقابل یکدیگر رسیدیم سلام و احوالپرسی کردیم. متوجه این شدم که تا چه صدایش تغییر کرده است اصلاً مجال آنکه حرفی به او بزنم نداد. بی مقدمه گفت چرا این طور تغییر شکل داده ای؟ چرا بعضی موهایت سفید شده و رنگت پریده؟ همه جا در تجسس و پیدا کردن تو بودم و پرسان پرسان این جا آمدم تا نزد یک دیگر باشیم.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
![سعید راد درگذشت](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/راد2.webp)
سعید راد درگذشت
![فهرست پیشنهادی سکانداری وزارت ارشاد اعلام شد](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/وزارت-فرهنگ-و-ارشاد.jpg)
فهرست پیشنهادی سکانداری وزارت ارشاد اعلام شد
![نامِ مقدس و زیبای «هنر» را به نامِ وزارتخانه فرهنگ بازگردانید](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/تئاتر-2.jpg)
خانه تئاتر در نامهای به رئیسجمهوری منتخب خواستار شد
نامِ مقدس و زیبای «هنر» را به نامِ وزارتخانه فرهنگ بازگردانید
![«محمد بهرامی» سرپرست خانه تئاتر شد](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/محمد-بهرامی.jpg)
«محمد بهرامی» سرپرست خانه تئاتر شد
![نمایش نسخه مرمتشده «دونده» در خانه سینما](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/دونده.jpg)
نمایش نسخه مرمتشده «دونده» در خانه سینما
![جهانِ امنِ کوچکِ من](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/پسر-اقیانوس.jpg)
جهانِ امنِ کوچکِ من
![چاپ بیستونهم کتاب «بیایید تار و سه تار بنوازیم»](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/کیوان-ساکت.jpg)
چاپ بیستونهم کتاب «بیایید تار و سه تار بنوازیم»
![کتاب «چاه ارمنی» منتشر شد](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/کتاب-چاه-ارمنی.jpg)
کتاب «چاه ارمنی» منتشر شد
![«سهراب شهیدثالث» و سینمای طبیعتمحور](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/سهراب-شهیدثالث.jpg)
«سهراب شهیدثالث» و سینمای طبیعتمحور
![وزیر ارشاد به آزادی رسانهها متعهد باشد](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/پزشکیان-2.jpg)
انجمنهای صنفی روزنامهنگاران تهران و عکاسان مطبوعاتی ایران در نامهای به دفتر ٰرئیس جمهوری منتخب خواستار شدند
وزیر ارشاد به آزادی رسانهها متعهد باشد
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
![«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/کتاب-چرا-شما-را-نمیگیرن.jpg)
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید