پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روایت محمدرضا مشارزاده از تشکیل اولین تیم فوتبال کلنی (ملی) کرمان دروازه بان فلک شد تا دیگر گل نخورد

روایت محمدرضا مشارزاده از تشکیل اولین تیم فوتبال کلنی (ملی) کرمان دروازه بان فلک شد تا دیگر گل نخورد





۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۲:۳۷

روایت محمدرضا مشارزاده از تشکیل اولین تیم فوتبال کلنی (ملی) کرمان
دروازه بان فلک شد تا دیگر گل نخورد

منصور ایران پور
بر اساس شواهد و مدارک موجود میتوان گفت که اولین بازی فوتبال در استان، همزمان با ورود گروه دکتر دادسان به کرمان حدود 110 سال پیش برگزار شد هرچند نخستین بازی ثبت شده فوتبال، در زمان استقرار انگلیسی ها در کرمان موسوم به پلیس جنوب، در سال 1310 مربوط می شود که توسط مریت هاکس(مریت هایت) در کتاب (ایران افسانه واقعیت) به آن اشاره گردیده، ضمن اینکه نخستین سازمان تربیت بدنی کرمان در سال 1313 کار خود را آغاز نمود و اولین تیم رسمی باشگاهی کرمان با نام تیم کلنی در سال 1332 ایجاد گردید و موفق شد در بازی های باشگاهی سال 1333 مقام پنجم کشوری را کسب نماید. محمدرضا مشارزاده متولد 1314، از پیشکسوتان فوتبال کرمان که در آن سال دروازه بان تیم کلنی با آرامش خاطر و دنیایی از تجارب به رغم ناراحتی های جسمی که دارند، توضیحات جالبی در این زمینه دادند که با هم میخوانیم.
از کودکی بیشتراوقات فراغتم را با فوتبال در زمین های خاکی سپری می کردم. آن روزگار توپ های بچه ها، از به هم پیچیدن تعداد زیادی پارچه کهنه تشکیل می شد. البته برخی اوقات با هزینه زیاد توپ هم می خریدیم. عصرها می رفتیم خارج از شهر که جای همین پارک شورا قرار داشت، بازی می کردیم. آن زمان تیم های فوتبال محله ای فراوان وجود داشت و زمین های خاکی زیادی در همه نقاط مختلف شهر موجود بود. در مدرسه هم تمام اوقات فراغت و تفریح مان با فوتبال می گذشت. سال 1328 وارد دبیرستان ایرانشهر کرمان شدم. مدیر دبیرستان آقای میرزا برزو آمیغی بود. مدیری خشک و علاقه مند به پیشرفت دانش آموزان که علاوه بر درس در ورزش هم خیلی سخت گیری می کرد. او در همان روزهای اول متوجه شد که در فوتبال تبحر دارم. بنابراین دستور داد عضو تیم فوتبال مدرسه شوم. تیم فوتبال مدرسه ایرانشهر یکی از تیم های قدرتمند آموزشگاههای کرمان بود. یادمه یک همکلاسی داشتیم به نام شهریارکه دروازه بان تیم مدرسه بود. خودش نمی خواست دروازه بان باشد. اما میرزا برزو به اجبار او را دروازه بان گذاشته بود. یک روز با دبیرستان پهلوی سابق بازی داشتیم و دو تا گل خوردیم. هیچ کس حاضر نبود این شکست را بر عهده بگیرد، به همین خاطر تقصیرها افتاد بر گردن دروازه بان. روز بعد در ابتدای صبح شهریاررا به جلوی صف آوردند و به شدت فلک کردند تا دیگر گل نخورد. سال 1331 از مدرسه ایرانشهر به مدرسه پهلوی سابق رفتم. آنجا هم در همان ابتدای امر به عضویت تیم شماره سه دبیرستان درآمدم. این دبیرستان پنج تیم داشت. یک روز عصر در زمین خاکی همین دبیرستان با تیم دبیرستان سعادت مسابقه داشتیم. یکی از طرفداران سفت سخت تیم دبیرستان سعادت فرد قلدر و بزن بهادری بود،. آن روز گوشه زمین ایستاده بود و با دارو دسته اش به تشویق تیم سعادت مشغول بودند. به همین خاطر ما با احتیاط بازی می کردیم. در چنین شرایطی یک گل از تیم سعادت خوردیم، پس از بازی یک نفر نزد من آمد و گفت آن آقایی که کنار زمین ایستاده با شما کار دارند. نزد او رفتم و او خودش را احمد ارجمند رییس فدراسیون فوتبال کرمان معرفی کرد و گفت که عصرهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه بیایم در زمین ورزشی دبیرستان پهلوی، با دیگر اعضای تیم کلنی کرمان تمرین کنم. از این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم. همان روز یک دست لباس ورزشی خریدم اما جرات نکردم به پدرم بگویم، چون می گفت از درس باز می شوی و اجازه نمی داد. به هر حال پنهانی در اردوی تیم انتخابی ملی کرمان شرکت کردم.
آن زمان آقای مهدی عدل رییس سازمان ورزش کرمان بودند وآقای احمد ارجمند هم رییس فدراسیون(هیات) فوتبال. این اولین باری بود که کرمان می خواست در مسابقات باشگاهی کشور شرکت نماید. در آن سالها همه استان های ایران یک تیم ملی داشتند که به نام تیم کلنی آن استان معروف بود. به هر حال من شدم عضو تیم پیشنهادی کلنی استان و تمریناتم را با سایر اعضا شروع کردم. شروع کارمان خیلی سخت بود و وسایل ورزشی نداشتیم. فقط دو تا توپ موجود بود و دروازه ها هم تور نداشتند. همین امر درگیری بوجود می آورد. بعد از حدود سه ماه از بین بچه های موجود17 نفر را به عنوان تیم انتخابی برای شرکت در مسابقات کشوری سال 1333 برگزیدند. من هم به عنوان دروازه بان دوم تیم جزو 17 نفر بودم. بدین گونه تیم ملی(کلنی) کرمان تشکیل شد و مقرر گردید که 25 اسفند ماه سال 1332 برای شرکت در مسابقات کشوری راهی تهران شویم. روز موعود فرا رسید و حالا دیگر خانواده ام هم راضی بودند. آن روز بیشتر مردم و مسولان استان در جلوی تنها استادیوم ورزشی کرمان به نام استادیم باغ مویدی( شهید سلیمی کیای کنونی) به بدرقه ما آمدند. جمعیت زیاد بود و گروه موزیک ارتش هم مشغول نواختن موزیک بودند. شور و شعف فراوانی در کرمان ایجاد گردیده بود.
قبل از حرکت، پیاده از مسیر خاکی خیابان خورشید به سمت استانداری رفتیم. گروه موزیک ارتش پشت سرمان مینواخت و می آمد. مردم هم پشت سر ویا کنارمان حرکت می کردند. هنگامی که به استانداری رسیدیم تعداد زیادی هم آنجا تجمع کرده بودند و با دیدن ما شروع به تشویق ما کردند. دیگه شرمنده شده بودیم و نمی دانستیم چکار کنیم؟ به هر حال وارد سالن استانداری شدیم و سید مصطفی کاظمی استانداروقت و سایر مسولان صحبت هایی کردند وبرای ما هم آرزوی موفقیت. از سوی فرماندار هم هدایایی به ما دادند. بعد از این مراسم دوباره به سمت استادیوم باغ مویدی بازگشتیم ودرآنجا سوارماشین ها شده به طرف تهران عزیمت نمودیم. مسئولیت تیم به عهده آقای مهدی عدل ریاست تربیت بدنی کرمان بود. در طول مسیر به سبب خاکی بودن جاده نمی توانستیم سرعت زیادی داشته باشیم و بعد از سه روز به تهران رسیدیم. یکسر به استادیوم امجدی(شیرودی) رفتیم و در آن جا مستقر شدیم. مراسم قرعه کشی با حضور مسولان تیم ها با حضور آقای عدل برای انجام شد. تیم کرمان با تیم های اصفهان، تبریز، مازندران و کرمانشاه همگروه شد. ده استان در این مسابقات شرکت کرده بودند و گروه مقابل ما هم تیم های تهران، آبادان، خراسان، گیلان و یک استان دیگرکه یادم نیست، بودند. البته آبادان مثل همین امروز استان نبود اما یک تیم قدرتمند داشت. روز 28 اسفند ماه 1332 بود که همه تیم ها در ورزشگاه امجدیه از جلوی جایگاه رژه رفتند و بازی ها رسما افتتاح شدند. روز بعد از آن هم برای دیدار با مسولان عالی رتبه کشور به کاخ مرمر رفتیم و سرانجام روز یکم فروردین ماه سال 1333 در مقابل تیم تبریز وارد زمین بازی امجدیه شدیم. به محض ورود چشم های مان از تعجب چهارتا شد. چون دیدیم تعداد زیادی از روی سکوها شروع به تشویقمان کردند. اینها کرمانی های مقیم تهران بودند، در بین آنها دکتر موسی دلشادیان همه را رهبری می نمود. تیم کرمان در این بازیها دو دروازه بان داشت که من دروازه بان دوم بودم و آقای جواد رفیع زاده شاهی دروازه بان اصلی. نیمه اول بازی گذشت و هر دو تیم مساوی به رختکن رفتند. در نیمه دوم حدود ربع ساعتی گذشته بود که یکی از بازیکنان ما به نام علی کردعلی به دروازه بان تبریزی ها برخورد نمود و وی را مصدوم کرد. چند لحظه بعد یکی از بچه های تبریز به دروازه بان ما آقای جواد رفیع زاده برخورد کرد و به شدت از ناحیه پهلو مصدوم شد.
درهمین بین تبریزی ها یک گل به ما زدند و داور آن گل را قبول کرد. تماشاگران از روی سکوها شعار می دادند کرمان بزن گل به تبریز، چون کاسه صبرمان شده لبریز. آن روز نتیجه بازی با همین یک گل به نفع تیم تبریز به پایان رسید. در اثر مصدومیت جواد رفیع زاده قرار شد از فردا دروازه بان ثابت تیم کلنی کرمان من باشم. از روز بعد روزهای خوبی برای کرمانیان رقم خورد چون موفق شدیم تیم مازندران را 6-0شکست دهیم و تیم کرمانشاه را هم 1-0. در مقابل اصفهان هم 4-2 باختیم و تیم کرمان پنجم شد. 1- تهران. 2- آبادان. 3- تبریز. 4- اصفهان. 5- کرمان. البته ما هیچ آمادگی در این بازی ها نداشتیم. زیرا سه روز خسته کننده در راه بودیم و دو روز قبل از مسابقه را هم بجای تمرین برایمان برنامه های تشریفاتی گذاشتند. ما تا آنروز فقط در زمین های خاکی کرمان بازی کرده بودیم و کفش هایمان هم مخصوص همان زمین ها بود. کفش های تیم های مقابل مان همگی استوک های گرد شش تایی داشتند که از لیز خوردنشان بر روی چمن جلوگیری می کرد. اما کفش های بچه های تیم ما معمولی بودند و دایم لیز می خوردیم. گر چه بعضی از بچه ها این موارد را می دانستند و کفش های خودشان را عوض کردند. بدین ترتیب پس از 18 روز مسابقات به پایان رسیدند و ما هم بعد از جشن اختتامیه به کرمان بازگشتیم. هنگام رسیدن به کرمان مستقیم جلوی استادیم ورزشی باغ مویدی رفتیم. در آنجا جمعیت زیادی تجمع کرده بودند و گاو و گوسفند زیادی جلوی مان کشتند. همه خوشحال بودند به جز خودمان. تیمسار امان پور فرمانده ستاد ارتش می گفت مهم این بود که کرمان از چند استان شمالی با آن همه امکانات فراوانشان پیشی گرفت و این مایه افتخار است. بدین گونه اولین حضور کرمان در تیم های کلنی استان های کشور با موفقیت نسبی همراه بود و امیدهای زیادی ایجاد گردید. اما در سالهای بعد به رغم افزایش امکانات و آمادگی ما، اوضاع کشور به گونه ای نامناسب شد که از آن پس تا سال های زیادی هیچ گونه مسابقاتی برگزار نشد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *