خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر
کارگران کرمان اعلام جرم کرده اند
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۳۹
خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر
کارگران کرمان اعلام جرم کرده اند
فصل سوم/قسمت اول
در شماره قبل و در خصوص فعالیتهای اقتصادی آقای محمد صنعتی، به آغاز به کار وی در تنها واحد تولیدی مهم کرمان در آن روزگار یعنی کارخانه خورشید اشاره شد و از این گذر اشاراتی نیز به وضعیت کارخانه خورشید، کارگران و دیگر مسایل آن تا تعطیلی این کارخانه گردید. در این شماره در ادامه فعالیتهایی آقای صنعتی، به تلاش خستگی ناپذیر وی در انجام فعالیتهای اقتصادی متعدد و همچنین پیگیری وی در زمینه احقاق حقوق کارگران کرمانی در آن دوران خواهد شد
تأسیس کارگاههای صنعتی و حرفهای
محمد صنعتی که در کارخانه خورشید تجارب و مهارتهای فنی خوبی در زمینه ریختهگری و جوشکاری فرا گرفته بود، پس از بیرون آمدن از کارخانه تصمیم گرفت تا با تأسیس کارگاه فنی، این مسیر را ادامه دهد (1). وی در این خصوص میگوید:
پس از آن که خورشید کارخانهی خورشید بعد از چندین سال کار و تلاش کارگران در جوار هیاهوی احزاب سیاسی، رو به افول نهاد، و برایم مسجل گردید، دیر یا زود برای آخرین بار صدای بوق تعطیلی کامل کارخانه به گوش تمام اهالی شهر خواهد رسید، تصمیم گرفتم تا از تجارب و مهارتی که در این چند سال در کارخانه فرا گرفته بودم نهایت استفاده را بکنم و چون از جوانی در تصمیمگیریهای مهم زندگیم ـ چه در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ به تعبیری اهل خطر کردن و ریسک بودم، لذا در این برهه نیز تصمیم گرفتم برای اولین بار منشأ ایدهها و فعالیتهای جدیدی در شهرم باشم؛ برای همین ابتدا کارگاه ریختهگری فلزی تأسیس کردم (2). چندی بعد با دایر نمودن کارگاه لولهکشی آب و نصب تلمبههای کشاورزی، بدین کار مشغول شدم. با شروع به کار گستردهی کارخانهی برق کرمان و دادن امتیاز برق به منازل شخصی و دیگر اماکن، در زمینه سیمکشی برق منازل و اماکن عمومی شهر کرمان فعالیت نمودم (3).
در حدود سال 1338 ش. زمانی که دکتر «منوچهر اقبال (4) » نخستوزیر وقت به کرمان مسافرت نموده بود، شرح حالی از خود نوشته و در آن توضیح دادم؛ چون این استان به رغم مساحت زیاد و جمعیت آن از امکانات فنی و حرفهای مناسبی برخوردار نمیباشد و اهالی جهت مرتفع نمودن نیازهای خود مجبور به مسافرت به استانهای دیگر میباشند، در صورت اختصاص وام، تصمیم دارم کارگاه تراشکاری فلزی تأسیس نمایم. با کسب موافقت و دستور وی، توانستم با دریافت 50 هزار تومان وام، بزرگترین و مدرنترین دستگاه تراشکاری ـ با طول 3 متر ـ را خریداری و کارگاهی مجهز در کرمان واقع در خیابان تهران (50 متری میدان باغ ملی) راهاندازی و دایر نمایم. در این کارگاه فنی که حدود یک دهه فعالیت داشت، امور تراشکاری، درب و پنجره پروفیلسازی انجام و برای اولین بار ساخت تانکرهای مواد نفتی در کرمان آغاز گردید. چندی بعد شعباتی از این کارگاه جهت تانکر سازی مواد نفتی در شهرهای بندرعباس و زاهدان نیز دایر نمودم و کلیه نیازهای این مناطق به تانکر را برطرف نمودم.
اعتراض به مشکلات و نواقص شهری کرمان
قبل از پرداختن به شرح این موضوع بایستی عرض نمایم، از آنجایی که همواره توسعه و پیشرفت زادگاهم و انجام صحیح و اصولی امور عمرانی کرمان را مد نظر داشتم، با مشاهده موانع و مشکلات موجود و اهمال مسئولین، موارد مذکور را از طریق نامه، شکوائیه، اعلام جرم، مقالات روزنامهای و … به سمع مسئولین مربوطه رسانده و درخواست برطرف شدن موانع و اصلاح امور مینمودم، از جمله در جریان لولهکشی آب آشامیدنی شهر کرمان، هنگامی در سال 1337 ش. پروژه لولهکشی خیابان شریعتی در دست اجرا بود، بنده با مشاهدهی اشکالات عمده در تعبیه لولهها و مسیر لولهکشی، مقالهای در روزنامه فاتح کرمان نوشتم و مشکلات و نواقص را تذکر دادم.
چندی بعد «عبدالوهاب اقبال» (5) استاندار کرمان در نامهای به بنده، ضمن تشکر از اعلام مشکلات و نواقص مربوطه، نوشته بود که این مسایل به مسئولین سازمان آب منتقل گردیده و دستور داده شده است سریعاً نسبت به رفع آن اقدام گردد.
یا در اردیبهشت سال 1342 ش. با مشاهده ظلمی که به کارگران کرمانی میشد، در پی درخواست روزنامه کیهان مبنی بر اعلام مشکلات کارگران ایران، برای اولین بار صدای کارگران مظلوم کرمانی را به گوش تمامی مسئولین کشور رساندم» (6).
حمایت از کارگران بومی
از آنجایی که مرور مطالب منتشره در روزنامههای آن دوره میتواند بیانگر گوشههایی از مشکلات و موانع آن روز کرمان باشد، عیناً تمامی متن مزبور ارائه میگردد: «آقای محمد صنعتی اولین کارگری هست که از کرمان در اقتراح کیهان شرکت کردهاند. ایشان ضمن تشکر از اقدام موثر کیهان، مشکلات و گرفتاریهای کارگران کرمان را مطرح کردهاند که در ذیل چاپ میشود.
اکنون که باب اقتراح در کیهان گشود شده و هر کس با نظر تیزبین خود مشکلات این استان فراموش شده را مطرح میسازد، من هم تصمیم گرفتم گرفتاریهای کارگران را بازگو کنم. گاهی مطالبی مطرح میشود که خود آنها مشکل است؛ قابل بحث از جمله چندی قبل در یکی از همین مطالب نوشته شده بود که کرمان کارگر فنی ندارد و لازم است یک کادر ورزیده فنی تربیت شود. آمدیم و این نظر قبول شد و عدهای هم تربیت و آماده شدند، آن وقت تکلیفشان چیست؟
در شهری که هنوز ادارات و مؤسسات دولتی احتیاجات خودشان را از مرکز تأمین میکنند و حاضر نیستند ده شاهی به جیب کارگر کرمانی برود. در شهری که اداره فرهنگ ساختن میز و صندلی آهنی دبستانها را به مقاطعه یک کفاش میدهد که او برود و از تهران کارگر بیاورد و این کار را انجام دهد.
در شهری که اردوی کار در و پنجره مورد نیاز خود را با یک مؤسسه تهرانی قرارداد میبندد، حال آن که کارگران مطلع کرمانی از هر لحاظ در تهیه آنها ورزیدهترند و خلاصه در شهری که نمیگذارند یک کارگر با تکیه به نیروی خود و کار خویشتن جلو افتاده و عدهای را به کار گمارده، یک کارگاه مجهزی به وجود آورد، چگونه عدهای ادعا میکنند کرمان احتیاج به کارگر فنی دارد؟ آیا این مبالغه نیست؟ همین موضوع کارهای فنی اردوی کار که اکنون مسئله روز ما کارگران در و پنجرهساز کرمانی است و چند موضوع دیگر را مطرح میکنم تا بدانید چرا کرمان عقب افتاده و محکوم به زوال است.
اردوی کار (7) مشغول ساختمان سازی است که احتیاج به تعداد زیادی درب و پنجره دارد، مسئولین امر با یک مؤسسهای که مرکز آن در تهران است قرارداد بسته که کار را او تهیه و تحویل دهد. آن وقت همان شخص که مأمور این کار شده، آمده مبلغی از ما کارگران کرمانی بگیرد و همان کار را به ما واگذار کند، ولی این بار سکوت را شکسته و دست به فغان و فریاد زدهایم؛ حالا این فریاد به جایی برسد یا نه، با خدا است.
شهرداری رفسنجان برای انجام یک مناقصه 700000 ریالی برای چراغسازی و لولهکشی میدان مجسمه شهر، پروانه و گواهی طبقهبندی درجه یک سازمان برنامه را مطالبه میکند!! اداره فرهنگ 500 عدد میزی را که قرار بود هر عدد 1300 ریال به یک کفاش بدهد تا او با شرکت کارگران تهرانی تهیه نماید، با آن که ما 790 ریال پیشنهاد کردیم و 510 ریال برای هر میز تخفیف دادیم، باز هم کار به همان کفاشباشی واگذار گردید. شما را به خدا اینها درد نیست؟ آیا باز هم باید گفت کرمان کارگر فنی لازم دارد؟ آیا باز هم حمایت از صنایع محلی را باید عنوان کنند؟
امیدواریم این بابی که کیهان افتتاح کرده موجب شود دستگاههای دولتی قدری به خود آیند که اگر کاری به ما بدهند و پروانه درجه یک سازمان برنامه مطالبه نکنند و هزاران بازی دیگر درنیاوردند. امید ما همین است و حالا که برنامه دولت هم روی همین موضوع تنظیم شده، امیدواریم کسانی که تا به حال مایل نبودند کرمان ترقی کند، این بار بگذارند نتیجهای عاید مردم شود. محمد صنعتی» (8).
اعلام جرم بر علیه شرکت مقاطعهکاری
محمد صنعتی در ادامهی این مبحث آورده: «از دیگر موارد، مقالهای بود که بنده چند روز بعد از بیان مشکلات کارگران کرمانی، علیه یکی از شرکتهای مقاطعهکاری، اعلام جرم نمودم. جریان بدین صورت بود که یکی از شرکتهای مقاطعهکاری که مجری طرح ساخت خانههای سازمانی (9) شهر کرمان بود، با آوردن کارگر از تهران و در پی اعتراض کارگران کرمانی نسبت به این امر، مدعی شده بود که کرمان کارگر فنی ندارد.
«چندی پیش یکی از کارگران کرمانی مقالهای برای کیهان فرستاد و شکایت کرد که در کرمان با این همه کارگران فنی که دارد، مؤسسات دولتی احتیاجات خود را از مرکز تهیه میکنند و این وضع بر کساد بازار کمک فراوان کرده؛ اداره فرهنگ ساختن میز و صندلی آهنی دبستانها را به یک کفاش به مقاطعه داده و او از تهران کارگر آورد و کار را انجام داده است. اردوی کار نیز در و پنجره مورد نیاز ساختمان خود را به تهران سفارش داده است و برای این که با یک مؤسسه در تهران قرارداد بسته و مؤسسین آن مؤسسه به کرمان آمدند تا همان کار را به کارگران کرمانی سفارش دادند، ولی خود پول زیادی ببرند و مزد کمی به کارگران بدهند. در حالی که اگر اردوی کار همین کار را ابتدا به کارگران کرمانی سفارش میداد، میتوانست با پول کمتری آن را تمام کند، و ما این بار سکوت را شکستیم و به روزنامه کیهان متوسل شدیم تا اولیای امور بدانند چگونه در کرمان برای کار کارگران محلی ارزش گذاشته نمیشود و با این وضع بحران بیکاری کرمان بدتر شده و بهتر نخواهد شد. اینک خبرنگار ما مینویسد به دنبال چاپ مقاله آقای صنعتی، صاحب کارگاه صنعتی کرمان و شکایت کلیه صاحبان کارگاههای صنعتی کرمان در روزنامه کیهان، آقای حائریزاده معاون فنی استانداری موضوع را تعقیب کرد و از مسئولین اردوی کار و شرکت مقاطعهکاری آسا که کارهای اردوی کار را انجام میدهند، توضیح خواست. شرکت مذکور که کلیه کارهای خود را با استفاده از کارگران غیر کرمانی انجام میدهد (در حالی که کارگران کرمانی به علت کساد بازار همه بیکارند و صاحبان کارگاهها در معرض نابودی میباشند).
در پاسخ اعتراض استانداری و اردوی کار طی نامهای نوشته است که کارگران کرمانی مجرب و ورزیده نیستند و شرکت ناچار است از کارگران غیر بومی استفاده نماید و به دنبال این جریان، آقای صنعتی اعلام جرمی تسلیم دادستان کرمان نموده و تقاضا کرد که شرکت آسا به علت عنوان نمودن مطالب کذب در باره کارگران کرمانی مورد تعقیب قرار گیرد. وی در تماسی که خبرنگار ما در دادگستری با آقای صنعتی گرفت، نام برده اظهار داشت پس از آن که کار را به ما نداده و هزار بهانه تراشیدهاند، با کمال بیانصافی به کارگران نجیب کرمانی اهانت نموده و متعذر شدهاند که ما از عهده انجام کار برنمیآییم، در حالی که شرکت آسا اولین کار مقاطعه خود را در کرمان انجام میدهد و معلوم نیست از کجا فهمیده و تجربه دارد که کارگران کرمانی مجرب نیستند … ما موضوع را تعقیب میکنیم و تا زمانی که از ما اعاده حیثیت نشود، بیکار نخواهیم نشست و هر کاری میکنیم که در آینده هر مؤسسهای که خواست با شرکتی قرارداد ببندد یکی از مواد قراردادش این باشد که کارگران کرمانی انجام دهند. محمد محمدی (11).
پیرو خبر قبلی در مورد اعلام جرم آقای صنعتی صاحب کارگاه صنعتی کرمان علیه شرکت ساختمانی آسا، در تماسی که خبرنگار ما با آقای علیزاده دادستان شهرستان کرمان گرفت، وی اظهار داشت موضوع به آقای تمدن بازپرس شعبه دوم ارجاع شده، ولی نکتهای که به نظر من [میآید] مقامات دولتی باید مد نظر داشته باشند، این است در قراردادها به این نکته توجه شود و مقاطعهکاران مخصوصاً تعهد نمایند کارهای فنی در صورتی به خارج سفارش شود که کارگران فنی مربوط به آن کار در کرمان نباشد» (12).
آری از آنجایی که به توان، مهارت و سختکوشی کارگران کرمانی همواره اعتقاد داشته و دارم، در آن دوره بارها در خصوص ظلم و اجحافی که به این قشر زحمتکش و نجیب جامعه میشد، اعتراض نمودم و برای احقاق حقوق آنان به هر کاری دست زدم» (13).
پی نوشت:
(1) ـ البته از حدود سالهای 1332 ش. هم زمان با فعالیت در کارخانه خورشید، در منزل اقدام به تأسیس کارگاه فنی کوچکی نموده بودم و اموری چون سیمکشی برق، لولهکشی آب و … منازل را نیز انجام میدادم (محمد صنعتی).
(2) ـ این کارگاه در خیابان تهران (شهید بهشتی فعلی) نزدیک میدان باغ ملی بود.
(3) ـ این کارخانه در یکی از کوچههای خیابان شریعتی ـ کوچه چراغ برق ـ بود و در ابتدا تنها 75 کیلو وات قدرت داشت که پس از تاریک شدن هوا تا حدود ساعت 10 شب کار میکرد (محمد صنعتی).
(4) ـ وی از سال 1336 به مدت سه سال و نیم نخست وزیر بود. برادرش عبدالوهاب اقبال نیز از سال 1338 تا 1340 ش. استاندار کرمان بود.
(5) ـ عبدالوهاب اقبال؛ «شهردار، نمایندهی مجلس، استاندار، نایبالتولیه، ملیگرا، متولد 1285 ش. فرزند حاج ابوتراب اقبالالتولیه و برادر منوچهر اقبال، مانند پدر به کار ملکداری و اجارهداری مشغول بود. مدتی به شهرداری مشهد رسید، ولی این سمتش دیری نپائید. در دورهی شانزدهم قانونگذاری که برادرش وزیر کشور بود، از کاشمر وکیل شد. در دورهی هفدهم نیز وکالت داشت. مدتی هم استاندار کرمان شد (از مرداد 1338 ش/ 1959 م. تا اسفند 1340 ش/ 1962 م.) بعد از استانداری به نیابت تولیت آستانهی حضرت معصومه (س) رسید، ولی کاری از پیش نبرد. با مصدق پیوند دوستی بست». برگرفته از: عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، ص 159 و 160.
(6) ـ برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
(7) ـ در حدود سال 1340 ش. در زمینی (روبروی شرکت برق پانصد دستگاه) مجموعهای به نام اردوی کار یا کانون کارآموزی درست شده بود. کار این مرکز این بود که به پسران بیسرپرستی که جمعآوری و نگهداری میشدند. در این مکان کارگاههای مختلف نجارخانه، درب و پنجرهسازی و … ساخته بودند و به این بچهها حرفهای آموخته میشد (محمد صنعتی).
(8) ـ روزنامه کیهان، 5 اردیبهشت 1342.
(9) ـ منظور خانههای سازمانی واقع در خیابان ابوحامد است که چند سال پیش تمامی تخریب و به جای آنها، اکنون ساختمانهای جدید و پارک شورا احداث گردیده است (محمد صنعتی).
(10) ـ وی پدر سردار غلامرضا کرمی (نماینده دو دوره کرمان در مجلس شورای اسلامی) است.
(11) ـ وی سالها خبرنگار روزنامه کیهان در کرمان بوده و اخیراً خاطرات آن دوران خود را در چند جلد کتاب منتشر نموده است.
(12) ـ روزنامه کیهان، 20 اردیبهشت سال 1342.
(13) ـ برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
«شرمین نادری»، مروج کتاب خبر داد
رفع تصرف زمین بازی «کتابخانه بهار»
سیلاب ۴۰۰ هزار نفر را در جنوب سیستان و بلوچستان در وضعیت اضطراری قرار داد
۱۱ شهر در محاصرهٔ سیل
بر اثر سیلابی شدن رودخانههای جنوب سیستانوبلوچستان رخ داد
قطع ارتباط با روستاهای بلوچستان
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
جستوجوی حل معمای محموله بزرگ زبان حیوانات ادامه دارد
معاون محیط زیست: منتظر جواب آزمایشگاه هستیم
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید