پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مصاحبه‌ی اختصاصی پیام ما با کارشناس روابط عمومی اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری کرمان تمام خدمات از تولد تا فوت پناهجوی مجاز با ماست

مصاحبه‌ی اختصاصی پیام ما با کارشناس روابط عمومی اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری کرمان تمام خدمات از تولد تا فوت پناهجوی مجاز با ماست





۱۷ فروردین ۱۳۹۵، ۲۲:۲۳

مصاحبه‌ی اختصاصی پیام ما با کارشناس روابط عمومی اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری کرمان
تمام خدمات از تولد تا فوت پناهجوی مجاز با ماست

همان طور که دو روز پیش در مطلبی با تیتر فقر و فلاکت در کمربندی کرمان متعهد شدیم، برای یک طرفه به قاضی نرفتن و شنیدن فعالیت‌ها و عملکرد اداره‌ی کل امور اتباع و مهاجرین استان کرمان با معاذاللهی کارشناس روابط عمومی اداره‌ی کل امور اتباع و مهاجرین استانداری کرمان هم صحبت شدیم و از چند و چون و صحت و سقم گفته‌های مهاجرین افغان سوال کردیم و این مصاحبه اینگونه اتفاق افتاد:
قبل از هرچیز روایتی که واقعا من‌را شکه کرد و تصمیم گرفتم تا از سازمان شما کسب اطلاع نکردم برای انتشار آن اقدامی نکنم این بود که مردی می‌گفت “ماشینی با یکی از بچه‌های اتباع افغان ساکن در منطقه‌ی سیم‌خاردار تصادف می‌کند و پس از چند متر به جلو رفتن می‌ایستد و پیاده می‌شود تا ببیند چه اتفاقی افتاده و وقتی که می‌بیند با یک تبعه‌ی افغانستان تصادف کرده می‌گوید: اگر می‌دانستم که به یک افغانی زده‌ام هیچ وقت توقف نمی‌کردم و به حرکتم ادامه می‌دادم.” آیا چنین چیزی حقیقت دارد و در این سطح نگاه منفی حکم فرماست؟ چراکه وی در ادامه می‌گفت “نه تنها دیه به ما تعلق نمی‌گیرد که حتی هزینه‌های درمان را هم ضاربی که مقصر بوده نمی‌پردازد و باید خودمان آن هزینه‌ها را تهیه کنیم.آیا این گفته‌ها حقیقت دارد؟
ما با دو مقوله در این بحث مواجه هستیم یکی کسانی که مجاز بوده‌اند و از راه‌های قانونی وارد کشور ما شده‌اند و یکی هم کسانی که از راه‌های غیرقانونی و غیر مجاز وارد ایران شده‌اند اگر این صحبت‌ها را یک مهاجر غیر مجاز می‌کند،‌خوب وی غیرقانونی وارد این کشور شده و اصلا حق ورود به این خاک را نداشته و قاعدتا کودک وی هم از وقتی که به‌دنیا می‌آید تا زمانی که شناسنامه نگرفته‌است هیچ هویتی ندارد و صرفا یک انسان است و ارزش‌های انسانی او سر جای خود باقی‌است اما از دیگر نظرها …
و ما هم قبول داریم که بعضی از مردم برخورد جالبی انجام نمی‌دهند و ما هم نمی‌توانیم که با تعداد زیادی برخورد کنیم و توقع برخورد مناسب داشته‌باشیم در نتیجه صرفا فعالیت‌های فرهنگی و آموزش‌های اخلاقی می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد که ما هم در این دو زمینه فعالیت‌های زیادی انجام داده‌ایم و خوب تا به امروز خیلی هم در سطح کلان نگاه به مهاجرین بهتر شده و اما کماکان هر از چندی شاهد چنین برخوردهایی هستیم که امیدواریم این‌ها هم با فرهنگ‌سازی و ترویج ارزشهای اخلاقی و دینی کم‌تر و کم‌کم ناپدید بشوند و برخوردهای کاملا اخلاقی و برابری را نسبت به مهاجرین از عموم مردم شاهد باشیم. متاسفانه اگر مهاجر غیرقانونی این ماجرا را برای شما روایت کرده باشد بله صحیح هست و نه تنها از لحاظ قانونی ما نمی‌توانیم حمایتی از ایشان بکنیم و در کل در هیچ کشوری از جهان هیچ‌گونه حمایتی از مهاجر غیر قانونی نمی شود اما اگر مجاز به ایران وارد شده و پاسپورت و یا کارت داشته باشند که همه‌جوره بررسی خواهد شد اما برای مهاجر غیر قانونی هیچ خدماتی در نظر گرفته نخواهد شد و حتی سازمان ملل که همیشه دادو فریاد، دادخواهی می‌زند، هیچ حمایتی از ایشان نمی‌کند و حتی سازمان ملل به اتباعی که پاسپورت گرفته‌اند هم خدماتی نمی‌دهد و صرفا آنانی که پناهنده شناخته می‌شوند می‌توانند از خدمات اندک سازمان ملل بهرمند شوند و همانطور که دیدید حتی استرالیا تعداد زیادی از پناهندگان را به دریا ریخت که تعدادی از ایشان هم ایرانی بودند و به جرئت می‌گویم که حمایتی که ما از ایشان می‌کنیم دولت افغانستان از ایشان این حمایت را نمی‌کند و به این دید به ایشان نگاه می‌کند که” شما ایرانی هستید” و هرچند که ما هم حمایت می‌کنیم اما بالاخره ایشان باید برگردند به کشورشان ولی متاسفانه دولت‌شان هم حمایتی از آنها نمی‌کند و در نتیجه آن‌ها بدون هویت بین دوکشور مانده‌اند. افغانستان می‌گوید وقتی که اینجا جنگ بوده شما به ایران گریخته‌اید و سهمی در نجات کشور نداشته‌اید و دولت ایران هم با اصالت و هویت اصلی ایشان کار دارد که خوب رسما افغان هستند و درنتیجه موقعیت پیچیده‌ای پیش‌می‌آید.
امکان دارد اندکی از این حمایت‌ها را نام ببرید؟
از تولد تا فوت پناهنده‌ای که مجاز است و دارای کارت اقامت می‌باشد، از آموزش و بهداشت گرفته تا حتی دعاوی که علیه شهروندان ایرانی داشته باشند خود ما به مسائل ایشان رسیدگی می‌کنیم و تقریبا پیگیر تمام مسائل و مشکلات ایشان هستیم، حالا آنان که پاسپورت می‌گیرند می‌روند زیر نظر نیروی انتظامی و مثل یک ایرانی خانه‌می‌گیرند و گواهینامه اخذ می‌کنند و به زندگی می‌پردازند، و کاملا خدمات یک شهروند را دریافت می‌کنند.
پس ماجرای گواهینامه‌چیست؟ که این‌همه مشکل برای ایشان پیش‌آورده و می‌گویند که نمی‌توانند حتی گواهینامه‌ی موتور سیکلت اخذ کنند و …؟
با کارت که نمی‌شود گواهینامه به کسی داد، این کارت صرفا معرف این است که این شخص با این نام و نام خانوادگی و فرزند فلان شخص در ایران پناهنده است و به طور مجاز در ایران حضور دارد و خوب قاعدتا با چنین مدرکی نمی‌شود گواهینامه اخذ کرد. البته ما امکانات هم برای ایشان در نظر گرفته‌ایم و می‌توانند برای اخذ پاسپورت اقدام کنند و پس از پشت سر گذاشتن مراحل اداری صاحب پاسپورت بشوند و گواهینامه و دیگر خدمات شهروندان ایرانی را داشته باشند، اما خوب متاسفانه گاهی بواسطه‌ی خدمات اندکی که سازمان ملل و یا سازمان‌های بین‌المللی به طور سالانه در اختیارشان می‌گذارند و هرچند ناچیز است و شامل اقلام اولیه و شوینده و چیزهای کوچکی‌است اما بخاطر از دست ندادن همین اقلام کوچک حاضر نمی‌شوند که کارت پناهندگی را از دست بدهند و صاحب پاسپورت بشوند و نتیجه ماجرا این می‌شود که شکایات زیادی هم بخاطر نداشتن گواهینامه و غیره می‌کنند.
این محدودیت‌های شغلی برای چه ایجاد شده؟ معمولا می‌گویند که ما اجازه‌ی کار کردن در مشاغل زیادی را نداریم و فقط کارهای بسیار سخت به ما واگذارده می‌شود؟
خوب هر کشوری شرایط خودش را دارد اصناف متعددی در ایران اجازه‌ی حضور اتباع خارجه را نمی‌دهند و یا مثلا در دانشگاه‌ها هر کشوری محدودیتی دارد مثلا علوم موشکی را در ایران فقط شهروندان ایرانی می‌توانند در دانشگاه این رشته‌ها را مطالعه کنند و اتباع خارجی حق تحصیل در این رشته‌ها را ندارند و این بواسطه‌ی موقعیت خاص ایران است و شاید همین تبعه بتواند در کشوری دیگر همین رشته را بدون مشکل بخواند اما ایران موقعیت خاصی دارد و همین ماجرا در اصناف حاکم است و مسائل عرفی‌است و شرایط را خود فعالین اصناف مشخص می‌کنند.
باید این را هم بگویم که با همه‌ی امکاناتی که می‌دهیم کماکان اینان محرومان جامعه هستند اما خوب کشور ما واقعا هزینه‌های سرسام‌آوری را متحمل می‌شود و گاهی حتی خود ما هم شاهد نفرین‌های ایشان هستیم که توقعات‌شان ارضا نشده اما خوب هرکاری مشقات خودش را دارد و باید به آمار نگاه کنید شاید یک بیستم خدماتی که ایران می‌دهد را UN نمی‌دهد و مثلا اگر برای هر نفر ۱۰۰ هزارتومان هزینه‌کند مسلما دولت جمهوری اسلامی ده میلیون هزینه کرده اما UN کار خبری زیادی می‌کند و از کوچکترین خدماتی که ارائه می‌کند عکس تهیه می‌کند و گوش جهان را با تبلیغات کر می‌کند که خوب می‌تواند برای مخاطب عام فریبنده باشد. هزینه‌ی آموزش و پرورش و درمان و آب آشامیدنی و غیره اصلا قابل مقایسه با آن هزینه‌های UN نیست ولی خوب ما نمی‌خواهیم همین خدمات کوچک هم کنسل بشود و خوب به قول معروف مویی از خرس غنیمت است.
جالب است که بدانید خدماتی که UN ارائه می‌کند بالاخره کشور مصیبت زده موقعیت متناسبی پیدا می‌کند و باید در زمان مناسب آن خدمات را جبران کند مثل زلزله‌ی بم که برای خودمان اتفاق افتاد و در سال‌های بعد در حوادث غیر مترقبه ما هم جبران کردیم و به آن کشورها کمک و خدمات فرستادیم.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *