نه! «دیو سیاه» کودکان نیستند
۲ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۳۰
برای هر فعال اجتماعی، معلم و مددکاری که حتی یک ماه تجربهٔ فعالیت با کودکان کار را داشته باشد و حرفهایشان را با گوش دل شنیده باشد یا آسیبهای اجتماعی را با عقل و دانش موجود شناخته باشد، واضح است که شهرداری و برخوردهای انضباطی، ضربتی و بعضاً همراه با خشونت مأمورانش بزرگترین ترس و اضطراب کودکانی است که فقر، نابرابری و نابرخورداری خانوادههایشان از خدمات حمایت اجتماعی، چارهای ندارند جز اینکه در خیابان بهقول خودشان «کاسبی» کنند. البته برای فعالان اجتماعی باعث تأسف است که هیچکدام از جملات آقای زاکانی، حتی آنجا که جسارت میکند و کودکان درگیر کار و افراد درگیر اعتیاد را «دیوِ سیاه» شهر میخواند، دیگر باعث تعجب نمیشود. رویکرد شهرداری در یک لغزش فرویدی از دهان شهردار بیرون میآید: «میخواهیم پروندهٔ آسیبهای ظاهری را ببندیم.»
آسیبهای ظاهریای که نشان میدهد شهرداری با وجود سالها تجربهٔ طرحهای شکستخورده و کوتاهمدتش حتی توان شناختن و پنهان کردن این آسیبها را در مرکز شهر تهران هم ندارد، چه برسد به آنکه بداند در حاشیههای شهر غولپیکر تهران چه میگذرد؛ که اگر داشتند، شهرداری و بهزیستی بارها دست به دامن (و بعضاً فشار بر) تشکلهای مردمنهاد برای معرفی، ضبط اطلاعات، همکاری در جمعآوری و بازداشت کودکان نمیشدند. نه، ما از شهردار تهران انتظار نداریم بتواند دستهای لرزان کودکی که از دست پلیس فرار کرده و برای گونی جورابهای فروشیاش که در جوی آب افتاده و خیس شده اشک میریزد، ببیند و حس کند. اما انتظار داریم یکبار برای همیشه بگوید وقتی میخواهد آسیبهای اجتماعی را «پاک» کند، چوب جادو دارد؟ یا اردوگاه کار اجباری برایشان در نظر گرفته؟ نه اینها مبالغه نیست.
اما اینجا نباید از نقش (یا بینقشی) عامدانهٔ دولت نیز غافل شد. دولت به چه حقی تمامی وظایف خودش برای حمایت اجتماعی از مردم کشور را حذف میکند، بودجهٔ کاهش کار کودک را حذف میکند و شهرداری را مسئول آنچه بهقول خودش «ساماندهی» میخواند، میکند؟ وقتی فقر، وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه و وضعیت حقوقی خانوادهٔ کودکان کار، همه در راستای افزایش کار کودکان است، وقتی عوامل زمینهساز اعتیاد مثل پوتینی بر گلوی جوانان این شهر نشسته، و وقتی اقتصاد سیاسی، مسکن و برنامهریزی شهری بهشکل ساختاری حاشیهها و سکونتگاههای غیررسمی را بهوجود میآورد، با کدام برنامه میتوان در مدت چندماه این وضعیت را بهشکل پایداری تغییر داد؟ زیرساخت چنین تغییری اصلاً در شهرداری موجود است و به آن ختم میشود؟ کدام کشوری در کجای تاریخ چنین کاری کرده است؟ کمصدایی و شاید کمصدا کردن فعالان اجتماعی هم بیتأثیر نیست، بالاخره در نبود آنها بهتر میتوان با خیال راحت از این حرفها زد. شهردار تهران معتادین متجاهر، کودکان کار، تکدیگری، فساد اخلاقی و حاشیهنشینی را دیوهای سیاه شهر میداند و میخواهد تا شب عید این پرونده را بهقول خودش ببندد.
حالا بیایید صادق باشیم و ما هم مثل قصههای کودکانه فکر کنیم. دیو سیاه دختر کبریتفروش است، یا مأموری که دنبال دختر کبریت فروش راه میافتد، مبادا خانوادههای پولدار شب عیدی خاطرشان از دیدن «گدا» در شهر مکدر شود. دیو سیاه شاید تفکری است که بر نظام حمایت اجتماعی در کشورمان حاکم است. یا شاید هم دیو سیاه ما هستیم که شب عید در و پنجره خانهمان را محکمتر میبندیم که صدا و چهرهٔ آنهایی که بهجز بدنِ شهر امان و خانه و محیط کاسبی برایشان نمانده را نشنویم و نبینیم. بالاخره، میگویند: شهر ما، خانهٔ ما.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید