پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | زخم تازه میدان فلسطین

این فعال میراث فرهنگی معتقد است که در درجه اول میراث‌فرهنگی و شهرداری باید یک سری مشوق‌ها را به مالک بدهد، مشوق‌هایی که می‌تواند در قالب‌های مختلف انگیزه سرمایه‌گذاری و حفظ بنا را به صاحبانشان بدهد. به گفته او نزدیک به یک میلیون اثر با این شرایط وجود دارد و بودجه کشور به هیچ وجه جوابگوی خریداری و نگهداری آنها نیست: «دید مسئولان میراث این است که یا بنا را حفظ کنیم، یا تخریب. تمام میراث فرهنگی ما گروگان این نگاه باستان‌شناسانه آقایان قرار گرفته است.» از دید این فعال میراث فرهنگی، در این نگاه  هیچ گونه تغییر، الحاق و تبدیل به اثر ممکن نیست: « قانون بنای پیش از زندیه را بنای تاریخی می‌داند. اما آقایان تمام این بناها و خانه‌ها را در زمره بنای تاریخی اطلاق می‌کنند و برایشان ضابطه ثبت، ضبط و حفظ حریم درجه یک و حریم بصری گذاشته‌اند.» بر این اساس با این شیوه، میراث فرهنگی قفل شده است. «هم خودشان دچار مشکل شده‌اند و هم شهرداری‌ها را بلاتکلیف گذاشته‌اند. این بناها بودجه عجیب و غریبی برای خرید می‌خواهند. ما یک میلیون اثر و بنای تاریخ داریم. نمی‌شود همه این‌ها را بودجه نفت و دولت خرید. بعد از خرید این ها را چه کنیم؟ این شیوه مدیریتی بناهای تاریخی را به معضل شهری تبدیل کرده است. دولت از یک طرف به این بناها به دید بافت فرسوده می‌نگرد و می‌خواهد آن ها خراب کند و برج بسازد و از طرف دیگر هم  میراث ایده‌ای برای ارتقای آنها ندارد.»

زخم تازه میدان فلسطین

خانه زند نوابی تنها اثر تاریخی نیست که قربانی این قانون شده است. مالکان خانه‌های ارزشمند بسیاری به دنبال استفاده از این روش برای تخریب بناهای تاریخی‌اند، اما چرا؟ گوهری می‌گوید میراث فرهنگ متهم درجه یک تخریب و ویرانی بناهای تاریخی در کشور است: «مالک حق دارد، ملکش است و هیچ امکانی برایش از انتفاع این بنا فراهم نیست. میراث فرهنگی اجازه تغییر و الحاق به آن‌ها نمی دهد. صبر آدم‌ها هم حدی دارد.»





زخم تازه میدان فلسطین

۵ آذر ۱۳۹۹، ۸:۱۶

دی ماه سال ۱۳۸۹، محمد ابراهیم لاریجانی، مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران، در مکاتبه با شهرداری منطقه‌ ۶ تهران، از تخریب بیشتر این بنا جلوگیری کرد تا میراث فرهنگی زمان بیش‌تری برای گفت‌وگو با مالک داشته باشد، اقدامی که به نظر می رسد در جهت عکس انجام شده است.

تخریب خانه پهلوی «زند نوابی»، پس از ویرانی یک چهارم بنا متوقف شد

زخم تازه میدان فلسطین

کامبیز مشتاق گوهری، کارشناس میراث فرهنگی در گفت‌وگو با «پیام ما»: میراث فرهنگی متهم درجه یک تخریب و ویرانی بناهای  تاریخی در کشور است.

مرضیه قاضی زاده | خانه تاریخی میدان فلسطین را در روز روشن تخریب کردند، با حکم دیوان عدالت اداری. تخریب از ساعت 4 بعد از ظهر دوشنبه شروع شد اما مقدمات کار از قبل آماده بود. فعالان میراث فرهنگی از همان ساعتی که احتمال تخریب بود، با میراث فرهنگی و شهرداری تماس گرفتند. با این همه پیگیری‌هایشان راه به جایی نبرد، هیچ مدیری جواب نداد. ویرانی خانه زند نوابی به همین سادگی رقم خورد و طول کشید تا میراث فرهنگی جلوی ادامه تخریب را بگیرد و از بنا چند دیوار باقی بماند.

یکی از شاهدان این ویرانی، کامبیز مشتاق گوهری، عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان‌و‌بلوچستان است. او که آن روز از تمام لحاظ کار ماشین‌های سنگین تصویربرداری کرد و همزمان در فضای مجازی به نمایش گذاشت، حالا در گفت‌وگو با «پیام‌ما» آنچه را دیده روایت می‌کند. «با تمام مسئولان تماس گرفتم اما کسی کاری نکرده است.» طولی نکشید که عملیات تخریب آغاز شد. چنگ‌های لودر، گلوی بنای تاریخی را فشرد و سه چهارم آن را تخریب کرد. باز هم تماشاچیان سر رسیدند؛ رهگذران و گوشی‌های تلفن همراهشان. تصاویر یکی یکی در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد و همه دیدند که خانه زند نوابی در ضلع شمال شرقی میدان فلسطین ویران شده است. خانه‌ای که ۲۴آبان ۱۳۸۵به ثبت ملی رسید و شماره ثبت هم گرفت: ۱۶۳۶۹. اما باز هم مسئله مالکیت خصوصی و راضی نبودن مالک به ثبت بنا باعث شد در سال 88 دیوان عدالت اداری، حکم به خروج از ثبت بدهد و پلاک ثبت را از آن بگیرد. روند تخریب درست از این زمان آغاز شد، 11 سال پیش.

مسئولان شهرداری دیر آمدند

مشتاق گوهری، مدیرکل پیشین میراث سیستان‌و‌بلوچستان، می‌گوید عصر دوشنبه برای آخرین بار تماس گرفت و به مسئولان مختلف گفت که قضیه جدی است اما کسی به میدان نیامد و او مجبور شد جلوی ساختمان بایستد تا بیل را خاموش کنند. فعالان میراث فرهنگی که تماشاگر این تخریب بودند، می‌خواستند زمان بخرند تا شاید میراث تهران در این فاصله وارد عمل شود. «نه از میراث خبری داشتم و نه آقایان جواب دادند. از طریق واسطه شهرداری منطقه 6 را پیدا کردیم و شهردار نایین هم در محل حاضر شد.» تنها یک چهارم خانه باقی‌مانده بود که مسئولان شهرداری سررسیدند:«شهرداری آمد و جلوی کار را گرفت اما مالک می‌گفت من پروانه تخریب دارم.»

مالک حکم تخریب داشت

مالک حکم تخریب را مرداد ماه گرفته بود. مرتضی ادیب‌زاده، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان تهران به میراث آریا گفته است:«با توجه به آن‌که این بنا بر اساس رای دیوان عدالت از فهرست میراث ملی خارج شده و رای دیوان عدالت را در این خصوص دارد، از این رو هیچ کاری از دست میراث برنمی‌آید و حکم اجرایی دیوان را دارد.» این اثر  سال 88 از فهرست آثار ثبت ملی خارج شد و در همان سال در و پنجره‌ها‌ی خانه زند‌نوابی را از جا درآورد. این فقط سرنوشت خانه زند نوابی نبود؛ در آن زمان  ۳۴ خانه تاریخی دیگر در تهران با رای دیوان عدالت اداری از فهرست آثار ملی کشور خارج شدند.

دی ماه سال ۱۳۸۹، محمد ابراهیم لاریجانی، مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران، در مکاتبه با شهرداری منطقه‌ ۶ تهران، از تخریب بیشتر این بنا جلوگیری کرد تا میراث فرهنگی زمان بیش‌تری برای گفت‌وگو با مالک داشته باشد، اقدامی که به نظر می رسد در جهت عکس انجام شده است.

میراث فرهنگی کاری مهمتر از اصلاح قانون نداشت

مشتاق گوهری می‌گوید مطابق قانون سال 1309 بناهای قبل از زندیه، جزء آثار تاریخی محسوب نمی‌شوند و می‌توانند با رای دیوان حکم تخریب بگیرند: «طبق این قانون حتی کاخ گلستان هم اگر مالک خصوصی داشت می‌توانست حکم تخریب بگیرد. کما این‌که برخی نهادها و دستگاه‌های دولتی می‌روند و این کار را می‌کنند.»مدیر کل پیشین میراث‌ سیستان‌وبلوچستان معتقد است که میراث فرهنگی کاهلی کرده است: «میراث فرهنگی در این 40 سال هیچ کاری مهمتر از اصلاح قانون سال 1309 نداشت. وقتی ما می‌گوییم که چرا این قانون را اصلاح نمی‌کنید، می‌گویند اگر این قانون را در مجلس بیاورند، ممکن است بدتر شود.»

خانه زند نوابی تنها اثر تاریخی نیست که قربانی این قانون شده است. مالکان خانه‌های ارزشمند بسیاری به دنبال استفاده از این روش برای تخریب بناهای تاریخی‌اند، اما چرا؟ گوهری می‌گوید میراث فرهنگ متهم درجه یک تخریب و ویرانی بناهای تاریخی در کشور است: «مالک حق دارد، ملکش است و هیچ امکانی برایش از انتفاع این بنا فراهم نیست. میراث فرهنگی اجازه تغییر و الحاق به آن‌ها نمی دهد. صبر آدم‌ها هم حدی دارد.»

این فعال میراث فرهنگی معتقد است که در درجه اول میراث‌فرهنگی و شهرداری باید یک سری مشوق‌ها را به مالک بدهد، مشوق‌هایی که می‌تواند در قالب‌های مختلف انگیزه سرمایه‌گذاری و حفظ بنا را به صاحبانشان بدهد. به گفته او نزدیک به یک میلیون اثر با این شرایط وجود دارد و بودجه کشور به هیچ وجه جوابگوی خریداری و نگهداری آنها نیست: «دید مسئولان میراث این است که یا بنا را حفظ کنیم، یا تخریب. تمام میراث فرهنگی ما گروگان این نگاه باستان‌شناسانه آقایان قرار گرفته است.» از دید این فعال میراث فرهنگی، در این نگاه  هیچ گونه تغییر، الحاق و تبدیل به اثر ممکن نیست: « قانون بنای پیش از زندیه را بنای تاریخی می‌داند. اما آقایان تمام این بناها و خانه‌ها را در زمره بنای تاریخی اطلاق می‌کنند و برایشان ضابطه ثبت، ضبط و حفظ حریم درجه یک و حریم بصری گذاشته‌اند.» بر این اساس با این شیوه، میراث فرهنگی قفل شده است. «هم خودشان دچار مشکل شده‌اند و هم شهرداری‌ها را بلاتکلیف گذاشته‌اند. این بناها بودجه عجیب و غریبی برای خرید می‌خواهند. ما یک میلیون اثر و بنای تاریخ داریم. نمی‌شود همه این‌ها را بودجه نفت و دولت خرید. بعد از خرید این ها را چه کنیم؟ این شیوه مدیریتی بناهای تاریخی را به معضل شهری تبدیل کرده است. دولت از یک طرف به این بناها به دید بافت فرسوده می‌نگرد و می‌خواهد آن ها خراب کند و برج بسازد و از طرف دیگر هم  میراث ایده‌ای برای ارتقای آنها ندارد.»

مشتاق گوهری که به واسطه شغلش به تمام شهرهای ایران سرزده و جویای حال بناهای تاریخی شده است، می‌گوید: «‌تمامی بافت‌های تاریخی از سکونت تهی شده‌اند. در برخی دیگر مهاجران غیرمجاز ساکن‌اند، برخی دیگر هم پاتوق متجاهرین شده‌اند.»

خانه زند‌نوابی هنوز از خیابان فلسطین حذف نشده است. با مذاکرات انجام شده از سوی معاونت میراث‌فرهنگی کشور با شهرداری، فعلاً عملیات تخریب متوقف شده است. هنوز کاربری برای بقایای این اثر تاریخی در نظر گرفته نشده و مشخص نیست که سرنوشت این سازه باستانی چه خواهد شد. معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران گفته است: «هرچند نمی‌دانیم این بنا قرار است چه کاربری پیدا کند. با این وجود اقدامات حقوقی لازم در خصوص طراحی منظره و اینکه به چه صورت باشد را  انجام داده‌ایم.»

گوهری می‌گوید ارزش این بنا بعد از تخریب بیشتر هم شده است، چرا که همین قصه ویرانی بخشی از تاریخ خانه است. حالا داستان مقاومت و تلاش، کش‌و قوس‌های ثبت بنا و خروج از آن از فهرست آثار به ارزش این بنا افزوده است. هرچند تنها یک چهارم آن باقی مانده و آینده این گوشه از میدان فلسطین روشن نیست.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

توانمندسازی بدون تعیین هدف

طرح‌های مختلفی برای زنان شهر برگزار می‌شود که چندان تأثیرگذار نیستند

توانمندسازی بدون تعیین هدف

کسی «گشت ارشاد» را گردن نمی‌گیرد

کسی «گشت ارشاد» را گردن نمی‌گیرد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

خزعلی : پیگیر گواهینامه موتور برای بانوان هستیم

خزعلی : پیگیر گواهینامه موتور برای بانوان هستیم

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

چتر سیاه بر آسمان اهواز

دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد

چتر سیاه بر آسمان اهواز

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

کشمکش‌ بین ارگان‌های دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

موضع‌گیری دوگانه  دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیس‌الوزرای طالبان دیدار کردند

موضع‌گیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *