پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نقش دیپلماسی در تامین حقابه «هامون»

نقش دیپلماسی در تامین حقابه «هامون»





۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۲۰

نقش دیپلماسی در  تامین حقابه «هامون»

یادداشتی از غلامرضا میری  استاد دانشگاه آزاد زاهدان

سیستانی‌ها در یکی دو سال گذشته به دنبال نزولات آسمانی سال 97 و 98، کمتر با پدیده گردوغبار مواجه بودند به ویژه اینکه در قسمت شمالی استان در بستر و حاشیه دریاچه شاهد پوشش گیاهی هستیم. علاوه بر این برنامه‌های زیست محیطی انجام شده مثل کشت نی و برخی گیاهان آبزی در داخل دریاچه هامون باعث شد تا به دنبال تبخیرها در تیر و مرداد شاهد خیزش گردوغبار نباشیم. منطقه سیستان 15 هزار و 198 کیلومتر مربع است و از این میان 7 هزار و 800 کیلومتر منطقه مسکونی است و در این منطقه هم با وجود بادهای شدید، وضعیت خوبی داشتیم. کانال‌هایی که برای تغییر مسیر ساخته شد، به رسیدن آب به تالاب کمک کرد و ذخیره‌سازی هم انجام شد. احیای تالاب هامون معیشت بسیاری از کشاورزان و صیادان را تحت تاثیر قرار داد و امسال با بیکاری که در سال‌های گذشته به میزان بالایی ایجاد شده بود، مواجه نبودیم.

دریاچه هامون سه قسمت است؛ هامون پوزک در شمال شرق، هامون صابوری در شمال سیستان و هامون هیرمند در داخل خاک ایران. بر اساس خیزش‌های چند سال گذشته، عمق هامون صابوری که در منطقه افغانستان است، بیشتر شده و بنابراین حجم آب بیشتری در آنجا می‌ماند. به همین دلیل گیاهان بیشتری در آنجا رشد کرده، مامن پرندگان مهاجر شده و چرخه اکوسیستم احیا شده است. در هامون صابوری ایران هم کارهای خوبی با مشارکت تشکل‌های مردمی انجام شده و پوشش گیاهی و چمنی خوبی دارد اما بهتر است همین‌طور که با افغانستان زندگی مسالمت‌آمیزی داریم، بتوانیم دریافت حقابه را هم مدیریت کنیم.

ایران مراودات تجاری و بازرگانی زیادی با کشور افغانستان دارد و ای کاش همین مراودات و مبادلات را در زمینه حقابه هامون هم داشتیم. مواقعی که شرایط سیلابی است، آنها نمی‌توانند جلوی آب را بگیرند و به سمت ایران می‌آید. در غیر این‌ صورت و در اوقات خشکسالی، حقابه ما را نمی‌دهند و حتی کشاورزان مسیر آب را به روش‌های گوناگون به سمت زمین‌های خود منحرف می‌کنند. گزارش‌هایی هست درباره اینکه افغانستانی‌ها تا به حال 36 سد انحرافی مقابل مسیر زده‌اند و حتی داخل کانتینرهای بزرگ کهنه را برای بستن و انحراف مسیر آب به سمت اراضی خودشان، با بتن پر کرده‌اند. 

شرایط افغانستان مثل ایران نیست که بخشداری‌ها در دورافتاده‌ترین نقاط هم از حکومت مرکزی تبعیت کنند. طایفه‌ها در افغانستان قدرت زیادی دارند و حکومت مرکزی هم قدرت چندانی در مجاب‌کردن طوایف خود برای دادن حقابه ندارد و بعید است که بتواند در این زمینه اعمال قدرت کند. معتقدم ایران برای حل این مسئله با افغانستان باید از دیپلماسی تلفیقی سیاسی- تجاری استفاده کند. 

اگر شرکت‌ها و تجار ایرانی طی فرایندی با تجار و طوایف افغانستانی ساماندهی شوند و سران طوایف افغانستانی در جریان معاملات مرزی قرار گیرند، به خاطر منافعی که از این سمت نصیبشان می‌شود، مجبورند طایفه خود را مجاب کنند که در موضوع حقابه به وظایفه خود عمل کنند. 

دولت در سیستان اقدامات خوبی انجام داده است اما وسعت این منطقه به قدری زیاد است که نمی‌توان انتظار داشت که تنها دولت کارها را به سرانجام برساند. پیش از این و در شرایط سیلابی، آب تمام دشت سیستان را می‌گرفت و تمام زمین‌های کشاورزی حتی دو یا سه بار، زیر آب می‌رفت اما در حال حاضر با توجه به شرایط آبی منطقه و جیره‌بندی آن، تنها 46 هزار هکتار از 146 هزار زمین قابل کشت زیر آب می‌رود. این یعنی اگر کشاورزی 3 هکتار زمین داشته باشد فقط یک هکتار آن تحت آبیاری قرار می‌گیرد و از همین حالا هم نگرانی‌هایی در این باره وجود دارد. وقتی بخشی از زمین کشاورز آبیاری شود، خاک در قسمت خشک زمین قابلیت این را دارد که بر برگ‌های محصول کشت‌شده بنشیند و باعث کند‌شدن فرایند فتوسنتز شود. دغدغه دیگر ما مسئله تغییر الگوی کشت در سیستان‌وبلوچستان است و اصلا نمی‌دانیم در این شرایط چه چیزی کشت کنیم. ای کاش زودتر اقدامات مطالعاتی در این حوزه انجام شود تا کشاورزان هم تکلیف خود را بدانند. البته مسایل سیستان‌و‌بلوچستان تنها جنبه زیست محیطی یا اقتصادی ندارد و اگر بخواهیم در این زمینه درست کار کنیم باید جنبه‌های اجتماعی و روانی آن را هم در نظر بگیریم و روی خودباوری نوجوانان منطقه کار کنیم.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *