پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | در معماری، دو هزار سال از ایران قدیم عقب‌تریم

اهمیت گردشگری مبتنی بر معماری بومی، در گفت‌وگو با «ساسان حیدری» طراح و معمار

در معماری، دو هزار سال از ایران قدیم عقب‌تریم





در معماری، دو هزار سال از ایران قدیم عقب‌تریم

۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۲۲:۰۷

گردشگری امروزه یکی از مهم‌ترین مقوله‌های جذب سرمایه و افزایش نقدینگی در هر کشوری است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. ولی مسئله‌ای که در کشور ما در کنار گردشگری به آن بی‌توجهی شده، معماری بومی و اصولی در سازه‌های گردشگری است. درباره اهمیت معماری بومی در سازه‌های تفریحی و گردشگری با «ساسان حیدری» طراح و معمار، گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

مجتمع خدماتی رفاهی «ایران»، با تمرکز بر معماری بومی و اقلیمی درحال‌ساخت است. شما معمار این مجتمع هستید. این سازه چه ویژگی‌هایی دارد که آن را از باقی مجموعه‌ها متمایز می‌کند؟

اگر نگاه برون‌مرزی داشته باشیم، متوجه می‌شویم که طراحی‌های معماری به‌سمت سازه‌های هوشمند درحال‌ حرکت هستند. یکی از ویژگی‌هایی که سازه‌های هوشمند دارند، طراحی پایدار است؛ به این معنا که آب و برق را خود بنا تولید کند. اکنون در تغییر اقلیمی‌ای که وجود دارد، مسئلۀ آب بر همه‌چیز اثرگذار است. سازه‌ای که ما طراحی کرده‌ایم، فراخور اقلیم است؛ یعنی با ریشه‌یابی طراحی ایران باستان، می‌تواند با دمای ۵۰ درجه سازگار باشد.

ایرانیان باستان از سه عنصر برای طراحی سازه‌ها استفاده می‌کردند؛ یکی آب که پیرامون آن فضای سبز ایجاد می‌کردند، باد که جهت و جریان زیادی ایجاد می‌کرده تا سرمایش ایجاد کند، خاک هم در متریال بنایی که بوده استفاده می‌کردند. بهینه‌ترین کار این است که یک سیستم بتواند در کمترین زمان و کمترین هزینه، بیشترین بهره‌وری را داشته باشد

تمدن در سایۀ آب شکل گرفته و در تمام کرۀ زمین همین است. نود تا نود و دو درصد ایران بیابان و نیمه‌بیابان است؛ از زمان هخامنشیان هم این قضیه حاکم بوده. آن زمان به‌جای اینکه به‌سمت آب بروند، آب را هدایت کردند و به‌سمت مناطق کویری آوردند. ما در داخل ایران دو برابر فاصلۀ کرۀ زمین تا ماه، در بستر زمین رشته قنات داریم. این موضوع از جمله کارهایی بوده که در ایران باستان انجام شده. در مسئلۀ حامل‌های انرژی سوخت هم مدیریت‌شده عمل می‌کردند. در آن زمان که برق نبود، سیستم سرمایشی به‎‌صورت طبیعی ایجاد می‌شد. یعنی از رشته قنات‌هایی که در دل زمین بود، منافذی به خانه‌ها ایجاد می‌کردند تا گرمای بیرون که فرضاً ۵۰ درجه است، به رطوبت آب برسد. پس از آن چگالی هوا بالا رفته و در نتیجه بخارات ایجاد می‌کرد.

 

این‌ها مواردی است که ریشۀ باستانی دارد که یکی بحث مدیریت هوا و ایجاد سرمایش است یا برای مثال سازه‌هایی بوده که خودبسندگی داشتند؛ یعنی از خودِ متریالی که داخل بنا بود، برای ایجاد سرمایش استفاده می‌کردند. آن زمان اساس کارشان بر پایۀ خشت، خاک و آجر بوده؛ از همان خاک محیطی که بوده حفاری می‌کردند. این موضوع چند مزیت داشته؛ اول اینکه در بستر زمین عمق زیادی ایجاد می‌کردند، درنتیجه هرچه پایین می‌رفتند، رطوبت بیشتری حس می‌شده و از خاکش بابت ایجاد خشت بنا استفاده می‌کردند.

 

فرقی که سازه‌های سنتی با صنعتی دارد، این است که در سازه‌های صنعتی هرچه بالاتر می‌رویم، تغییر سطح مقطع داریم و هیچ‌گونه نوآوری‌ای دیده نمی‌شود، ولی در سازه‌های سنتی این‌گونه نیست؛ در هر سانت این سازه‌ها، هندسه، خرد و دانش مشاهده می‌شود. سازه‌های سنتی از پلان معکوس معماری استفاده می‌کنند که برخلاف اصل آن که از کف به سقف می‌رویم، در پلان معکوس حرکت از سقف به کف است و جزئیات سقف به‌مراتب بیشتر از حالا بوده.

 

ایرانیان باستان از سه عنصر برای طراحی سازه‌ها استفاده می‌کردند؛ یکی آب که پیرامون آن فضای سبز ایجاد می‌کردند، باد که جهت و جریان زیادی ایجاد می‌کرده تا سرمایش ایجاد کند، خاک هم در متریال بنایی که بوده استفاده می‌کردند. بهینه‌ترین کار این است که یک سیستم بتواند در کم‌ترین زمان و کم‌ترین هزینه، بیشترین بهره‌وری را داشته باشد.

 

برای مثال در کار «ابرخشت» «نادر خلیلی»، سازه‌هایی وجود دارد که از خاک زیر پا تراکم می‌گیرد و قوس‌هایی به وجود می‌آورد که براساس هندسه، حالت گنبد می‌گیرد. تنش‌هایی که در بنا داریم، از دو نوع فشاری و کششی است. در سازۀ گنبدی، هیچ تنشی به درون ایجاد نمی‌شود. به‌همین‌دلیل است که وقتی زلزله می‌آید، بنا را در برابر زلزله مقاوم می‌کند. آمریکا در مریخ این موضوع را بررسی کرد و اولین سازه‌ای که توانستند از مصالح آن استفاده کنند و بنایی ایجاد کنند که در برابر زلزله و توفان شدید پایدار باشد، سازه‌ای بود که براساس معماری ایران باستانی براساس هندسۀ ابرخشت ایجاد شده بود. سپس این نوع از سازه در کشورهایی مثل مراکش، عمان و ایران تبدیل به الگو شد.

 

  با‌توجه‌به اینکه این سازه در محور گرم‌وخشک قرار دارد، چه ویژگی‌هایی سبب سازگارشدن آن با اقلیم این ناحیه شده است؟

ایران حدود هشتاد میلیون جمعیت دارد و ده میلیون کولر گازی؛ یعنی یک‌هشتم جمعیت ایران کولر گازی وجود دارد که هرکدام به‌طور میانگین، هفت آمپر برق مصرف می‌کند. اگر این را در نظر بگیریم، یعنی حجم برق مصرفی زیادی در تابستان داریم. یکی از راه‌های مدیریت حامل انرژی سوخت، در طراحی معماری ما اجرا می‌شود.

فرم، تابعی از عملکرد است. اینجا در دمای ۵۰ درجه که کانون بحران باد و فرسایش خاک است که سالی دو سانت از لایۀ خاک جابه‌جا می‌شود، بنایی ایجاد کردیم که با این موضوع سازگار است. ۵۰ تا چاه قرار دادیم و براساس همان سازه‌های سنتی که اشاره شد، در دمای بالا خودبسندگی می‌کنند و نیازی به حامل‌های انرژی سوخت ندارند، رشته قنات ایجاد کردیم.

 

این موضوع چند فاکتور دارد؛ یکی از آن‌ها ارتباط فضای بیرون با درون است. تعاریفی داریم مثل ظرفیت حرارتی‌ مقاومت گرمایشی که در آن سطح مقطع دیوارها را زیاد می‌کنند. اگر از قدیم نگاه کنیم، دیوارهای خشتی که سطح مقطع زیادی داشتند، در تابستان خنک و در زمستان گرم بودند. اثر این بنا هم همین است، یعنی سازه را نسبت به گرمایی که از بیرون به داخل هدایت می‌شود، فیلتر می‌کند و باعث می‌شود سرما در تابستان و در طول روز بیشتر هدایت شود. بیشترین سطح تماسی که در پوستۀ بنا با بیرون داریم، پشت‌بام است که گرمایش را به بنا انتقال می‌دهد. برای مثال در سازه‌های صنعتی که ورق و فلز کار می‌کنند، در تابستان حرارت بسیار زیادی به داخل هدایت می‌شود. مثلاً به اشتباه از ایزوگام فویل‌دار استفاده می‌شود که مثل یک ذره‌بین عمل می‌کند؛ یعنی اثر خورشید را چند برابر می‌کند. به‌همین‌دلیل در طبقات بالا، در طول تابستان خنک‌کردن به‌مراتب سخت‌تر است.

 

یکی دیگر از فاکتورها، زاویۀ تابش آفتاب با بنایی است که ایجاد شده. مثلاً پنجره‌هایی که در جهت آفتاب نصب می‌شود، باعث ورود گرما به داخل می‌شود. از قدیم پنجره‌های هشت‌وجهی و شانزده‌وجهی منظم داخل یک دایره ایجاد می‌کردند و زاویۀ تابش آفتاب را براساس جهت بنا می‌ساختند که کمترین تماس و کمترین عملکرد خورشید با بنا را داشته باشد و امروزه در دنیا نیز این کار را انجام می‌دهند. این موضوع به این دلیل است که در قدیم دنیا دچار کمبود آب نبوده، ولی ما چون همواره در خشکی و کمبود آب قرار داشتیم، ناچار به ساخت چنین بناهایی بودیم.

 

 مسیر طراحی و ساخت مجتمعی با چنین ویژگی‌هایی، تا چه حد برای شما هموار بود و با چه موانعی در این راه رو‌به‌رو شدید؟

جامعۀ ایران نگاه اقتصادی دارد، ولی نگاه من این‌گونه نیست. جامعه از نظر مدیریتی هیچ حمایتی نمی‌کند. چرا که هرکس فراخور دانش خود صحبت می‌کند. زمانی که جامعه به آگاهی می‌رسد، به این نتیجه می‌رسند که ایران در آینده، به مشکلاتی نظیر قطعی برق و کمبود آب برمی‌خورد. این موضوع می‌تواند پیش‌گام و پیش‌رو باشد و در مسئلۀ حامل‌های انرژی سوخت به‌مراتب موضوع را مدیریت کند. هزار متر بنا حداقل پنج کولر ۳۰ هزارتایی نیاز دارد و برق زیادی مصرف می‌کند. هرچه بنا بزرگ‌تر باشد، سردکردن آن سخت‌تر است، ولی اینجا هرچه بنا بزرگ‌تر باشد، طول باند بیشتر است و به‌مراتب اثر سرمایشی آن هم بیشتر است. مثلاً در زمان قطعی برق، هیچ نگرانی‌ای وجود ندارد. همچنین در فکر هستیم که در طول تابستان از انرژی خورشیدی هم استفاده کنیم که دیگر نیازی هم به برق نباشد.

 

 از نظر شما معماری بومی ایران تا چه حد در مسیر درستی قرار دارد؟

امروزه به معماری سنتی اصیل ایرانی نعل وارونه می‌زنیم و عملکردمان برعکس شده. چرا که آیین‌نامه براساس الگویی آمریکایی است و آمریکا هیچ دانشی بر معماری ایرانی ندارد. در قدیم زاویه‌های تابشی خورشیدی را روم‌بندی می‌کردند که سبب سایه‌اندازی بنا روی هم می‌شد. برای مثال در شهرهایی که پیرامون دریاست، مثل خلیج‌فارس و بوشهر، برای حیاط پشت‌بام می‌زدند، یا در یزد و بوشهر، ارتفاع ساختمان‌ها را بالا می‌بردند که روی هم سایه بیندازند و این خود به‌طور طبیعی خنکی ایجاد می‌کرد. ولی در معماری امروز ما، کسی دربارۀ این موضوع دانش ندارد که باید زاویۀ تابش خورشید رصد شود. به‌همین‌دلیل امروزه خانه‌ها در تابستان رو به آفتاب است و این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات مدیریت شهری است. موضوع بعدی متریالی است که استفاده می‌شود. مثلاً ورق‌های کامپوزیت در نمای ساختمان مثل یک ذره‌بین عمل می‌کند، در نتیجه گرما همیشه در دل بنا پایدار می‌ماند و کولر گازی هم روی آن جواب نمی‌دهد؛ این نشان می‌دهد متریالی که برای نمای ساختمان استفاده می‌شود، صددرصد اشتباه است.

 

یکی از اثرات گرمی و سردی بنا، ترک‌خوردگی نما است که در نمای سنگی به وجود می‌آید و سبب ریزش سنگ می‌شود. یکی دیگر از اشکالات سطح مقطع دیوارهاست. دیوارهای پیرامونی یا دیوارهای تقسیم‌کننده، نمایی لاکچری و زیبا دارد، ولی سطح مقطع کمی دارد که سبب عبور صدا و گرما می‌شود؛ این‌ها چیزهایی است که در عملکرد سازه و بنا تأثیرگذار است.

 

 چه راهکارهایی برای اصلاح سیستم گردشگری مبتنی بر معماری بومی در حوزۀ گرمسار پیشنهاد می‌دهید؟

زمانی این بنا عملکرد دارد که در گردشگری تفکر ایجاد کند. در آثار تاریخی که مشاهده می‌شود، هم بحث ماندگاری مطرح است هم زیبایی؛ این بنا هم همین عملکرد را دارد. زمانی که گروهی توریست می‌خواهند از این بنا استفاده کنند، می‌بینند که هیچ سیستم سرمایشی‌ای برای سردکردن بنا وجود ندارد، یا اینکه انعطاف نور دارد، به این معنا که بنا با مساحت زیادی هیچ منبع نوری ندارد، ولی به‌دلیل وجود دریچه‌هایی که در سقف نصب شده، در طول روز روشنایی داریم.

 

ما باید تفکر ایجاد کنیم. یعنی بدانیم در بحث معماری، دو هزار سال نسبت به ایران قدیم عقب‌تریم. چرا که آن‌ها از هر چیزی که داشتند، درست استفاده می‌کردند، تناسب بین فضا و هندسه را رعایت می‌کردند و فضای معماری را براساس روشنایی از منظر روان‌شناسی درست تنظیم می‌کردند. مثلاً مساجد امروزی بر پایۀ آتشکده‌هاست که ریشۀ ایران باستانی دارد و از نظر معماری با روان‌شناسی و خداشناسی ارتباط مستقیم داشته.

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر