پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روزگاری که گذشت

روزگاری که گذشت





۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۲:۵۰

روزگاری که گذشت
عبدالحسین صنعتی زاده
بخش پنجاه
هیچ به خیالم نمی گذشت سفر کوتاه به یزد منجر به اینکه به طهران هم مسافرت کنیم بشود. روزی هندوها که موکلین پدرم بودند تلگرافاً از او خواهش کردند سفرش را به اصفهان و تهران برای تصفیه کارهای دیگری که داشتند ادامه دهد. این خبر موجب خشنودی من گردید. زیرا به سیر و سیاحت دو شهر مهم دیگر اول اصفهان و بعد تهران نایل می شدم.
روز بعد با قاطر داری که اصلاً یزدی و خانه اش در زارچ یزد بود قرار دادی منعقد کردیم و دو رأس قاطر را تا اصفهان از قرار هر قاطری بیست و سه تومان که روی آنها هر کدام دو پالکی برای نشستن دو نفر ببندند تا اصفهان کرایه کرده و پالکی ها را از نجاری خریده و پس از سه روز از شهر یزد به اتفاق قافله ای که محمولات چهار پایانش بیشتر قماش و صندوق های چای بود به سوی اصفهان روانه شدیم.
به جز ما چهار نفر آخوند جوانی که او نیز الاغی تا اصفهان کرایه کرده بود همراه این قافله بود. این جوان می خواست برای ادامه دروس فقه و اصول به اصفهان برود و در آنجا آن قدر درس بخواند که مجتهد شود. مشارالیه در اولین روز مسافرت خود به تصور آنکه راه ترقی او باید از امر به معروف و نهی از منکر باشد می خواست به خرکچیان نمایش و ضرب دستی نشان دهد.
هنوز آفتاب طالع نشده بود. در حالتی که چهار پایان به عجله طی طریق می کردند خودش را به نزدیک قاطری که دو پالکی روی آن بسته و من و پدرم رویش سوار بودیم رسانده و پس از آنکه زنجیری را که در دست داشت چند دفعه به اطراف سر خود گردانید. بدون مقدمه محکم به پشت من نواخت به نوعی که فریاد من بلند شد و فریاد زد: چرا نماز نمی خوانی؟ پدرم از عمل آن جوان متحیر گردید و از من پرسید: چه شد که این طور تو را این شخص زد؟ به او گفتم: که می گوید چرا نماز نمی خوانی؟ همان قسمی که در حرکت بودیم به من دستور داد که به اتفاق یک دفعه از توی پالکی ها به روی زمین جفتک بزنیم. چه اگر همراه به زیر نمی آمدیم، پالکی ها روی قاطر وارونه می شد و صدمه می خوردیم. چون پدرم سال ها در زور خانه ورزش کرده و به رموز کشتی گرفتن آشنا بود با یک حمله آخوند بچه جاهل و عوام فریب را از روی الاغ به زمین کشید و گریبانش را گرفته و چنان او را به هم مالانید که گویی روباهی را به تله انداخته است. در این موقع قاطرچیان رسیده و با خواهش و تمنا آخوند جوان را از زیر دست و پای او خلاص کردند. مشارالیه او را مخاطب ساخته گفت: اولاً هنوز مدتی تا طلوع آفتاب باقی مانده. ثانیاً این بچه صغیر است چون زورت به سایر اشخاصی که در این قافله هستند نمی رسد باید پسر مرا کتک بزنی؟
و افسوس می خورد چرا همراهان قافله نگذاردند به درستی او را تنبیه نماید و در ضمن صحبت ها به نصحیت و اندرز آن جوان پرداخته و به نوعی حرفهایش در او مؤثر افتاد که آن طلبه از کرده خود نادم و پشیمان گردید و در هر کجا که منزل می کردیم می آمد با ما چای می خورد و صحبت های عارفانه پدرم را می شنید.
بعد از هشت روز به مزرعه حاج ملا احمد رسیدیم و این شخص متجاوز از صد سال داشت و اولاد و نوه هایش به پنجاه، شصت نفر می رسیدند. در این مزرعه کوهستانی که آب و هوایی ییلاقی داشت ده، دوازده ساعت ماندیم و خوش گذشت و دیگر موضوع قابل توجهی پیش نیامد و چند روز دیگر به شهر اصفهان رسیدیم و در نزدیک هارون ولایت در بالاخانه ای که متعلق به بازرگانی که او هم از فروشندگان بروات تجارتی به هندوها بود منزل کردیم. در این شهر هم بیشتر مردم عمامه به سر داشتند. متنها عمامه های آنان با یزدی ها این تفاوت را داشت که عمامه های یزدی ها کوچک و سفید بود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

وزیر ارشاد به آزادی رسانه‌ها متعهد باشد

انجمن‌های صنفی روزنامه‌نگاران تهران و عکاسان مطبوعاتی ایران در نامه‌ای به دفتر ٰرئیس جمهوری منتخب خواستار شدند

وزیر ارشاد به آزادی رسانه‌ها متعهد باشد

ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد

«شهناز نوحی» روانشناس، در گفت‌وگو با «پیام ما»:

ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد

معدنی از طلای قابل کشت

دانشمندان می‌گویند گنجینه‌ای ۱۰۰ ساله از گندم می‌تواند به امنیت غذایی در جهان کمک کند

معدنی از طلای قابل کشت

«اکوآرت»، جنبشی هنری برای نجات زمین

آموزش هنر اکولوژیک می‌تواند به ایجاد فرهنگ محیط‌زیستی در مدارس و جوامع کمک کند

«اکوآرت»، جنبشی هنری برای نجات زمین

مهاجران متهم شیوع بیماری‌ها نیستند

تاکید دو فعال اجتماعی بر لزوم به رسمیت شناختن مهاجران و اجرای برنامهٔ غربالگری

مهاجران متهم شیوع بیماری‌ها نیستند

فردای داغ شهرها

پژوهشگران پیش‌بینی‌های خود برای آیندهٔ اقلیم نقاط مختلف را روی نقشه منتشر کردند

فردای داغ شهرها

آتش مزارع، خائیز را خاکستر کرد

«پیام ما» منشأ و ابعاد آتش‌سوزی در منطقه‌ای حفاظت‌شده در مرز دو استان خوزستان و کهگیلویه‌وبویراحمد را بررسی کرد

آتش مزارع، خائیز را خاکستر کرد

تهران تاب‌آور نیست

تاب‌آوری حلقۀ مفقودۀ مدیریت شهری

تهران تاب‌آور نیست

لزوم توجه به عوامل موثر در تغییرات اقلیمی کشور

لزوم توجه به عوامل موثر در تغییرات اقلیمی کشور

هفت متهم سیل ویرانگر

چرا در «سوادکوه» سیلاب آمد و برای جلوگیری از تکرار آن چه باید کرد؟

هفت متهم سیل ویرانگر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر