پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | به مناسبت روز جهانی سرطان کودکان/ دُرناهای کاغذی به ایران رسیدند

به مناسبت روز جهانی سرطان کودکان/ دُرناهای کاغذی به ایران رسیدند





۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۲۲:۵۶

به مناسبت روز جهانی سرطان کودکان
دُرناهای کاغذی به ایران رسیدند

آیا تا به حال این نماد را دیده‌اید؟ منظورم همین درنای کاغذی است که دیروز در تعدادی از بیمارستان‌های مخصوص بیماران سرطانی مثل بیمارستان شهدای تجریش به تعداد انبوه آویخته شده بود این درناهای کاغذی در بخش‌های مختلف بیمارستان نصب شده بودند تا بیماران و خصوصا کودکان بدانند که روز جهانی سرطان کودکان از یاد ما نرفته و هر گونه تلاشی برای درمان ایشان انجام می‌دهیم‌ ( گر چشم ‌و هم چشمی و «مدل جدیدش بهتره و دوستش دارم خو» و دیگر حرفهای بازدارنده اجازه بدهند البته).
این درنا داستان غم انگیز اما شنیدنی دارد، این نماد به یاد یکی از قربانیان معروف بمباران هسته‌ای به نام «ساداکو ساساکی» انتخاب شده‌است، ساداکو در حالی بزرگ شد که به ورزش دو عشق می‌ورزید. او در مدرسه به عنوان یکی از اعضای ذخیره تیم دو شناخته می‌شد تا اینکه یک روز سرگیجه او که گاهی به سراغش می‌آمد شدیدتر شد و او بی‌هوش بر زمین افتاد. او سپس به بیمارستان صلیب سرخ در نزدیکی محل زندگیش منتقل شد و بالاخره در فوریه ۱۹۵۵ بیماری او تشخیص داده و او بستری شد.
با وجود بیماری سختش، نه تنها ساداکو هیچ‌گاه امیدش به زندگی را از دست نداد، بلکه مایه امیدواری سایر بیماران در بیمارستان بود. یک روز، یکی از دوستان نزدیک او به نام «چی‌زوکو هاماموتو» که برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بود، برای او افسانه هزار درنای کاغذی را تعریف کرد؛ افسانه‌ای ژاپنی که بر اساس آن، اگر شخص بیماری هزار درنای کاغذی بسازد، خداوند آرزویش را برمی‌آورد و بیماری‌اش را شفا می‌دهد. با وجود اینکه ساداکو خود می‌دانست چند تکه کاغذ بیماری او را بهبود نمی‌دهد، این افسانه را به فال نیک گرفت و شروع به ساختن درناهای کاغذی کرد و آن‌ها را به سقف اتاقش در بیمارستان آویخت.ساداکو مدام ضعیف‌تر می‌شد و درد به او امان نمی‌داد اما با این وجود ساختن درناها را تا آخرین روزهای زندگی ادامه داد و توانست ۶۴۴ درنا را با دستان خود بسازد. در پایان، ساداکوی دوازده ساله، در ۲۵ اکتبر ۱۹۵۵ در حالی که خانواده‌اش به دور او حلقه زده بودند، به خواب ابدی فرو رفت.ساداکو در حالی چشم از جهان فرو بست که فقط توانسته بود ۶۴۴ درنا را بسازد؛ اما این پایان رویای او نبود و هم‌کلاسی‌هایش ۳۵۶ درنای کاغذی دیگر ساختند تا تعدادشان به همراه درناهای ساداکو به هزار رسید. بعد، همه آن‌ها را به همراه ساداکو به خاک سپردند. بعد از مراسم تدفین، هم‌کلاسی‌های ساداکو نامه‌هایش را گردآوردند و آن‌ها را در کتابی با عنوان کوکی‌شی (نام عروسک چوبی ساداکو که آن را بسیار دوست می‌داشت) به چاپ رساندند. این کتاب به سرعت در ژاپن و سپس در سراسر جهان منتشر شد و همه مردم از داستان ساداکو و هزار درنای کاغذیش آگاه شدند. امروزه با توجه به علاقه ساداکو به ایجاد صلح در دنیا، درناهای کاغذی ساداکو به عنوان نماد بین‌المللی صلح در دنیا شناخته می‌شوند. دوستان ساداکو همچنین در سرتاسر ژاپن شروع به جمع‌آوری پول کردند تا بنای یادبودی برای او بسازند. رویای آن‌ها خیلی زود به حقیقت پیوست و در سال ۱۹۵۸ در پارک صلح شهر هیروشیما از مجسمه او پرده‌برداری شد. آن مجسمه، ساداکوست که با بازوانی گشوده، با یک درنای طلایی در دست، بر روی کوهی از سنگ مرمر ایستاده است. به افتخار ساداکو، انجمنی در ژاپن تاسیس شد که هنوز هم همه ساله درناهای کاغذی می‌سازند و در روز صلح (ششم ماه اوت)، روزی که بمب اتمی آمریکا بر شهر هیروشیما فرود آمد، در زیر مجسمه ساداکو می‌گذارند.
همان‌گونه که مطلع‌هستید هنوز هم عواقب بمباران اتمی ژاپن به دست دولت یانکی از بین نرفته اما باید دریافت که چرا و چطور ما صاحب ساداکو‌ها شدیم و سرطان در بین کودکان ما چگونه توانست ریشه بدواند؟ آیا باید در رژیم غذایی مادران و پدران و یا در سبک زندگی امروزی ما بدنبال جواب باشیم؟ یا مساله‌ای پشت پرده است که ما از آن بی‌خبریم؟ به گفته‌ی مدیرعامل موسسه خیریه محک: سالانه ۱۵‌درصد به کودکان مبتلا به سرطان اضافه می‌شود. قرار است برای تشخیص زودهنگام این بیماری، پیش نشانه‌های چهار سرطان شایع در میان کودکان به مردم شناسانده شود، کاری که همزمان با ۲۶ بهمن ماه، روز جهانی سرطان کودکان در شبکه‌های مجازی درحال انجام است. آراسب احمدیان، مدیرعامل موسسه خیریه محک، این را اعلام می‌کند و می‌گوید: «قرار است درباره چهار سرطان شایع چشم، استخوان، مغز و خون، اطلاع‌رسانی شود تا بتوان موارد تشخیص زودهنگام را افزایش داد، این اقدام در قالب یک کمپین در اینستاگرام و سایت محک درحال انجام است.»
او به شرایط تشخیص سرطان درکودکان اشاره می‌کند و به «شهروند» می‌گوید: «متاسفانه بیشتر این سرطان‌ها هم در مراحل بالا تشخیص داده می‌شوند که درمان‌ها را سخت و پرهزینه می‌کند و درعین حال کم‌اثر است.» وی درباره تعداد کودکان مبتلا به سرطان می‌گوید: «تا پایان ‌سال ۹۳، ۲۳‌هزارو۲۲۲ پرونده برای کودکان تشکیل داده شد که ۴‌هزارو۳۹۰نفر از این کودکان، به بهبودی قطعی رسیده و ۱۳‌هزارو۵۸۶نفر هنوز در مرحله درمان قرار دارند.»
براساس اعلام احمدیان، در‌سال ۹۳، ۲‌هزارو۷۵ مورد ابتلای جدید به موسسه محک ارجاع شد که این عدد در‌سال ۹۲، دو‌هزارو۱۵نفر بود که نسبت به‌ سال قبل از آن نشان‌دهنده افزایش ۳‌درصدی موارد جدید ابتلا به سرطان است: «به‌طورکلی در ۱۰‌سال گذشته ما هر‌سال شاهد رشد ۱۵‌درصدی مراجعه کودکان مبتلا به سرطان هستیم، البته این میزان با سایر کشورها تفاوتی نمی‌کند، دلیل این رشد می‌تواند به دلیل تشخیص بیشتر باشد، البته همه اینها مربوط به آمار موسسه محک است.» با این‌که موسسه محک تنها بخشی از کودکان مبتلا به سرطان را تحت پوشش قرار داده اما مدیرعامل آن، تأکید می‌کند که ۹۰ تا ۹۵‌درصد کودکان مبتلا به سرطان درکشور تحت پوشش موسسه محک هستند.
حالا موسسه محک با مجموعه اقداماتی که انجام می‌دهد، توانسته درهفتمین ممیزی استاندارد بین‌المللی NGO BENCHMARKETING رتبه چهارم را در بین ۲۹۹ سازمان غیردولتی درجهان به دست آورد. اما همه‌ی ما می‌دانیم یک خیریه به تنهایی نمی‌تواند در مقابل بیماری به این اندازه مهلک که به جان کودکانِ از جان عزیزتر ما افتاده است بایستد و همکاری و هم فکری همه‌ی ما مردم باید به کمک این موسسه و کلیه سازمان‌های مردم‌ نهاد بیایند چرا که وظیفه‌ای که این «ان‌جی‌او» ها برای خود برگزیده‌اند، ‌معمولا حتی دولت‌ها هم به راحتی از پس این وظایف بر نمی‌آیند. پیشنهاد می‌کنم اگر انگیزه‌ی همکاری با اینگونه نهاد‌ها را دارید اما نگران مسائل مالی هستید، نگرانی را از خود دور کنید و خودتان را به دفتر آن «ان‌جی‌او»برسانید چرا که معمولا حتی اگر وقت بگذارید و بتوانید صحیح و اصولی با بچه‌ها بازی کنید و اوقات خوشی را برای بچه‌ها فراهم کنید بزرگ‌ترین خدمت را انجام داده‌اید.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *