پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اسید پاشی؛ فراتر از جنایت

اسید پاشی؛ فراتر از جنایت





۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۲۱:۲۳

اسید پاشی؛ فراتر از جنایت

کم تر دو ماه پیش، حوالی ساعت 9 شب در شهرستان کهنوج، رضا به همراه صاحب کارش در ماشین بود که صاحب کار وی متوجه حضور دو نفر موتور سوار در حالی که صورت خود را پوشانده بودند و یک پارچ به همراه داشتند و به ماشین وی نزدیک می شدند، شد.
در همین حین موتور سواران اسید موجود در ظرف را به سمت آنان پاشاندند. صاحب کار رضا که زودتر متوجه اتفاق شد سریعا دست و پای خود را جمع کرده بود ولی رضا برای اینکه بداند چه اتفاقی رخ داده است به بیرون نگاه انداخت و اسید به سمت چپ بدن وی ریخته شد.
رضا به بیمارستان شفای کرمان منتقل شد. طبق گفته ی خانواده اش وی دچار سوختگی 45 درصدی شده بود. چشم چپ وی از بین رفت و از آن جایی که اسید وارد دهانش شده، احشای درونی وی نیز با مشکلات زیادی رو به رو شده بود.
رضا به مدت یک ماه در بیمارستان شفا بستری و کم تر از یک ماه در بیمارستان باهنر تحت درمان قرار گرفت. اما متاسفانه به دلیل عفونت ریه، هفته ی گذشته جانش را از دست داد.
صبح سه شنبه، برادران وی را که جهت اخذ جواز دفن و جسد برادرشان به پزشکی قانونی مراجعه کرده بودند ملاقات کردم و درباره ی جزئیات ماجرا سوالاتی از آن ها پرسیدم.
برادران رضا در حالی که اشک می ریختند و دست نوازش بر سر پسر بچه ی برادر مرحومشان می کشیدند، می گفتند برادر ما یک شاگرد ساده بود که در مغازه ی لوازم یدکی کار می کرد. صاحب کار وی که سال ها پیش در مشهد یک از کسبه ی موفق بود به ناگاه ورشکسته شد و پس از مدتی به کهنوج آمد و کسب و کارش بار دیگر رونق یافت. اما تعدادی از رقبای وی با ارزان فروشی او مخالفت می کردند و حتی بارها وی را تهدید کرده بودند تا اینکه در یکی از شب های احیای ماه رمضان خانه ی وی آتش گرفت. در ابتدا کارشناس دادگستری کهنوج اعلام کرد خانه به دست عامل انسانی به آتش کشیده نشده است، اما پس از اعتراض به نظریه ی کارشناسی، کارشناس دیگری از شهرستان جیرفت اعزام شد و تشخیص داده بود خانه با بنزین به آتش کشیده شده است. پس از این تهدید ها و به آتش کشیده شدن خانه، ماجرای تلخ اسید پاشی رخ داد که رضا فوت کرد و صاحب کارش در یکی از بیمارستان های مشهد تحت درمان می باشد.
لازم به ذکر است مظنونین این حادثه ی ناگوار در حال حاضر به قید وثیقه آزاد هستند!
با توجه به اینکه گاهی اوقات، اخباری مبتنی بر وقوع جنایت اسیدپاشی به گوش می رسد و چندی پیش سالروز اسید پاشی های مکرر در اصفهان بود، بهتر است با این ماده ی شیمیایی، علت غالب وقوع این جرم، تاریخچه ی جرم انگاری اسید پاشی، پرونده های مختلف در این زمینه و مجازات آن آشنا شویم.
اسید از واژه ی لاتین acidus به معنای ترش، ماده‌ ای شیمیایی، که خاصیت خورندگی دارد و در صنایع شیمیایی به کار برده می شود و چنان چه این ماده ی شیمیایی بر پوست انسان بریزد، بافت سلولی را نابود می کند و از بین می برد. علی رغم استفاده های مفید از اسید در صنایع مختلف، گاهی اوقات انسان هایی در منجلاب خوی وحشیانه غوطه ور می شوند و دیدگانشان را بر هم می نهند، تنها و تنها به کینه های بی پایه و اساسی که از اطرافیانشان در دل دارند می اندیشند و از اسید برای انتقام از آن ها استفاده می کنند. اسید پاشی یکی از انواع شدید خشونت است که غالبا علیه زنان صورت گرفته و ممکن است در مواردی منجر به مرگ قربانی نیز شود. حمله‌ ای نه به قصد قتل، بلکه معمولاً برای انتقام و نابودی زندگی اجتماعی و آینده ی قربانی.
حال این سوال پیش آید که در ایران برای اولین بار چه کسی قربانی اسید پاشی شد و تاریخچه ی جرم انگاری اسید پاشی به چه زمانی باز می گردد.
آن طور که گفته شده است، تاریخچه ی جرم اسید پاشی در ایران به سال 1334 بازمی‌گردد. در آن سال پسر جوانی که از سوی قاضی دادگستری به زندان محکوم شده بود، بعد از این ‌که دوران محکومیت خود را سپری کرد و از زندان آزاد شد، درصدد انتقام جویی برآمد. این جوان برای تخلیه ی کینه ی خود محلولی اسیدی تهیه کرد و آن را روی قاضی صادرکننده حکم ریخت و وی را به شدت مجروح کرد. تا پیش از آن جرمی به نام اسیدپاشی در فرهنگ قضایی ایران وجود نداشت و پس از آن سه سال طول کشید تا نخستین قانون در این خصوص تصویب شود. در قانونی که سال 1337 به تصویب رسید، آمده است: «هرکس عمدا با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی شود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائم یا فقدان یکی از حواس مجنی‌علیه شود به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا بشود به حبس جنایی درجه دو از دو تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری بشود، به حبس جنایی درجه دو از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.»
در حال حاضر هر زمان سخن از اسیدپاشی به میان می آید، آمنه بهرامی، سمیه و دختر بچه ی وی (رعنا) و قربانیان اسیدپاشی اصفهان به ذهنمان متبادر می شوند.
چنانچه ذکر شد قربانیان در جرم اسیدپاشی غالبا، زنان می باشند. سوالی که ممکن است پیش بیاید این می باشد که آیا تا به حال اسید پاشی از سوی زنان برای انتقام از مردان رخ داده است؟ جواب این سوال مثبت است.
مونا، زن 29 ساله ‌ای است که روی صورت همسر مرد مورد علاقه‌ اش اسید پاشید و او را نابینا کرد، این زن در اعترافاتش گفته بود: «جعفر ـ همسر طاهره ـ راننده مینی‌ بوس محل کارم بود و با هم آشنا شدیم. او مدتی پس از دوستی‌ مان قول ازدواج داد و گفت می‌ خواهد از همسرش جدا شود، اما با گذشت این مدت، هر وقت از او می‌پرسیدم چرا باهم ازدواج نمی ‌کنیم، می‌گفت همسرش حاضر به جدایی نیست. مدتی بعد هم متوجه شدم جعفر از ارتباط پنهانیمان فیلم و عکس گرفته و از آنجا که مرا به ماده مخدر شیشه معتاد کرده بود، مجبور به اطاعت از حرف‌ هایش بودم. از سوی دیگر، به دلیل این که جعفر ذهنیت بسیار بدی از طاهره برایم ساخته بود، در تصمیمی هولناک به خانه طاهره رفتم و ظرف اسید را به صورتش پاشیدم. در همان لحظه دخترش ـ پانیذ ـ هم آنجا بود که او نیز آسیب دید.
زن دیگری به نام سعیده نیز که روی پدر پنجاه ساله ‌اش اسید پاشیده و او را نابینا کرده ، ماجرا را این چنین تعریف کرده بود: پنج سال قبل از حادثه، یکی از اقوام پدرم به خواستگاری من آمد. مادرم می‌ گفت این مرد، فامیل پدرت است و مثل پدرت می‌شود، بهتر است با او ازدواج نکنی، اما پدرم خیلی از او تعریف می‌کرد و او را مرد خوبی می ‌دانست. به اصرار پدرم درس را رها و با وی ازدواج کردم. دو سال از ازدواجم گذشته بود که متوجه شدم همسرم معتاد است. روز به روز اختلاف بین ما بیش تر شد. تصمیم گرفته بودم از او جدا شوم، برای همین به پدرم گفتم تو من را به این ازدواج وادار کردی و حالا خودت باید طلاقم را بگیری، اما پدرم جواب می ‌داد وضع مالی‌ اش خوب نیست و نمی ‌تواند هزینه ی وکیل را بپردازد. بالاخره تصمیم گرفتم پدرم را با اسید بسوزانم.
اما مجازات مجرم اسید پاش طبق قانون
چه می باشد؟
بنا بر گفته ی فرشید رفوگران، وکیل دادگستری، با توجه به مقررات جدید قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به نظر می ‌رسد که برای مقابله با جرم مذکور، راهی جز تطابق موضوع با احکام راجع به قصاص و دیات وجود نداشته باشد.
به نظر وی اگرچه با خلأ جدی و چشمگیر قانونی در این خصوص مواجه هستیم اما نباید و نمی‌ توان حتی در شرایط خاص و بحرانی، با استمداد یا استناد به مقررات ویژه محاربه یا افساد فی‌الارض، در مقام حل معضل و عبور از بحران برآمد و این چنین با عاملان اقدامات اخیر برخورد کرد زیرا چنین عملی خلاف اصول حاکم بر مقررات جزایی از جمله اصل قانونی‌ بودن جرم و مجازات، اصل ضرورت اجتناب از تفاسیر موسع از موارد و احکام قانونی و ضرورت اجتناب از تسری حکم قانونی به موارد مشابه است و همچنین رافع سایر مشکلات و معضلات ایجاد شده از جرایم مذکور از جمله جبران ضروری ضرر و زیان وارد به افراد بزه ‌دیده نیز نیست.
بنابراین بسیار شایسته و لازم است که قانونگذار دست به‌کار شود و با هماهنگی سایر قوا و یاری متخصصان امر به ‌ویژه روانکاوان، جامعه‌ شناسان و حقوق دانان به قید فوریت و البته با حفظ دقت، نسبت به وضع مقرراتی اقدام کند که بتواند اولا در پیشگیری و عدم تکرار موارد مشابه، مفید و موثر باشد، ثانیا در اصلاح و تنبه مجرم و منع سایر افراد مستعد به ارتکاب جرم، نافع و کارآمد باشد، ثالثا برطرف ‌کننده حداکثر آسیب ‌ها و خسارات مادی و معنوی وارده به افراد بزه دیده بوده و منحصر به پرداخت مقطعی و محدود دیه مقرره نباشد.
یادمان نرود که از تصویب اولین مقرره ی قانونی درخصوص مبارزه با بزه اسیدپاشی، 57 سال می ‌گذرد و متاسفانه به نظر می‌ رسد ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم… .

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *