نجات سرمایههای شبهجزیره آشوراده با گردشگری بیرویه ممکن نیست
«حجتهای تعلل» برای توسعه گردشگری آشوراده
زهکشی اراضی اطراف خلیج گرگان برای توسعه کشاورزی و تاکید بر اجرای طرح گردشگری و بارگذاری جمعیت انسانی وضعیت شکننده آشوراده را از مرز بحران فراتر میبرد
۱۶ فروردین ۱۴۰۱، ۰:۰۰
سفر روزهای پایانی سال هیات دولت به استان گلستان و تاکید رئیس جمهور بر ضرورت توسعه گردشگری در آشوراده و همچنین بازدید وزیر میراث فرهنگی از منطقه جنگلی اجرای طرح تلهکابین «کبودوال» و به طور ویژه تاکید ابراهیم رئیسی بر اینکه «هیچ حجتی برای تعلل در توسعه گردشگری در جزیره آشوراده وجود ندارد»، موجی از نگرانیها را در میان کنشگران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور و کارشناسان مستقل در خصوص آینده آشوراده و آغاز به کار دوباره اجرای طرح گردشگری در این منطقه ایجاد کرد. البته یادآوری این نکته ضروریست که پیشتر طرح گردشگری آشوراده با حکم مقام قضایی متوقف شده بود و اینکه آیا دولت میتواند بدون در نظر گرفتن این حکم قضایی اقدام به اجرای این طرح کند یا خیر، نیز به لحاظ مسائل حقوقی و قانونی خود محل بحثی مفصل است.
رئیس جمهور در بازدید پایان سال خود از خلیج گرگان در مورد اهمیت احیای این خلیج نیز اشاره داشت که «این ثروت اینقدر عظیم است که من نمیدانم چگونه آن را توصیف کنم. حتماً باید خلیج گرگان احیا شود. لایروبی و رسوبزدایی سریع انجام شود و راههای ورود آب دریا به این خلیج باز شود». برداشت آقای رئیسی از زیستگاه خلیج گرگان به عنوان «ثروت عظیم» درخور تقدیر و موجب امیدواری است اما درباره شیوه احیای این خلیج باید به همه ابعاد و در راس آن دلایل خشکیدگی آن توجه کرد.
در مدلی که در سال 1999 میلادی از سوی «اِستربرووک» بیان شد، خلیجهایی با ویژگیهای خلیج گرگان، در دوره پایان جوانی تا ابتدای بلوغ قرار دارند. در چنین دورهای با کاهش سطح آب و در پی آن افزایش رسوبگذاری بهویژه در کرانههای کمژرفای ساحلی، نخست ساحل خلیج به مرداب و پس از آن با پر شدن مرداب از رسوبات و نهشتههای آلی و معدنی به باتلاق تبدیل شده و رفتهرفته باتلاق نیز خشک میشود. شوربختانه چنین فرآیندی در ناحیه «چاپاقلی» و «تالاب میانکاله» به دلیل ژرفای کمآب در حال رخ دادن است و پهنههای گستردهای از خلیج (بیش از 25 هزار هکتار)، که پیشتر پوشیده از آب و زیستگاه پرندگان مهاجر آبزی و کنارآبزی بوده، بهویژه در نواحی غربی و جنوب غربی تالاب خشکیده و تبدیل به نمکزار شده است. پیشبینیهای استربرووک، با این وصف آغاز بحران جدی خلیج گرگان و تالاب میانکاله را معطوف به سال 1404 خورشیدی میکند. بر اساس پیشبینی انجامشده، در این سال دیگر در آبراهه چاپاقلی آبی جریان نخواهد داشت. (اگرچه گویا این پیشبینی کمی زودتر هم در حال تحقق است). این پژوهشگر همچنین پیشبینی کرده که در زمستان سال 1410 خورشیدی، تراز آب دریاچه کاسپین به 27.6 متر کاهش خواهد یافت و در این سال آبراهه چاپاقلی به طور کامل بسته خواهد شد. البته پژوهشهای انجام شده در کشور و به طور خاص یافتههای شربتی و قانقرمه (1394)، نیز بیانگر این است که ارتباط خلیج گرگان و تالاب میانکاله تا سال 1411 خورشیدی و در پی کاهش تراز دریاچه کاسپین در ناحیه چاپاقلی به طور دایم با دریاچه گسسته میشود. آنچه از یافتههای علمی دراینباره میتوان استخراج کرد این است که آینده خلیج گرگان و تالاب میانکاله صرفا وابسته به تغییرات سطح تراز آب دریاچه کاسپین است. البته این مساله نباید مجوزی برای تداوم نپرداختن حقابه تالاب و خلیج از منابع آب سطحی بهواسطه گسترش کشاورزی و تداوم سدسازیها در منطقه شود. با این وصف اینکه با صرف هزینههای گزاف میتوان این خلیج و تالاب را همچنان زنده و سرپا نگاه داشت با علامت سوالی جدی مواجه است. تجربه شکستخورده احیای دریاچه ارومیه با صرف نزدیک به 15 هزار میلیارد تومان نیز بر این نگرانی دامن میزند و البته این پرسش را مطرح میکند که آیا تنها با صرف پول و مدد توان مهندسی و بدون در نظر گرفتن طرحهای به اصطلاح توسعهای در بالادست و حوضه آبریز خلیج و تالاب و بیتوجهی به ویژگیها و حساسیتهای اکولوژیک منطقه میتوان با عنوان احیا به جنگ طبیعت رفت؟ و اگر به جنگ با طبیعت رفتیم سرانجام این جنگ چه خواهد بود؟
اما از هزینه گزاف اجرای این طرح و پاسخ فلسفی به جنگ با طبیعت که بگذریم، درباره لایروبی و بازگشایی دهانه خلیج گرگان با هدف وارد ساختن آب دریاچه کاسپین به داخل خلیج و احیای خلیج و تالاب این پرسش مطرح است که با توجه به اینکه بسیاری از پیشبینیها بیانگر تداوم پسروی دریاچه کاسپین و کاهش حجم آب این پهنه آبی بسته تا پایان قرن 21 است (ماتیاس و همکاران، 2021)، چه تضمینی است که اقدامات مهندسی انجامشده در لایروبی و بازگشایی دهانه خلیج، ورود پایدار آب به پهنه آبی خلیج را تضمین کند؟ به بیان دیگر تنظیم تراز آب خلیج باتوجه به تداوم کاهش سالانه تراز دریاچه کاسپین به طور مشخص با کدام تراز ثابت آّب دریاچه انجام میشود و اینکه آیا تضمینی بر این هست که پس از لایروبی، تداوم کاهش تراز کاسپین در سالهای آینده، موجب تخلیه کامل آب خلیج به دریا نگردد و فاجعه را شتاب بیشتری نبخشد؟
با استناد به نتایج پژوهشهای ارائهشده در این یادداشت کوتاه که بیگمان بخش کوچکی از مطالعات انجام شده درباره آینده خلیج گرگان و تالاب میانکاله است به نظر میرسد هر گونه سرمایهگذاری و اقدامی که موجب تشدید وخامت اوضاع اکولوژیک این ناحیه میشود باید خودداری یا دست کم با احتیاط بیشتری انجام شود. تاکید آقای ریسی بر «در دستور کار قرار گرفتن تکمیل سدهای استان» از یکسو و همچنین تاکید بر اجرای «طرح گردشگری آشوراده» و بیان این نکته که «درباره وضعیت جزیره آشوراده بحثهای مختلفی مطرح شد که از نظر بنده هیچ کدام از مسائل مطرح شده دلیل قانعکنندهای برای معطل ماندن بهرهبرداری از این نعمت خدادادی نبود» به واقع محل تامل است و بیگمان این نگرانی و پرسش را در میان همه کارشناسان و دغدغهمندان آینده آشوراده مطرح میسازد که «واقعا چه کسانی و چه مباحثی را درباره آشوراده مطرح و چه مشاورهای به آقای رئیسی ارائه کردهاند» که ایشان را به چنین تصمیم قاطعی در این موضوع خاص و پر چالش واداشته است؟
اجرای «طرح 280 هزار هکتاری زهکشی» اراضی اطراف خلیج گرگان با هدف توسعه کشاورزی که بیگمان الگوبرداری از تجربه دریاچه ارومیه است، از یکسو و تاکید بر اجرای طرح گردشگری در منطقه و بارگذاری جمعیت انسانی در این ناحیه به دلیل تشدید منابع آلایندگی و تخریبهای اجتنابناپذیر تحمیلشده به اکوسیستم منطقه از سوی دیگر میتواند وضعیت شکننده آشوراده را از مرز بحران فراتر برده و روند زوال این اکوسیستم منحصر به فرد را شتاب بخشد. همچنین تکمیل و گسترش سدهایی که آقای رییسی خواستار تکمیل آنها در بالادست خلیج و تالاب شده بیگمان بخشی از حقابه تالاب و خلیج گرگان را بیش از پیش مانع میشود و این مساله نیز با دغدغههای ایشان درباره آینده این «ثروت عظیم» در تناقض جدی قرار دارد. در پایان امید است تا ضمن دعوت از کارشناسان مستقل و به دور از نگاههای صرفا مهندسی و مدیریتیِ جهتدار که بیشتر مبتنی بر بارگذاری روی جذب منابع مالی است، نسبت به بررسی و واکاوی ریشهای مشکلات خلیج گرگان و تالاب میانکاله پرداخته و تصمیمی بر اساس واقعیات موجود و پیشبینیهای کارشناسانه اتخاذ و پس از ارایه تضمینهای معتبر از سوی تدوینکنندگان و پیمانکاران اجرایی شود تا بار دیگر شاهد تکرار تجربه پرهزینه احیای دریاچه ارومیه این بار در حاشیه دریاچه کاسپین نباشیم. این مساله به نظر مهمترین «حجت تعلل» برای هرگونه دخالت در اکوسیستم آشوراده، خلیج گرگان و تالاب میانکاله است.
مطالب مرتبط
۵ اثر طبیعی استان کرمان ثبت ملی شد
موزه مردمشناسی رفسنجان بهزودی افتتاح میشود
معاون کمیته امداد کشور:
تلاش میکنیم کودک ترک تحصیل کرده در استان کرمان نداشته باشیم
مرمت و بازسازی «خانه شهر» کرمان به کجا میرسد؟
دستگیری ۲ شکارچی غیرمجاز در رفسنجان
مجرمان در کرمان به جای زندان، درخت میکارند
محیط زیست کرمان: غازهای وحشی تلف شده در رفسنجان نمونهگیری میشود
آخرین وضعیت سفر در تعطیلات ۲۲ بهمن
ترافیک سنگین در قشم و گیلان و کمبود جا در بوشهر
۲۷ روز پس از حمله تروریستی کرمان
تعداد مجروحان بستری در بیمارستان به ۷ نفر رسید
شهادت نازنین آچکزهی یکی دیگر از مجروحان حادثه کرمان
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید