پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دستفروشان و کابوس حذف از خیابان

پرونده «پیام ما» به مناسبت روز جهانی دستفروشان

دستفروشان و کابوس حذف از خیابان





دستفروشان و کابوس حذف از خیابان

۲۴ آبان ۱۴۰۰، ۰:۰۰

بسیاری‌شان خاطره خوشی از دستفروشی ندارند. یکی کتک خورده و دیگری فحش شنیده. یکی برای ماندن پای بساط پولی رد و بدل کرده و دیگری تعهد داده که باید تک و تنها بماند که اگر دستفروش دیگری هوس کند کنار او بساط کند، خودش هم باید بساطش را جمع کند تا چشم هیچ ماموری به او نیفتد. هر قدم از چهارراه ولیعصر پر از خاطرات مشابه است. مهم نیست فروشنده دستبند و گردنبند چوبی باشی یا لباس، مهم‌ نیست کلاه و شال گردن بفروشی یا آش رشته و چای سیاه، تصاویر و حرف‌های مشابه راهش را به خاطراتت باز می‌کند، ناخودآگاهت، خاطرات تلخ را هر چند روز مرور می‌کند تا ترس برای همیشه توی وجودت بماند. ترسی که یکبار خودش را با اسم ساماندهی توی وجودت می‌اندازد، یکبار با جمع‌آوری و حالا هم با عنوان تازه سهمیه بندی.

تعداد کمی از آن‌ها از وجود روز جهانی دستفروشی در تقویم خبر دارند. نگاه‌هایی که پی اجناس نمی‌دوند و دیالوگ‌هایی که به پرس‌وجوی قیمت و چانه‌زنی برای تخفیف ختم نمی‌شود، نگرانشان می‌کند، هرچند که قرار باشد، به آگاهی از روز جهانی نه ساله ختم شود. «امروز روز جهانی دستفروشیه»: «می‌خوان بساطمون رو جمع کنن؟»، «دست شما درد نکنه، مارو که کسی آدم حساب نمی‌کند ما که ضعیفیم می‌گن برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پامال است. کارگر و دستفروش همیشه پامالند.» می‌خندند و یکی مشغول جابه‌جا کردن لباس‌ها روی رگال آهنی می‌شود و دیگری خاطراتی از گذشته نقل می‌کند و روزگاری که او را به بساطی از پارچ و لیوان در خیابان ولیعصر رسانده است.
ویروس کرونا در این دو سالی که آمده بیش از همه زندگی آن‌ها را زیرو رو کرده است. دوستی‌هایشان با خیابان را برهم زده و گاهی با رهگذران دشمنشان کرده: «ترس از کرونا گرفتن کارمان را کساد کرد.» کووید روزهای زیادی چهارراه ولیعصر و میدان هفت تیر و باغ فردوس و خیابان جهاد را از حضور دستفروشان خالی کرد. ناجی واکسن اما این روزها دستفروشان را به خیابان‌ها بازگردانده است. کسی دقیقا نمی‌داند دستفروشان تهرانی چه تعدادند و بعد از کرونا چند درصدشان به خیابان‌ها بازگشتند. معاون هماهنگ کننده پلیس متروی تهران زمستان پارسال از آمار ۴ هزار نفری دستفروشان تنها در متروی تهران خبر داده بود. آماری که زهرا شمس احسان، عضو شورای شهر نیز به آن استناد می‌کند و از گزارش‌هایی دیگری می‌گوید که نشان داده تعداد دستفروشان بعد از کرونا افزایش پیدا کرده است.
بابک جهانبخش، دانش آموخته جامعه‌شناسی یکی از هزاران نفری است که پیوند نانوشته‌ای با خیابان دارد، یکی از هزاران دستفروشی که احتمالا در آمار شمرده شده. کرونا خانه‌نشینش کرده و حالا بعد از دو سال دوباره پیوندش با خیابان برقرار شده است. خاطرات او از کرونا فصل مشترکی با بسیاری دیگر از هم بساطانش دارد. ترس و وحشت مردم از حضور در خیابان و خرید از دستفروش و حاشیه سود پایین دستفروشان نقطه اشتراک روایت‌های دستفروشان در زمانه کروناست: «دستفروشی شیوه‌ای از توزیع کالاست که وابسته به حضور مردم در معابر شهری است، طبیعی است که در ماه‌های اول کرونا حضور مردم در خیابان کمرنگ شد و از خرید کردن هم ترس داشتند همین سبب شد تا درآمد دستفروشان تقریبا نصف شود. اجناس هم گران شدند و صرفه اقتصادی دستفروشان کم بود و حاشیه سودشان پایین.». «دستفروشان بیمه ندارند.»، «بسیاری از ما به کرونا مبتلا شدیم.» مشاهدات دستفروشان چهارراه ولیعصر موید این دو جمله است. همان روزها بنیاد مستضعفان خبری از اهدای کمک‌های مالی به حدود ۴ هزار دستفروش داد. شورای شهر پنجم نیز برای ایجاد سامانه‌ و شناسایی دستفروشان اعلام آمادگی کرد. بابک جهانبخش می‌گوید: «بسیاری از دستفروشان کمکی دریافت نکردند و از ماموران شهربان شنیدم که گاهی خودشان مبلغی دریافت کردند.»
آخرین بار بهار امسال بود که ویدیوی کتک خوردن یک عینک فروش در شهرری در فضای مجازی دست به دست شد. تصاویر ناواضحی که پاره شدن یونولیت و شکستن چند دسته عینک و کتک خوردن صاحب بساط را تایید می‌کردند. ماموران شهرداری که پیراهن‌های متحدالشکل کرم رنگی داشتند به مردی حمله کرده بودند که تکان‌های دوربین ماهیت‌‌ش را مخفی می‌کرد. اعضای شورای پنجم از کاهش برخوردهای گازانبری با دستفروشان و ریل گذاری برای حضور آن‌ها در شهر می‌گفتند. موضوعی که بابک جهانبخش معتقد است: طی سال‌های اخیر برخورد فیزیکی کم نبود اما چون هزینه برخورد فیزیکی با دستفروشان بالا رفته مدیریت شهری به روش‌های جدیدی رسیده است. اما گاهی برخورد‌ها را به درون دستفروشان آوردند، مثلا شما اگر قرار باشد، جایی بساط کنید مامور شهرداری از شما پول می‌گیرد و این اولتیماتوم را می‌دهد که اگر کسی اطرافت بساط کند، تو را هم جمع می‌کنیم. این یعنی به جای اینکه خودشان برخورد کند، برخورد را به شما واگذار می‌کنند. او از پول‌هایی که میان دستفروش و شهرداری دست به دست می‌شود و می‌گوید: شهرداری نمی‌خواهد این فضای غیررسمی تغییری کند زیرا این شرایط برای آن‌ها سودمند است. دریافت مبلغ البته از سوی شهردار تهران نهی شده است و علیرضا زاکانی چندی پیش در گفت‌وگویی با ایرنا اخذ پول از دستفروشان را غیرقانونی اعلام کرد.
دست‌فروشان در سال‌های اخیر در طرح‌های مختلفی بازی داده شدند. پیش از کرونا قرار بود مصوبه ساماندهی مشاغل سیار که در شورای پنجم تصویب شده بود، به اجرا درآید. حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای پنجم بارها درباره اجرایی شدن مصوبه تذکر داد و در نهایت در کلاب‌هاوس روزنامه پیام ما اعلام کرد مخالفان مصوبه چند گروهند: «یک گروه از مخالفان معتقد بودند که دست‌فروشی ممکن است به کسبه آسیب برسانند و دومین گروه معتقد بودند که این کار از جنس فرهنگی و اجتماعی نیست و باید نگاهی دیگر به این نوع مصوبات و پیشنهادات داشت.من ۳ یا ۴ بار برای اجرای این مصوبه تذکر دادم در نهایت تذکراتم تند شد و همین هم باعث شد تا باب گفت‌وگویی میان معاونت مربوطه باز شود. در نهایت به اجرای مصوبه تن داده شد اما نه به طور کامل تنها دستورالعمل ناظر بر ون‌ها اجرایی شده و هنوز فکری به حال وانت‌ها و دست‌فروشان نشده است.» همان روزها خبر از طرح دیگری موسوم به سامان بازار شد، طرحی که از نوروز ۹۹ آغاز شده بود و قرار بود بعد از ثبت نام دستفروشان در صورتی که شروطی مانند سکونت در تهران را دارند به آن‌ها اجازه بساط کردن داده شود. بعد از تغییر ریل مدیریت شهری، جلال بهرامی، معاون تازه خدمات شهری شهرداری تهران خبر از سهمیه‌بندی شدن دستفروشی می‌دهد. او به «اکو ایران» گفته است: برای مشاغلی همچون دستفروشی نباید رویکرد ما این باشد که همه خیابان‌ها و بوستان‌های شهر را در اختیارشان بگذاریم و آنها را دعوت به دستفروشی کنیم. ما باید بگوییم A درصد مشاغل دست‌فروشی را متناسب با مشاغل ثابتی که داریم باید در شهر داشته باشیم و فقط باید اینها را ساماندهی کنیم. با مازاد آنها دیگر باید برخورد قانونی کنیم و به آنها اجازه ندهیم که در سطح شهر بیایند.
او تاکید می‌کند: ‌4000 نفر در قطارهای متروی ما روزانه ظرفیت را اشغال می‌کنند، ما باید اینها را از مترو خارج کنیم و ساماندهی کنیم، اما دیگر اجازه ندهیم کسی به مترو برود. باید از یک جایی هوشمندانه خط قرمز را بگذاریم و از قانون کمک بگیرد و ساماندهی را انجام داده و با مازاد آنها برخورد قانونی کند. بهرامی همچنین می‌گوید: ‌برای تعدادی که هستند با پیش‌بینی 2 هزار تا 3 هزار نفر ظرفیت مازاد، سامانه‌ای برایشان تعریف کنیم ،ثبت نام کنند و کارت بگیرند و مجوز داشته باشند، اما شما نمی‌توانید دیگر این را ادامه دهید و هر روز این را مازاد کنید.
حرف‌های تازه معاون شهردار، بعضی از ساکنان همیشگی چهارراه ولیعصر را در آستانه روز جهانی دستفروشی نگران کرده است. جهانبخش می‌گوید: «برخوردهای این چنین غیر علمی که پشت آن هیچ مطالعه و تجربه‌ای وجود ندارد، تاثیری جز کم کردن کیفیت زندگی اقشار فرودست جامعه ندارد، این رویکرد که هنوز معلوم نیست چه مبنایی دارد یا محکوم به شکست است یا نهایتا باعث افزایش سطح تنش و فاصله طبقاتی شکاف اجتماعی می‌شود. چون سازوکار سیستم‌های استحقاق سنجی روشن نیست که برای این افراد به کار گرفته شود چگونه است. تجربه‌های قبلی ما نیز نشان می‌دهد که این سیتم‌های استحقاق سنجی براساس صلاحیت نیست و براساس روابط است. این رویکرد هم از دل نگاه منفی و حذفی به دستفروشی برآمده است. برآمده از این نگاه که گسترش دستفروشی ناکارآمدی سیستم اقتصادی را نشان می‌دهد و حذف این سیستم می‌تواند باعث پنهان شدن این ناکارآمدی شود. این صحبت‌ها نشان از عدم شناخت به دستفروشی دارد، ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دیده نشده است.»

«شما از شهرداری آمدید؟» دستفروشان در پاسخ تبریک روز جهانی دستفروشی نگران بازارچه و غرفه‌هایی می‌شوند که تبریک بهانه‌ای برای هدایت آن‌ها به آنجا باشد. «بازارچه و غرفه همه پولش برای شهرداریست. من این دست لیوان را ۴۵ تومن می‌دهم، اگر در بازارچه بروم دیگر هیچ تخفیفی هم نمی‌توانم به مشتری بدهم اینقدر که هزینه‌ی اجاره آب و برق بالاست. معمولا پاخور هم نیست. ته یک کوچه بن بست است.»
هنوز کسی نمی‌داند دستفروشان تهرانی در دوره مدیریت شهری جدید چه سرنوشتی دارند؟ میثم هاشم‌خانی، اقتصاددان حوزه اجتماعی چندی پیش در گفت‌وگویی مخالفان دستفروشی را افرادی دانست که به تورم سالانه بی‌توجهند: «ما از ‌سال ۸۵ تا سال ۹۹، یعنی در بازه ۱۴ساله، طبق آمار حدود دو ونیم ‌میلیون شغل ایجاد کردیم. این آمار مبنای گزارش‌های فصلی بازار کار هم است که می‌گوید سالانه به‌طور میانگین کمتر از ۲۰۰‌هزار شغل در کشور ایجاد شده است. ممکن بوده که در بعضی سال‌ها این نرخ بیشتر یا کمتر بوده باشد اما به میزانی که شغل ایجاد شده، ممکن است شغل هم از بین رفته باشد، که این یک نرخ ثابت ایجاد کرده است. با توجه به این نرخ به نظر شما آیا منصفانه یا واقع‌بینانه است که دستفروشی را ممنوع کنیم؟»
دستفروشان اما فارغ از تحلیل‌های اقتصادی و بازی‌های سیاسی تنها یک پرسش دارند: «آدم‌ها از شهرستان اومدن تو پارک لاله می خوابن، کار خلاف که نمی‌کنن میگن ساماندهی می‌کنم می‌بره یه جای پرت پول زیاد هم می‌گیره الان هم میگن ممنوع می‌کنن؟» ترس اینبار با اسم سهمیه‌بندی در چهارراه ولیعصر قد علم می‌کند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *