در نشست مجازی انجمن هیدرولیک ایران مطرح شد:
مدیریت منابع آب باید مخاطرهمحور باشد
بهلول علیجانی، اقلیمشناس: برای منابع آب نمیتوان در بازه زمانی 6 ساله برنامهریزی کرد. بلکه باید مانند تمام کشورهای دنیا چشماندازی تا سال 2100 برای آن در نظر بگیریم
۱ آبان ۱۴۰۰، ۰:۰۰
از سیل سراسری سال 98 چگونه به خشکسالی 1400 رسیدیم؟ این سوال محوری در نشستی بود که با حضور کارشناسان و مسئولان حوزه آب به همت انجمن هیدرولیک ایران برگزار شد. بعد از وقوع سیل سراسری سال 98 بسیاری اظهارنظرها حکایت از این داشت که ایران که تا کنون کشوری خشک و کمآب بود و همواره با مسئله آب روبهرو بود، حالا وارد دوره ترسالی شده است. وقایع سالهای بعد اما نشان از اظهار نظر کارشناسان داشت که سیل سراسری را نتیجه پدیدههای حدی و تغییرات اقلیمی میدانستند. خشکسالی سال جاری و تشدید آن در تابستان و بروز تنش آبی در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور هم بر همین نظر صحه گذاشت. اما در صورت تکرار چنین وقایعی چه میتوان کرد؟ پروفسور علیجانی یکی از سخنرانان این نشست معتقد است، با توجه به اقلیم کشور ما همواره باید برای مخاطرات اینچنینی آماده باشیم و زیرساختهای مدیریت شرایط مشابه در بروز سیل سراسری در فروردین 98 را فراهم کنیم.
سیل سراسری سال 98 چرا اتفاق افتاد؟ پدیدهای که در فروردین 98 شاهد آن بودیم، یک اتفاق غیرمنتظره بود یا امری قابل پیشبینی؟ مدیریت آن حجم آب چگونه ممکن بود؟ آیا اگر مدیریتی در آن مقطع در مورد منابع آب صورت میگرفت میتوانستیم امیدوار باشیم که خشکسالی 1400 اتفاق نیفتد؟ چرا پس از ان حجم از بارندگی ما امروز به خشکسالی رسیدهایم؟ و بسیاری سوالات دیگر که میتوان با کنار هم گذاشتن دو پدیده به فاصله دو سال به آنها فکر کرد و به دنبال پاسخی برایشان بود. در همایشها و نشستهای آسیبشناسانه که پس از وقوع سیل سراسری برگزار شد، عوامل بسیاری به عنوان زمینه بروز این پدیده آن هم با وسعت و گستردگی در سراسر کشور، مطرح شود. انتقاداتی هم به مدیران وارد بود که نتوانستند این منابع را به درستی مدیریت و کنترل کنند و دستاورد سیل برای مردم تنها ویرانی و بیخانمانی شد نه ذخایری که بتواند نیازها را در آینده تامین کند.
اقلیم بینظم و مدیریت کوتاه مدت
بهلول علیجانی، اقلیمشناس در مورد سیل سراسری سال 98 معتقد است: «اگر کمی به عقبتر برگردیم و اقلیم را بررسی کنیم، میبینیم که این سیل هم نشانهای از وضعیتی بود که کشور و جهان با آن روبهرو است. دمای عمومی زمین بالا رفته است. این موضوع در اقلیم تاثیرگذار است. گزارش پنجم ipcc که در سال 2013 منتشر شد، بهطور رسمی اعلام کرد هوای زمین رو به گرم شدن پیش رفته است و علت آن فعالیتهای صنعتی انسان است. تا سال 2018 دمای زمین حدود یک درجه نسبت به دوران انقلاب صنعتی افزایش داشته است. این یک درجه در میانگین مورد قابل توجهی را نشان نمیدهد، اما از آنجا که پدیدههای فرین طبق توجیهات آماری، بر توزیع نرمال اثر دارد، در نتیجه در پی گرم شدن زمین ما با پدیدههای فرین غیرقابل پیشبینی مواجه شدهایم.»
استاد اقلیمشناسی گروه جغرافیا در دانشگاه تربیت معلم بر این اعتقاد است که: «اقلیم به طور کلی یک سامانه بینظم است. به کنترل آوردن و پیشبینی آن کار سختی است. اگر به این امر، علت دیگری مثل گرمایش زمین هم اضافه شود، این بینظمی تشدید میشود.» او در مورد پیشینه بروز سیل در فروردین 98 هم میگوید: «سال آبی 96-97 میانگین بارندگی کشور حدود 170 میلیمتر بود. در صورتی که بارندگی در سال قبل از آن 310 میلیمتر بود. به عبارتی یک خشکسالی شدید را در پی یک ترسالی شدید داشتیم. این نشانه بینظمی اقلیم است. سیل سراسری سال 98 هم نشانه این تغییر اقلیم بود. چرا که یکی از ویژگیهای تغییر اقلیم -که در تمام دنیا هم در حال وقوع است- بینظم شدن اقلیم است. به این معنا که در طول یک سال هیچ بارندگی نداریم، به یکباره بارندگی شدید اتفاق میافتد که غیر قابل مدیریت است، در پی آن مجددا خشکسالی اتفاق میافتد. این اتفاق در مورد گرما و سرمای هوا هم مصداق پیدا میکند.»
علیجانی البته علت جاری شدن سیل را نه میزان بارندگی که تداوم آن میداند و میگوید: «بارشهای سال 98 شدید بودند. مطالعات نشان میداد که هم از نظر شدت و هم از نظر گستردگی بیسابقه بودند. اما تداومی که این بارندگیها داشت موجب بروز سیل شد. پیش از آن بارشهای یک روزه شدید داشتیم، که تا 250 میلیمتر هم میرسید. اما در سال 98 سه روز متوالی بارندگی اتفاق افتاد، انباشتگی موجب شد که توان کنترل از دست مدیران خارج شود.» علیجانی در ادامه سخنان خود هشدار میدهد که: «ما بر اساس تئوریهای تغییر اقلیم این انتظار را داریم که بارشهای شدیدتری هم داشته باشیم. در مجموع اقلیم ایران هم از نظر زمانی بینظم است و هم از نظر مکانی، به همین دلیل است که معمولا یا از خشکسالی رنج میبریم یا از بارشهای رگباری و سیل، چون در ایران بارش معمولی نداریم.»
استاد اقلیم شناسی دانشگاه تربیت معلم در خصوص چگونگی مدیریت آب در شرایطی شبیه فروردین 98 و اینکه چرا آن حجم آب کنترل و مدیریت نشد، میگوید: «مدیران اذعان داشتند که 50 درصد آبی که در این سیلابها جاری شده بود، تلف شد. اگر ما این تئوری را بپذیریم که ماهیت اقلیم ایران متنوع و بینظم است. از گذشته به همین شکل بوده و در حال حاضر با تاثیراتی که فرایند تغییر اقلیم بر این منطقه گذاشته، این بینظمی تشدید شده است.
باید در مدیریت منابع تجدید نظر کنیم. مدیریت منابع آب در ایران با توجه به این موارد باید مخاطره محور باشد. به عبارتی بر اساس مخاطرات یا بارشهای فرین باید منابع را مدیریت کنیم. به میانگینها متکی نباشیم. چون در کشور ما میانگینها چندان اعتبار و ثبات ندارند. زیر ساختهای منابع آب را فراهم کنیم، تا وقتی که حتی یک رگبار ساده میبارد این آب را از دست ندهیم. آب این منابع را برای سالی که باران نخواهیم داشت، ذخیره کنیم. لازمه تحقق این امر برنامهریزی بلند مدت است. برنامه اجتماعی- اقتصادی کشور ما برای 6 سال آینده تعریف شده است. اما برای منابع آب نمیتوان در بازه زمانی 6 ساله برنامهریزی کرد. بلکه باید مانند تمام کشورهای دنیا چشم اندازی تا سال 2100 برای آن در نظر بگیریم.
هدف من از این صحبت این نیست که دوباره سدها را توسعه دهیم. کلمه سدسازی را باید تغییر دهیم و نام آنرا سیل بند بگذاریم. به این معنا که سازههایی را ایجاد کنیم که روانآبهای سیلابی شدید را کنترل و مدیریت کنیم، بدون اینکه مشکلی برای روند عادی بارش و رودخانه و بستر رودخانه ایجاد کنیم»
علیجانی به عنوان اقلیمشناس نکاتی را مطرح میکند که حائز اهمیت است: «در کشور ما روند بارش کاهشی است. ممکن است برخی بگویند بارشها دورهای است. اما باید بگویم در دورهای قرار داریم که روند خشکسالی ادامه خواهد داشت. بارندگی کمتر و گرما افزایش خواهد داشت. اخیرا پیشبینیهای جهانی برای ایران تا 2 درجه افزایش دما را اعلام کردهاند، این رقم بیشتر از سایر نقاط جهان است. با علم به این شرایط نیاز داریم که از همین امروز به مدیریت این شرایط فکر کنیم»
رهاسازیهای خارج از عرف یک تصمیم غیر کارشناسی
جواد احدیان، دانشیار گروه سازههای آبی دانشگاه شهید چمران اهواز یکی دیگر از کارشناسان این نشست بود که در خصوص نحوه مدیریت سیلاب و همچنین مدیریت خشکسالی در سال جاری اشاره کرده و گفت: «انصافا در سال 98 یک کار جهادی صورت گرفت، در بالادست کنترلی صورت نگرفته بود، اما در مجموع میتوان گفت در مدیریت و هدایت سیلاب کار بسیار خوبی انجام شد. اگر این اتفاق نمیافتاد خسارات بسیار بیشتر بود. اما در خشکسالی 1400 این امکان بود که بهتر از این عمل کرد. ما در دو برهه زمانی در سدها رهاسازیهایی که توجهپذیر نبود انجام دادیم. بر اساس آمار و اطلاعاتی که بررسی کردم این رهاسازیها خارج از عرف بود. یکی رهاسازیها در آذر و دیماه سال گذشته و یکی در مرداد و شهریور، البته نباید فراموش کرد که این رهاسازیها متاثر از تصمیمات غیرکارشناسی خارج از حوزه تصمیمات وزارت نیرو بود» احدیان به تصمیماتی که در بخشهای دیگر صورت گرفته و تبعات آن متوجه بخش مدیریت آب شده، گفت: «یک مجوز 180 هزار هکتاری به کشت برنج داده شده است، برای تامین آب این بخش، مجبور به رهاسازی آب شدند. تبعات ناشی از خسارات سیل باعث شد نتوانیم مدیریت درستی در خشکسالی 1400 داشته باشیم» پس از بروز سیل در استان خوزستان و با این تصور که وارد دوره ترسالی شدهایم مجوز کشت برنج در استانهای مختلف از جمله خوزستان صادر شد، تصمیمی که امسال با توجه به کاهش بارشها خسارات زیادی را به کشاورزان وارد کرد و مسئولان را مجبور به رهاسازی آب سد در این منطقه کرد.
قصور دستگاههای متولی در مدیریت خشکسالی
داریوش بهارلویی، مدیریت نوآوری و پژوهش کاربردی سازمان آب و برق خوزستان در خصوص عملکرد سازمان متبوع خود در این دو بحران -سیلاب و خشکسالی- میگوید: «سیل سال 98 در خوزستان منحصر به فرد بود. جایی در کشور نبود که سدهای زنجیرهای با بهرهبرداران مختلف داشته باشیم و در کنار معجونی از محدودیتهای مختلف بخواهیم یک سیلاب بزرگ را مدیریت کنیم. مدیریت سیل سال 98 از لحاظ بعد مخازن و اتفاقاتی که با همت مردم در پایین دست افتاد یکی از بینظیرترین دستاوردهایی بود که در مدیریت آب سدها رخ داده بود. با اینهمه از تمام ظرفیتهای علمی آن زمان در خوزستان و خارج از استان برای مدیریت سیلاب استفاده شد.» بهارلویی در خصوص اقدامات صورت گرفته در مواجهه با خشکسالی هم میگوید: «مسئله این است که تمام ریسک خشکسالی و کمآبی امسال به تابستان منتقل شد. با علم به اینکه بارشها و آوردهای آبی نخواهیم داشت، باید اقداماتی را صورت میدادیم که به بحران تامین آب شرب در استان نرسیم.
بسیار واضح و مشخص بود که ما در تابستان دچار بحران آب شرب میشویم. اگر این تمهیدات صورت نگرفته است، نشان دهنده آن است که تمام دستگاههای متولی در انجام وظایف خود قصوری مرتکب شدهاند که چنین امر واضحی را بهرغم فرصت چند ماههای که در اختیار داشتند، نتوانستهاند مدیریت کنند. ما این قدمها را برنداشتیم و این موجب بروز بحرانهایی برای مردم شد.» کارشناسان و دانشگاهیان همواره پیش از بروز بحران هشدارهایی را با تکیه بر مطالعات صورت گرفته در محافل علمی داخلی و خارجی مطرح میکنند، اما در بخش اجرایی کشور همواره این هشدارها با بیتوجهی روبهرو میشود تا روزی که بحران از راه برسد و در عوض پیشگیری، نیازمند مدیریت بحران باشیم. امری که تجربه ثابت کرده در آن چندان موفق نیستیم.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید