درباره چرایی مهاجرت هنرمندان صنایع دستی
۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۹:۰۴
درباره چرایی مهاجرت هنرمندان صنایع دستی
یادداشتی از هیاس حسینی کارشناس صنایع دستی و هنرمند فعال در حوزه شیشهگری
در حال حاضر ما شاهد دو نوع مهاجرت در هنرمندان صنایع دستی هستیم. مهاجرتی که به قصد کسب علم و دانش است و فرد بعد از فارغالتحصیلی به کشور خودش بر میگردد اما مهاجرتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم به نوعی فرار محسوب میشود. واقعیت این است که هنرمندان و هنروران جزء آخرین گروهی هستند که اقدام به مهاجرت میکنند زیرا برای آنها فرهنگ، آداب و رسوم کشورشان بسیار ارزشمند است و دوست دارند با توجه به ارزشهایی که در فرهنگشان وجود دارد یک اثر هنری را خلق کنند به همین دلیل مهاجرت برای این قشر بسیار دشوار است.
اما زمانی که مهاجرت میکنند در مرحله اول از فرهنگ خود جدا میشوند و از طرفی باید خود را با شرایط جدیدی مثل زبان و فرهنگی متفاوت تطبیق دهند و به عبارتی با دیاسپورای فرهنگی روبرو می شوند. به همین دلیل شروع دوباره کار برایشان بسیار سخت است. معمولا این قشر بعد از مهاجرت نمیتوانند خود را آن طور که باید و شاید با شرایط وفق دهند.
اما چه موضوعی باعث میشود که هنرمندان و هنروران صنایع دستی تصمیم به مهاجرت بگیرند؟ متاسفانه در چند دهه اخیر نهادهای مربوطه که یکی از آنها دانشگاه و دیگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است توجه زیادی به قشر هنرمند ندارند.
دانشگاهها به مکانهایی تبدیل شده که افراد در آن مدرک فقط میگیرند و هنروران و هنرمندان در آن جایگاهی برای آموزش ندارند، در حالی که این موقعیت برای افرادی که اطلاعات کافی درباره جامعهشناسی و نقد هنر ندارند، فراهم است و همزمان چند کلاس را مدیریت میکنند.
از طرفی هنرمندان با وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی طرف هستند در حالی که متاسفانه دیده شده در سالهای گذشته این وزارتخانه به پایینترین قشر صنایع دستی توجه کرده است؛ افرادی که بیشتر صنعتگر و خواستار حداقلها مثل غرفه رایگان هستند. وقتی هنرمند درجه یک میبیند وزارت میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی مطالبات او را در نظر نمیگیرد، دلزده میشود. این وزارتخانه حتی درجهبندی درستی برای هنرمندان در نظر نمیگیرد، بینالی در این حوزه برگزار نمیکند، حتی تعریف درستی از صنایع دستی ندارد و در واقعیت مدیران فعال در حوزه صنایع دستی بیشتر دغدغه شخصی دارند.
وقتی هنرمند همه این شرایط را کنار هم میگذارد چارهای جز رفتن نمیبیند.
برای مثال در کشوری مثل آلمان هر کسی هنرمند یا هنرور نمیشود زیرا باید مراحل بسیار سختی را پشت سر بگذارد تا به درجه هنرمندی برسد به همین دلیل وقتی یک هنرمند به سفارتخانه ها مراجعه میکند متوجه میشود که خیلی راحتتر از افراد عادی میتواند ویزا دریافت کند.
وقتی هنرمند متوجه میشود در کشورهای دیگر بدون واسطه میتواند در فستیوالهای مختلف شرکت کند و اسپانسر پیدا کند به رفتن ترغیب میشود. در حالی که در کشور ما حتی بخش خصوصی هم آنطور که باید رشد نکرده تا بتوانند بازارهای جدیدی برای هنر و صنایع دستی ایجاد کنند زیرا در واقع این فستیوالها هستند که میتوانند موقعیتهای جدید و بسیاری برای هنروران و هنرمندان به وجود بیاورند. زمانی که بازارچهها و نمایشگاههای سطح پایین صنایع دستی جای فستیوالها و بینالها را میگیرند آیا راه دیگری به جز مهاجرت برای یک هنرمند درجه یک که اثری را در سطح بالا خلق میکند، باقی میماند؟
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید