سوءتفاهم شهرداری در مفهوم آب های سطحی
۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱
گفتوگو با اویس ترابی، کارشناس عمران آب و مجری طرحهای محیط زیست در تهران
سوءتفاهم شهرداری در مفهوم آب های سطحی
کانال های جمع آوری آب های سطحی باید جمع شود.
سوگل دانائی | 530 کیلومتر شبکه آبهای سطحی که ساخت 170 کیلومتر آن باقی مانده و تجهیز کانالهای آبهای سطحی که قدمت بعضی به دوران پهلوی باز میگشت از مهمترین دلایلی بود که در توجیه یک فوریت تاسیس سازمان مدیریت آبهای سطحی در صحن شورای شهر تهران مطرح شد و از قضا اعضا مورد تایید اعضای شورا نیز قرار گرفت. مسالهای که به زعم مدیریت شهری نیازمند یک متولی تازه بود اما از منظر کارشناسی پیچیده است. اگر از آبهای سطحی ناشی از بارندگی صحبت کنیم که تهران گزینه اصلحی نیست. «زیرا اقلیم تهران خشک و نیمه خشک است. بنابراین به لحاظ اقتصادی معنایی ندارد آب باران را جمع و استفاده کنیم.» نکتهای که اویس ترابی، هیدرولوژیست و مجری طرحهای محیط زیستی کلان شهر تهران به پیام ما میگوید. او در گفتوگویی که مشروح آن در ادامه آمده است به نفوذپذیری زمین برای جذب آبهای سطحی در شهری مانند تهران اشاره میکند، مسالهای که به نظر میرسد در مدیریت شهری مغفول است.
هرسال در ابتدای فصل بارندگی، شهرداریها به فکر ایده قدیمی جمعآوری آبهای سطحی میافتند، موضوعی که این روزها مثلا در شهرداری تهران به جد دنبال میشود. اما بسیاری میگویند این آب سهم طبیعت است و نمیتوان مجدد از آن استفاده کرد، آیا به لحاظ واقعبینانه استفاده مجدد از این آبهای سطحی امکانپذیر است؟
در دنیا بحثی وجود دارد به نام جمع آوری آب باران (Stormwater Harvesting) که ایده درستی است. اما جملهای که این روزها از زبان شهرداری یا نهادهای مربوطه شنیده میشود نشان میدهد در این باره خلط مبحث شده است. همانطور که میدانید تهران بارندگی کمی دارد، مثلا در شمیرانات 400 میلی متر و در دشت تهران (حدودا پایین تر از خیابان انقلاب) کمتر از 150 میلی متر در سال است. از طرفی، تعداد روزهای بارندگی قابل توجه در آن کمتر از 30 الی 40 روز در سال و به صورت پراکنده اتفاق می افتد، چون اقلیم تهران خشک و نیمه خشک است. بنابراین در شهری مانند تهران به لحاظ اقتصادی معنایی ندارد آب باران را جمع و استفاده کنیم و این کار مناسب اقلیمهای مرطوب است. مثلا اگر شما در خانه ای در تهران مخزن بزنید تا آب باران را جمع کنید، تقریبا 10 ماه بدون بارندگی است و مخزن شما پر از گرد و خاک میشود و شما بعد از چند ماه آن مخزن را دور میاندازید، چون زمانی که میخواهد باران بیاید، درون مخزن پر از گرد و خاک است. اما در جاهایی که بالای 1000 میلی متر در سال بارندگی دارند چنین کاری منطقی است.
اگر در ایران بخواهید مثال بزنید برای کدام یک از شهرها ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟
شهرهای استان های شمالی ایران مثل مازندران، گلستان و گرگان.
دیگر کشورها در زمینه مدیریت و بهرهبرداری از آبهای سطحی که ناشی از بارندگیهاست چه اقداماتی کردهاند؟
این کار در کشورهای توسعه یافته خیلی وقت است که انجام میشود و در شهرهایشان در ضوابط شهرسازی و مقررات ملی ساختمانشان به این سمت رفتهاند که آب جمعآوری شده مثلا برای آبیاری فضای سبز، خدماتی مثل شست و شوی ساختمان و … استفاده میشود. در اقلیمهای مرطوب برای کشورهای اروپایی میگویند که شما مدیریت روانآب را در محل انجام دهید. یعنی در مقیاس خانه، آپارتمان، برج و مجتمع های مسکونی-اداری و تجاری همانجا در محل مخازن جمعآوری باران ایجاد میکنند و سطوح را در حد ممکن تراوا باقی میگذارند. با این اقدام میزان رواناب جاری به سمت معابر بسیار کاهش یافته و آن میزان از رواناب جاری در معابر نیز توسط زهکشهای حداقلی یا کانیوهای محدود به سمت باغچه های زیستی یا ترانشه های نفوذ هدایت می شوند. به این ترتیب آلاینده های موجود در سطح معابر شهری (مانند سرب و روی و کربن ناشی از تردد خودروها و فعالیتهای شهری) نیز به صورت بیولوژیک توسط باغچه های زیستی یا ترانشه های نفوذ جذب شده و از ورود آنها به رودخانه ها و دریاچه ها جلوگیری می شود.
یعنی آب باران در ساختمانها مورد استفاده قرار میگیرد؟
بله. استفاده از آب باران بخشی از فرآیند بازآفرینی آب است. یعنی بارندگی که میشود همانجا در محل و یا در مقیاس محلی نسبت به جمع آوری و استفاده یا نفوذ آب باران (جهت تغذیه سفره های آب زیرزمینی) اقدام می شود.
در ابتدای گفتوگو به خلط مبحث اشاره کردید که به نظر میرسد به تصفیه کانال های جمع آوری آبهای سطحی اشاره دارد. دیدگاه شما چیست؟
ببینید در شهر تهران طی نیم قرن گذشته نسبت به کانالیزه کردن رودخانهها و ایجاد کانالها و تونل های اصلی جمعآوری آبهای سطحی اقدام شده است. مجاری بزرگی مانند کانال سرخه حصار و کانال سیل برگردان غرب طی سالهای گذشته ایجاد شده اند تا آب رودخانه هایی که از دامنه های جنوبی البرز وارد شهر می شده اند را منحرف و به همراه رواناب حاصل از بارندگی در سطوح نفوذ ناپذیر شهری به خارج از شهر تهران دفع کنند! این کانالها و تونل ها از دهه 50 شمسی به تدریج ساخته و تکمیل شده و نزدیک به 500 کیلومتر است. هدف از احداث کانال این بوده زمانی که در سطح شهر تهران باران میآید، آب باران در این کانالها جمعآوری و به جنوب تهران دفع شود. یعنی فقط در همان 30 الی 40 روز بارندگی به طور پراکنده در اینها آب باشد و بقیه ماههای سال اینها باید خشک باشند. این روش مربوط به رویکرد متمرکز جمع آوری آبهای سطحی بوده که در حال حاضر مطرود است. اما خلط مبحث اینجاست، هر زمان که از این کانالها و تونل ها بازدید میکنیم میبینیم پر از آب است.
علت این پرآبی در اغلب روزهای سال چیست؟
علت آن فاضلاب شهری است. چون سامانه جمعآوری و تصفیه فاضلاب تهران خیلی از برنامه عقب مانده است، فاضلاب واحدهای مسکونی، خدماتی و صنعتی در بیشتر نقاط شهر به صورت مستقیم وارد رودخانه های کانالیزه شده یا کانال ها و تونل های اصلی جمع آوری آبهای سطحی می شوند. قطعه زمینی به وسعت تقریبی 1000 مترمربع در شمیرانات را تصور کنید که 40 سال قبل تنها یک واحد مسکونی در آن وجود داشته و فاضلاب با چاه جذبی دفع می شده است. لکن در حال حاضر آن قطعه زمین را تغییر کاربری دادهاند و یک برج یکصد واحدی در آن ساختهاند. در چنین شرایطی دیگر چاههای جذبی سنتی توانایی دفع فاضلابی که 100 برابر شده را ندارد، بنابراین فاضلاب آن طور دیگری دفع میشود. گاها مقنیها که از مسیر عبور رودخانه های کانالیزه شده یا کانال ها و تونل های اصلی جمع آوری آبهای سطحی خبر داشته اند، انباره ی چاه فاضلاب برج ها و مجتمع های مسکونی را به این رودخانهها یا کانالها و تونل های جمع آوری آب سطحی وصل کردهاند. یا بطور مثال اخیرا مشاهده شده که انشعابات فاضلاب برخی آپارتمانهای نوساز توسط آبفا وصل شده ولی چون هنوز تصفیه خانهها راه نیفتاده اند بنابراین آنها هم مخفیانه فاضلاب را به رودخانهها یا کانالها و تونل های جمع آوری آب سطحی تخلیه میکنند. پس مشاهده میشود که کانالها و تونل های جمع آوری آب سطحی شهر تهران که باید تنها آب باران در آن باشد، در 365 روز سال آب دارد اما این آب آلوده به فاضلاب شهری است. مشخص است که اصلا نباید این را تصفیه کنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بازچرخانی شامل آب سیاه هم است، چرا نباید روی این کانالها تصفیهخانه زد؟
اگر اکنون روی این کانالها تصفیه خانه بزنند، ابعاد تصفیهخانهها خیلی بزرگ خواهد بود. یعنی ما با یک پروژه عمرانی خیلی بزرگی روبهرو میشویم. این درحالیست که چند سال دیگر زمانی که سامانه تصفیه فاضلاب شهری که راه افتاد، این تصفیهخانهها بلااستفاده میشوند زیرا دیگر فاضلاب به آنها وارد نمیشود. تصفیه فاضلاب شهر تهران نزدیک به 5 هزار میلیارد تومان به نقدیندگی نیاز دارد تا تمام شود. ما نمیتوانیم هم پروژه تصفیه فاضلاب شهری را با این همه هزینه جلو ببریم، هم تصفیهخانه روی رودخانهها و کانالهایی ایجاد کنیم که میدانیم ثمری ندارند. یعنی انجام دو اقدام تکراری در یک زمان به دور از خرد و منافع شهروندان است.
من از صحبت شما اینطور برداشت کردم که نباید از روشی که این روزها مدیریت شهری تهران به دنبال آن است، پیروی کرد، از طرف دیگر باتوجه به صحبت شما این شبکه سراسری فاضلاب هم مدتی دیگر راه میافتد، پس باید به دنبال چه روشی برای جمع آوری آبهای سطحی بود؟ البته مساله تنها تهران نیست.
در شهرهایی که اقلیم مرطوب دارند، مثل استانهای مازندران، گلستان و گیلان برای اینها باید در مقررات ملی ساختمان و ضوابط شهرسازی بازنگری لازم اعمال شود تا در مقیاس برج، ساختمان، آپارتمان و واحدهای تجاری-خدماتی ذخیره باران انجام شده و یا به زیر زمین نفوذ کند. در بقیه مناطق ایران که اقلیم بیابانی دارد مثل تهران، هم مقررات ملی ساختمان و ضوابط شهرسازی باید به نحوی باشد که در محل و در مقیاس برج، ساختمان، آپارتمان و واحدهای تجاری-خدماتی آب باران را درجا به زمین نفوذ دهند. و به این طریق استفاده از آب باران که یکی از ارکان مهم بازآفرینی آب شهری است معنا شود.
یعنی باتوجه به صحبتهای شما باید در شهری مانند تهران بود به دنبال جذب آب بود تا جمعآوری آن، درست است؟
ببینید الان تراز آب زیرزمینی شهر تهران در حال افت کردن است، ما باید به این بارندگی در سطح شهر اجازه دهیم که به زیر زمین نفوذ کند. ضوابط شهرسازی ما ضوابط شهرسازی قدیم بوده است که البته در دنیای مدرن هم همین بوده است. اما در دنیای توسعه یافته و یا رو به توسعه پایدار این ضوابط را عوض کردهاند و میگویند تا جایی که میتوانید بگذارید زمین نفوذ پذیر بماند و فقط جاهایی که سرعت تردد بالا دارد را نفوذ ناپذیر کنید و بقیه مناطق را خشکه چین کار کنید. ما تقریبا میتوانیم درصد زیادی از سطوح را مثل محوطه خانهها و آپارتمانها و ادارات و پیادهراهها را خشکه چین اجرا کنیم تا نفوذپذیر باشند تا زمانی که باران میبارد فرصت پیدا کند تا نفوذ کند و جذب سفره آب زیرزمینی شود و آبخوان دشت تهران را تغذیه کند. این کار رویکرد نوین مدیریت رواناب شهری یا مدیریت غیرمتمرکز روانآب شهری است و این برعکس رویکرد 50 سال پیش است که همه جا کانالیزه و جوی کشی شده است. الان خرد جمعی افزایش پیدا کرده و همه میدانیم که باید روان آب را در اقلیمهای بیابانی نفوذ دهیم و در اقلیمهای مرطوب از ترکیب جمع آوری و نفوذ استفاده کنیم و به این طریق بازآفرینی آب شهری را شاهد باشیم. نکته این است که هر کدام از این رویکردها در جغرافیای سرزمین مربوطه کارایی خودش را پیدا میکند. جمعآوری آب باران با اقلیمهای مختلف و جغرافیای سرزمین رویکردهای متفاوتی دارد. البته رویکرد بینابینی هم وجود دارد.
*روش بینابینی آن چیست؟
بینابینی آن میشود که مثلا در شمیرانات که بارندگی آن 400 میلی متر در سال است و میزان بارندگی آن بالا است، کماکان باید ضوابط شهرسازی و مقررات ملی ساختمان به این شکل اصلاح شوند که تا حد ممکن نفوذپذیری سطوح شهری افزایش یافته و پیادهروسازی یا محوطهسازی به صورت خشکه چین انجام شود و اگر جایی لازم نیست خاک آن را برندارند. باید اجازه دهیم خاک بماند و روی آن را پوشش گیاهی مناسب اقلیم و بوم منطقه ایجاد شود تا آب باران را جذب و نفوذ دهد، اما چون شدت بارندگی شمیرانات بیشتر است مقداری از آن تبدیل به روان آب میشود و جاری میشود که توسط زهکشهای حداقلی یا کانیوهای محدود به سمت باغچه های زیستی یا ترانشه های نفوذ هدایت می شوند.
پس رویکرد جدید میگوید که باید کانالها جمع آوری شوند؟
رویکرد جدید میگوید که شبکه جمع آوری کانالهای اصلی باید جمع شود چون فضای پنهان شهری شده و چون پنهان است فاضلاب را وارد آن می کنند یا بزهکاران در آن هستند، پس اینها باید جمع شوند.
با آب جاری شده چه باید کرد؟
باید شبکه حداقلی جمع آوری آبهای سطحی داشته باشیم. روانآبها به فضاهای پارکهای شمیرانات یا باغچههای کنار خیابان هدایت شوند تا آب باران داخل آنها رود و نفوذ کند و بعضی جاها نیز از ترانشه های نفوذ یا باغچه های زیستی استفاده کنیم. این رویکرد میگوید که ما در محل شروع کنیم روانآب یا آب ناشی از بارندگی را مدیریت کنیم و به جای دیگر منتقل نکنیم. در حال حاضر رویکرد متمرکز جاری است (رویکرد 50 سال پیش)، همه چیز را جمع میکنیم و در کانالهای بزرگ میریزیم و این کانالها وارد رودخانهها میشود و به جنوب شهر تهران میرود و عملا از تغذیه آبخوان دشت تهران حذف می شوند. وجود این کانالهای بتونی با بازچرخانی آب تناقض دارد چون هم جلوی نفوذ به آبخوان را گرفتهاند و هم زمانی که به جنوب تهران برده میشود دیگر نمیشود آن را نفوذ داد؛ نفوذ دادن به آبخوان کار سختی است و باید به صورت گسترده و پراکنده در همه جای شهر تهران نفوذ داده شود.
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
صیاد متخلف ماهی در وارنگه رود البرز دستگیر شد
۱۰۰ هکتار از مراتع اسدآباد طعمه آتش شد
ملکی تشریح کرد؛
جزییات حادثه در شهربازی دریاچه شهدای خلیجفارس+ فیلم
آنچه ظریف در برنامه گفتوگوی ویژه خبری مطرح کرد
تشکیل بیش از ۷۰۰۰ کانون ارزیابی برای جذب ۲۵ هزار دبیر و هنرآموز
کیفیت هوای تهران برای گروههای حساس ناسالم است
با توجه به رگبار و رعد و برق در ارتفاعات البرز از کوهنوردی خودداری کنید
گام کوتاه برابری
استفاده از باورهای مذهبی برای مقابله با کمآبی
تک رقمی شدن نرخ بیکاری در ۲۶ استان
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید