پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تلویزیون رسانه‌ای پرخاشگر

تلویزیون رسانه‌ای پرخاشگر





۲۲ دی ۱۳۹۴، ۱۵:۳۱

در پی انتشار آمارهای بالای تماشای تلویزیون در جامعه ما که نشان‌دهنده‌ی تماشای روزانه ۴ ساعت بیشتر از استاندارد در ایران است
تلویزیون رسانه‌ای پرخاشگر
تلویزیون به عنوان یک رسانه‌ی همگانی در ایران قدمتی بیش از 50 سال ندارد. این تاریخ زمانی است که تلویزیون کم و بیش از شکل یک رسانه‌ی مختص به طبقه‌ی مرفه وارد زندگی طبقه‌ی متوسط‌ وپس ازان فرودست شد.این ورودبه حیطه‌ی طبقات‌پایین‌اجتماع ‌دلایلی‌کامًلا اقتصادی داشت. ارزان شدن دستگاه های پخش (به عنوان یک شی) این امکان را به کارمندان و طبقه‌ی متوسط داد که خود را به عنوان مشتریان جدید کانال‌های تلویزیونی مطرح کنند. این روزها تلویزیون کارکردهای متفاوتی دارد. چه به عنوان یک شی و چه به عنوان یک ابزار تولید محتوا تلویزیون به روشهای مختلف جامعه، خانواده و افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان یک شی دستگاه تلویزیون هم راستا با تکنولوژی، تحولی چشمگیر داشته است تا جایی که جزو اشیا نمادین طبقات مختلف اجتماعی جا گرفته است. علاوه بر شکلهای ظاهری متنوع برندهای مختلف شرکت‌های سازنده‌ی این دستگاه نیز جزوی از ابزارهای فخرفروشی، نمایش تشخص طبقاتی و ثروت (به عنوان یک ارزش غیرقابل انکار جامعه‌ی مصرفی) هستند. این روزها در خانه‌ی افراد طبقه‌ی متوسط تلویزیون‌کار کردی‌چون ‌یک‌ شی‌ مذهبی‌ یافته ‌است ‌که ‌معموًلا فضایی معبدگونه در نشیمن برای ان طراحی میشود. شکل قرار گرفتن صندلی‌ها، مبل‌ها و بقیه‌ی اساس منزل به گونه‌ای طراحی می‌شود که همه چیز در راستای این شی قرار گیرد. این شیوه‌ی قرارگیری گرچه میتواند ناشی از شکل ناگزیر استفاده از این وسیله به عنوان یک ابزار تصویری باشد، اما در عین حال می‌تواند حامل ارزشی نمادین نیز باشد. به طور معمول در زندگی امروزی در محیط خانه بیدار می‌شویم، مهمانی می‌گیریم، اشپزی می‌کنیم، کار می‌کنیم و دهها فعالیت دیگر را انجام می‌دهیم، اما می‌کوشیم تمام این فعالیتها در نهایت با همراهی تلویزیون باشد. عادت غذا خوردن جلوی تلویزیون، خوابیدن روی کاناپه‌ی روبروی تلویزیون و حتی ورود دستگاه پخش به اتاق‌های خواب و اتاق کودک به عنوان خصوصی‌ترین بخش‌های خانه، همه نشان دهنده‌ی حضور همیشگی وتفکیک نشدنی این شئ مقدس شده درزندگی امروز است. به تمام اینهااضافه کنید پیشرفت تکنولوژی را که باعث حضور تلویزیون در اتومبیل‌ها، قطارها و هواپیماها، روی دستگاههای‌ورزشی مانند تردمیل، روی ساختمان‌ها و برج های عظیم، کامپیوترها، تبلت‌ها و موبایل‌ها که بخشی از کارکردشان نمایش برنامه‌های تلویزیونی است و بسیاری از موارد مشابه شده است. به سادگی می‌توان گفت تلویزیون و رسانه در وضعیت فعلی قادر است ثانیه‌ای شما را تنها نگذارد.ظاهرًا دردنیای امروز که تلویزیون علاوه بر تکنولوژی‌های سابق، اینترنت را نیز در اختیار دارد، بیش از پیش به انسان نزدیک شده و با او یکی شده است. عملا در جوامع امروزی زندگی بدون تلویزیون غیرقابل تصور است. هرچند در همین جوامع میتوان بدون تیاتر، سینما و کتابخانه زندگی کرد. این همه به این دلیل است که تلویزیون به عنوان یک شیئ رسانه ای خاصیت مهمی دارد که ان را از رسانه های دیگرمانند رادیو و یا روزنامه جدا میکند. تلویزیون رسانه‌ای است متکی بر حواس بینایی و شنوایی (ممکن است به زودی لامسه و بویایی). برای استفاده از تلویزیون، شما احتیاج به تمرکز و ایستایی کامل دارید. از این رو تلویزیون تمام محیط اطراف شما را می بلعد. در حالی که هنگام خواندن روزنامه میتوانید موسیقی گوش بدهید یا در هنگام شنیدن رادیو رانندگی و یا اشپزی کنید، در زمان دیدن یک برنامه‌ی تلویزیونی نیاز دارید که از فعالیتهای دیگر دست بردارید. همین خاصیت نیاز به تمرکز تلویزیون است که شما را به عنوان مخاطب مجذوب می کند. امکانات دیگری از جمله تخیل کردن از مخاطب تلویزیون سلب می‌شود و به جای ان مجموعه ای از صداها و تصاویر تحویل داده میشود، مجموعه ای که بیننده هیچ حق انتخابی بر انها ندارد. رولان بارت معتقد است: «تصویر پرخاشگر است و بی انکه به مخاطب مجال بررسی بدهد، خود را بر فراز ذهن تحمیل کرده و به شکل مستبدانه‌یی بر ان تاثیر میگذارد.1» تلویزیون به مثابه یک شی روزبه روز خود را بیشتر و بیشتر تغییر داده و با نیازهای انسان جدید مطابقت میدهد. هرچند ممکن است گفته شود که برنامه‌های آموزشی هم از این رسانه پخش می‌شود اما در واقع این رسانه مخاطب را چنان زیر رگبار اطلاعات می‌گیرد که به مغز وی فرصت نفس کشیدن هم نمی‌دهد و در نتیجه مخاطب نه از کمبود ایده که از ازدیاد ایده به پوچی و بی عملی می‌گراید و احساس می‌کند برای همه چیز دیگر دیر شده و او شاهد بی اراده پیشرفت دیوانه‌وار و اغییرات غیر قابل پیش‌بینی و پیش و یا پیش‌گیری جهان است.
حتی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی ناگهان آنقدر تحلیل‌های مختلفی را به سمت مخاطب شلیک می‌کنند که وی حتی زمانی برای هضم این لقمه‌های جویده شده ندارد واز بین هزاران شبکه‌ای که جلوی وی به خط ایستاده‌اند فقط توهم انتخاب‌گری را به وی می‌دهند و در واقع او انتخابی جز رگبارهای مختلف ندارد.و در این بین این رسانه مشغول هوشمند شدن هم هست و این دایره ی هوشمند شدن به ان جا رسیده است که شرکت سامسونگ از پیشگامان تولید تلویزیون‌های هوشمند (اسمارت) از مصرف کنندگان خود می‌خواهد که در حضور تلویزیون درباره‌ی مسایل شخصی حرف نزنند چون‌امکان دارد تلویزیون این اطلاعات را به افرادی دیگر منتقل کند. همینطور تلویزیون از تکنولوژی انالوگ وارد دنیای دیجیتال شده است. کیفیت نور و رنگ بهبود بخشیده شده و در این مسیر مدعی است بیش از پیش خود را به جهان بصری واقعی نزدیک می کند.اما ایا تلویزیون وقتی در کیفیت تصویری شارپتر و شفاف تر می شود،لزومًا واقعی‌ترهم می‌شود؟ باید گفت اینجا دوگانه‌ای‌وجود داردکه به‌این سادگی‌قابل تفکیک نیست. تلویزیون از بعد بصری در واقع نمایشگر دنیایی باسمه‌ای است که از جهان واقعی کپی شده است. این کپی مانند تمام کپی‌های دیگر بخشی از واقعیت هست و نیست. تصویری است که ادای حقیقت را در می اورد، اما در واقع حقیقتی قلب شده و بازسازی شده است. البته معمولا تصاویر کارت‌پستالی تلویزیون با واقعیت تفاوت فاحشی دارد و همین تفاوت هاست که در درازمدت بیننده‌ی معتاد به تلویزیون را از انجایی که ترجیح میدهد تصاویر مجازی مخدوش اما زیبا ببیند، تا واقعیت نه چندان مطلوب را، بیشتر و بیشتر از فضا و اتمسفر طبیعی دور میکند. ترویج نوعی از کمال گرایی که در اساس خود ترویج بی عملی و فریب است. ژان بودریار در تحلیل تلویزیون معتقد است در دنیای امروز تصاویر مقدم بر واقعیت‌ها هستند و بر این اساس ما در جهانی شبیه‌سازی شده زندگی میکنیم نه در دنیایی واقعی . او معتقد است از نشانه های این جهان پست مدرن تکثیر رسانه هایی مانند تلویزیون، اینترنت، فیلم و… است که کارشان تولید واقعیت شبیه سازی شده است. بودریار میگوید: «شبیه سازی کردن، نشان دادن چیزی است که وجود ندارد.» در حقیقت او معتقد است که شبیه سازی به ما نمی‌گوید که در حال ساخت بدلی از واقعیت است، بلکه خود را به عنوان «تمام» واقعیت جا میزند. این تصاویر شبیه همان دنیایی هستند که در فیلم «ماتریکس» (محصول 1999) خلق شده است. جهانی شبیه سازی شده، غیرواقعی و جعلی که میکوشد خود را به جای دنیای واقعی اطراف ما جابزند و البته به نظر می رسد که تا حد زیادی موفق بوده است.
1- بارت، رولان، اسطوره، امروز، ترجمه شیریندخت دقیقیان، چاپ اول، نشر مرکز 1375

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *