خبر
۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۳:۳۰
تهدید مالکیت میراث معنوی ایرانی «شب چله» توسط باکو
میر مهرداد میرسنجری *
شب چله یا شب یلدا، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکره شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود.
یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر،آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب در اول ماهدی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. خانوادههای ایرانی در طول هزاران سال، در شب چله، شامی فاخر و همچنین انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه را مهیا و دور هم صرف میکنند. پس از صرف تناولات، قصهگویی پیرترها برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است. در لرستان به شب یلدا (چله)، «شو اول قاره» (قاهاره) میگویند.
چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. مردم دوران باستان و ازجمله اقوام آریایی دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشود، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده وآغاز سال قرار دادند.
در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه « Sareda, Saredha » (سَرِدَ یا سَرِذَ ) که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
ایرانیان از دیر باز آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی نابود شده و بگریزند. مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتوگو بهسر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند. هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا،« میَزد» ( Myazd ) نام داشت و شامل میوههایتر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» (Lork )بود که از لوازم این جشن و ولیمه بود و به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
در این میان رخوت اجتماعی رسانهها و دستاندرکاران فرهنگی ایران در پاسداشت و نگهداشت آیینهای ملی و فرهنگی ایرانی در سالهای اخیر و همزمان اهمیت و ارزش جهانی میراثهای معنوی تاریخی و فرهنگی کشورها در رشد و شکوفایی اقتصادی، گردشگری، فرهنگی آنان، رقیبان منطقهای ایران را که غالب آنها خود، بخشی از محدوده ایران بزرگ فرهنگی را تشکیل میدهند، در تکاپوی به مالکیت درآوردن اختصاصی میراث معنوی ایران به نام خود واداشته است. برای نمونه متاسفانه از ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ خورشیدی، ۴ میراث معنوی مهم ایرانی مورد چپاول دشمنان و رقیبان منطقهای ایران قرار گرفت:
«آیین سماع مولانا» در سال ۲۰۰۸ میلادی به نام ترکیه ثبت جهانی شد، «موسیقی عاشیقلار» ایران در سال ۲۰۰۹ میلادی بهنام دولت باکو ثبت شد، «هنر سنتی فرشبافی آذربایجان» ایران، در سال ۲۰۱۰ میلادی بهنام دولت باکو ثبت جهانی شد و ساخت و اجرای ساز ایرانی «تار» هم در سال ۲۰۱۲ میلادی بهنام دولت باکو ثبت جهانی شد.
قابل توجه اینکه دولت باکو از آغاز شکلگیری در سال ۱۹۱۸ میلادی با اقدامی خصمانه و با تغییر نام سرزمینهای اشغالشده قفقازی ایران در شمال ارس از آران به آذربایجان، اعتراضات توأم با نگرانی دوراندیشانه قاطبه ملت ایران را برانگیخت.
بعدها، استالین در سوم آوریل ۱۹۳۹ میلادی در مصاحبهای پر سروصدا و با ادعایی دروغین، نظامی را آذربایجانی خواند و مدعی شد که قسمتی از آثار او نیز به ترکی است. (!! !)
این درحالی است که نظامیگنجوی براساس شعری که خود در «اقبالنامه» سروده، در شهر تفرش و روستای «تا» متولد شده است:
به تفرش دهی هست «تا» نامِ او / نظامی از آنجا شده نامجو
بر پایه اطلاعات نگرانکننده رسیده، دولت باکو مدتها است در تدارک جمعآوری مستنداتی است که سایر سازهای موسیقی ایرانی ازجمله کمانچه، سنتور، نی، دوتار، تنبور، قانون، سهتار، دف و دایره ایرانی را هم به مالکیت جهانی خود درآورد.
انتظار میرود که میراث معنوی سترگ ایرانی همچون آیین شبچله (یلدا)، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبهسوری، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، منظومه آذری حیدر بابایه سلام شهریار، دیوان اشعار حافظ، پنج گنج نظامیگنجوی و گلستان و بوستان سعدی که از پتانسیل بسیار ارزشمندی برای ثبت میراث معنوی جهانی با نام ایران برخوردارند، هرچه سریعتر با نام ایران ثبت جهانی شوند پیش از اینکه همسایگان آزمند آن را به کام خود گیرند.
* استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید