پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | زندگی نامه

زندگی نامه





۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰:۳۰

احمد رضوی
احمد رضوی استاد دانشگاه و نایب رئیس مجلس دوره هفدهم در ۱۲۸۵ در کرمان متولد شد.
مهندس رضوی تحصیلات مقدماتی را در کرمان و تهران به پایان رساند. سپس برای تحصیلات عالیه به خارج از کشور رفت. او با اخذ درجه دکترای مهندسی از فرانسه به کشور بازگشت و با سمت دانشیاری به تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران پرداخت.
احمد رضوی از زمره نخستین افرادی بود که بعنوان هیئت مؤسس برای تشکیل حزب توده دعوت گردید و در اولین جلسه تشکیل حزب توده نیز شرکت کرد ولی با توجه به نوع موضع گیری‌های افراد حاضر در جلسه پس از آن دیگر در جلسات حزب توده شرکت نکرده و عضویت در حزب توده را رد نمود. او در ادامه فعالیتهای سیاسی گروهی به حزب ایران پیوست و در مجلس پانزدهم توسط با حمایت حزب دموکرات ایران قوام به از کرمان مجلس شورای ملی راه یافت و در سال ۱۳۲۷ طی نطق جنجالی و پر سر و صدائی به شدت از وضع فساد ارتش و اوضاع نابسامان کشور انتقاد کرد. تا جائی که ساعد نخست وزیر وقت گفته بود: «تأثیر نطق پر مغز مهندس رضوی برای کشور از یک صد هزار قشون بیشتر بود» مهندس رضوی در سال ۱۳۲۸ به جبهه ملی پیوست و در زمره همکاران محمد مصدق قرار گرفت و بعد هم به نمایندگی مجلس و سمت نایب رئیس مجلس رسیده و قاطعانه از دولت حمایت می‌کرد و به خصوص با توجه به عدم حضور آیت الله کاشانی در مجلس در اکثر اوقات او ریاست مجلس را بر عهده داشت و بعدها هم در حمایت از دکتر مصدق استعفا داد.
مهندس رضوی در زمان کودتای ۲۸ مرداد همراه دکترمصدق بود و پس از تسلیم خود به مقامات نظامی باز هم بر افتخار آمیز بودن خدمات دکتر «مصدق» تأکید کرد و به ۱۰سال زندان زندان محکوم شد. او بعداً با عفو شاه آزاد شد. اما کرسی استادی دانشگاه را از او گرفتند که به شدت در مضیقه مالی قرار گرفت و سرانجام در سال ۱۳۵۰ در اثر تصادف رانندگی در بلژیک درگذشت.
باستانی پاریزی در خصوص مهندس رضوی این خاطره را نقل می‌کند:
از چند نفر آدمی که نزدیک به چهل سال پیش، «برای سعادت ملت ایران» پیشنهاد ملی شدن نفت را به مجلس داده‌اند، یک نفر آن کرمانی است.
باز یکی از کسانی که به جرم هواداری مصدق به زندان افتاد و محکوم به ده سال زندان شد کرمانی بوده و مرحوم حبیب یغمایی شعری برای استخلاص او سروده: مگر این سید جلیل القدر – زاده – خسرو خراسان نیست؟ شعر را توسط مرحوم علاء به شاه رساند و عفو او را گرفت و آن سید جلیل القدر که مهندس سید احمد رضوی باشد، به محض آن که پا از ایران خارج گذاشت، در فرودگاه آتن که هواپیما برای سوخت گیری نشسته بود، به مخبرین جراید گفت: ایران باید جمهوری شود و هنوز طنین این صدا از رادیوهای خارجی در گوش مردم ایران بود که اتومبیل مهندس رضوی در حوالی مرز فرانسه و بلژیک به تیر چراغ برق با یک درخت درست نمی‌دانم، تصادف کرد و مهندس در گذشت و جسد او را آوردند و در پرلاشز کنار قبر صادق هدایت دفن کردند، در واقع او نیز جزء اولین‌ها بود که قدرت مطلقه بعد از کودتا را زیر سؤال قرار داد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *