داراب پارسا؛ یکی از کشاورزان شهر هنزا: سی سال پیش اولین تراکتور را به هنزا آوردم
۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۳:۱۲
داراب پارسا؛ یکی از کشاورزان شهر هنزا:
سی سال پیش اولین تراکتور را به هنزا آوردم
شاید برای جوانانی به سن و سال ما درک این مطلب دشوار باشد. درک این که دنیا به یک باره تغییر شکل داده باشد. درک این که تراکتور جای گاو و گاوآهن را گرفته باشد. درک این که پمپ آب به جای قنات و رودخانه نشسته باشد.
ما که به یاد نداریم. اما نسلی که متولد دهه بیست و سی خورشیدی است، همه این ها را لمس کرده است. این ها اهالی نسلی هستند که دو دنیای متفاوت را تجربه کرده اند. از سیستم ارباب و رعیتی گرفته تا نظام خرده مالکیت. از مشارکت حیوانات در زراعت گرفته تا باز شدن پای تراکتور به دشت و دمن و مکانیزه شدن کشاورزی. از روزگار روستاهای بدون مدرسه تا شهرهای کوچک دارای دانشگاه!
«داراب پارسا» متولد 1328 خورشیدی و متعلق به همان نسل است. نسلی که جامعه سنتی و مدرن را تجربه کرده است و در مدرن کردن روستایی که در آن زندگی می کرده، نقش داشته است. پارسا به همراه یکی از شرکایش، اولین تراکتور را به هنزا آورده است.
گفت و گویی با این کشاورز هنزایی انجام داده ایم که در پی می آید؛
در شب عید نوروز به دنیا آمدم. دخترکی در خانه ما خدمتکاری می کرده که اهل جیرفت بوده است. بعد از تولد من این دختر شروع به گریه می کند. اهل خانه می پرسند:«چرا گریه می کنی؟» جواب می دهد:«من برادر کوچکی به نام داراب دارم. دلم برایش تنگ شده است. اسم این بچه را داراب بگذارید.» خانواده من هم برای این که دل آن دختر را به دست بیاورند، نام من را داراب می گذارند.
قصه روز برفی
قبلاً در این منطقه برف زیادی می بارید. سال های 1341 و 42 آن قدر برف می بارید که ارتباط خانه ها با یکدیگر قطع شد. ابتدای سال 41 خشکسالی بود. اما بعد از آن 7 شبانه روز برف بارید. قدیمی ها یادشان است. سه چهار متر برف روی هم جمع شده بود. در همین هنزا یک نفر در همان هفت روز برفی از دنیا رفت. جنازه اش را برای دفن نتوانستند به قبرستان ببرند. از روحانی روستا مسأله را سوال کرده بودند. جواب داده بود:«میت را در خانه اش دفن کنید!» اهالی گفته بودند که خانه اش سنگلاخ است و کلنگ کار نمی کند.
روحانی جواب داده بود:«جنازه را در جای مناسبی نگهداری کنید تا شرایط دفن فراهم شود.»
در آن روزگار هم در هنزا تلفن نبود. ایاب و ذهاب هم در برف سنگین ممکن نبود. خانه ها دودکش هایی داشتند که از سقف بیرون می رفت. از راه دودکش، خانه بالایی را خبر می کردند. چون خانه های هنزا در دامنه کوه است، سقف خانه پایینی، حیاط خانه بالایی به حساب می آید. بنابراین به وسیله دود، یکدیگر را خبر می کردند. مثلاً اگر هم بچه ای بیمار بود، همسایه با کیسه های پارچه ای حاوی آلاله و بابونه و… بچه را درمان می کرد. واقعیت این است که در آن زمان پزشک هم نبود. کوچه ها هم در برف پنهان شده بود و راهی نداشتیم تا به خانه های یکدیگر برسیم. ارتفاع برف از سقف خانه ها بالاتر رفته بود. برای همین مجبور بودیم از سقف خانه به خانه همسایه برویم و دوباره از همان جا پایین بیاییم.
مکتب داری در هنزا
رونق داشت
کشاورزی رونق داشت. زراعت با گاو آهن و … بود. در سال 1365 برای اولین بار، من و «حاج احمد امین» به صورت شراکتی یک تراکتور به هنزا آوردیم. البته هنوز هم در اطراف هنزا(روستای باغوییه) با گاوآهن کشاورزی می کنند.
من از کودکی، کشاورزی و باغداری کرده ام. تا کلاس 6 درس خوانده ام. از کلاس 6 به بالا در هنزا نبود. حتی برای امتحانات تصدیق 6 به جیرفت رفتیم. برادرم ادامه تحصیل داد. اما من به دلیل این که پدرم بیمار بود و باغ داشتیم در هنزا ماندم و پابست(پایبند) باغ ها شدم.
معلم های من «اکبر حری» اهل کرمان، «موسی خان میرحسینی»، اهل راین و مقیم ساردوئیه، «احمد قاسمی» اهل کرمان،«اکبر عادلی»،اهل ساردوییه بودند.
قبل از آن در هنزا شیوه مکتب داری، رایج بود. حاج علی اکبر امیری، قرآن درس می داد. هر کس پول داشت می داد. هر کس نداشت رایگان در مکتب شرکت می کرد. مکتب در منزل مسکونی حاج علی اکبر بود. زمستان ها بخاری هیزمی را آتش می کرد. بچه ها آن طرف بخاری می نشستند و خودش هم در طرف دیگر بخاری و درس می داد.
هر ده من؛ یک من دستمزد
کار کفش دوزی، گیوه کشی، دیوار ورچینی، رنگرزی(پارچه های کرباس را رنگ می زد و مردم می پوشیدند.) نمد مالی، کلاه مالی در هنزا رونق داشت. اما کم کم این شغل ها از بین رفتند.
در سال 1341 که قانون اصلاحات ارضی در کشور اجرا شد، ماموران اصلاحات ارضی به روستاها رفتند. یک سوم از املاک اربابان را می گرفتند و به کشاورز می دادند. مأمور اصلاحات ارضی هنزا، جوانی بود که با خان ها مخالف بود. پینه های دست ها را نگاه می کرد و می گفت که تو زحمت کشیده ای و باید مالک زمینی باشی که در آن کار می کنی!
برخی از کشاورزان، رودر بایستی داشتند و سهم خود را نمی گرفتند. مأموران هم بالاجبار سهم آن ها را می دادند و می گفتند باید حقت را بگیری!
این قانون باعث شد که کشاورزان روی املاک خودشان کار کنند. قبل از آن حق نداشتند در ملک ارباب آب بخورند. اگر یک خوشه گندم از روی بار به زمین می افتاد باید خم می شدند و خوشه را از زمین برمی داشتند و روی بار می گذاشتند تا بازخواست نشوند. با این همه زحمت و مرارت،خان ها از هر 10 من(30 کیلوگرم) محصول، یک من(3 کیلوگرم) به آن ها سهم می دادند.
مشکل آب کشاورزی، حل شدنی است
طریقه کشاورزی بسیار آسان تر از قدیم است. در قدیم همه کارها به صورت دستی انجام می شد. تنها مشکلی که وجود دارد، کم آبی است. البته هنزا آب به اندازه کافی دارد. اگر کف رودخانه را به عمق 2 متر برداریم به آب می رسیم. اگر مسوولان شهر تدبیری بیندیشند این مشکل هم برطرف می شود.به نظر من اگر یک سد در هنزا احداث شود، مشکل آب این شهر نوپا حل می شود.
مسولان هنزا بسیار انسان های دلسوز و مردمی هستند. شهردار؛ بسیار انسان نجیبی است. با مردم همراه است. با دردها و رنج ها و سختی های مردم همراه است. بخشدار هم همین طور. ایشان هم انسانی متواضع است و با مردم می جوشد.
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
صیاد متخلف ماهی در وارنگه رود البرز دستگیر شد
۱۰۰ هکتار از مراتع اسدآباد طعمه آتش شد
ملکی تشریح کرد؛
جزییات حادثه در شهربازی دریاچه شهدای خلیجفارس+ فیلم
آنچه ظریف در برنامه گفتوگوی ویژه خبری مطرح کرد
تشکیل بیش از ۷۰۰۰ کانون ارزیابی برای جذب ۲۵ هزار دبیر و هنرآموز
کیفیت هوای تهران برای گروههای حساس ناسالم است
با توجه به رگبار و رعد و برق در ارتفاعات البرز از کوهنوردی خودداری کنید
دانشمندان میگویند گنجینهای ۱۰۰ ساله از گندم میتواند به امنیت غذایی در جهان کمک کند
معدنی از طلای قابل کشت
آموزش هنر اکولوژیک میتواند به ایجاد فرهنگ محیطزیستی در مدارس و جوامع کمک کند
«اکوآرت»، جنبشی هنری برای نجات زمین
استفاده از باورهای مذهبی برای مقابله با کمآبی
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید