پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نگاهي به تاریخ تعزيه

نگاهی به تاریخ تعزیه





۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۲:۴۶

نگاهی به تاریخ تعزیه

کیوان پهلوان
«تعزیه که به معنی دقیق کلمه «نوحه سرایی» یا «تسلیت» است، بخشی از مراسم ده روزه سوگواری است که هر ساله توسط شیعیان برای بزرگداشت شهادت امام حسین(ع) در صحرای کربلا، برگزار می شود. در فرهنگ و ادبیات مذهبی ایران «تعزیه» و «تعزیه خوانی» به معنا و مفهوم مجموعه ای از نمایش های آیینی – مذهبی و آیینی- افسانه ای خاص به کار می رود.
تاریخ تعزیه
و مراسم عزاداری
عزاداری شیعیان برای شهدای کربلا و نمایش عزاداری به صورت دسته گردانی و نوحه خوانی و سینه زنی در دهه اول محرم ظاهرا از زمان آل بویه آغاز شد. آل بویه در اواسط سده چهارم هجری بزرگ ترین حکومت ایرانی پس از اسلام را تشکیل دادند. اینان شیعه مذهب بودند و شیعه در زمان ایشان در ایران رسمیت یافت. معز الدوله اولین کسی بود که فرمان داد مردم بغداد در دهه اول محرم سیاه بپوشند و به مراسم تعزیه امام حسین قیام کنند.
در قرن های هفتم و هشتم هجری که تشیع در ایران قوت بیشتری گرفت و این مراسم در روزهای سوگواری گسترش یافت، نوحه خوانی و سینه زنی و دسته گردانی رواج یافت. شعر نوحه را برای سینه زنی می ساختند، یکی نوحه می خواند و دیگران به نوا و آهنگ و وزن شعرهای نوحه خوان سینه می زدند.
روضه خوانی نیز از زمان ملا حسینی معروف به کاشفی آغاز شد. وی در دوره سلطان حسین بایقرا، از نوادگان تیمور، می زیست و کتابی به نام «روضه الشهدا» را در روزهای سوگواری از رو می خواندندو عزاداری می کردند. کم کم کسانی که این کتاب را می خواندند به مناسبت همین کتاب به «روضه خوان معروف شدند و به تدریج، روضه خوان روضه را از بر می خواند.
مردم پشت سر پرچم ها و یا علاماتی که با پر تزیین شده بود، وارد می شدند یا صحن را ترک می کردند و یا در جاهایی که برایشان تعیین شده بود می نشستند. این گروهها از دویست تا سیصد فراش تشکیل شده بود و با حرکاتی موزون که به پاهایشان می دادند با هم نوحه ای را می خواندند.
پس از آن سینه زن ها وارد می شدند که پس از خواندن هر بیت نوحه توقف می کردند و با ضربه های یکنواخت و گنگ بر خود و مشت بر سینه هایشان دوباره دم می گرفتند. سپس دسته زنجیر زنان وارد می شدند که با حرکاتی موزون، با قاشک های چوبی ضربه ای می نواختند و نماد هفتاد و دو تن شهدای کربلا بودند. همان تعداد هم تیغ زن(قمه زن) با رداهای سفید آغشته به خون وارد می شدند. اینان قمه نیز به دست داشتند. اسب سفیدی با زخم هایی که بر پیکرش نقاشی شده بود و انسان را یاد اسب امام حسین می انداخت، وارد تکیه می شد. هم چنین نیزه داران و سواره نظام سلطنتی که زین هایشان با طلا و سنگ های قیمتی تزیین یافته بود و نیز کالسکه شاه و بعد دسته موزیک وارد می شد.
پس از آنها نوبت تعزیه خوانان، خواننده- بازیگران تعزیه، بود که با آهنگ خاصی گام بر می داشتند. تعدادشان از یکصد تا دویست نفر متغیر بود. بچه ها در جلو وپشت سر رهبر و تعزیه گردان(معین البکا) یعنی «یاور گریه» که کلاهی مخروطی به سر و خرقه ای سیاه بر دوش و کمربندی از پارچه کشمیری به کمر داشت و کاغذ های لوله شده زیادی را در آن فرو کرده که متن نمایش در آنها نوشته شده بود، راه می رفتند. معین البکا حق داشت نقش متن رسان – را هرگاه تعزیه خوان خطی را می انداخت یا از یاد می برد – بازی کند و نیز چوب بلندی به دست داشت که با آن می توانست نحوه اجرای بازیگران و نیز نوازندگان را مستقیما هدایت کند و در صورت لزوم ضربه ای نیز به آنها بنوازد.
به جز چند استثنا، تعزیه خوانان حرفه ای نبودند. اجرای نقش های اصلی مهارت واقعی و قابلیت و استعداد بر انگیختن احساسات مردم را می طلبید. کودکان هم از لحاظ استعداد دست کمی از بزرگسالان نداشتند.داشتن صدای گیرا و با صلابت برای بازیگران بسیار مهم بود و سن و قیافه بازیگران هم باید با شخصیت های ارائه شده همخوانی می داشت، زیرا هیچ گونه چهره پردازی انجام نمی گرفت. برای مثال نقش امام حسین نه تنها نیازمند صدای دلنشین و آهنگین و آموزش موسیقایی دراز مدت بود، همچنین باید خوش هیکل با صورتی ریش دار و جذاب می بود. نقش زنان را مردان جوان که پوششی بر صورت داشتند، بازی می کردند. تعزیه در آن دوران نقش مهمی در بر انگیختن احساسات مردم و اتحاد میان همفکران ایفا می کرد.در دوره صفویه، مراسم سوگواری سالیانه در مقیاس گسترده ای اجرا می شد. جمعیت عزادار با در دست داشتن پرچم و چراغ و علامت های مخصوص عزاداری به صورتی منظم از خیابان ها می گذشتند و مردم هم به آنان ملحق می شدند. راویان تصاویری از زندگی امامان را که بر روی پرده های کشیده شده بود، با صدای بلند برای مردم روایت می کردند. تکان دهنده ترین صف عزاداران، صف توابین بود که سعی داشتند برای نشان دادن شرمساری و نهایت خجالت خود، سخت ترین مشقات و خشونت ها را به خود روا دارند، که حداقل آن سوراخ کردن پوست و قفل زدن به آن بود.
پیش از آنکه تعزیه خوانی به صورت نمایش صحنه ای در آید، صورت شبیه گردانی در دسته های عزا داشت. به این ترتیب که کسانی را شبیه امامان و شهیدان در می آوردند.شبیه ها سوار اسب و شتر، یا سوار بر ارابه و چهارچرخه هر یک زبان حال شهیدی را بیان می کرد. این نوع شبیه گردانی و شبیه خوانی کم کم تحول یافت و به صورت نمایش کامل وقایع کربلا و مصایب در شکل تعزیه خوانی نمودار شد. ظاهرا این شکل نمایش اواخر دوره صفوی بوده است.
به نظر می رسید تاریخ نمایش تعزیه به دوره پادشاهی کریمخان زند باز می گردد. «در عهد وی سفیری از فرنگستان به ایران آمد و در خدمت آن پادشاه شرحی در تعریف تئاترهای حزن انگیز بیان کرد و کریمخان پس از شنیدن بیانات وی دستور داد که صحنه هایی از وقایع کربلا و سرگذشت شهدا ساختند و نمایش هایی ترتیب دادند که به تعزیه معروف گشت.»
به مرور زمان تک خوانی های دکلمه شده و به صورت آوازهایی در باره عشق به امامان خوانده می شد و در دوره قاجار نمایش های تئاتری که موضوع آن همین رویدادها بود به شیوه ای آشکار و زنده به صحنه آمد. در همین دوره هنر دراماتیکی پا به عرصه گذاشت که در عصر قاجار به اوج خود رسید و با شکوه و جلال بی نظیری در دوران سلطنت ناصرالدین شاه به نمایش درآمد.
صحنه اجرای تعزیه را «تکیه» می گویند . تا زمان حکومت فتحعلی شاه ،شرکت کنندگان در بازاری ،چارراهی،کاروان سرایی،گورستانی،باغ اندرونی خانه ای شخصی و یا علی رغم مخالفت برخی روحانیون در صحن جلوی مسجدی جمع می شدند و سپس تکیه هایی ساخته شدند. این تکیه ها ساختمانهای مدور و عظیمی بودند که هزاران نفر را در خود جای می دادند.
وقتی تماشاچیان در جاهای مخصوص خود در تکیه ها می نشستند، یک روضه خوان (اگر سید شال سبزی به گردن می انداخت که نشانه آل پیامبر است) از منبری که در بالای سکو گذاشته بود بالا می رفت، وسپس با صدای گرمی مردم را به شور و حال می آورد و در همین حین اولین صفوف عزاداران وارد صحن تکیه می شدند.
موسیقی تعزیه
همان گونه که گفته شد،لحن های آوازی در مراسم سوگواری و نوحه ها در مدح امام حسین و یارانش وجود داشت و ساز هیچ نقشی ایفا نمی کرد. به همین دلیل فراگیری فن خوانندگی میان خوانندگان منبری و نوحه خوان ها رونق یافت .بسیاری از این لحن ها و نغمه های موسیقی محلی و حالات ادای آن به وسیله این گروه از خوانندگان در روضه خوانی و تعزیه خوانی محفوظ ماند و استادان بسیاری در خوانندگی از میان این جماعت برخاستند و بزرگ ترین مربیان فن خوانندگی تا عصر حاضر نیز از میان این گروه شبیه خوان ها ظهور کردند. سینه زدن که نوحه آن با وزن و آهنگ و با توجه به ویژگی های فنی موسیقی توسط استادان مطلع ساخته می شد وتنها از نظر مضمون با تصنیف های ضربی آهنگی اختلاف داشت، بهترین وسیله حفظ و اشاعه آهنگ های ضربی موسیقی ملی بود و بقای آن تا حد زیادی مرهون این مراسم مذهبی بوده است.
سازهایی که از ابتدا در مراسم سوگواری و نوحه خوانی نواخته می شد کرب، (دو قطعه چوب تراشیده شده که ضمن تعبیه سوراخی در آن دارای بندی چرمی بوده است؛ نوع نواختن کرب مثل سنج است)، دهل، ساز بادی «بوق» از جنس صدف دریایی و دارای یک سوراخ(پرده)، کرنا و سرنا بوده است. بعدها سنج و طبل جانشین کرب و دهل و نقاره شد و شیپور، ترومپت و سازهای بادی دیگر جانشین کرنا و سرنا گردید. دف و دایره نیز در شبیه خوانی زنانه مثلا در مجلس شبیه خوانی شاد خواستگاری و عروسی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) استفاده می شده است.
در نواحی مختلف ایران سازها و آوازهای محلی نیز در موارد تعزیه و نوحه خوانی نقش مهمی ایفا می کرده است. آوازهای گلی به گلی (gali) در مازندران،شروه در بوشهر، زئیروک در بلوچستان، بیابانی و غربتی در استان کرمان، بیت های خراسانی و کرمانجی، امیری در مازندران، گیلان و طالقان، سرکویری، دیلمانی،غربتی و… در تعزیه کاربرد فراوان داشته است.
لالایی ها، چاووشی خوانی، اذان و موارد دیگر در تعزیه خوانده می شده است. آوازهای ردیفی ایران در تعزیه ها نقشی اساسی ایفا می کند؛ مثلا پیشخوانی ها در دستگاه های مختلف اجرا می شده، و در تعزیه شهادت علی اکبر در چهارگاه، شهادت قاسم در شور و کرد بیات،مناجات آغاز تعزیه در آواز بیات زند(بیات ترک) و گاهی نوا، آوازهایی در افشاری، دشتی و سه گاه، برخی از رجز خوانی ها در چهارگاه و…. خوانده می شده است. در تعزیه شهادت عباس، زمانی که حضرت با فریاد و خطاب به شمر از خواب بر می خیزد و با خود گفت وگو می کند اشعار را به رسم و شیوه معمول آهسته و در درآمد راست پنجگاه می خواندند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *