سایت خبری پیام ما آنلاین | افزایش عمل ضد انسانی فروش فرزند فرزندت را چند می‌فروشی؟

افزایش عمل ضد انسانی فروش فرزند فرزندت را چند می‌فروشی؟





۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۰:۵۶

افزایش عمل ضد انسانی فروش فرزند
فرزندت را چند می‌فروشی؟

در ایام دور و دورتر شاید اگر بحث فروش انسان و یا تبادل آن با کالا و یا چیز دیگری مطرح می شد کمتر کسی از این موضوع متعجب می شد و به آن خرده میگرفت.انسان را برای برده کشی و یا هر چیز دیگری می خریدند و در ازا آن زر و …. می پرداختتند اما اکنون دیگر آن زمان نیست و کمتر کشوری را می توان یافت که در آن خرید و فروش انسان رایج باشد اما پدیده شومی که سالهاست گریبانگیر جامعه بشری شده فروش فرزند بخاطر پول و یا چیزهای بی ارزش دیگر است، معضلی که متاسفانه در کشور و در قوانین جزایی کشور فاقد عنوان مجرمانه است هرچند نظریه‌ی مشورتی 2197/7 مورخ 1/4/84 اداره‌ی حقوقی قوه‌ی قضاییه در مورد ماده‌ی 3 اشاره کرده که مطلقا خرید و فروش کودکان مستوجب حبس است، اما قانون محکمی در این باره وجود ندارد.در زیر نگاهی کوتاه داریم به چند مورد از این فرزند فروشی که متاسفانه روز به روز در حال افزایش است.لازم به ذکر است این اتفاقات در طی سالهای اخیر اتفاق افتاده است:
فروش فرزند به خاطر 3 میلیون تومان
چند روز پیش، با مشاهده یک پیرمرد به همراه دختر خردسالش تصمیم گرفتم به آنها یاری دهم و با توجه به آنکه پیرمرد را متکدی می‌دانستم، مبلغی به عنوان کمک در اختیار او قرار دادم. چند قدمی دور نشده بودم که متوجه صدای پیرمرد شدم؛ حاضر بود دختر یک‌ساله‌اش را به مبلغ سه میلیون تومان بفروشد. فورا پلیس 110 را در جریان این موضوع قرار داده و ماموران کلانتری 103 گاندی در محل حضور یافتند و پیرمرد را بازداشت کردند. به دنبال دستگیری این شخص، وی به ماموران گفت که همسر و دختر سه ساله‌اش نیز یک چهار راه بالاتر مشغول گدایی هستند. ماموران، همسر وی را هم بازداشت کردند زیرا مقداری تریاک همراه داشت و ادله لازم برای بازداشتش فراهم بود. اعزام 2 متهم – پدر و مادر 2 کودک- به دادسرای جنایی در حالی صورت گرفت که دختر یک‌ساله از فرط خماری ناشی از عدم مصرف تریاک، پریشان بود. با ارجاع پرونده به دادگاه، دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه 37 تهران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرد، پدر کودک گفت: از چند ماه قبل که بیکار شدم تحت پوشش یک نهاد دولتی قرار گرفتیم و حقوقی که از آنجا دریافت می‌کردیم کفاف زندگی‌مان را نمی‌داد .
به همین دلیل با همسرم تصمیم گرفتیم از شهرستان به تهران بیاییم تا بلکه با اشتغال به کاری درآمدی کسب کنم، اما وضع بدتر از پیش شد. وی که به ادعای خود نتوانسته شغل مناسبی پیدا کند با همسر و 2 فرزندش به گدایی رو آورده و در یکی از نقاط نسبتا اعیان‌نشین پایتخت شروع به گدایی کرده است. با توجه به آنکه اتهامی خاص در زمینه فروش فرزند به این زوج تفهیم نشد، دستورات قضایی لازم در راستای اتهامات دیگری از قبیل حمل و نگهداری مواد مخدر و تکدی‌گری با استفاده از کودک خردسال از سوی قاضی رسیدگی‌کننده به پرونده صادر و دختر یک‌ساله برای ترک اعتیاد به مرکز مربوط اعزام شد. اگرچه این پرونده مانند هزاران پرونده دیگر دستگاه قضایی، روزی با اتخاذ یک تصمیم از سوی قاضی دادگاه یا دادیار دادسرا مختومه می‌شود اما حکایت تلخ فرزندفروشی با فرجام یافتن این پرونده به پایان نخواهد رسید.
بازار بچه فروشی
«مشتری دارد، او را تا دو و نیم میلیون تومان می خرند. برای چه تحویل شما بدهم؟» راحله سیزده سالش است، مادر مواد فروشش در زندان است و برادرش سرپرستی او را به عهده دارد. راحله شناسنامه ندارد.
برادرش نمی خواهد او را تحویل موسسه خیریه دهد. «دو میلیون بده بچه را ببر هر جا که خواستی.»این گزارش نیست، روایت نبض کند کودکانی است که هرروز آنها را سر چهارراه ها یا مترو می بینیم. نه می توانند بخوانند نه می توانند بنویسند، تنها چیزی که از همان ابتدا آموزش دیده اند کار کردن است. آنها از صبح کار می کنند تا شب پدر و مادرهای جعلی یا پدر و مادرهای خودشان با خیال راحت مواد بکشند.
کارگرانی که اگر خوب کار کنند، خریداران فراوانی دارند. قیمت این کودکان برده را می پرسم: «از صد هزارتا پنج میلیون.» اینجا دروازه غار است، ناف تهران. سوار مترو که شوی، کمتر از یک ساعت به ایستگاه شوش می رسی و چند قدم پیاده که بیایی جایی سردرمی آوری که انسانیت دود شده و به هوا رفته است. صبح ها خلوت و شب ها از زمین بچه می جوشد. نه عاشق می شوند نه کودکی می کنند. وقتی به سن دوازده، سیزده سالگی می رسند باید ازدواج کنند و بچه دار شوند، این چرخه زندگی کودکان برده است.
راه دیگری مقابل پای آنها نیست، فکر می کنند حتما این صحیح ترین راه است. آنها را غربتی صدا می زنند. از لب خط تا دروازه غار خانه هایی را می بینی با حیاط هایی بزرگ و هشتی و اندرونی و بیرونی، در تمام این اتاق ها خانواده هایی زندگی می کنند با چند بچه. هر بچه سرمایه یی برای خانواده، برای این والدین فرزند بیشتر، زندگی بهتر است. مواد بیشتر است. نشئگی عمیق تر.
دختربچه 14 ساله افغان سال پیش بچه دار شده بود، او حتی توان بلند کردن بچه را هم نداشت اما حالابچه او پیش خودش نیست. نوزادش را سه میلیون تومان فروخته است. در این محله گروه دیگری نیز هستند کم تعداد تر از غربتی ها، به آنها فیوجی می گویند. اکثر مددکاران موسسات خیریه که با این خانواده ها سروکار دارند، خرید و فروش بچه یا بچه دار شدن برای درآمدزایی را ناشی از فقر فرهنگی در بین این گروه ها می دانند. اینجا با بچه تجارت می کنند، مواد می کشند، زندگی می کنند و دست آخر هم سرنوشت تلخ تری در انتظارشان است، اینجا هر اتفاقی می افتد. مردی به نام خسرو وجود دارد. به بچه ها پول می دهد و بعد آنها را به هزار شکل دیگر به بردگی می گیرد.
کودکان موظف هستند که آخر شب با مقدار مشخصی پول به خانه برگردنند، اگر پول کم آورده باشند، باید تن به کارهای دیگری دهند. ازدواج این بچه ها هیچ جایی ثبت نمی شود، نام شان جایی ثبت نمی شود. گویا روح هستند. برده هایی که فقط برای کار زاییده شده اند. بیمارستان … در خیابان مولوی تهران است.
بازاری برای خرید و فروش بچه درست مانند وال استریت، یکی از دانشجویان پزشکی که آنجا کار می کند، می گوید: «خانم هایی به این بیمارستان می آمدند و بچه دار می شدند و می رفتند، حتی برای شیردهی کودک خود صبر نمی کردند. اما همین خانم دو هفته بعد می آمد و برگه یی را که دست مردی بود امضا و پول ناچیزی دریافت می کرد، سپس بچه را به او تحویل می داد. به همین سادگی. اینجا زنان معتاد هم می آیند برای زایمان، اما خرج دو، سه شب مصرف شان را می گیرند و کودک خود را می فروشند.»
فروش فرزند بخاطر هزینه جراحی زیبایی!!
یک زن بلژیکی برای عمل زیبایی «لیپوساکشن» خود فرزندان دوقلوی خود را به قیمت 9 هزار پوند فروخت
«سونیا رینگور» 31 ساله در پی افشای این مطلب توسط پلیس بازداشت شد. این زن و همسرش پس از جستجو در اینترنت دریافتند بهترین راه برای برای تأمین هزینه عمل زیبایی بدن این زن، این است که کودکان خود را بفروشند؛ بنابراین فرزندان دوقلوی خود را به یکی از دوستانش فروخته‌اند. از آنجا که در بلژیک، قانونی برای منع فروش کودکان وجود ندارد، وی به اتهام ارتکاب «رفتار موهن»‌ بازداشت شد. دادگاه همچنین این زن را به علت اظهارت غیر واقعی به زوج‌های هلندی خریدار کودکان مبنی بر اینکه وی مادر واقعی آنها نبوده، به کلاه‌برداری متهم کرد.
در صورت محرز شدن جرم این زن، وی به 1 ماه تا 5 سال حبس محکوم می‌شود. با این حال «رینگور» اتهام فروش کودکان را رد کرد و گفت چون دوست وی به علت مشکلات قلبی قادر به باردار‌شدن نبود، وی کودکان خود را به طور رایگان به وی سپرد.
فروش فرزند دختر بخاطر گوشی همراه!
زوج چینی یک آگهی در خصوص فروش فرزند خود در اینترنت منتشر و با شخصی در این خصوص معامله کردند. در این آگهی مبلغ 30 هزار یوآن (3600 یورو) درخواست شده بود اما مبلغ دقیق دریافتی منتشر نشده است.این زوج سپس به خرید یک دستگاه گوشی آیفون، کفش های ورزشی گرانبها و اجناس دیگر اقدام کردند این کار این خانواده بسیار زشت بود. این زوج به نیروهای پلیس علت چنین اقدامی را برخورداری کودک از زندگی بهتر و نیز داشتن یک فرزند دیگر اعلام کردند.با توجه به سیاست های محدود کننده در خصوص تک فرزندی و نیز نابرابری جمعیتی بین دو جنس مذکر و مونث در چین، قاچاق کودکان و زنان در این کشور بسیار گسترده است. صرفنظر از عواملی مانند فقر اقتصادی، مشکلات اجتماعی، تبعیض، شکاف طبقاتی و … لازم است این پدیده متاسفانه غیرمجرمانه در کشورمان را از نظرگاه حقوقی مورد بررسی قرار دهیم. به هر حال قاضی در چنین مواردی باید با استناد به اصل 167 قانون اساسی با بهره مندی از فتاوای معتبر فقهای شیعه چنین مجرمینی را مجازات تعزیری بنماید و البته این ضرورت؛ وضع قانون صریح در این زمینه را نفی نمی کند.
فرزندفروشی در قوانین جزایی کشور فاقد عنوان مجرمانه است و نخستین پیامد منفی این پدیده، نادیده گرفتن هویت و ارزش انسانی است، در قرون گذشته فروش انسان فقط در چارچوب خاصی به نام برده‌فروشی مطرح بود که در حال حاضر موضوع آن منتفی است لذا هیچ دلیل شرعی، قانونی و اخلاقی برای فروش فرزند وجود ندارد و می‌توان این امر را زیر پا گذاشتن ارزش انسانی افراد تلقی کرد. دومین پیامد منفی فرزندفروشی عدم محرمیت فرزند فروخته شده با کسی است که او را می‌خرد، متاسفانه در چنین مواردی علاوه بر حرمت روابط دوطرف، بحث حق و حقوق شرعی و قانونی کودک مانند ارث نیز مشخص نیست و از سوی دیگر زمانی که چنین کودکانی به گذشته خود واقف می‌شوند سر به طغیان زده و وبال جامعه خود خواهند شد. بنابراین نباید از سوء‌استفاده از کودکان در جریان فروش آنها غافل بود چرا که از چنین افرادی به انحای مختلف مانند تکدی‌گری، سوء‌استفاده جنسی و ارتکاب جرم بهره‌برداری خواهد شد و این موارد به عنوان تبعات منفی و غیرقابل جبران فرزندفروشی همواره مطرح است. با این اوصاف آیا نباید از اینکه در قوانین کشور، عنوان مجرمانه خاصی برای فرزندفروشی مقرر نشده است متاسف بود؟ لازم است همانگونه که قانونگذار در قوانین مختلف با احترام به کیان خانواده به عنوان نخستین هسته اجتماع اقدام به وضع مقرراتی کرده است در این رابطه نیز پدیده فرزندفروشی را مورد بررسی دقیق و کارشناسانه قرار داده و به قانونگذاری در قالب قوانین جزایی بپردازد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *