سایت خبری پیام ما آنلاین | تاریخ پیدایش و تکوین دانشگاه در کرمان کرمان و دانشگاه

تاریخ پیدایش و تکوین دانشگاه در کرمان کرمان و دانشگاه





۲۵ فروردین ۱۳۹۵، ۲۰:۴۴

تاریخ پیدایش و تکوین دانشگاه در کرمان
کرمان و دانشگاه
در پی مطالعات و بررسی های چند ساله ای که مرحوم علی رضا افضلی پور، قبل از سال های 50 برای انجام یک نیت خیر و یک کار عام المنفعه انجام داد، به این نتیجه رسیده بود که احداث یک دانشگاه نسبت به احداث یک پروژه های دیگر چون بیمارستان ارجحیت دارد و همچنین تشخیص داده بود که مناسب ترین و مستحق ترین محل برای انجام این نیت خیر شهر کرمان است.
وی هم زمان با اقداماتی که جهت اخذ مجوز معمول می داشت، بررسی های کاملی نیز درباره نحوه تهیه طرح ساختمان انجام دادند. از جمله سفرهای متعدد به خارج و بازدید از دانشگاه های جدید الاحداث مذاکره با مسوولین دانشگاه های داخل و خارج و کسب اطلاع از مشکلات اجرایی و اداره یک دانشگاه، مذاکره و مصاحبه با مهندسان مشاور و ذی صلاح داخلی و مذاکره با مسوولین دانشگاه ها را با جدیت و علاقه و دلسوزی خاصی انجام دادند.
مرحوم افضلی پور معتقد بود آینده از آن آیندگان است و ما حق نداریم با تصمیمات ناسنجیده خود، از هم اکنون برای آنان محدودیت ایجاد کنیم. او با این عبارت، یکی مهمترین احکام و پایه های برنامه ریزی، استراتژیک را بیان می کرد که متاسفانه در بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه های استراتژیک نادیده گرفته می شود.
وسعت زمین با بلندنظری و سخاوت در پیش بینی ها، برای محدود نکردن آیندگان تعیین شد و گرچه 100 هکتار رافع نیازهای قابل پیش بینی دانشگاه با رشته های مصوبش به شمار می آمد، ولی تامین 100 هکتار زمین به صورت قطعی و 400 هکتار به صورت ذخیره هدف قرار گرفت تا چنان چه در آینده رشته های دیگر و از جمله علوم پزشکی راه اندازی شود و مجموعه ای از مسائل غیرقابل پیش بینی دیگر رخ دهد توسعه و عملکرد مطلوب دانشگاه با اختلال و اشکال مواجه نگردد.
افضلی پور انگیزه از ساختن دانشگاه را چنین عنوان می کند: «از من مهندس افضلی پور خواسته شده است انگیزه خود را برای بنیان گذاری دانشگاه کرمان را به اختصار بیان کنم.
من اطمینان دارم کسانی که با محیط خانوادگی و پرورشی در سر دارند به یقین می دانند که راه منحصر به فرد برای تعالی و سعادت مردم یک کشور همانان راه دانش و فن است و در آن چه من اکنون خواهم نوشت با من کاملا هم عقیده خواهند بود.
گر چه من پس از پایان تحصیلات عالی در کشور فرانسه و بازگشت به ایران عمر خود را صرف فعالیت های بازرگانی کرده ام. اما همواره بر این عقیده بوده و اکنون نیز هستم که گردآوری مال برای یک انسان واقعی فقط وسیله ای است به منظور نیل به اهداف عالی انسان و الهی. از این جهت در تمام مدت عمر از ظواهر فریبنده دوری جسته و به یک زندگی بسیار ساده، بی هیچ پیرایه و تکلفی اکتفا کرده ام. من همواره به یاد داشته ام که آن چه با نهایت صداقت و درستی طی ده ها سال تلاش و کوشش به دست آورده ام در واقع متعلق به هم میهنان عزیزم می باشد و باید دیر یا زود به صورتی به صاحبان اصلی آن بازگردانده شود. این اندیشه را در سال 1349 با همسر مهربان و فداکارم بانو فاخره صبا در میان گذاشتم. او همچنان که انتظار می رفت با نهایت خرسندی و تفاهم از آن استقبال کرد و پیشنهاد نمود که برای این منظور شایسته است یک بیمارستان بسازم. من نظر او را بسیار پسندیدم. اما روشن است که یک بیمارستان پس از ساخته شدن و آماده گشتن در مرحله اول نیازمند پزشک و جراح و پرستار و کادر فنی است که باید آموزش های لازم را دیده باشند.
بدین سبب با خود اندیشیدم بهتر است به جای بیمارستان، یک دانشگاه تاسیس کنم که به پایه دانشگاه های معتبر جهان برسد و یک یا چند بیمارستان نیز ضمیمه آن شود. این چنین دانشگاهی ضمنا خواهد توانست دیگر نیازهای علمی کشور را به ویژه تربیت کادر آموزشی شایسته برآورده سازد.
به هر حال فکر تاسیس یک دانشگاه در اردیبهشت ماه 1350 قطعی شد و همسرم نیز با خرسندی بسیار آن را پذیرفت. زیرا تاسیس دانشگاه که ایجاد بیمارستان نیز جزو آن بود با نظر او هماهنگی داشت. آن گاه این پرسش بسیار مهم و اساسی پیش آمد که محل این دانشگان باید در کدام شهر باشد. برخی دوستان پیشنهاد کردند این مرکز علمی در یک شهر کوچک خوش آب و هوا ساخته شود. گروهی دیگر را عقیده بر این بود در یکی از شهرهای بزرگ که دارای دانشگاه هستند دانشگاه دیگری با امکانات و تجهیزات بهتر و بیش تر ایجاد گردد. اما روشن است به علت وضع خاص و جغرافیایی کشور ما و دور بودن محل های تمرکز جمعیت از یکدیگر تاسیس دانشگاه در یک شهر کوچک نمی توانست منظور مرا چنان که باید و شاید تامین کند. از طرف دیگر ایجاد چندین دانشگاه در یک شهر (البته تهران مستثنی است) و بی نصیب ماندن شهرهای دیگر به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسید. این مساله یعنی انتخاب شهری که باید دانشگاه در آن ساخته شود مدت شش ماه مورد بحث و مطالعه من و همسرم و برخی دوستان صلاحیت دار بود. سرانجام در آبان ماه سال 1350 شهر کرمان برای این منظور برگزیده شد.
اکنون من سعی می کنم مهم ترین علل این گزینش را بیان کنم.
1- کرمان یکی از بزرگ ترین شهرهای ایران است. اما فاصله آن تا تهران از شهرهای دیگری نظیر آن بیش تر است و در یک سخن ساده کرمان شهری دور افتاده است.
2- هیچ یک از شهرهای دارای دانشگاه نزدیک کرمان نمی باشد.
3- مردم کرمان با آن که بسیار فعال و با استعداد هستند، اما به علت دوری مسافت تا تهران در مقایسه ب اهالی دیگر شهرهای بزرگ از محروم ترین مردم ایران محسوب می شوند.
4- در اطراف کرمان معادن بسیار بزرگ فلزات مختلف و کانی های دیگر موجودند که می توانند برای دانشجویان و حتی استادان دانشکده های مختلف دانشگاه کرمان میدان وسیع و پربار مطالعه و تحقیق علمی قرار گیرند.
5- شهر کرمان دارای آب و هوای معتدل است و به علت عدم تراکم جمعیت تهیه زمین بزرگ و کافی برای ساختمان های دانشگاه در آن چندان دشوار به نظر نمی رسد.
به هر صورت پس از آن که انتخاب کرمان برای تاسیس دانشگاه قطعی شد بلافاصله به تهیه مقدمات این امر خطیر پرداختم و با مسوولان مملکتی وارد مذاکره شدم.
روز 20 تیرماه 1351 وزارت علوم و آموزش عالی با تاسیس دانشکده های علوم و فنی دانشگاه موافقت کرد. همچنین مقرر شد پس از فراهم آوردن کلیه مقدمات لازم برای تاسیس دانشکده پزشکی دانشگاه، یک سال پس از آغاز ساختمان آن را از وزارت علوم و آموزش عالی مجوز لازم برای این امر کسب گردد.
پس از بررسی و تحقیقات لازم ، روز 17 دی ماه 1351 قرارداد تهیه طرح ساختمان دانشگاه کرمان با مهندسان مشاور پیرراز بسته شد. در اواسط سال1353 پس از تهیه نقشه های اجرایی لازم و تهیه زمین مناسب به وسعت 5میلیون متر مربع زمین ملی که از طرف سازمان جنگل ها و مراتع کشور شعبه کرمان برای ساختمان دانشگاه کرمان تحویل شده بود. کار ساختمان ها و تاسیسات عظیم دانشگاه آغاز شد. در روز24 شهریور 1364 کلیه ساختمان هایی که مهندسان مشاور طرح آن ها را تهیه کرده بودند به پایان رسید و در 24 شهریور 1364 طبق سند هدیه و صلح بلاعوض در دفترخانه اسناد رسمی شماره 41 حوزه ثبتی کرمان به مردم شریف کرمان اهدا شد و اسناد آن تحویل جناب آقای دکتر اسدالله رضوی رییس وقت دانشگاه گردید.
اینک ذکر این نکته را ضروری می دانم که مهندسان محترم در تمام این مدت همواره با نهایت حسن نیت و کاردانی و دلسوزی و فداکاری همه امور مربوط به ساختمان دانشگاه کرمان را زیر نظر داشته و از هیچ گونه کوشش در این باره دریغ نورزیده اند.
من برخود فرض و واجب می دانم از زحمات و تلاش خستگی ناپذیر کلیه این عزیزان در انجام دادن این وظیفه بسیار مهم میهنی سپاسگزاری و تشکر را صمیمانه ابراز دارم. »
(کرمان و دانشگاه/تالیف دکتر شمس الدین نجمی)

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *