پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بافت‌هایی که به تاریخ می‌پیوندند

تخریب بافت‌های تاریخی در شیراز، کرمان، یزد، مشهد، دزفول، اصفهان و... ادامه دارد

بافت‌هایی که به تاریخ می‌پیوندند

60 سال است که بافت‌های تاریخی کشور به دلایل مختلف تخریب می‌شوند و کارشناسان میراث فرهنگی می‌گویند آثار باقیمانده نیز در معرض خطر هستند





بافت‌هایی که به تاریخ می‌پیوندند

۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱:۰۰

تخریب آنچه امروز به نام بافت تاریخی در بسیاری از شهرهای ایران می‌شناسیم، حدود 60 سال است که با بهانه‌های گوناگون تکرار می‌شود. اگرچه عمر کوتاه علم باستان‌شناسی و مرمت در کشور، خود دلیلی بر این رخدادها است و تجددگرایی عصر پهلوی نیز دلیلی دیگر. در ایران پس از انقلاب اما با وجود تشکیل زودهنگام سازمان میراث فرهنگی کشور و تداوم ثبت بسیاری از بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی روند تخریب‌ها نه تنها متوقف نشد، بلکه ادامه پیدا کرد. در آخرین نمونۀ جنجال‌آفرین بافت تاریخی شیراز به بهانه «به ثبت نرسیدن» و «توسعه شهری» دستخوش تخریب زیاد شد؛ اتفاقی که نه اولین است و نه آخرین. هر نهادی برای تخریب و دست‌درازی‌ای که انجام می‌شود دلیلی می‌آورد و گاه مردم نیز دلایل خودشان را عنوان می‌کنند. در حقیقت اما آنچه این رخدادها را ایجاد کرده است، از بین رفتن بافت‌های تاریخی است.

 

نابودی‌ بافت‌های تاریخی در شهرهای مختلف از جمله شیراز، کرمان، یزد، مشهد، دزفول، اصفهان و… ادامه دارد، اما هشدارها درباره تخریب‌شان در حد شعار و اعلام گاه‌به‌گاه وضعیت‌ قرمز باقی مانده؛ بافت‌هایی که فقط چند خانه قدیمی نیستند و با مجموعه‌ای از گذرها، کوچه‌ها، خانه‌ها، مساجد، مکتب‌خانه‌ها، طاق‌ها و ساباط‌ها، سرمایه‌ کشورها به شمار می‌روند و حفظشان با دو دیدگاه حفظ تمدن و توسعه اقتصاد گردشگری، مفید اما بسیار هزینه‌بر شده است.
تخریب بافت‌های تاریخی واژه جدیدی نیست و در ایران هم عمری بیش از شش دهه دارد و در دوره پهلوی نیز به بهانه تعریض خیابان‌ها،‌ بافت‌ها تکه‌تکه می‌شدند؛ نمونه آن، تخریب بافت تاریخی اطراف حرم امام رضا(ع) بود یا در تهران یک ساختمان ناسازگار با بافت در میدان توپخانه ساخته شد. در شیراز، غرب شاهچراغ مورد تعرض قرار گرفت و در اردکان، یک خیابان دقیقاً از روی راسته اصلی بازار گذر کرد و بازار را از بین برد. پس از انقلاب و از ابتدای دهه 60، این تخریب به بهانه توسعه و حذف بافت فرسوده ادامه یافت. مسجد پامنار زواره و حمام صوفی اصفهان از تخریب‌های جبران‌ناپدیر بود. در مشهد، مدرسه میرزاجعفر و در بوشهر، بافت تاریخی این شهر با بیش از 150 بنای مهم به بدترین شکل از میان رفت. بافت تاریخی بندرعباس ناپدید شد و بافت شهری بندرلنگه تکه‎تکه. در کرمان به‌جز راسته بازار، بافت تاریخی تخریب شد. در دزفول هم که بزرگ‌ترین بافت‌های تاریخی را دارد، فقط نامی از «بافت تاریخی» باقی مانده است. در سمنان، مشهد، تبریز، همدان و شهرهای شمالی نیز دقیقاً همین اتفاق افتاد و این به‌معنای ناپدید شدن عناصری از شهرهایی است که قدمتی بالغ بر چند قرن دارند، اما خبری از گذشتهٔ آنها بر چهره شهر نیست.

غلامحسین معماریان: بدترین اتفاق در تخریب بافت‌های تاریخی، همکاری وزارت میراث فرهنگی با تخریب‌کنندگان بافت است. پشت پرده طرح‌های تخریب بافت‌های تاریخی نیز سرمایه‌داران و شرکت‌های سرمایه‌گذاری هستند که از تخریب بناهای ثبتی ابایی ندارند

فقط هشدار و دیگر هیچ!
حدود همین 5 سال پیش بود که دبیر وقت شورا‌ی‌عالی شهرسازی و معماری در نامه‌ای به رهبر انقلاب نسبت به تخریب گسترده بافت‌های تاریخی کشور هشدار داد و اعلام کرد «بخش اعظمی از بافت تاریخی شهرها را از دست داده‌ایم و آنچه باقی مانده، محدود و حداقلی است.»
محمد سعید ایزدی گفته بود که «بافت تاریخی شیراز در معرض هجوم بولدوزرهاست یا بخشی از دیوار مجموعه ارزشمند کارخانه حریربافی چالوس مورد تعرض و تخریب قرار گرفته. بناها و ساختمان‌های ارزشمندی در اصفهان، کاشان، شیراز، بوشهر تخریب شده‌ و حتی ساختمان‌های ارزشمندی در بافت تاریخی تبریز به دلیل تعریض خیابان مورد تعرض قرار گرفته‌اند.»
البته به نظر نمی‌رسد که هشدارهای ایزدی راه به جایی برده باشد، زیرا تابستان سال گذشته متولیان فرهنگی یزد اعلام کردند یک درصد از بافت تاریخی یزد از بین رفته است. در زمستان هم خبر «شمارش معکوس تخریب خانه‌های تاریخی شیراز» جنجال‌آفرین شد. همان زمان برخی کارشناسان میراث فرهنگی اصفهان اعلام کردند یک خانه واجد ارزش تاریخی به همراه دو خانه دوران پهلوی در جنوب میدان نقش جهان اصفهان تخریب و به پارکینگ خودرو تبدیل شده است. پیش‌روی تخریب بافت تاریخی کرمان نیز منجر به کارزاری شد که اعلام می‌کرد تنها قسمت باقیمانده از بافت تاریخی کرمان، راسته بازارها و مجموعه‌های تاریخی موجود در بازار است و همین تک‌بناهای باقی‌مانده مورد هجوم پروژه‌های عظیم پاساژسازی (سیتی‌سنترها) قرار دارند.
چرا بافت تاریخی تخریب می‌شود؟
برخی کارشناسان می‌گویند تمرکز بر بناهای شاخص در دل بافت تاریخی یکی از مهم‌ترین دلایل تخریب آن‌هاست.
غلامحسین معماریان، استاد دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت، دراین‌باره به اهمیت جهانی بافت‌های تاریخی اشاره کرده و به روزنامه اطلاعات گفته است که «بافت تاریخی در همه‌جای دنیا به رسمیت شناخته شده و اجازه جابه‏‌جایی در آن نمی‌دهند. برای کوچک‏ترین تعرض هم جریمه‌های سنگین و زندان وضع کرده‌اند، اما با وجود اینکه تنوع زیبایی از ساخت بافت مسکونی در کشور وجود دارد، امروز از میان رفته و این سرنوشت غمبار معماری ایرانی است.»

مدیرکل اسبق ثبت آثار کشور: میزان موفق بودن یا نبودن حفظ بافت تاریخی در شهرهای مختلف کشور از جمله کرمان، مشهد، شیراز و… یکسان نیست، اما نکته مهم این است که اگر بافت تاریخی در هر جایی دچار آسیب و تخریب شود زیان‌ها و عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال دارد که ابعاد آن با مطالعات و بررسی‌های علمی و در گذر زمان معلوم خواهد شد.

علاوه‌براین، مدت‌هاست دلایلی از جمله رهاشدگی بافت‌های تاریخی از سوی دولت به دلیل نبود بودجه، به صرفه نبودن حفظ آن‌ها برای مالکان، رهاشدگی و آسیب‌های جوی، تخریب به بهانه حذف نابه‌هنجاری‌ها و بافت فرسوده، فرسودگی یا خطر ریزش، بافت تاریخی کشور را نیمه‌جان کرده و به گفته معماریان «آن‌چه پس از تخریب در بافت‌های تاریخی باقی می‌ماند، تجارت است و به‌جز منفعت مالی برای عده‌ای محدود، آورده‌ای ندارد.»
بدترین قسمت ماجرا هم به گفته او، «همکاری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با تخریب‌کنندگان بافت است. پشت پرده طرح‌های تخریب بافت‌های تاریخی هم سرمایه‌داران و شرکت‌های سرمایه‌گذاری هستند که از تخریب بناهای ثبتی ابایی ندارند.» شبیه تهدیدهای تخریب در بافت تاریخی شیراز.
این بافت دارای ۲۵۰۰ اثر تاریخی ارزشمند است که تاکنون فقط ۴۱۰ اثر آن در فهرست آثار ملی ثبت شده، اما طی سال‌های اخیر ثبتی بودن بناها مانع از تخریب آنها نشده و حتی در یک بازه زمانی 7ساله، تخریب ۱۰ اثر ثبت ملی نظیر خانه پورنواب، سلیمی، منتصری، رقیه رسولی و… صورت گرفته است.
از سوی دیگر حدود یک دهه است که در محدوده شاهچراغ (ع) طرحی برای توسعه حرم در دستور کار قرار گرفت و هر بار بخش‌هایی از بافت تاریخی اطراف حرم به‌همین منظور تخریب شد.
در اصفهان هم این مسئله دیده می‌شود. با وجود اینکه حفظ بناهای تاریخی در اطراف میدان نقش جهان به‌دلیل موقعیت استراتژیک آن در جوار یک اثر جهانی حائز اهمیت است، اما تخریب همچنان ادامه دارد و پیش از آن نیز مسئله تخریب در بافت تاریخی «جوباره» که از قدیمی‌ترین محله‌های شهر اصفهان است نیز وجود داشته؛ آن هم درحالی‌که به تأکید کارشناسان اگر مشکلات این محله به‌درستی شناسایی و رفع می‌شد، قابلیت تبدیل‌شدن به یکی از پرجاذبه‌ترین محله‌های گردشگری این شهر را داشت.
نفس‌های بافت‌ تاریخی شهرستان دزفول نیز با وجود حجم قابل توجه به شماره افتاده است. روح‌الله بهشتی، فعال میراث فرهنگی، درباره تخریب این بافت تاریخی به دنیای صنعت گفته است که «مردمان قدیم به ارزش‌های معماری این بافت آگاه بودند، اما هم‌اکنون از یک سو با معرفی نکردن بافت ‌تاریخی و از سوی دیگر به دلیل نبود آگاهی مردم از اهمیت این بافت تاریخی، استقبال مالکان برای مرمت، احیا و نگهداری بسیار کم شده است.»
او البته معتقد است «این کاهش آگاهی گریبان‌گیر تمام بناهای تاریخی کشور است و شاید تاکنون تخریب نشده‌اند، اما مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفته‌اند؛ به‌طوری‌که در هر لحظه منتظر فروریختن یکی از آنها هستیم و نابودی هرکدام از این خانه‌ها به‌طور قطع یک تراژدی فراموش‌نشدنی است.»
در تهران اما، ماجرا کمی متفاوت است و خانه‌های موجود در بافت تاریخی به دلیل نزدیکی به بازار تبدیل به کارگاه‌های تولیدی و انبار شده‌اند و مدت‌هاست انجمن‌های میراث فرهنگی نسبت به روند افزایشی تخریب در محله‌های تاریخی نظیر عودلاجان و سنگلج هشدار می‌دهند. سودای ساخت پاساژ و مراکز تجاری نیز باعث تخریب برخی خانه‌های تاریخی محله‌های قدیمی تهران شده است. آن هم درحالی‌که نظارت حداقلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی بر اوقاف و وزارت ارتباطات که برخی بناهای تاریخی واقع در محله‌های قدیمی از جمله سنگلج برعهده این دو نهاد است، باعث‌شده ابنیه تاریخی در ملکیت این نهادها با مخاطرات جدی مواجه باشند.
ارزش بافت تاریخی کم نشده
تخریب بافت‌های تاریخی در حالی به معضل جدی میراث کشور بدل شده که به‌طور کلی دو دیدگاه درباره آن مطرح است؛ تأکید بر حفظ آن با هر ظرفیتی و بی‌توجهی به آن با نگاه اهمیت به زندگی اجتماع و تنگنای اقتصادی نگهداری از آنها.
مدیرکل پیشین دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری البته این دو دیدگاه را جدید نمی‌داند و می‌گوید که سبقه آن به قرن نوزدهم میلادی برمی‌گردد و البته امروز نیز در دنیا، پاسداری و محافظت از میراث فرهنگی، اصلی مسلم و پذیرفته‌ شده است.
فرهاد نظری در توضیح بیشتر به «پیام ما» حفظ بافت‌های تاریخی را یک اقدام ملی می‌داند و تأکید می‌کند که «در ایران هم وزارت‌خانه‌ای مخصوص برای پاسداری میراث فرهنگی وجود دارد. قوانین متعدد حمایتی و بازدارنده با هدف حفظ آثار تاریخی هست. در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور، مجلات علمی و رشته‌های آموزش حفظ آثار تاریخی دایر است. همه اینها تأکیدی بر حفظ میراث فرهنگی است و آثار تاریخی اعم از منقول و غیرمنقول هم جزیی از میراث فرهنگی به شمار می‌رود.»
البته او معتقد است که این مسئله به‌عوامل متعدد وابسته است از جمله اینکه «نمی‌توان به چنین موضوع پیچیده‌ای تک‌بعدی نگاه کرد، زیرا دیدگاه مدیران ملی و منطقه‌ای یا بومی، شناخت مردم از ارزش‌های ملموس و ناملموس بافت تاریخی، مقدار و میزان توان وزارت میراث فرهنگی،‌ صنایع‌دستی و گردشگری (اعم از کارشناسان و بودجه و امکانات)، مسئولیت اجتماعی نهادهای اجتماعی و دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و… در حفظ بافت تاریخی نقش دارند.»
به گفته نظری، «میزان موفق بودن یا نبودن حفظ بافت تاریخی در شهرهای مختلف کشور از جمله کرمان، مشهد، شیراز و… یکسان نیست، اما نکته مهم این است که اگر بافت تاریخی در هر جایی دچار آسیب و تخریب شود زیان‌ها و عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال دارد که ابعاد آن با مطالعات و بررسی‌های علمی و در گذر زمان معلوم خواهد شد.»
این کارشناس میراث فرهنگی نگاه متفاوتی دارد؛ پاسخ او به این پرسش که آیا طی سال‌های اخیر بافت‌های تاریخی ارزش خود را از دست داده‌اند، منفی است. از نگاه نظری، ارزش بافت‌های تاریخی نسبت به گذشته، شناخته‌تر و روشن‌تر شده است و حتی ثبت شهر تاریخی یزد در فهرست میراث جهانی یونسکو دیدگاه‌ها را نسبت به ارزش و اهمیت بافت‌های تاریخی تغییر داد.
به اعتقاد او، پیش‌بینی وضعیت بافت‌های تاریخی کشور در آینده دشوار است، اما این بافت‌ها باید محافظت شوند و بی‌تردید کلید حل بسیاری از معضلات در صندوقچه میراث فرهنگی است. حفظ بافت تاریخی بیش از آن که ادای احترام به گذشتگان باشد، می‌تواند راهنما و یاری‌گر زندگی پُرمناقشه امروز ما باشد.
نظری تأکید می‌کند که دراین‌باره دولت باید نقش حامی داشته باشد؛ مردم باید قدر و قیمت معنوی و مادی بافت تاریخی را بدانند و دولت هم تمهیدات حمایتی لازم برای ارتقای کیفیت زندگی در بافت را فراهم کند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر