پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | شعر در محله «کلاه دراز»

شعر در محله «کلاه دراز»





۱۹ آذر ۱۳۹۵، ۲۲:۵۶

شعر در محله «کلاه دراز»

فخریه صابر ماهانی؛ شاعر و مدیر مسوول انتشارات « ماه ماهان» است. وی از کودکی تا کنون در محله«کلاه دراز» ماهان زندگی می کند. صابر ماهانی احساس خود از محله تاریخی کلاه دراز را در قالب شعر بیان کرده است.
بابا کلادراز/پیری که رد شده و نام او مانده است/بر دشت های سبز حوالی حس من/از کودکی من تا کودکی دخترم/سبزی شعر کلاه دراز /پهن بوده است/هوهوی باد /میان سپیدارهای استوار/در هر غروب شب شعر این محله بوده است/زردی گندم زار /سبزی علف/چشمان بوته های ختمی/و/آوای قمریان مست /رقصی که برگ می خورد/توی بادهای عصر/عطری که بیدمشک دارد هر بهار/تصویر حک شده از کلاه دراز است توی ذهن من/این دختر دست و رو نشسته و آشفته مو منم/از خانه تا وسعت کلاه دراز دویده ام/سطلی پر از ستاره های بنفش ختمی به دست من/من آمد ه ام که در دشت گم شود/روحی که کالبد جسمم را اسیر کرد/هر شب که قرص ماه/عروس می شود/در بیکران شب پر نور این کلاه دراز/من سطل آبی کودکی ام را بیاورم/با خاطراتی که بوی یونجه می دهد
****
گویی زمین تازه آب شده از نور و روشنی/یک گله بره دوید در خیال من/چوپان گله های کودکی ام می شود قلم/شاید بماند چوپان کنار ذهن من
****
/از دور صدای میراب به گوش می رسد/گویی که آب زیادی شده به دشت
****
/آغاز می شود از پل محتشم کلاه دراز/از خانه ما که پر است از اتاق های شعر و رنگ/تا دورترین زمین های سبز دشت/اینجا/محله پر طراوت من است/در زیر آفتاب بهار/در سوز برف های زمستانی و باران روزهای خوب/من در کلاه دراز دو بیتی سروده ام/از ریزترین گل های ریز زمین های دور و بر/تا پولک اختران آسمان/صدها نگین چیده ام برای غزل های رنگی ام/ما مردم کلاه دراز از جنس طبیعتیم/شفاف /ساده/هم رنگ آسمان/از کودکی تا سال های بعد مرگ/همراه با ستاره ایم/جاری میان دشت

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *