پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | در دامِ «روابط عمومی سیاه»

شورش نظامی یا کودتا؛ در روسیه چه اتفاقی افتاد؟

در دامِ «روابط عمومی سیاه»

یک استاد «مطالعات روسیه و جهان» معتقد است تمرکززدایی از «پوتین» و «پریگوژین» تنها راه شناخت درست وقایع اخیر روسیه است





در دامِ «روابط عمومی سیاه»

۱۰ تیر ۱۴۰۲، ۲۲:۳۰

همه‌چیز در رسانه‌های اجتماعی شروع شد. غروب جمعه دوم تیر، «یوگنی پریگوژین» سردستۀ گروه «واگنر»، در چند پست به‌هم‌پیوسته انگیزه‌های کرملین برای جنگ اوکراین را زیر سؤال برد و نیروهای خود را علیه ارتش شوراند. از همان ابتدا معلوم شد که یک برنامۀ داغ را در رسانه‌های اجتماعی دنبال خواهیم کرد. یکی منتظر سقوط مسکو است، یکی از پایان جنگ در اوکراین می‌نویسد، یکی می‌گوید «آشپز پوتین» موش از آب درآمد، و بلاگرها به یکباره کارشناس مسائل روسیه و پساشوروی می‌شوند. اما واقعاً در روسیه چه اتفاقی افتاد؟ شورش، کودتا یا سوءتفاهم؟ به نظر می‌آید بخش مهمی از زمین جنگ نه در مسیر رسیدن به مسکو، بلکه در خط مقدم شبکه‌های اجتماعی اتفاق افتاد.

 

سلسله وقایعی که از غروب جمعه دوم تیرماه و اعلام شورش گروه واگنر شروع شد و کمتر از 24 ساعت به‌طول انجامید جهان را شوکه کرد. سیر وقایع آنقدر سریع بود که تقریباً تمامی خبرگزاری‌ها صفحۀ ویژه‌ای به آن اختصاص دادند و هر چند دقیقه آن را به‌شیوۀ «وبلاگ زنده» به‌روزرسانی می‌کردند. در همان چند ساعت شاید همه‌نوع اتفاقی برای همۀ سلیقه‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی رخ داد: شورش یک گروه نظامی «خصوصی» در شهری کلیدی، موضوع مخاطب‌پسند خیانت و انتقام، حرکت به‌سمت مسکو و بازیادآوری خاطرات جنگ جهانی دوم، منازعه بین دو شخصیت کاریزماتیک پوتین و پریگوژین و خطابه‌گری برای ازبین‌بردن اعتبار یکدیگر به سبک خوانندگان رَپ، بازی‌کردن زلنسکی و واردشدن اروپا و آمریکا، حفر خندق اطراف مسکو (انگار که یونانی‌ها با اسب تروا قرار است شهر را تصرف کنند) و البته مذاکرۀ لوکاشنکو و زنده‌شدن نقش بلاروس در سیاست روسیه.
بااین‌حال، به نظر می‌آمد پوشش و گزارش‌های رسانه‌ها برای مخاطبان رسانه‌های اجتماعی کافی نبود و همه به‌دنبال پاسخ و تحلیل از چیستی مسئلۀ پیش‌آمده، دلایل آن و آیندۀ روسیه و اوکراین بودند. در فضای توییتر و اینستاگرام فارسی نیز روزنامه‌نگارانی که بر مسائل روسیه تمرکز داشتند، به‌ترتیب معرفی می‌شدند و از آنها انتظار می‌رفت نقش پیشگو را بازی کنند. «سامانت د. بندرن» تحلیلگر «تهدیدهای سیاسی» است و سال‌ها دربارۀ روسیه و کشورهای پساشوروی مطالعه کرده‌است. او در روزنامۀ گاردین نوشت: «شرایط آنقدر پیچیده است که نمی‌توان هیچ تحلیل عمیقی ارائه داد.» در چنین مواقعی به تحلیلگرانی که ادعا می‌کنند بیشتر از بقیه می‌دانند یا از چیزی خبر دارند که هیچکس نمی‌داند، باید بیشتر از دیگران شک کرد. چنین منازعاتی معمولاً طوری برساخته می‌شوند که نظریه‌های توطئه در آن سریع شکل بگیرند و «چهره»های سیاسی یا اعتبار بگیرند و یا اعتبارشان نابود شود. این یکی از کارکردهای غیرمستقیم همان‌چیزی است که در علوم ارتباطات، «روابط عمومی سیاه» خوانده می‌شود. مخاطبان رسانه‌ها در تقویت روابط عمومی سیاه نقش مهمی ایفا می‌کنند. آنها در جستجوی پاسخ برای پرسش‌هایشان و پیداکردن یک تحلیل منطقی سراغ گوشه‌های تاریک اینترنت می‌روند و نظریه‌های توطئه را در کمتر از چند ساعت به سطح اول حوزۀ عمومی می‌آورند. اما پرسش اینجاست که در چنین شرایطی برای فهم وقایع چه باید کرد؟

چنین منازعاتی معمولاً طوری برساخته می‌شوند که نظریه‌های توطئه در آن سریع شکل بگیرند و «چهره»های سیاسی یا اعتبار بگیرند و یا اعتبارشان نابود شود. این یکی از کارکردهای غیرمستقیم همان‌چیزی است که در علوم ارتباطات، «روابط عمومی سیاه» خوانده می‌شود

«ریخت‌وپاش داغ»
«الیزا فوخت» گزارشگر بی‌بی‌سی در روسیه است که گزارش‌های اختصاصی زیادی از گروه واگنر منتشر کرده است. او که در پنل ویژۀ وبسایت «اوپن‌دموکراسی» باعنوان «واقعاً در روسیه چه خبر است؟» سخن می‌گفت، تحلیل خود را این‌گونه ارائه داد: «دشوار است که ادعا کنیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده. من اسم جریان را ریخت‌وپاش داغ می‌گذارم. انگار از هرچیز، کمی در این ریخت‌وپاش وجود داشت: کمی کودتا، کمی شورش، کمی نزاع اقتصادی و درگیری رسانه‌ای…». فوخت همچنین معتقد است که نباید به‌دنبال تقلیل وقایع و ساده‌سازی آنها رفت. به‌عنوان نمونه او به «گروه نظامی خصوصی» خواندن گروه واگنر نقد دارد و به‌نظرش بخش اصلی منازعۀ نظامی به تأمین اعتبار دولتی برای گروه واگنر مربوط می‌شود. او می‌گوید: «واگنر به انواع منابع نیاز دارد تا بتواند در روسیه و در جنگ اوکراین اهدافش را پیش ببرد.» بنابراین چاره‌ای نمانده بود جز اینکه «شلوغ‌کاری» به راه اندازد. اما به‌نظر فوخت نباید این اتفاق و ابعاد آن را دست‌کم گرفت و باید در نظر داشت که با یک «برنامهۀ رسانه‌ای» مواجه نیستیم و واقعیتی هم در جریان است. درواقع، او که مواضع و تحلیل‌های نخبگان روسی را تحلیل و بررسی کرده است، ادعا می‌کند این نخبگان هم از اتفاق جمعه‌شب و روز شنبه شوکه شده بودند و پوتین امروز و آینده نیز برای مشورت و تعیین و تغییر مواضع به سراغ آنها و دیگر اولیگارش‌ها خواهد رفت.
«منازعۀ تجاری که با ابزار نظامی حل شد»
«اختلاف نظر اقتصادی و تجاری که با راه‌حل و ابزار نظامی حل شد»؛ این تحلیل «جرمی موریس» استاد مطالعات روسیه و جهان در دانمارک است. او معتقد است تأمین منابع و اعتبار برای گروه واگنر و ایجاد تعادل میان نیروهای مختلف به‌دلایل متعدد به مشکل برخورده است و برای حل آن چاره‌ای جز استفاده از بسیج‌کردن نیروهای نظامی نبوده است. به‌نظر این پژوهشگر ارشد حوزۀ روابط بین‌الملل، نباید به هیچ‌وجه گرفتار قاب رسانه‌ای «دعوا بین پوتین و پریگوژین» شد. او می‌گوید تعداد عوامل و جریان‌هایی که در اتفاقات دوم و سوم تیر و پیامدهای آن مؤثر هستند، آنقدر پیچیده و درهم تنیده است که نباید به‌دنبال یک پاسخ کوتاه و ساده بود و درنتیجه به روایت‌های تحلیلگران و نظریه‌پردازان توطئه اعتماد کرد. او در پاسخ به پرسش «ارزیابی او از پوشش رسانه‌ها و در دام روابط عمومی افتادن چیست؟» خبرنگار «پیام ما» که در نشست آنلاین حضور داشت، گفت: «باید از پوتین و پریگوژین تمرکززدایی کرد.» به‌نظر او باید در رسانه‌ها از تقلیل‌دادن اتفاقات به درگیری بین افراد پرنفوذ دوری کرد و ردّپای تغییرات، عوامل مؤثر، و تحلیل نقش هرکدام را گرفت تا بتوان درک و تصویر درستی از وضعیت داشت.

«مسکو تایمز» نقل از یک استاد علوم سیاسی می‌نویسد: واگنرها ترکیبی از قهرمانی و مردانگی را به‌عنوان برند خود به نمایش می‌گذارند که برای جذب مخاطبانش جذاب است

رقابت روابط عمومی و بسیج نیروها در روسیه
مسئلۀ تأمین نیرو و منابع توسط روسیه برای حضور در کشورهای مختلف (اوکراین و کشورهای دیگر) جدی است و ضعف در هرکدام ممکن است تهدید جدی باشد. چه دولت روسیه و چه واگنرها هردو از روابط عمومی سیاه برای کسب اعتبار و و بسیج‌کردن نیروهایشان استفاده کرده‌اند. یک مجموعۀ مستند به‌نام «پی.ام.سی واگنر: قرارداد با مامِ وطن» توسط شبکۀ بین‌المللی RT که توسط دولت روسیه تأمین اعتبار می‌شود، تولید شد و در آن نیروهای واگنر که «موزیسین» نامیده می‌شوند، به‌عنوان قهرمانانی که زندگی خود را برای اهداف وطن‌پرستانه‌شان قربانی می‌کنند، نمایانده شدند.
وبسایت «مسکو تایمز» رویکرد رسانه‌ای واگنرها را روابط عمومی سیاه می‌خواند. این رسانه در گزارشی به‌نقل از «ایلیا بوکوف» استاد علوم سیاسی و کارشناس در روابط عمومی سیاسی می‌نویسد: «واگنرها ترکیبی از قهرمانی و مردانگی را به‌عنوان برند خود به نمایش می‌گذارند که برای جذب مخاطبانش جذاب است.» نیروهای مستقلی که به‌سمت مسکو صف کشیدند و ویدئوهایی که از زنان شهروند در حال آبرسانی به آنها پخش می‌شد هم از این تصویر دور نبود.
در گزارش «جیووانی پینی» در مسکو تایمز یکی از گروه‌های واگنر در شبکۀ اجتماعی «وی.کی» (شبکه‌ای روسی شبیه به فیسبوک) بررسی و رصد شده است. این گروه که در آن شهروندان می‌تواند برای عضویت در واگنر ثبت‌نام کنند بیش از 400 هزار عضو دارد. در بخش معرفی گروه آمده است: «واگنر بودن کار نیست؛ یک سبک زندگی است.»
در دام روابط عمومی سیاه
آن روز شنبه که کاربران جهان در شبکه‌های اجتماعی به‌سرعت دربارۀ واگنر و پوتین و سبک زندگی و مبارزۀ آنها می‌خواندند، بسیاری از کاربران روسی مشغول منتشرکردن جوک‌ها و تصاویر خنده‌دار بودند. «پریگوژین در قامت فورست گامپ» (فیلم هالیوودی مشهور) تنها یکی از آنهاست. کاربران به‌دنبال آنچه بازنمایی می‌شود به راه می‌افتند و در این میان، اذهان آنها برای ورود تحلیل‌ها و توهمات توطئه که باور عمومی به آن در طول تاریخ به تغییر سرنوشت منازعات زیادی منجر شده است، باز می‌شود. شاید باید به حرف جرمی موریس بازگشت، از اسم افراد تأثیرگذار و چهرۀ قدرتمند آنها یا حتی تضعیف آنها دور شد، صبر کرد، خواند و مطلع شد و سپس قضاوت کرد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر