پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پدر و مادرها موجودات عجیبی هستند

شروع‌ ِحیرت‌انگیز از شاهکار ‌‌فانتزی «رولد دال»، که مثل همیشه مخاطب را برجای خود میخکوب می‌کند

پدر و مادرها موجودات عجیبی هستند

قسمت مهم ماجرا این­جاست، که نویسنده زمان خلق این اثر، از دستهۀ والدین جدا شده و در ردیف کودکان نشسته و به‌نحوی نمایندۀ آنهاست





پدر و مادرها موجودات عجیبی هستند

۲۷ فروردین ۱۴۰۲، ۹:۵۶

«پدر و مادرها موجودات عجیبی هستند!» شروع‌ ِحیرت‌انگیز از شاهکار ‌‌فانتزی «رولد دال»، که مثل همیشه مخاطب را برجای خود میخکوب می‌کند. اینکه نویسنده با آوردنِ این جمله در شروع داستان، چه هدف و یا نقدی از والدین را عنوان می‌کند، شاید چندان مهم به‌نظر نرسد. قسمت مهم ماجرا این­جاست، که نویسنده زمان خلق این اثر، از دستهۀ والدین جدا شده و در ردیف کودکان نشسته و به‌نحوی نمایندۀ آنهاست. این امر، یکی از دلایل واکنش‌ها و جبهه‌گیری خوانندگان ِبزرگسال نسبت به داستان‌های او بوده است.
رولد دال نویسنده نروژی‌الاصل، در زمان نوشتن این داستان در سال­‌های 1988 که هنوز جهان وارد عصر مدرنیته نشده بود، تمام حواسش را معطوف کرده که برخلاف نظرات ِبزرگسالان که همیشه رفتار کودکان را عجیب می‌دانند، از منظری دیگر، نشان دهد که این والدین هستند که کنش­‌ها و برخوردهای عجیبی نسبت به رفتار ِکودکان دارند.
«این خانم و آقا طوری با دخترشان رفتار می‌کردند که انگار با پوست زخم طرف‌اند. پوست زخم چیزی است که آدم تا زمان معینی تحملش می‌کند، تا بالاخره آن را بکند و بیندازد دور. خانم و آقای ورم‌وُود هم بی‌صبرانه منتظر روزی بودند که بتوانند دختر کوچکشان را بردارند و بیندازند دور، حتی بدشان نمی‌آمد بتوانند او را به یک کشور یا قارۀ دیگر شوت کنند.»
این آشنایی‌زدایی در داستان‌های رولد دال، علی‌رغم تمامِ مخالفت‌ها و انتقادها، درست در قلب کودکان، جای گرفته است. این اثر شگفت‌آور، داستان دختری تیزهوش و کنجکاو به ­نام‌ «ماتیلدا» است. ماتیلدا در چهار سالگی، خواندن و نوشتن بلد است، ده‌ها کتاب از دیکنز و همینگوی را خوانده و به تمام سوالات و معادلات ریاضی هم می‌تواند پاسخ دهد. او یک نابغه‌ به تمام معناست. اما در عین حال از دیدگاه پدر و مادرش، یک کودک شر و دست‌وپا چلفتی است که درنهایت همیشه با تحقیر و سرزنش روبه‌رو می‌شود. پدر ماتیلدا نمایشگاه ِماشین­‌های دست دوم دارد که با کلاهبرداری به پول خوبی می‌رسد و مادرش، نماد یک انسان خودشیفته و بی‌توجه است که خواسته‌های خودش را مرکز رفتار و اعمال خودش قرار می‌­دهد. خوشبختانه، معلم ِماتیلدا، دوشیزه هانی تنها شخصیت محبوبِ داستان، از نبوغ ماتیلدا آگاه می‌­شود و تلاش می‌­کند تا او را در جایگاه واقعی خودش نگه ­دارد. دوشیزه هانی که متوجه بالا بودن سطح درک ماتیلدا است، او را بچۀ بزرگسال می‌نامد.
هیجانِ این داستان برای مخاطب ِکودک، درست در زمان‌هایی شکل می‌­گیرد، که ماتیلدا این تحقیرشدن‌ها را بی‌نتیجه نمی‌گذارد و به‌دنبال اذیت بزرگسالانی‌ست که او را نادیده گرفته‌اند. مدیر مدرسه­ ماتیلدا، دوشیزه ترانچ‌بول، سمبلِ منفورترین و خوفناک‌ترین زن روی زمین است. او سرانجام با نیرویی که ماتیلدا در درونِ خود به آن پی می‌­برد و با ایده‌ای که تنها به فکر ماتیلدا می‌رسید، از جریان داستان بیرون رانده می‌­شود.
تصویرگر این داستان، کوئنتین بلیک، در سال ۲۰۰۲ برندۀ جایزۀ هانس کریستین اندرسون شده است. پرسش اساسی داستان برای مخاطب، نتیجۀ این کشمکش‌ها و جدال ِماتیلدا با مدیر و خانواده‌اش است. برای ماتیلدا، کودک قهرمان داستان، که مخاطب با او احساس همذات‌پنداری می‌­کند، پیروزی بر بزرگترهای قدرتمند، کار آسانی نیست. اما غیرقابل پیش‌­بینی‌بودن کودکان، آن­ها را در مسیر حق­‌طلبی‌­شان به جلو می‌­راند. درواقع، آن­چه که کودکان امروز خواهانِ آن هستند، تماشای دنیا از دریچهۀ چشم آن­هاست. همان­طور که رولد دال می‌­گوید: «اگر می‌خواهید دنیا را از دریچهۀ چشم کودکان ببینید، چهار دست و پا روی زمین زانو بزنید و به بزرگسالانی که بالای سرتان چشم غره می‌روند و به شما امرونهی می‌کنند، نگاه کنید.»
از «ماتیلدا» چندین ترجمه در ایران وجود دارد که از میان آنها می‌توان به ترجمۀ «محبوبه نجف‌خانی» برای نشر چشمه و «شهلا طهماسبی» برای نشر مرکز و هم­چنین ترجمۀ «پروین علی‌پور»از نشر افق اشاره کرد.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *