پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تیشه به ریشه زاگرس زده‌ایم

بهمن ایزدی، پیشکسوت محیط زیست در گفت‌وگو با «پیام ما» از دلایل وخامت حال جنگل‌های بلوط گفت

تیشه به ریشه زاگرس زده‌ایم

دربرگیرندگی زیاد آفت در گستره زاگرس پیامد فشارهای قبلی به این عرصه‌هاست





تیشه به ریشه زاگرس زده‌ایم

۲۰ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

ما چه کرده‌ایم با زاگرس؟ این چه مدیریتی است که در پیش گرفته‌ایم؟ چرا چشمان خود را به تمام واقعیت‌های موجودی که در پیرامون ماست بسته‌ایم، و به عوارض نابجایی که در طبیعت به جا می‌گذاریم و بحران‌های محیط‌ زیستی آنها تا این حد بی‌توجهیم؟ بی‌محابا مواهب زاگرس و ارزش‌هایی که در دل آن نهفته است را تخریب می‌کنیم. این کوهستان نیمی‌ از جمعیت کشور را‌ آبرسانی‌ و تسهیلاتی را برای معیشت ساکنانش از شمال‌غرب ایران گرفته تا جنوب غرب و تنگه هرمز تامین می‌کند. ما ارزش‌های زاگرس را تاراج کرده و بعد می‌گوییم چرا آفت آمده؟ به چند سال گذشته نگاه کنید و ببینید آتش‌سوزی‌های سریالی چطور هزاران هکتار از زاگرس را از چنگ ما درآورد، در عوض بخش‌های متولی با شعار و نمایش با این بحران مواجه شدند. اگر ایستادگی جانی و مالی مردم و تشکل‌های محیط زیستی و اندیشمندانی که به فکر آبادانی ایران عزیزند نبود گستره آتش‌سوزی‌های بسیار بیشتر هم می‌شد. مردم 14 شهید برای جلوگیری از این آتش‌ها دادند و متولی خم به ابرو نیاورد. یک برنامه عملی درست انجام نداد و تا الان عوامل مخرب به مردم معرفی نشده‌اند. بهمن ایزدی با بیان این مطالب اضافه می‌کند: «زاگرس جان و نفس ایران است».

 

بهمن ایزدی پیشکسوت محیط‌ زیست در گفت‌وگو با «پیام ما» می‌گوید: حدود پنج دهه است که طبیعت و این روزگار بر من منت گذاشته تا در نواحی مختلف زاگرس حضور داشته باشم و 17 سال کار بوم‌شناختی در آن انجام دهم. زاگرس ذخیره گاه 40 درصد آب تجدیدپذیر و باکیفیت کشور و تامین کننده معیشت پایدار 11 استان در مناطق مختلف خود است.
او با اشاره به اینکه این روزها شاهد طغیان پروانه برگخوار سفید بلوط در مناطق جنگلی پرتراکم زاگرس در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، فارس و بخشی از نواحی جنگلی جنوب شرقی استان خوزستان هستیم، می‌افزاید: هجوم و دربرگیرندگی این آفت در گستره زاگرس پیامد فشارهای قبلی به این عرصه‌هاست. این پروانه حضورش را ابتدا سال ۱۳۵۱ در کرمانشاه و استان فارس نشان داد و بعد چندین نوبت در گستره‌های محدودی ظاهر شد، بعد از سال‌ها در همین مناطق بحرانی طغیان آن را شاهدیم. نگاه گذرا به کارنامه ارتباط ما در این 5 -6 دهه با مواهب طبیعی زاگرس نشان می‌دهد که در نظام طبیعی هیدرولوژیک و‌ اکولوژیک زاگرس دخالت‌های نابجا داشته‌ایم. ما حتی در نظام اجتماعی در حوزه ایجاد معیشت دست بردیم و زاگرس را قربانی خودخواهی‌های خود کرده‌ایم. بزرگترین سدها و بیشترین سدها در این چند دهه در حوزه زاگرس ساخته شده، مهیب‌ترین انتقال‌های آب از سرچشمه شاخه‌ها در این منطقه بوده ضمن اینکه برداشت آب به وسیله با حفر چاه مجاز و غیرمجاز بی‌شمار موجب تهی شدن 80 درصد ذخیره‌گاه‌های آبی ما در زاگرس شده است.

بزرگترین سدها و بیشترین سدها در این چند دهه در حوزه زاگرس ساخته شده، مهیب‌ترین انتقال‌های آب از سرچشمه شاخه‌ها در این منطقه بوده ضمن اینکه برداشت آب به وسیله با حفر چاه مجاز و غیرمجاز بی‌شمار موجب تهی شدن 80 درصد ذخیره‌گاه‌های آبی ما در زاگرس شده است

ایزدی ادامه می‌دهد: ما نظام ژئومورفولوژی که شرایط طبیعی عبور و مرور جریانات هوایی را کنترل می‌کند با معدن‌کاوی و توسعه برنامه‌های عمرانی نظیر کشیدن جاده‌های غیرضروری برای انتقال آب، گاز، مخابرات، نفت و برق را از بین برده‌ایم. انتظار هم داریم با این‌همه دست‌درازی به زاگرس و زخم‌های متعدد که بر جان و پیکرش زده‌ایم، اتفاقات میرنده این روزها نیفتد و زمینه حضور و طغیان این آفت فراهم نشود. حضور پروانه برگخوار سفید بلوط خود به خود ایجاد نشده است و پیامدهای دخالت‌های نابجای انسانی در چرخه طبیعی آن است. چرای بی‌رویه و بیش از ظرفیت مرتع،‌ کشاورزی لجام گسیخته و ایجاد بناهای نابجا با کاربری‌های مختلف ، توان اکولوژیک زیراُشکوب‌ها را از بین برده است. به طوری که با کمی دقت مشاهده می کنیم که در برخی مناطق درختان بلوط چندین صد ساله در زمین‌های مزروعی، معابر و خانه مردم وجود دارد که نشانگر تخریب عرصه‌ها و تغییر کاربری اراضی جنگلی است. ما هر روز با رشد جمعیت برای ایجاد اشتغال به نحوی از انحاء تیشه به ریشه زاگرس زده‌ و مسائل معیشتی مردم را به شکل مستقیم به برداشت از ذخایر و منابع حیاتی زاگرس ربط داده‌ایم.
بهمن ایزدی معتقد است دخالت‌های نابجا در زاگرس با آتش‌ زدن‌های مختلف رویشگاه‌ها، از بین بردن شرایط مرطوب در حوزه جنگل‌ها در کنار تاراج حقابه طبیعت باعث کاهش ریزش نزولات جوی شده است. او در همین زمینه می‌گوید: این دخالت باعث می‌شود نظام جریانات هوایی تغییر کند و سپر حفاظتی زاگرس در اکوتون‌های (‌بوم مرزها‌) جنوب و جنوب غرب زاگرس یعنی در استان‌های خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و فارس ضعیف شده و به تبع آن هوای گرم سودانی و عربستانی بر حوزه زاگرس غلبه کند. در کنارآن سایر فشارها به بیوم ناحیه‌های زاگرس نظیر قاچاق چوب، زغال‌گیری و توسعه شهرک‌های صنعتی و توسعه مراکز اجتماعی متعدد در دل جنگل و…. موجب کاهش میزان رطوبت متعادل در زاگرس و در برون داد آن ، باعث سیر قهقرایی ریزش نزولات جوی تسهیل شد. لذا دمای حدود 50 درجه این روزهای زاگرس به خاطر همین دخالت‌های نابجا است که شدت خشکی زاگرس را مضاعف و باعث تنزل رطوبت از سطح رویشگاه‌های زاگرس به طور فاحش شده است.
پیام زاگرس را بشنوید
حمله پروانه برگ‌خوار سفید بلوط، هشدار زاگرس به همگی به ویژه مدیران منابع پایه ایران است که تا دیرتر نشده حقوق پایمال شده عرصه‌های زاگرس را به آن برگردانند در غیر اینصورت اگر زاگرس بیمارتر از این شد و به سمت میرندگی رفت قطعا ما زودتر از زاگرس خواهیم مرد. طغیان،‌ حضور این پروانه برگخوار زنگ خطر زاگرس به ما است. برای اینکه حواس‌‌مان باشد تیشه به ریشه خود می‌زنیم، از این رو باید دست از کارهای نابخردانه مقطعی و احساسی برداریم. متاسفانه در زاگرس روان‌آب‌ها را به سمت مزارع و زیراُشکوب ها برده اند و در بسیاری از مناطق برای کشت محصولات پر آب بر مثل برنج‌کاری، چاه‌های متعدد زده‌ایم و با کشیدن رطوبت از زمین و اختصاص به کشاورزی نابخردانه باعث شده‌ایم در جنگل خط تراز رطوبت لایه‌های زیرسطحی خاک که در واقع آب مورد نیاز را برای جنگل‌ها و رویشگاه‌ها فراهم می‌کند دچار افت منفی شود و همین امر ضعف و بیماری درختان جنگلی را به دنبال داشته باشد. زمانی که درخت آوند فعال و مرطوب نداشته باشد مستعد پذیرش هرگونه آفت می‌گردد و میزبانی برای هجوم انواع آفت‌ها مثل پروانه برگخوار خواهد بود. ایزدی پس از بیان این جملات به سراغ برشمردن برخی دلایل تخریب زاگرس هم می‌رود: «علاوه بر تصرف و تخریب زمین‌های زیراشکوب، برداشت و خارج کردن کودبرگ‌ها که مغذی برای درخت را فراهم می‌کنند توسط برخی سودجویان انجام می‌شود و دستگاه متولی در قبال آنها اقدامی بایسته ای و بازدارنده‌ای نمی‌کند. چرای مفرط و بی‌رویه و فراتر از ظرفیت مراتع زیراشکوب‌ها و انجام عملیات کشاورزی لجام گسیخته موجب شده تا شرایط تجزیه بیولوژیک مواد عالی از دست رفته و خاک ضعیف‌تر شود ضمن اینکه شخم هر ساله زیراشکوب که به دلیل تصاحب و تملک انجام می‌شود در کنار دام مواد آلی را از بین می‌برد.»
به گفته این پیشکسوت محیط زیست عامل دیگری که به چشم نمی‌آید و به صورت خاموش و خزنده چند سالی است بدتر از آفت پروانه عمل می‌کند بیماری زغالی است. او اضافه می‌کند: بیماری زغالی به واسطه ضعیف شدن خاک و از بین رفتن تعادل زیراشکوب ها و بالا رفتن دمای سطح خاک با از بین رفتن رطوبت عرصه در کنار افت تراز رطوبت زیرسطحی که حیات ریشه‌های درختان به آنها وابسته است،‌ اتفاق افتاده است. این بیماری بسیار کشنده‌تر از پروانه برگ‌خوار سفید بلوط است زیرا این آفت در مناطق پست و گرم که ارتفاع آنها تا حدود 1000 تا 1200 متر است دیده می‌شود در حالی که بیماری زغالی در ارتفاعات زاگرس مشاهده می‌شود.
یک قدم غافل شدم یک عمر راهم دور شد
در زاگرس در‌خت‌ها مرده‌اند یا تاج شان خشک شده است. درخت‌های 600 تا 700 ساله که به زیستمندان فایده رسانده در جا خشک شده است. اگر بخواهیم زاگرس را نجات دهیم و شرایط استمرار زیستی را در ایران پایدار کنیم باید کمی‌درنگ کنیم، بایستیم و به کارنامه‌مان و برداشت‌مان از ذخایر سرزمینی که باید مثل چشم‌مان از آنها حفاظت می‌کردیم، نگاه کنیم. در این چند دهه دست دامدار را باز گذاشته‌ایم تا بیش از ظرفیت مرتع گوسفند چرا دهند. استدلال ما این بوده که اشتغال ایجاد کرده‌ایم،‌ در حالی که ما به او و مردم ایران با این مدیریت غلط خیانت کرده‌ایم. این تیر خلاص نه تنها به معیشت جوامع محلی بلکه به تمام ایران و ارزش‌های طبیعی‌مان است.کار ما مصداق این بیت است: «راه را از چاه در هر لحظه‌ای باید شناخت/یک قدم غافل شدم،‌ یک عمر راهم دور شد». ایزدی با بیان این مطلب می‌گوید: راهی که می‌رویم بدون بازگشت است. ما با مدیریت ناصحیح منابع پایه و برداشت بی‌رویه از منابع آب و خاک،‌ بحران امروز را به وجود آورده‌ایم. متاسفانه درباره برخورد با جریاناتی که با آتش زدن زاگرس در پی مقاصد شوم خود بودند و باعث خشکیدگی این عرصه‌ها، به هم خوردن تعادل ریزش نزولات جوی، خشکیدگی خاک و طغیان بیماری زغالی و آفت پروانه شدند کار قابل قبولی نکرده‌ایم. سال گذشته بیش از 100 هزار هکتار از رویشگاه‌های جنگلی ما در زاگرس سوخت و خاکستر شد اما مسئول ذیربط اعلام کرد 13 هزار هکتار از بین رفته که برای جبران آن نهال‌کاری کرده‌اند در حالی که در استان فارس مدیرکل در گفت‌وگویی بیان کرده بود 32 هزار هکتار تنها در این استان دچار سوختگی شده است.او با اشاره به سفر رئیس سازمان منابع طبیعی و رئیس مجلس شورای اسلامی به استان‌های درگیر این آفت اضافه می‌کند: آرزو می‌کنم آقای نوبخت سرپرست سازمان منابع طبیعی یادشان نرود برای نجات عناصر اصلی حیات و منابع طبیعی پایه‌مان چه قولی داده‌اند. یادشان نرود با مشارکت مردم و همراه شدن تشکل‌های جدی و فعال در حوزه محیط زیست می‌توانند بر این مشکلات فائق بیایند. در این سفر سه عدد برای عرصه‌های درگیر آفت پروانه برگ خوار سفید بلوط مطرح شد که شامل 22، 42 و 60 هزار هکتار است. بازدیدهای میدانی نشان می‌دهد حدود 50 هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس ما در استان های کهگیلویه و بویراحمد و فارس دچار آفت شده است.

حمله پروانه برگ‌خوار سفید بلوط ، هشدار زاگرس به همگی به ویژه مدیران منابع پایه ایران است که تا دیرتر نشده حقوق پایمال شده عرصه‌های زاگرس را به آن برگردانند در غیر اینصورت اگر زاگرس بیمارتر از این شد و به سمت میرندگی رفت قطعا ما زودتر از زاگرس می‌میریم

سم نزنید هیچ درختی خشک نمی‌شود
بهمن ایزدی نسبت به استفاده از بی‌تی برای مقابله با این آفت هشدار داده و می‌افزاید: آقای نوبخت سرپرست سازمان منابع طبیعی در این سفر اشاره کرد که در کهگیلویه و بویراحمد هم در سال‌های قبل و هم در ماه‌های اخیر در مناطق آفت زده بی‌تی پاشیده شده است. متولی منابع طبیعی همچنین اضافه کرده که 14 هزار هکتار در کهگیلویه، 6 هزار هکتار در فارس و در 1500 هکتار در خوزستان محلول‌پاشی شده و اعتباری به میزان 168 میلیارد ریال برای آن اختصاص یافته است. این گفته در حالی است که هیچ جا در دنیا بدون ارزیابی‌های دقیق اثرات زیست محیطی این محلول‌ها، از آن برای گستره‌های وسیع که دچار آفت شده‌اند استفاده نمی‌شود. این محلول برای مزارع کوچک و گلخانه‌ها و مناطق کشاورزی طراحی شده و کاربرد آن در جنگل سبب مرگ و میر سایر پروانه‌ها و شب‌پره‌ها که از عوامل مهم گرده‌افشانی‌اند، نیز می‌شود. همین عامل به طور غیر مستقیم جمعیت های دشمنان طبیعی آفت را کاهش میدهد. لذا باید از محلول پاشی برای رفع آفت پروانه برگ‌خوار سفید بلوط جلوگیری شود. زیرا جنگل با از دست دادن حشرات مفید برای طغیان پروانه در سال‌های آتی آسیب‌پذیرتر می‌شود. حرف ما به مسئولان این است که اگر سم نزنید هیچ درختی خشک نمی‌شود. اسم این آفت همراه آن است؛ برگخوار! این آفت درخت‌خوار نیست. در مناطقی که چند وقت پیش دچار این آفت شده بود مشاهده کردیم برگ‌های جدید روییده‌اند. اجازه دهید طبیعت کار خود را کند زیرا علاج این مشکل محلول پاشی نیست.
ایزدی یادآوری می‌کند که نباید سیاستگذاران به مقابله کوتاه مدت با این آفت توجه کنند: «برای مقابله میان‌مدت لازم است با مشورت با متخصصانی که با هزینه این کشور تحصیل کرده اند، در پی شناسایی دشمنان طبیعی باشیم و روش های کم خطرتری مثل استفاده از فرومون پروانه را در پیش بگیریم. همچنین با پرهیز از انتشار سموم در طبیعت، می‌توان شرایط را برای بندپایان فراهم کرد که بتوانند نقش خود را به خوبی مهیا کنند. برنامه بلندمدت هم به این موضوع مربوط می‌شود که تلاش کنیم تعادلات اکولوژیک را به ویژه در مناطق بحرانی به زاگرس برگردانیم. ما باید برای حفظ ثبات و پایداری این کوهستان تلاش کرده و از هر گونه اقدام آنی و احساسی خودداری کنیم.»
جلوی توسعه کشاورزی گرفته شود
ما زاگرس را بیمار کرده‌ایم و باید حقابه‌اش را برگردانیم. برنامه ممنوعیت چرا از دیگر برنامه‌هایی است که باید اجرا کرده و در آن جدی باشیم. مسئولان از 168 میلیارد و سایر اعتبارات برای سم پاشی خبر داده‌اند. حرف ما این است که این پول را برای برنامه‌های بلندمدت اختصاص دهید و مناطق را قرق کنید. ایزدی با بیان این مطلب ادامه می‌دهد: سازمان منابع طبیعی و سیاستگذاران باید توجه داشته باشند که زاگرس به خاطر مدیریت نابجا و فشارهای محیطی سنگین بیمار شده، از این رو لازم است به این منطقه تنفس دهیم و اعتبارات را برای کارهای بیهوده از بین نبریم. برای اینکه در بلندمدت زاگرس توازن داشته باشد چاره ای نداریم جز آنکه تاراج منابع آبی زاگرس را متوقف کنیم. جلوی ایجاد سدهای متعدد،‌ گسترش کشاورزی،‌ تغییر کاربری،چرای بی‌رویه و کشاورزی در عرصه‌های جنگلی باید گرفته شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

کریم سعیدی

با سلام و عرض ادب درود بر دکتر ایزدی که الحق و النصاف کاملا درست و متین و جامع تمام مطالبی که باید میگفتند را ذکر کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *