درباره آموختههایم از «محمدعلی اسلامی نُدوشَن»
در مذمت استفاده ابزاری از کلمه مقدس آزادی
۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰
اردیبهشت یا خرداد سال 1353 در حال تماشای ویترین کتابفروشی امیرکبیر در مخبرالدوله بودم که دستی بر شانهام قرار گرفت. یکی از همکلاسیهایم در دانشکدۀ علم و صنعت ایران بود عزیزی به نام حمیدرضا هزارخانی. از آن روز الفتی بینمان برقرار شد. هر دو علاقهمندی مشترکی داشتیم: «کتاب». به پیشنهاد ایشان هرگاه کتابی با ارزش _ به تعبیر آن روزها دستمان میرسید به اشتراک میگذاشتیم و گاهی هم با هم مطالعه میکردیم. لذتی داشت. روزی ایشان مقالهای را از کتاب «ایران را از یاد نبریم» برگزیده بود تحت عنوان دموکراسی در شرق. با طمأنیۀ خاصی برایم خواند. فرازهایی از آن را همواره به خاطر داشتم مخصوصاً اینکه آخرینباری بود که با هم بودیم و کتاب خواندیم. ایشان تغییر رشته داد و به دانشگاه صنعتی شریف امروز و آریامهر آن روز منتقل شد. مدتها از ایشان بیخبر بودم تا روزی سوار بر دوچرخۀ کرسی در دانشگاه علم و صنعت دیدمشان. یکیدو ساعت با هم بودیم و من علت انتخاب آن مقاله را جویا شدم و ایشان گفت برای یک جمع دیگری باید در خصوص آزادی و دمکراسی مطالبی ارائه میکردم که با هم وقتی در مورد آن خواندیم و بحث کردیم بسیار مثمر ثمر بود. علیالخصوص که شما در خصوص یادداشتهای سفر به شورویِ ایشان مطالبی را گفتی. گرچه با نظرات شما مخالف بودم ولی هنگام ارائه در آن جمع دوستان فکر کردند که نظرات شما نظر من هم هست برخورد کردند. یک ماه چهل روزی از آن ملاقات نگذشته بود که متأسفانه در روزنامۀ اطلاعات خواندم که در درگیری ساواک به شهادت رسیده. گرچه عضوی از سازمان فدائیان خلق ایران بود اما انسانی پاک و منزه از هر آلودگی بود، فردی وارسته و فرهیخته. سالها بعد در سال 1379 با جمعی از دوستان به فکر ایجاد تشکلی افتادیم تحت عنوان ائتلاف آزادیخواهان ایران. قرار گذاشتیم حزبی خلقالساعه نباشد بلکه به قول سینماگرها اول سناریوی درست و درمانی برایش بنویسیم و بهاصطلاح تشکل را بر تئوری سوار کنیم. با راهنمایی جناب دکتر طبیبیان که جهت مشورت خدمتشان رسیده بودیم مقرر شد در این خصوص یعنی نوشتن سناریو از آقای دکتر غنینژادِ عزیز کمک بگیریم. این حقیر پس از چند ملاقات و طرح موضوع قراردادی منعقد کردیم. چون موفق به اخذ مجوز نشدیم و در انتخابات 1384 تحت عنوان دموکراسی خواهی موضوع ما مورد سوءاستفاده قرار گرفت و مسائل دیگری که به یکی از آنها اشاره خواهم کرد عطایش را به لقایش بخشیدیم. کتاب آزادیخواهی نافرجامِ جناب دکتر غنی نژاد نتیجه همان مسئله است «و اما اشاره به موضوع مرتبط با مسئلۀ دموکراسی شرق» مرحوم استاد فرهیخته جناب اسلامی ندوشن چند مسئله مهم را در آن مقاله متذکر شدهاند. به این جمله بسیار مهم عنایت بفرمایید: «مردم گرسنه میتوانند سر به طغیان بردارند میتوانند خود را از قید اسارت برهانند ولی هیچگاه نمیتوانند آزادی را حفظ کنند.» در همۀ انقلابات جهان حفظ آزادی به یکی از اساسیترین مشکلات مبدل شده ما هم اگر به دنبال ایجاد تشکل بودیم نگران آزادی بودیم. جناب دکتر ندوشن در ادامه فرموده به دست آوردن آزادی مشکل نیست نگاهداری آن مشکل است.
این جملات در سال 1340 به نگارش درآمده اما امروز ما در این برهه از تاریخ با پوست و گوشت آن را لمس میکنیم. فرمودهاند: «یکی از علل ناکامی ما در شرق این است که تا امروز به هیات و تشریفات دمکراسی بیشتر توجه کردهایم تا به اصل و جوهر آن.» اگر شکلگیری احزاب را یکی از ابزار نیل به دموکراسی بدانیم در این چهل و چند سال نمیتوانیم به یک مورد فراگیر اشاره کنیم. به لحاظ شکلی تشکلهای متعددی به وجود آمدهاند اما محتوایی و به قول استاد به اصل و جوهر اصلاً نداریم. از نگاه دکتر اسلامی غرب شرقیان را لایق آزادی و عدالت و برابری نمیداند و به نظر غربیان دموکراسی در مشرقزمین کامیاب نمیشود. استاد این نظر را مذموم میداند و زمامداران شرقی همآوا با غربیان را طوطیصفت قلمداد میکند و فرق ما و غربیان را اینگونه توصیف میکند که مردم کشورهای غرب در گناه دولتهایشان سهمی بزرگ دارند در صورتی که در شرق اگر فردی بی چون و چرا در کار دولتها فضولی کند بدو آن رسد که به سنگ پشت رسیده. با علم به این نقطه نظرات توفیق پیدا کرده بودم که توسط دوست فرزانهام جناب محمد صادقی خدمت استاد اعتباری پیدا کنم و هرازچندگاهی افتخار حضور داشته باشم. در شرفیابیهای محضرشان حظ وافر میبردم. متانت و نجابت، ایراندوستی، بزرگی و بزرگمنشی، مناعت طبع، فرهیختگی، فروتنی، پارساییِ علمی، تقوا، دانشجودوستی، دانشمداری و نثر آکنده از فصاحت و شیوایی. نگارشش دل را راحت، طبع را طراوت و جان را حلاوت میبخشید. نگاهی پرمعنی و کاملاً استادانه داشتند. به قول مرحوم نیکیتین دارای بینش روشن و دقت نظر وافی بودند. در یکی از این شرفیابیها از خدمتشان استدعا کردم که در خصوص ایجاد تشکل ائتلاف آزادیخواهان ایران راهنمایی فرمایند. فرمود فائقی از شما بعید است که از کلمۀ مقدس آزادی استفادۀ ابزاری کنید. آزادی را نباید به آلودگیهای سیاست و تحزب ملوث کرد.
روحش شاد که مرا از گزند جاهلیت رهانید و از بند تحزب آزاد کرد.
مطالب مرتبط
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد
فصل انارچینی
بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاسکاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکلهای توزیع دارو هستند
توزیع قطرهچکانی داروهای بیماران SMA
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید