پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | استقلال شرط پایداری است

استقلال شرط پایداری است





۲۳ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۶

من 12 سال سابقه کار در پارک ملی گلستان دارم؛‌ برای دوره‌ای رئیس و برای دوره‌ای دیگر در سمت معاون رئیس. تجربه من نشان می‌دهد هر جا ما کنار مردم و جوامع محلی بودیم موفقیت‌هایی داشتیم. پارک ملی گلستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی در سه استان قرار گفته و اقوام گوناگونی در حاشیه آن با مشاغلی چون کشاورزی و دامداری زندگی می‌کنند. با چنین موقعیتی طبیعی است یک استان به عنوان مسئول پارک نمی‌تواند موفق باشد چرا که پارک ملی ناگزیر است سه استان را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درگیر و از ظرفیت‌های سه استان استفاده کند. در نظر نگرفتن این مولفه شکلاتی را سر راه اعمال مدیریت در پارک به وجود آورده است. 27 کیلومتر از جاده 50 کیلومتری که از پارک ملی گلستان می‌گذرد در استان خراسان شمالی قرار گرفته و 23 کیلومتر آن در استان گلستان. در طول این مسیر شاهدیم چندین پمپ بنزین،‌ پمپ گاز و مراکز خدماتی در فاصله بسیار نزدیک به هم تاسیس شده که نباید اینگونه جانمایی می‌شدند. کاملا مشخص است که هدف از این مراکز هم اهداف توسعه‌ای است که در نهایت به ضرر پارک تمام می‌شود. همچنین در محدوده دشت شاد که در استان سمنان قرار دارد، با چالش دام مواجهیم که برای مدت‌ها پابرجا مانده است،‌ در حالی که اگر مدیریت در پارک ملی گلستان مشارکتی بود و نمایندگانی از سه استان حضور داشتند می‌توانستیم این معضل را حل کنیم.
در حال حاضر یک ردیف بودجه‌ای برای پارک داریم و شورای راهبردی هم قرار بوده تشکیل شود که تا به حال فقط چند جلسه از آن تشکیل شده. خوشبختانه رئیس پارک با استفاده از توان و ظرفیت همیاران ارتباط خوبی با محلی‌ها برقرار کرده و توانسته در بخش حفاظت جمعیت حیات ‌وحش در این منطقه را افزایش دهد. با این حال مشکل در این پارک کم نیست. در این پارک 131 ردیف پستی تعریف شده در حالی که مدیر پارک با همیاران جمعیت‌شان به 60 نفر هم نمی‌رسد. رئیس پارک هنوز درباره اعتباراتی که برای پارک در نظر گرفته می‌شود اختیاراتی ندارد. ما برای شورا اساسنامه نوشتیم و نمایندگان ایلات‌، انجمن‌ها‌، مجلس‌، استانداری‌ها و غیره را برای آن در نظر گرفتیم. با این حال شورا چندان که باید تشکیل نشد و جز یک سال ابلاغ برای برخی از اعضا زده نشد. این در حالی است که شورا می‌تواند نظارت بر اعتبارات و هزینه‌کرد آنها نظارت داشته باشد.
یکی از پتانسیل‌هایی که در پارک ملی گلستان داریم و همچنان روی آن کار زیادی نشده، گردشگری است. سالانه نزدیک به 20 میلیون نفر از جاده پارک ملی گلستان عبور می‌کنند. این پارک با داشتن تفرجگاه‌های گلشن، گلستان (که در سیل از بین رفته)‌، آبشار،‌ گلزار و مرکز بازدیدکننگان میرزابایلو می‌تواند از این ظرفیت و پتانسیل استفاده کند. این در حالی است که هیچ گونه امکاناتی که در شان محیط‌ زیست باشد،‌ وجود ندارد و مهمانسراها و مراکز بازدیدکننده در شرایط مساعدی نیستند و برخی از آنها حتی مخروبه شده‌اند. رئیس پارک زحمت زیادی کشیده و جمعیت حیات‌وحش را در پارک ملی گلستان بالا برده امان تنها زمانی امنیت و آرامش پارک به پایداری می‌رسد که بتوانیم مدیریت مشارکتی و استقلال پارک را داشته باشیم. تا زمانی که مدیر پارک مستقل نشود و استخدام کارشناس و مدیر از بومی‌ها و اقوام مختلف نباشند، امکان ندارد این پارک روی پای خود بایستد. همین موضوع باعث می‌شود یک زمانی مدیرانی مانند تیموری و قائمی بیایند و کارهایی انجام دهند که به افزایش جمعیت حیات‌وحش منجر شود اما با عوض شدن مدیر دوباره سر خانه اول برگردیم. مادام که پارک مستقل نشده و سازمان مرکزی بر آن به شکل مستقیم نظارت نداشته باشد‌، مشکل بر جای خود باقی است. پارک ملی گلستان گل سرسبد سازمان حفاظت محیط زیست و مناطق چهارگانه است با این حال هنوز طرح جامعی ندارد. باید زیرساخت‌های موجود در این پارک را تقویت کنیم. تنها در این حالت است که پارک ملی گلستان به پایداری در جمعیت حیات‌وحش خواهد رسید.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر