محققان دانشكده منابع طبیعی دانشگاه زابل در مقالهای مطرح کردند:
مدیریت ناپایدار منابع آب، تغییر اقلیم را تشدید میکند
الگوی ناپایدار کشاورزی و ذخیره کردن آب پشت سدها در مناطق بالادست، اثرات تغییر اقلیم بر زیستگاه پرندگان آبی در پایین دست را افزایش میدهد
۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۰:۰۰
تغییر اقلیم و نقش انسان در بروز و تشدید این پدیده، این روزها از دغدغههای اصلی فعالان محیط زیست است. این پدیده آنقدر در جهان جامعیت پیدا کرده و تبعات مخرب و منفی آن برای مردم دنیا قابل لمس شده که سیاستمداران و تصمیمگیران کشورهای مختلف را هم به صرافت اتخاذ تدبیری برای کاهش آثار این پدیده انداخته است. آنچه مسلم است در آینده نزدیک بشر راه گریزی از تبعات این پدیده که نتیجه اقدامات او روی زمین است، نخواهد داشت مگر در صورتی در رفتار با محیط زیست تجدید نظر کرده و تصمیماتی برای بهبود حال زمین بگیرد. نشریه علمی Scientific Reports از مجلات زیر مجموعه Nature در شماره یازدهم خود مقالهای از دو پژوهشگر ایرانی منتشر کرده که نشان میدهد اقدامات جهانی به تنهایی برای مقابله با تغییر اقلیم کافی نیست و باید اقداماتی هم در سطح منطقهای و محلی برای کاهش آثار تغییر اقلیم صورت گیرد. این مطالعه که در حوضه هیرمند انجام شده ثابت کرده است که انسان و اقدامات او میتواند در تشدید آثار منفی تغییر اقلیم نقشی اثرگذار داشته باشد.
مظاهر خشکسالی در ایران را شاید بیش از هر جایی بشود در مناطقی از سیستانوبلوچستان مشاهده کرد. مطالعات صورت گرفته در این منطقه نشان میدهد بروز خشکسالی در آن متاثر از عوامل متعددی است که یکی از آنها کمبود بارش است. تامین حقآبههای بینالمللی، برداشت از آبهای زیرزمینی و تغییر اقلیم، سیستانوبلوچستان را به مرور تبدیل به متنطقهای مهاجر فرست کرده است که بیم خالی از سکنه شدن برخی مناطق آن در پی تشدید خشکسالی وجود دارد.
در یازدهمین شماره از نشریه Scientific Reports مقالهای منتشر شده، که نتیجه تحقیقات سعیده ملکی نجف آبادی و وحید راهداری از اعضای هیئتعلمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه زابل است. مقالهای که به دنبال بررسی این موضوع است که آیا فعالیتهای انسانی در بالادست یک حوضه، میتواند آثار تغییرات آبوهوایی را روی زیستگاههای پایین دست تشدید کند؟ این مطالعه همچنین نقش انسان در تشدید پیامدهای تغییر اقلیم بر زیستگاه پرندگان آبزی که روزگاری در تالاب بینالمللی هامون زیست میکردند را بررسی کرده است. این مطالعه در حوضه رود هیرمند انجام شده است منطقهای که نتایج تحقیقات پیشین نشان داده بروز آثار تغییر اقلیم در آن کاملا مشهود است.
نویسندگان این مقاله هدف از تحقیق خود را پرداختن به مهمترین مشکل منطقه سیستان یعنی خشکسالیهای چند دهه اخیر عنوان کرده و معتقدند: «تغییرات اقلیمی به عنوان معضل محیط زیستی مهمی در سطح جهان شناخته میشود و محدودیت منابع آب مشکل اصلی دشت سیستان به شمار میرود. این مقاله تلاش داشته است تا به بیانِ نقش مدیریت ناپایدار انسان بر منابع آب بالادست حوضه آبریز و تاثیر آن در افزایش آثار منفی تغییرات اقلیمی در پایین دست حوضه بپردازد» تاکید این مقاله بر این است که علاوه بر اقدامات بینالمللی در راستای کاهش آثار تغییر اقلیم، نیاز مبرمی به اقدامات اثرگذار در مقیاس محلی هم احساس میشود. چرا که اقدامات انسان باید به نحوی مدیریت شود که باعث تشدید آثار تغییر اقلیم نشود. این مقاله همچنین نشان میدهد چگونه فعالیتهای انسانی ممکن است تأثیر تغییرات آبوهوایی را هم در سطح محلی و هم در سطح منطقه افزایش دهد. تغییر کاربری زمینها یکی از مواردی است که به زعم نویسندگان این مقاله میتواند در تشدید این پدیده اثرگذار باشد. در این مقاله با اشاره به اینکه به دلیل تشدید درگیریها در افغانستان امکان مطالعه برای محققان با محدودیتهایی روبهرو بوده، آمده است: «تغییر کاربری زمین در چهل سال اخیر به عنوان یکی از نشانههای مهم تخریب یک اکوسیستم در بالادست حوضه هیرمند توسط انسان شناسایی شده است» یافتههای به دست آمده از تحلیل دادههای این تحقیق نشان داده است که کشاورزی در بالادست بهرغم تغییر اقلیم و محدودیت دسترسی به آب گسترش یافته، در حالی که زیستگاه پرندگان آبزی در پایین دست با محدودیتهایی روبهرو شده است. این نتایج نشان میدهد الگوی ناپایدار کشاورزی و مسدود کردن آب در پشت سدها در بالادست -با هدف تامین کشاورزی و موارد مشابه- اثرات منفی تغییر اقلیم روی زیستگاه پرندگان آبی در پایین دست را تشدید کرده است. نویسندگان این مقاله معتقدند: « برای محافظت از اکوسیستمهایی که متاثر از تغییرات آبوهوایی هستند، باید نقش انسان در تشدید آثار تغییرات آبوهوایی برجسته شود» چندی پیش هم مجله نیچر مقالهای منتشر کرد که نشان میداد بخش اعظم خشکسالی در ایران منشا انسانی دارد و به عبارتی ناشی از اقداماتی است که در حوزه مدیریت منابع آب و برداشت از سفرههای زیرزمینی انجام شده است. اگر این اقدامات همراه با آثار تغییر اقلیم در یک منطقه شوند، بالتبع میتوانند موجب تشدید بحران در آن منطقه شوند. شاید بتوان منطقه سیستان را یکی از مصادیق این اتفاق دانست.
در مقالهای که دو نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه زابل آن را تدوین و منتشر کردهاند، درباره آثار انسانی بر پیامدهای تغییرات آبوهوایی در سطح منطقه با استناد به مطالعهای مشابه آمده است: «توسعه بیرویه زمین و آب در مناطق بالادست میتواند تغییراتی در منابع آب در پایین دست داشته باشد و خطرات ناشی از این تغییرات را افزایش دهد» منطقه مورد مطالعه در این تحقیق، حوضه هیرمند است که بالادست آن در افغانستان قرار دارد و از آنجایی که در پایین دست این حوضه، تالابهایی وجود دارد که از مهمترین زیستگاههای پرندگان آبزی مهاجر و ساکن هستند، شناسایی تأثیر انسان روی زیستگاه پرندگان آبزی اهمیت پیدا میکند. در نتیجه محققان نقشههای کاربری اراضی بالادست حوضه هیرمند را با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور تهیه کرده و برای مطالعه تناسب زیستگاه پرندگان آبزی در پایین دست نقشه برداری انجام دادهاند. تغییرات موجود در این دو منطقه را در طول 40 سال بررسی کردهاند. فرضیه اصلی این مقاله این است که اگر کاربری زمین مطابق با محدودیت آب و تغییر تناسب زیستگاه پرندگان تغییر کند، انسان اثرات تغییر اقلیم را تشدید نمیکند. محققان با استناد به دادههای جمعآوری شده، نقشههای هوایی و جداول و آمارها در پایان این مقاله این موضوع را تایید کرده و آوردهاند: « اگر کاربری زمین مطابق با محدودیت آب و تغییر تناسب زیستگاه تغییر کند، انسان اثرات تغییر آب و هوا را تشدید نمیکند» فرضیه دیگر این است که اگر کاربری اراضی با تقاضای آب بالا پس از وقوع تغییرات آبوهوایی و محدودیت آب صورت گیرد و این تغییر کاربری در تضاد با مطلوبیت زیستگاه پرندگان آبی باشد، انسان اثرات تغییر اقلیم را افزایش میدهد. این فرضیه هم در پایان مقاله تایید شده است و محققان ثابت کردهاند که: «نقش انسان در تشدید آثار تغییرات آبوهوایی هم به صورت محلی و هم در سطح منطقه پر رنگ است. انسان در بالادست میتواند آثار تغییر آب و هوا روی زیستگاه پرندگان آبی در پایین دست را تشدید کند»
این مقاله با استناد به تحقیقات پیشین در حوضه هیرمند تأیید میکند که بروز تغییرات اقلیمی در این حوضه منجر به کاهش قابل توجه بارش و افزایش میانگین دمای سالانه شده است. این مطالعه نشان می دهد که در یک منطقه خشک که تغییرات آبوهوایی باعث محدودیت آب می شود، انسان می تواند تأثیر تغییرات آبوهوایی را بر پرندگان آبزی تشدید کند. توسعه منطقه کشاورزی با نیاز آبی بالا و استفاده از روشهای آبیاری ناپایدار و ذخیره آب پشت سد در بالادست بدون در نظر گرفتن نیازهای پایین دست از جمله فعالیتهای انسانی است که منجر به خشک شدن تالابهای پایین دست و تخریب زیستگاه پرندگان آبزی میشود.
نویسندگان این مقاله معتقدند: «با در نظر گرفتن این واقعیت، که مردم این منطقه به کشاورزی وابسته هستند. برای ارتقای توسعه پایدار در این منطقه، با حمایت از زندگی جوامع محلی در عین حفاظت از اکوسیستم طبیعی، بازنگری در الگوی فعلی کشاورزی ضروری است. در این حوضه که بارندگی کاهش و دما افزایش یافته است، ایجاد تغییراتی در روشهای آبیاری که منجر به نیاز آبی کمتر میشود، ضروری است.» محققان در این مقاله بر این اعتقادند که سیاستهای کاربری اراضی و مدیریت هیدرولوژیکی در بالادست، محدودیت آب در پایین دست را افزایش داده و منجر به تخریب کامل زیستگاه پرندگان آبزی در برخی سالها و از بین رفتن زیستگاه مناسب در سالهای دیگر شده است.
برچسب ها:
اقلیم، بحران اقلیمی، تغییر اقلیم، مدیریت آب، مدیریت منابع آب
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید